دلایل استقبال محتاطانه رئیسجمهوری سوریه از ترامپ
نگرانیهای رئیسجمهور سوریه از احتمال چشمپوشی رئیسجمهور جدید آمریکا از وعدههایش درباره مبارزه با تروریسم نشات میگیرد؛ زیرا شواهد نشان میدهد که تیم کاری وی را «نومحافظهکارانی» شامل میشوند که برای جنگ در عراق و افغانستان برنامهریزی میکردند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب در مقالهای در روزنامه فرامنطقهای «رایالیوم» نوشت: «بشار اسد» رئیسجمهوری سوریه مصاحبهها و دیدارهای زیادی با رسانههای غربی انجام میدهد؛ رسانههایی که نمایندگان آنها در صفهایی طولانی در برابر کاخش میایستند و در بسیاری از مواقع پاسخهای مثبت میگیرند و شاید این «لطف رسانهای» به دلیل استراتژی رسانهای هوشمندانهای است که مفاد آن تمایل به تکیه بر رسانههای خارجی برای رساندن صدایش یعنی صدای رئیسجمهور اسد به جهان و تشریح سیاستهایش و شکست دادن محاصرهای است که کشورهای عربی و غربی علیه وی تحمیل و رسانههایش را ممنوع کردهاند و در عین حال میداند که این رسانهها به لحاظ انتشار و تاثیر حتی قبل از آغاز بحران، بنا به دلایلی شناخته شده، محدود است.
رئیسجمهوری سوریه در آخرین مصاحبهاش، که با تلویزیون رسمی پرتغال انجام شد، بر پیروزی «دونالد ترامپ» در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا متمرکز شد و تلاش کرد که پیام زودهنگامی به او بفرستد و بگوید که «اگر دولتش با تروریسم بجنگد همپیمانی طبیعی برای سوریه خواهد بود.»
ولی وی درخصوص رویکردهای ترامپ و تعهدش به انجام وعدههایی، که طی تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری در ارتباط با جنگ علیه تروریسم و همکاری با «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری روسیه و «دوستش» در این عرصه مطرح کرده است، ابراز تردید کرد و گامی برای عقبگرد هم گذاشت و در واقع حق دارد؛ زیرا مواضع رئیسجمهوری منتخب متغیر است.
رئیسجمهور جدید آمریکا به دمدمی مزاج بودن و دشواری در پیشبینی مواضعش و توانش برای عقبنشینی معروف است. قدر مسلم آن است که این خصلتها احتمالا به سیاستهایی تبدیل شود که وی پس از ورود به کاخ سفید و تحویل گرفتن قدرت در 2 ماه آینده دنبال کند؛ جاییکه ارتشی از مشاوران و نمایندگان دولت «گسترده» یا موسسهای که از پشت پرده حکومت میکند، مستقر هستند.
ما به نظریه قضاوت بر اساس ظواهر، باور داریم؛ زیرا تنها خداوند است که از باطنها اطلاع دارد و آنچه تاکنون از ترامپ شنیدهایم «تخطی» از بیشتر سیاستهای سلفهایش یعنی «جورج بوش» و «باراک اوباما» بهویژه درخصوص خاورمیانه، است. ترامپ با جنگ علیه عراق و مداخله نظامی در سوریه و لیبی مخالفت کرد. او در گفتوگو با روزنامه «نیویورکتایمز» پس از پیروزیاش، گفت: «داعش بیشتر از آنکه برای بشار اسد خطرناک باشد برای ما خطرناک است». موضوعی، که باعث آرامش خاطر اسد، رئیسجمهوری سوریه شده، اظهارات ترامپ در گفتوگویش با روزنامه «وال استریت ژورنال» بود که گفته است: «حمله به اسد یا حمایت از معارضان مسلح سوری به رویارویی نظامی با روسیه منتهی میشود و این چیزی نیست که ما میخواهیم.» وی این سؤال را مطرح کرد که «معارضان میانهرویی، که ما از آنها حمایت میکنیم چه کسانی هستند؟ ما نمیدانیم چه کسانی هستند.»
