سرنوشت نامطمئن صلح حکمتیار و دولت افغانستان
در حالی که توافقنامه صلح دولت کابل وحکمتیار امضا شده اما میزان تعهد حزب اسلامی به مفاد توافقنامه در ابهام قرار داد، ادعای رئیس هیئت مذاکرهکننده این حزب مبنی بر عدم اعتماد به دولت کابل همچنان سرنوشت این صلح را تحت تاثیر قرار داده است.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، موضوع صلح در افغانستان به گره سردرگمی تبدیل شده که وضعیت امنیتی این کشور را با چالش های زیادی همراه کرده است. همین موضوع اشرف غنی را بر آن داشت که با امضای صلح حکمتیار قدری از فشارهای رسانهای بر دولتش بکاهد. این در حالی بود که این موضوع از همان ابتدا با مخالفت های زیادی همراه بود.
در واقع نهادهای حقوق بشری و مدنی، مسولان کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، نهادهای جامعه مدنی، احزاب سیاسی، حزب همبستگی افغانستان، عبدربالرسول سیاف، یونس قانونی، مجددی و برخی دیگر با تکیه بر رویدادهایی چون جنایات جنگی حکمتیار مخالف توافق صلح با وی بودند.
به علاوه جناحهای قدرتمند در داخل افغانستان در گذشته با حزب اسلامی به رهبری حکمتیار درگیر جنگ بوده و برخی از جمله احمد ولی مسعود رئیس بنیاد «احمد شاه مسعود» توافقنامه صلح دولت کابل با حزب اسلامی گلبدین حکمتیار بیشتر نوعی ائتلاف برآورد کردند.
در همین راستا شاید بتوان هدف اشرف غنی از امضای این توافقنامه را تضعیف عبدالله ریاست اجرایی دولت دانست. همین مساله زمینه ساز مخالفت ابتدایی دکتر عبدالله با این توافقنامه شد.
در این میان هر چند جمعیت اسلامی و عبدالله، و عطا محمد نور از مخالفت با امضای توافقنامه کنار رفته و سرانجام از پیوستن حکمتیار به روند صلح حمایت کردند، اما همچنان مخالفت های پیدا و پنهانی وجود دارد و پتانسیل و بسترهای بسیار زیادی برای مخالفت با صلح حکمتیار و ایفای نقش سیاسی در دولت در جامعه و شخصیت های افغانستانی به چشم می خورد.
با این اوصاف توافقنامه صلح با گلبدین حکمتیار، 8 مهرماه سال جاری در سه فصل و 25 ماده امضا شد. رئیس جمهور افغانستان نیز در 29 مهرماه با تشکیل کمیته مشترکی، خواستار اجرایی شدن مفاد توافقنامه صلح با حکمتیار شده بود.
نکته قابل تامل اینکه، هر چند میزان پایبندی حزب اسلامی به این توافقنامه در هالهای از ابهام قرار دارد، ادعای رئیس هیئت مذاکرهکننده حزب اسلامی در شرایط فعلی قابل تامل مینماید.
وی پیش از این گفته بود که به افراد دولت کابل در مورد اجرای توافقنامه صلح اعتمادی نیست و پس از امضای تفاهمنامه صلح، افسران امنیتی افغانستان، وفاداران به این حزب که به دیدار حکمتیار میروند را بازداشت میکند.
از سوی دیگر انتشار اخباری مبنی بر نقش آفرینی فعال حنیف اتمر پس از امضای توافقنامه صلح، گمانههای بسیاری را در خصوص اهداف پشت پرده وی ایجاد کرده است. صرفنظر از محتوای قابل پرسش این توافقنامه و همچنین روند اجرایی شدن آن با توجه به صبغه حکمتیار و حزبش، در شرایط فعلی آنچه قابل تامل می نماید، نقش حنیف اتمر و انشار اخباری متفاوت از نقش وی و اهدافش در فرآیند و پروسه صلح با حکمتیار میباشد.
در این زمینه تلاش اتمر برای دریافت کمک مالی از سفارتخانههای خارجی برای گلبدین حکمتیار رهبر حزب قابل تامل مینماید. گویی مشاور امنیت ملی ریاستجمهوری افغانستان قصد داشته از منابع خارجی پول بگیرد تا این پول را صرف هزینههای حزب اسلامی حکمتیار کند. هر چند بعدها صحت این مساله نقض شد و حتی شورای امنیت ملی افغانستان ضمن رد چنین گزارش هایی هشدار داد که در صورت عدم اثبات این مسئله، این شورا شکایت خواهد؛ اما نگاه جامع به کلیت موضوع حاوی نکات مهمی در خصوص اهداف اتمر میباشد.
این مساله زمانی مهم مینماید که پیشینه سیاسی اتمر نیز مورد توجه قرار گیرد. به عبارت دیگر شخصیت سیاسی حنیف اتمر نشان میدهد که وی با توجه به قابلیتهایش میتواند از قِبل چنین موضوعاتی اهداف خود را پیش برده و از چنین شرایطی به نفع خود بهرهبرداری کند.
تحرکات حنیف اتمر در زمانی که دیگر سران احزاب و چهرههای شاخص بویژه غیر پشتونها به مسایل قومی و قبیلهای مشغولاند، قابل تامل است.
وی پیش از این امضا کننده تفاهمنامه امنیتی کابل- واشنگتن بود و یکی از اعضای ثابت و تاثیرگذار در سفر مقامات افغانستان به تهران، مسکو، پکن، دهلی و غرب نیز بوده است.
از سوی دیگر ارتباط نزدیک حنیف اتمر با رهبران حزب اسلامی نیز وزنه مهمی در راستای تحقق اهداف پشت پرده وی میباشد. همچنانکه اتمر نه تنها در دوران ریاست امنیت ملی خود با رهبران مهم حزب اسلامی ارتباط داشت بلکه چندین بار رهبران مهم این حزب را نیز از دست آمریکاییها نجات داده است. از اینرو شاید بتوان کاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری را با همکاری حزب اسلامی محتمل دانست.
در مجموع و با توجه به شرایط فعلی افغانستان، از یک سو همچنان اجرایی شدن توافقنامه صلح حکمتیار با چالشهای زیادی مواجه خواهد بود و به نظر برخی کارشناسان، چشم انداز چندان روشنی برای آن متصور نیست و از سوی دیگر به همین نسبت حنیف اتمر نیز قادر نخواهد بود بهره چندانی از این وضعیت برده و تنها بخشی از مانور رسانهای را از آن خود خواهد کرد.
انتهای پیام/.