فرصتها و چالشهای انقلابهای عربی برای رژیم صهیونیستی
انقلابهای مردمی در کشورهای عربی مجموعهای از چالشهای گسترده و فرصتهای اندک را برای رژیم صهیونیستی ایجاد کرده و باعث تغییرات اساسی در ساختار داخلی این رژیم شد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، مرکز مطالعاتی الزیتونه با انتشار کتابی با عنوان سیستم امنیتی اسرائیل و انقلابهای عربی نوشته دکتر عدنان عبدالرحمن ابوعامر به بررسی فرصتها و چالشهای خیزشهای مردمی در جهان عرب در تعامل با رژیم صهیونیستی پرداخته است. پایگاه مطالعاتی مذکور فصل سوم این کتاب را در معرض مطالعه عموم قرار داده است که آنچه در این مقاله می بینید، ترجمه فصل سوم این کتاب است.
در این فصل از کتاب آمده است که بعد از انقلابهای عربی محافل امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی و این اعتقاد رسیدند که مرحلهای از بیثباتی در خاورمیانه ایجاد خواهد شد. در همین رابطه ارتش اسرائیل که مهمترین خاستگاه رژیم صهیونیستی به شمار میرود، در سایه زلزله بزرگی که در جهان عرب به وقوع پیوست، دچار تزلزلهای شدیدی شد، چرا که نمیدانست چگونه این خیزشهای مردمی به پایان خواهد رساند.
چیزی که باعث ترس و وحشت اسرائیلیها شده بود، این بود که حاکمیتهای افراطی جایگزین حاکمیتهای از بین رفته شوند. این رویکرد را پیروزی انقلاب در برخی دولتهای منطقهای تقویت کرد و باعث شد اسرائیل خود را برای این تغییرات آماده کرده و از آمریکا و دولتهای غربی بخواهد تنها در صورت عدم آسیب ندیدن امنیت رژیم صهیونیستی، این رژیم های جدید را به رسمیت بشناسد. این موضوع را یوئل گوژانسکی کارشناس مسائل استراتژیک اسرائیل مطرح کرد.
در عین حال تماسهای امنیتی فشردهای بین اسرائیل و آمریکا در رابطه با تحولات کشورهای عربی برقرار شد. وزارت خارجه اسرائیل تعدادی از دیپلماتهای خود را به برخی پایتختهای عربی فرستاده و این دیپلماتها مجموعهای از نشستهای فوری را با مسئولان این کشورها برگزار کردند. اسرائیلیها ابراز امیدواری میکردند که سناریوهای خوشبینانه در رابطه با تحولات پایتختهای عربی به وقوع بپیوندد و گزینههای بدبینانه در آنها ایجاد نشود. آنها نمی خواستند جریانهای اسلام گرا حاکمیت این کشورها را بدست بگیرند ، چرا که ممکن بود خسارتهای زیادی را به رژیم صهیونیستی وارد کنند.
تبعات منفی انقلابهای عربی بر رژیم صهیونیستی
در رابطه با مجموعهای از تأثیرات و تبعات منفی حوادث موجود در کشورهای عربی بر روی رژیم صهیونیستی بین سالهای 2011 و 2015 میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- انزوای منطقهای
2- آینده توافقهای سازش
3- ناکارآمدی اطلاعاتی اسرائیل
4- بی ثباتی امنیتی و مردم شناختی
5- خطرات نظامی
اول: انزوای منطقهای
تحلیلها و نظریات کارشناسی رژیم صهیونیستی نشان میداد که جریانهای متخاصم با اسرائیل به ویژه اخوان المسلمین در مصر حاکمیت را در نتیجه خیزشهای منطقهای در دست خواهند گرفت، آنها به این ترتیب به ویژه در مصر میتوانند با گذر زمان بر ارتش این کشور که یکی از قویترین ارتش های خاورمیانه به شمار می رود، مسلط شوند. کارشناسان امنیتی و تحلیلگران صهیونیستی معتقد بودند که تحولات عربی در نتیجه خیزشهای مردمی تنگنای استراتژیک برای اسرائیل به وجود آورده و پیامدهای سیاسی خطرناک و منفی آن میتواند در موقعیت اسرائیل به صورت مستقیم تأثیرگذار باشد. از جمله این تأثیرات را میتوان در موارد زیر بر شمرد:
1- افزایش انزوای اسرائیل در منطقه بعد از از دست دادن مهمترین هم پیمان خود یعنی حسنی مبارک.
