توسعه مادی غربی، بدون ایمان و اخلاق، اصلاً «پیشرفت» نیست
تولیت آستان قدس رضوی در سومین مراسم رونمایی از اسناد پژوهشی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، مدلهای توسعهای غربی را از مبنا غیرقابل قبول دانست و افزود: «اجتهادِ تمدنسازِ علما در حوزههای اجتماعی» تنها راه پیشرفت کشور است؛ نه بهکارگیری مدلهای غربی.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، سومین مراسم رونمایی از اسناد پژوهشی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با حضور اساتید حوزه و دانشگاه در حوزه مروی تهران برگزار شد. در این مراسم حجتالاسلام و المسلمین رئیسی، تولیت آستان قدس رضوی و حجت الاسلام والمسلمین علی کشوری، دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ابعاد و اهمیت «ضرورت تدوین اسناد اجرایی الگو توسط حوزههای علمیه» را در برابر «برنامهریزی غربی و توسعهگرا» تبیین کرد.
بخش اول گزارش تفصیلی خبرگزاری تسنیم از این مراسم به سخنان حجتالاسلام و المسلمین رئیسی اختصاص دارد که مشروح آن در زیر میآید.
**دولت اسلامی، دولتِ هدایت است
تولیت آستان قدس رضوی، با اشاره به اینکه شریعت مقدس هم دارای «احکام» و هم دارای «اهداف» است خاطرنشان کرد: مواردی مانند نماز، زکات، حج و از این قبیل جزو احکام هستند اما برای مثال مطابق آیه شریفه «لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنینَ إِذ بَعَثَ فیهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم یَتلو عَلَیهِم آیاتِهِ وَیُزَکّیهِم وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَةَ» «تزکیه و تعلیم» جزو اهداف شریعت به شمار میرود.
وی افزود: بر این اساس برداشت ما از آیات و روایات این است که «دولت اسلامی، دولتِ هدایت است» و رفاه باید ذیل هدایت تعریف شود. حکومت اسلامی و نظام مبتنی بر دین، نظامی است که موضوع کار آن «هدایت» است.
حجتالاسلام و المسلمین رئیسی با بیان اینکه «مطابق نظر قرآن حتی عدالت را هم باید مردم اجرا کنند، نه حکومت» ادامه داد: در موضوع عدالت خود مردم باید به نقطهای از هدایت برسند که «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» اتفاق بیافتد؛ قرآن نمیفرماید که خود حکومت عدالت را اجرا کند، بلکه مردم باید اجرا کنند؛ قرآن میفرماید لِیَقومَ «النّاسُ» بِالقِسطِ؛ در این آیه فاعل، ناس و مردم هستند و آنها عدالت را اجرا میکنند.
وی با تأکید بر اینکه «البته بنده نمیخواهم «دولت هدایت» را مقابل «دولت رفاه» مطرح کنم، اما در تقسیماتی که نسبت به دولت - یعنی همان حکومت - میتوان مطرح کرد دغدغه دولتمردانِ دولتِ رفاه رفع مشکلات مادی است و رفاه شهروندان در تحقق آن چیزی است که مورد نیاز ظاهری آنها میباشد؛ نه آنچه که واقعاً نیاز واقعی جسم و جان آنهاست.