پروفسور «جاشوا لاندیس» متخصص در امور سوریه- طبق برخی گزارشها وی از افراد نزدیک به رئیسجمهوری منتخب آمریکا است- چهبسا مواضع ترامپ علیه معارضان سوری را تقویت کرده است آن زمانیکه وی در مصاحبه آکادمیکی، که پایگاه اینترنتی Conflict Forum منتشر کرد، عنوان داشت: کافی است به مواد درسی در مدارسی، که جبهه «فتح الشام» (جبهه النصره سابق) برای دانشآموزان در مدارس مناطق تحت اشغالش در سوریه آموزش میدهد، نگاهی بیندازیم و ببنیم که «اسامه بن لادن، رهبر گروه القاعده را به عنوان قهرمان اسطورهای و حمله به مرکز تجارت جهانی را اقدامی بزرگ معرفی میکنند.»
ایدئولوژی حاکم در میان مشاوران ترامپ را در حال حاضر میتوان در چند جمله خلاصه کرد که بارزترین آنها این است «رئیسجمهور اوباما و هیلاری کلینتون، وزیر خارجهاش درخصوص تصورشان درباره سقوط زودهنگام و قریبالوقوع اسد و نظامش و نیز تشکیل گروه دوستان سوریه دچار اشتباه شدند»، علاوه بر آن، آنها یعنی مشاوران معتقدند که دولت اوباما «زمانی که متوجه شدند نظام سوریه به این زودی سقوط نخواهد کرد مدت زمان درگیری در سوریه را با هدف بیثبات کردن خاورمیانه طولانی کرد.»
نگرانیهای رئیسجمهور اسد از احتمال چشمپوشی ترامپ از وعدههایش درباره مبارزه با تروریسم نشات میگیرد و به نظر میرسد این نگرانیها بهجا باشد؛ زیرا نشانههای اولیه درباره تیم کاریاش در کاخ سفید بلافاصله پس از تحویل قدرت به وی، حاکی است که بیشتر آنها «نومحافظهکارانی» هستند که برای جنگ در عراق و پیش از آن جنگ در افغانستان برنامهریزی میکردند. در این میان، نام «جان بولتون» سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل قاطعانه مطرح شده است و من شخصا با او مصاحبه کردم و حدود یک ماه قبل از آغاز جنگ عراق، در یکی از برنامههای شبکه «بیبیسی» با او به شدت درگیر شدم؛ بولتون در آن زمان خصومت و تنفر از اعراب و مسلمانان را پنهان نمیکرد و به دوستیاش با رژیم اشغالگر اسرائیل افتخار میکرد و برای نابودن کردن عراق و رژیم صدام وعده داد.
ما نمیخواهیم پیش از وقوع حوادث، درباره آنها پیشبینی کنیم، ما تلاش میکنیم که تا از سیاستهای رئیسجمهوری بعدی آمریکا درخصوص خاورمیانه مطلع شویم به همین دلیل بسیار محتاطانه عمل میکنیم. ناامیدیهای ما از تمامی روسای جمهوری آمریکا بیشتر از آن است که شمرده شود و برای ناامیدیهای بیشتر آماده میشویم.
یک موضوع میماند که باید درباره آن درنگ کنیم و آن این است که ما نمیدانیم شکل این «تروریسمی» که ترامپ میخواهد با آن بجنگد، چگونه است البته باید به این امر توجه کنیم که ترامپ پس از تحویل گرفتن قدرت 6 ماه زمان نیاز دارد تا سیاستهای اولیهاش و همچنین استراتژیهایش را پیاده کند.
به عبارتی دیگر، حال و وضع داعش در آن زمان چگونه خواهد بود، آیا از «موصل» و «الرقه» بیرون رانده شده است؟ اوضاع «حلب» و «ادلب» و «ریف دمشق» چگونه خواهد بود؟ مرزهای منطقه حائلی، که ترکیه برای ایجاد آن تلاش میکند، کجا خواهد بود؟
پرسشهای زیادی مطرح میشود که ما و شاید بسیاری دیگر نیز پاسخ آمادهای برای آنها ندارند.
انتهای پیام/