2- نگرانی نسبت به نتایج درگیری بین جریانهای دموکراتیک و اسلامگرایان در مرحله بعد از انقلاب. در این چارچوب اسرائیلیها نگرانیهای آشکار خود را نسبت تسلط اسلامگراها به حاکمیت ابراز میکردند.
3- افول نقش منطقهای اسرائیل بعد از تغییر موازنه ها که در پی خیزش های مردمی در خاورمیانه ایجاد شده بود.
4- کاهش حاشیه تحرکات سیاستمداران اسرائیلی در منطقه در سایه پیشبینیها نسبت به روی کار آمدن دولتهای مختلف در برخی کشورهای عربی. به این ترتیب افکار عمومی کشورهای عربی بزرگترین سهم را در سیاستگذاریهای این کشورها ایفا می کردند. این موضوع را دانیل لِوی مشاور سابق نخست وزیر رژیم صهیونیستی مطرح کرد.
5- تبدیل شدن تدریجی مصر به یک دولت منطقهای قوی مانند ترکیه باعث می شد اسرائیل در تقابل منطقهای شامل ایران ، ترکیه و مصر قرار بگیرد. این نگرانیها البته به قبل از کودتای انجام شده در اواسط سال 2013 در مصر باز می گردد که در نتیجه آن دولتی در این کشور روی کار آمد که با اسرائیل ائتلاف استراتژیک برقرار کرد.
6- نگرانی از استمرار بیثباتی در جهان عرب با تأکید بر این نکته که ثبات در منطقه خاورمیانه برای اسرائیل مهمتر از دموکراسی است.
7- نگرانی از آغاز انتفاضه سوم فلسطین در کرانه باختری و داخل خط سبز. این تحولات میتوانست مانند انتفاضه اول باشد که در نتیجه تغییرات مهم عربی و رویکرد تبلیغاتی گسترده در آن زمان ایجاد شد.
محافل امنیتی و تصمیمسازی رژیم صهیونیستی مجموعه طولانی از جلسات را برای ارزیابیهای اطلاعاتی در زمینه خیزشهای عربی برگزار کردند. این نشستها با مشارکت عناصر شورای امنیتی و سیاسی کابینه رژیم صهیونیستی و افسران ارشد سرویسهای اطلاعات نظامی و تمامی طرفها و منابع مرتبط با ارزیابیهای مختلف این رژیم برگزار شد. تمامی نتایج این نشستها از پیامدهای خطرناک خیزشهای مردمی و اهمیت توافق و سازش با برخی دولتهای عربی مجاور به ویژه مصر تأکید میکرد. چرا که این توافق باعث شده بود مصر از دایره درگیریها با رژیم صهیونیستی خارج شده و قواعد بازی تغییر کند.
دان مریدور وزیر سابق اطلاعات رژیم صهیونیستی در این زمینه تأکید کرد که سرویسهای اطلاعاتی این رژیم نسبت به اعتراضات مردمی و حجم گسترده آن در تونس و مصر و کشورهای دیگر غافلگیر شدند. این شرایط اسرائیل را در برابر احتمالهای جدیدی قرار داد و آنها مجبور شدند به دنبال متحدان جدید و شرکای استراتژیک دیگری در جهان عرب باشند و در عین حال در میان کشورهای در حال توسعه جهان نظیر هند و چین نیز متحدان استراتژیک برای خود دست و پا کنند. این در حالی بود که اسرائیلیها همچنان آمریکا را قویترین و مهمترین متحد خود میدانستند، اما تحولات جهانی در حال تغییر بود و این اتفاقات اسرائیل را در برابر احتمالات جدیدی قرار میداد که لازم بود براساس آن تل آویو مشارکت استراتژیک با برخی کشورهای عربی داشته باشد. در این چارچوب منافع جدید اسرائیل ایجاب میکند که مناسبات این رژیم با برخی کشورهای عربی همچنان در پشت پرده باقی بماند و با برخی دیگر از کشورها علنی شود.