حجتالاسلام و المسلمین رئیسی تصریح کرد: اصولاً ارائه الگوی پیشرفت مبتنی بر این است که نگاه و تعریف ما از انسان چه نگاه و تعریفی باشد. گاهی تعریفی که ما از انسان داریم همان تعریفی است که در علم منطق وجود دارد، یعنی «الانسان حیوان ناطق». در این تعریف نطق، فصل الفصول انسان است؛ اما در نگاه قرآن کریم فصل الفصولِ انسان نطق نیست؛ اگر بخواهیم انسان را با نگاه قرآنی تعریف کنیم باید به آیات مبارکه سوره الرحمن استناد کنیم. الرَّحْمَنُ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ؛ در این آیه اول فرمود عَلَّمَ الْقُرْآنَ و پس از آن فرمود خَلَقَ الْإِنْسَانَ. چرا چنین تعبیری کرد؟ اول تعلیم قرآن است یا خلقت انسان؟ باید پاسخ این سؤال را از آیات نورانی دیگر به دست آوریم؛ با توجه به آیهای که میفرماید انسان «علقه» و «مضغه» بوده سپس «فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ» اتفاق افتاده، معلوم میشود که انسان، دو خلقتی است و دو آفرینش دارد؛ 1. آفرینش جسم انسان 2. آفرینش جان انسان. آیه «فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ» نیز یا برای جزء اخیر یا برای ترکیب جسم و جان است؛ یعنی موجودی که از جسم و جان با این شرایط ترکیب شده باشد «فَتَبارَکَ اللَّهُ» دارد.
وی اضافه کرد: قرآن اول فرمود «علّم القرآن» و سپس فرمود «خلق الانسان»؛ معنای این سخن آن است که انسانیت انسان، فقط در پرتو ارتباط با وحی شکل میگیرد. در این عالم تمام این هفت میلیارد جمعیت، خلیفةالله نیستند، خلیفةالله کسی است که کار «مُستَخلَفٌ عنه» را انجام بدهد؛ خلافت مانند ولایت مراتبی دارد و به میزانی که خلیفه جایگاه خلافت را داشته باشد برای او جایگاه خلیفةاللهی قائلیم. خلیفة اللهِ مطلق وجود مقدس حضرت ولی عصر است؛ اما انسانها به میزان قرب خود نسبت به مقام مستخلف عنه، میتوانند از جایگاه خلافت برخوردار شوند.
وی ادامه داد: تعریفی که ما برای انسان از نگاه قرآن داریم این است که «الانسانُ حیٌّ متألّه»؛ یعنی انسان موجودی دارای حیات است که از «تألّه» بهرهمند است. تمام آنچه که در این عالم برای انسان وجود دارد به این خاطر است که انسان صیرورت به حق پیدا کند، «وَإِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ». بنابراین با توجه به صیرورت و هدایت انسان در این عالم اصلِ مسئولیت دولت و حکومت اسلامی، هدایت است. دولتِ هدایت باید زمینه هدایت شهروندان و عموم افراد جامعه را برای این صیرورت آماده کند.
** تبیین واژه «پیشرفت» از دیدگاه اسلام
تولیت آستان مقدس رضوی با تأکید بر اینکه «اگر بخواهیم پیشرفت را معنا کنیم باید در تمام ابعاد تعریف کنیم، چون انسان را یکبُعدی نمیدانیم» متذکر شد: با توجه به همین مطلب الگوهای غربی، الگوی متناسبی برای جامعه ما نیستند و نمیتوان بومیسازیِ بایسته و شایستهای از آنها را انجام داد؛ چون مبانیِ فکری الگوهای غربی با مبانی ما متفاوت است. الگوهای مغربزمین تناسبی با الگوهای ما ندارند و با یکدیگر نمیسازند و چون تناسب ندارند ما باید الگوها و قالبهایی را برای مفاهیمِ عالی اسلامی و انسانی تعریف کنیم که این قالبها بتوانند این مفاهیم را در خود جای دهند.
وی با اشاره به اینکه «مقدسشدن مکان، آدم، قانون، جهاد و ... فقط در پرتو قدّوس است» گفت: قدسیت این شاکله - مثلاً نظام مقدس، دفاع مقدس، قضاءِ مقدس، قانونگذاری مقدس - از کجا میآید؟ چرا نظام اسلامی مقدس است؟ چون نظام مقدس به وحی متصل است. این اتصال از چه جهت است؟ اولاً در نوعِ نظامسازی، مبتنی بر وحی است؛ ولایت فقیه همان حکومت رسول الله و امیرالمؤمنین علیهما صلوات المصلین است، این دلیل اول است. در مجموعه نظام اسلامی نباید هیچ باید و نباید و هیچ قضاوتی برخلاف دین انجام شود. در موضوع قانونگذاری شورای محترم نگهبان ناظر است و در موضوع قضا نیز ساز و کار خاص این موضوع وجود دارد و هر وقت در قضا بفهمند که یک حکمِ خلاف شرع صادر شده آن حکم از درجه اعتبار ساقط است و این اسقاط نیز زمان ندارد؛ اگر معلوم شود که حکمی خلاف شرع است، هر زمانی که صادر شده باشد - چه ده سال قبل و چه بیست سال قبل - از درجه اعتبار ساقط میگردد. پس یکی از ویژگیهای نظام مقدس شاکله و نظامسازی آن است که اتصال با وحی دارد. ویژگی دوم این است که در نظام مقدس، قوانین و باید و نبایدها مبتنی بر دین و ارزشهای دینی است. لازمه سوم قدسیت، قدسیت انگیزههاست؛ کسی که عامل است باید در عمل خود قدسیت داشته باشد، حتی اگر شاکله مقدس باشد و انگیزه قدسی نباشد، کارِ صورت گرفته قدسی نیست. اینها دلائل مقدسبودنِ ماست.
حجتالاسلام و المسلمین رئیسی با تأکید بر اینکه «در این نظام مقدس آنچه ما بهعنوان «الگو» تعیین میکنیم مبتنی بر این نگاه و تعریف از انسان است» خاطرنشان کرد: این نگاه، انسان را تکبُعدی نمیبیند. الگوهای غربی، الگوهایی هستند که انسان را یکبعدی تعریف میکنند و نسخهای که برای پیشرفت میدهند نیز نسخه یکبعدی است یا نهایتاً فقط چند بُعد از ابعاد زندگی انسان را تأمین میکند، نه تمام ابعاد را. این آن تعریفی نیست که ما از انسانِ مورد نظرِ اسلام داریم. طبیعتاً الگویی که متناسب با این تعریف میباشد آن است که «رفاه، آری؛ ولی رفاهِ در پرتوی هدایت».
وی با بیان اینکه «حضرت آقا از نیز واژه توسعه استفاده نکردند و فرمودند این واژه بار معنایی خود را دارد، و به جای آن از واژه پیشرفت استفاده کردند» ادامه داد: پیشرفت باید در تمام ابعاد باشد؛ پیشرفتِ در اخلاق، پیشرفتِ در اقتصاد، پیشرفتِ در مدنیّت، پیشرفتِ در سیاست، پیشرفت در علم، پیشرفت در فناوری، پیشرفت در روابط انسانی و امور اجتماعی انسان؛ ما پیشرفت را در تمام ابعاد تعریف میکنیم نه فقط یک بُعد.
تولیت آستان قدس رضوی تأکید کرد: ما پیشرفت را مانند غرب نمیدانیم که بگوییم پیشرفت، فقط پیشرفتِ در علم و دانش یا فناوری، یا حوزه نظامی و احیاناً در حوزه مسائل اقتصادی است. اگر ما پیشرفت را در تمام ابعاد تعریف کردیم فقر، فساد و تبعیض مطلقاً در جامعه اسلامی جایی نخواهد داشت. زدودهشدنِ ناهنجاریهای اجتماعی در پرتوی همان چیزی است که به عنوان نسخه الگوی پیشرفت وجود دارد. الگوی پیشرفتِ ما میتواند الگویی باشد که تمام ابعاد اجتماعیِ ما را در بر بگیرد. اگر ما در بُعد توسعهی صنعتی به قلهای رسیدیم ولی عدالتِ اجتماعی نداشتیم، به درد نمیخورد. برخی از کشورهای غربی در بُعد صنعت پیشرفته هستند ولی در آنها از اخلاق خبری نیست.