در همین راستا بود که مطالباتی در تلآویو در زمینه لزوم اقدام کابینه نتانیاهو به برخی فعالیت های دراماتیک مبنی بر حل درگیریها با فلسطینیها جهت تقویت دولتهای به اصطلاح معتدل منطقهای در برابر این خطر فراگیر افزایش پیدا کند. این موضوع زمانی بود که نگرانیهای امنیتی از پیامدهای انقلابهای مردمی افزایش پیدا کرده بود و رژیمهای عربی جدید میتوانست ثبات و آرمانها را برای ملت خود محقق سازد و این موضوع بر امنیت اسرائیل در منطقه تأثیرگذار بود.
موضوع خارج شدن مصر ولو به صورت نسبی از محور "اعتدال عربی" و تبدیل شدن آن به محور بازدارندگی خطری امنیتی و جغرافیایی و سیاسی برای اسرائیل به شمار میرفت، چرا که این رژیم در منطقهای بیثبات قرار داشت و بنا به دیدگاه مقامات صهیونیستی طرفهای متخاصم با اسرائیل سعی میکردند از اوضاع بوجود آمده جدید برای افزایش نفوذ خود استفاده کنند. این اقدامات و تحولات میتوانست نیازمندیهای امنیتی اسرائیل را افزایش دهد. همین اتفاق نیز افتاد و بودجه تل آویو برای فعالیتهای نظامی و امنیتی افزایش پیدا کرد.
با وجود اینکه خیزشهای مردمی در ابتدا از تونس آغاز شد، ولی انقلاب مصر به عنوان محور اصلی ترتیبات منطقهای و بینالمللی خود را نشان داد ، چرا که این کشور وضع تاریخی و جغرافیایی و مردمشناختی بالایی در منطقه دارد و این موضوع میتوانست انزوا و محاصره بینالمللی بر ضد رژیم اسرائیل را افزایش دهد.
برای محافل امنیتی رژیم اسرائیل مشخص بود که از زمان آغاز انقلاب مصر سردی توافق سازش کمپ دیوید افزایش پیدا کرده است. آنها اذعان داشتند که در مرحلهای بیثبات در خاورمیانه به سر میبرند. اسرائیلیها احساس میکردند که در وقت اضافه بازی میکند و باید اقدام سیاسی ویژه ای را انجام دهند تا بتوانند خود را در وضعیت قابل تحملی ببینند. چرا که شرایط کنونی دنیا متفاوت بود و آنها احساس میکردند که برگه مصر را باخته اند، این در حالی بود که مصر یک دولت بزرگ و قوی در همسایگی آنها و از بزرگترین دولتهای منطقه بود.
بنیامین بن الیعازر وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی و دوست شخصی حسنی مبارک در این رابطه گفت که اوضاع اسرائیل بعد از بروز خیزشهای عربی منطقه بدتر شده است. وی میگوید: اوضاع مصر ساده نیست، بلکه روندی خطرناک است که با سرعت پیش می رود. این در حالی است که ما در طول 30 سال گذشته موفق شده بودیم آرامش را در این جبهه ایجاد کنیم. این موضوع تنها به علت عدم وجود جنگ در این منطقه نیست، بلکه به علت این است که ما در نتیجه این سال ها نیاز به دفاع از مرزهای خود نداشتیم، ما امروز مبارک را با رهبری بزرگ منطقهایش به عنوان یکی از بزرگترین دولتهای منطقه از دست دادیم. مناسبات ما با مبارک بسیار گرم بود، به این ترتیب ما موازنه های دقیق خاورمیانه را از دست خواهیم داد.
تحلیلگران و مسئولان امنیتی اسرائیل به تمامی نظامهای عربی با این مقدار از نگرانی نگاه نمیکنند، اما درک جمعی آنها این است که تغییراتی در وزن و افکار عمومی در تصمیمگیریهای سیاسی رسمی عربی در حال شکلگیری است که در نتیجه عوامل متعدد ایجاد شده است. به این ترتیب در نتیجه این خیزشهای مردمی مواضع افکار عمومی عربی در محاسبات رژیمهای مختلف وظیفه بیشتری پیدا میکند و حاکمان عربی نیز نسبت به شانه خالی کردن آمریکا از حمایتشان نظیر بن علی و مبارک و عبدالله صالح و قذافی نگران می شوند.
ادامه دارد...
انتهای پیام/