وی اضافه کرد: اگر جامعه اسلامی حتی به لحاظ صنعتی پیشرفت کرده باشد ولی در رابطهی با اخلاق اتفاقی در آن نیفتاده باشد ما آن جامعه را پیشرفته نمیدانیم. اگر جامعه ما در حوزه تربیت پیشرفت نکند ولی در حوزه فناوری به قلهای برسد پیشرفته نخواهد بود. در مغربزمین به چنین جامعهای پیشرفته میگویند ولی ما در جامعه خودمان با تعریف خودمان از انسان از الگوی جامع پیشرفت به چنین جامعهای پیشرفته نمیگوییم. پیشرفت از نظر ما شاخصههایی را دارد. امنیت، عدالت اجتماعی، اعتماد به نفس، اتکال به خدا، ... اینها شاخصهای پیشرفت در جامعه است که در کلمات امام و فرمایشات مقام معظم رهبری و در دیدگاههای صاحبنظران وجود دارد.
** نقش حوزهها و دانشگاهها و اجتهادِ تمدنساز
حجتالاسلام و المسلمین رئیسی با تأکید بر اینکه «ما در حوزههایی که از نسخههای دینی استفاده کردیم پیشرفت داشتهایم؛ ولی حوزههایی که به غرب و الگوهای غربی نگاه کردهایم، حوزههای عدم پیشرفت بودهاند» خاطرنشان کرد: اگر بازنگاهی به آنچه در این 37 سال در حوزههای اقتصاد، اجتماع و فرهنگ گذشته داشته باشیم به همین نقطه میرسیم. آسیبهای اجتماعیِ موجود در جامعه که نگرانیِ همه را برانگیخته محصولِ کمتوجهی به الگوهای دینی و اسلامی است.
وی تصریح کرد: اگر ما در مسئله خانواده و ازدواج پیشرفت نکنیم ولی در تکنیک پیشرفت داشته باشیم جامعه ما با نگاه قرآن و دین جامعهای پیشرفته نخواهد بود. این نوع پیشرفت، یک پیشرفتِ کاملاً تکبعدی است و تمام ابعاد زندگی جامعه دینی و اسلامی را در نظر نگرفته است. مسأله اسوه که در روایاتی مانند «ان لکم فیّ اسوة» - سخن وجود مقدس ابی عبدالله الحسین علیهالسلام - و اسوههای قرآنی مانند وجود مقدس ابراهیم خلیل و پیامبر اکرم معنای خاص خود را دارد؛ الگوپذیری انسان و اُسوهشدن و الگو شدن او - و جعلنا للمتقین اماماً - معنای خاص خود را دارد. باید الگو بگیریم تا الگو بشویم و این موضوع در پرتوی تمام ابعادِ پیشرفت است.
تولیت آستان قدس رضوی با تأکید بر اینکه «تردید نداریم آنچه میتواند جامعه اسلامی، دولت اسلامی و تمدن اسلامی را رقم بزند و مدنیتی به نام اسلام در جوامع بشری رقم بزند با «اجتهادِ تمدنساز» امکانپذیر است» نقش حوزههای علمیه در این اجتهاد را بسیار مهم ارزیابی کرد و افزود: نقش حوزههای علمیه ما این است که همچنان که در حوزه احکام اجتهاد میکنند، در حوزه اخلاق و تربیت نیز اجتهاد کنند. حوزه علوم اجتماعی باید موضوع اجتهاد حضرات علما باشد. ما باید در کنار فقهالزکاة، فقه الوکاله، فقه المتاجر به فقه تربیت، فقه سیاسة، فقه اقتصاد، فقه هنر و ... نیز بپردازیم. ما در تمام عرصههای اجتماعیِ خود به فقه غنی خود - که پاسخ تمام این سؤالات را دارد - نیاز داریم. باید فقهِ حوزه ارتباطات اجتماعی یا فضای مجازی را نیز تعریف کنیم، کمااینکه در حال حاضر علما و بزرگان، بسیاری از این سؤالات را بررسی میکنند، زیرا ما بنبست نداریم و فقه ما غنی و مبتنی بر اصول و مبانی است؛ منتهی یکمقدار زحمت حوزهها و علمای اعلام باید زیاد باشد تا فقه را در ابعاد مختلفی که بتواند زندگی اجتماعی را بر اساس آنچه که مقام معظم رهبری به عنوان سبک زندگی دینی از آن یاد میکنند رقم بزند؛ یعنی زندگیِ توأم با اخلاق، معنویت، عدالت، علم، فناوری، پیشرفت و مبتنی بر اندیشه اسلامی. باید در بُعد اجتهادی این حوزهها فعالیت انجام شود و ابعاد مختلف آن مورد بررسی و واکاوی قرار بگیرد و الگویی کاملاً پذیرفته شده که مبتنی بر فرهنگ دینی است ارائه شود.
وی در ادامه با تصریح بر اینکه «تمام اعضا نظام اسلامی باید به این نتیجه برسند که ما باید این الگو را در حوزه اقتصاد، سیاست، هنر، اخلاق و تربیت اجتماعی و بهویژه در حوزه آموزش و پرورش و آموزش عالی اجرا کنیم» خاطرنشان کرد: بنده بر دو حوزه «آموزش و پرورش» و «آموزش عالی» تأکید میکنم؛ چرا که نقش فرهنگسازان جامعه ــ به ویژه آموزش و پرورش ــ بسیار مهم است. اگر سند تحول آموزش و پرورش که مورد تأکید رهبر انقلاب است اجرا نشود آموزش و پرورشِ ما شاهد تحولِ بایسته نخواهد بود. حرکتهای آموزش و پرورش باید مبتنی بر سند تحول ـــ که مورد تأیید شورای انقلاب فرهنگی است ــ باشد؛ تربیتِ آموزش و پرورشِ ما در حوزه مدارس باید مبتنی بر سند تحول باشد.
وی افزود: آموزش عالی نیز باید به همین شکل عمل کند تا آهنگِ مدیری که ساخته میشود و آهنگ پزشک، اقتصاددان، مهندس و کشاورزی که تربیت میشود با آهنگ کل کشور متفاوت نباشد؛ درست است که در این دانشگاه، کتاب، مدرس و برنامه آموزشی مورد نظر است؛ اما تمام اینها فرع هستند و نکته مهم آن است که محصولِ دانشگاه، محصولی توحیدی باشد، یعنی تخصص او در پرتوی نگاه فرد به توحید باشد و جهانبینیِ او مبتنی بر وحی باشد. اگر اینطور باشد آهنگ مجموعه نظام یک آهنگ میشود، یعنی همان آهنگی که شهر اسلامی و جامعه مبتنی بر دین باید با استفاده از الگوهایی که برای پیشرفت وجود دارد به آن دست پیدا کند.
** جمعبندی
حجتالاسلام و المسلمین رئیسی در خاتمه گفت: خلاصه عرض بنده این است که پیشرفت، مبتنی بر تعریف اسلام از انسان است؛ تعریف پیشرفت باید متناسب با تعریف انسان و سبک زندگیِ انسان باشد. پیشرفت باید در تمام ابعاد - هم ابعاد مادی و هم ابعاد معنوی – صورت گیرد و مبانی اسلامی داشته باشد. ممکن است علوم انسانی غربی در مبانی همان سخنِ ما را بگوید اما مبنای آنها از حیث مبنایی با مبانی ما تفاوت دارد؛ مبنای ما در حقوق بشر با آنها متفاوت است؛ ما یک مبنا را برای حقوقِ انسان تعریف میکنیم ولی آنها مبنای دیگری را تعریف میکنند. ما نیز عمیقاً به آزادی بیان، قلم و فکر اعتقاد داریم ولی آزادی ما بر اساس حقوق انسانیای است که مبنای آن مبنای دینی است نه آنچه که غربیها میگویند. لذا ما معتقدیم آنچه که تضمینکننده حقوق انسانِ معاصر است در متن دین و ارزشهای دینی آمده است؛ ما مدعی حقوق انسان در عالم هستیم و معتقدیم که غربیها حقوق انسان را نقض میکنند. ما با غربیها قبل از سخن بنایی، بحث مبنایی جدی داریم.
انتهای پیام/*