افت تحصیلی شدید دانشآموزان به واسطه اعتیاد به اینترنت/ وقتگذرانی ۵۰ ساعت در هفته توسط کودکان معتاد
از مجموع یک میلیون و ۳۰۰ هزار دانشآموزی که در امتحان نهایی شرکت کردهاند بیش از ۸۰ درصد با میانگین نمره ۱۲ قبول شدند؛ استفاده از تلفن همراه و ورود دانشآموزان به فضای مجازی و سرگرم شدن در شبکههای اجتماعی و بازیهای اینترنتی، یکی از دلایل اصلی این ..
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»؛ خوب یا بد، اکنون در عصر کلبههای دیجیتال زندگی میکنیم و روابط ما بهشدت تحت تأثیر فضای پرسرعت و فریبنده سایبری است؛ با این شرایط اگر ندانیم در چه دورهای زندگی میکنیم و اقتضائات بهرهمندی از این دوره را ندانیم، بیشک در دام این تکنولوژی خواهیم افتاد و زمان ما را در گرداب خود خواهد کشاند و حاصلی بهجز خسارت برایمان نخواهد داشت بر همین اساس، سید علیرضا آل داوود «پژوهشگر فضای مجازی و رسانه» یادداشتی را در اختیار تسنیم قرار داده که در ادامه آمده است:
«ورود محصولات و ابزارهای هوشمند در کشور و پایین بودن سواد فضای مجازی برای استفاده خانوادهها و اقشار مختلف منجر به آسیبهای جدی در سطح کشور شده است که متاسفانه در میان این آسیبدیدهها، خردسالان، کودکان و نوجوانان در معرض شدیدترین این آسیبها قرار دارند.
یکی از سؤالات جدی که همگان باید هنگام استفاده از رسانههای مختلف از خود بپرسند این است که ما رسانهها را مدیریت میکنیم یا رسانهها در حال مدیریت ما هستند؟
پاسخ صحیح مبتنی بر سواد رسانهای و سواد فضای مجازی به این سؤال میتواند ما را در برخورد با رسانهها و نحوه تعامل سازنده همچنین پردازش اطلاعات آنها یاری برساند.
اما سؤال بعدی اینجا مطرح میشود که اگر سواد و مهارت کافی در برخورد با رسانهها را نداشته باشیم، چطور میتوانیم از خود و خانواده و اجتماعی که در آن زندگی میکنیم صیانت کنیم؟
برای پاسخ به سؤالات مطرح شده باید ابتدا موضوع اصلی یعنی حضور در فضای مجازی و زوایای پنهان و پیدای این حضور را بررسی کنیم.
در تحقیقی که یکی از اساتید علوم اعصاب در دانشگاه MIT انجام داده به این نتیجه رسیده است که مغز ما به صورت ذاتی برای چندکارگی طراحی نشده و این یعنی هنگامیکه تصور میکنیم در آن واحد داریم چند کار انجام میدهیم در واقع داریم خیلی سریع از کاری به کار دیگر پرش میکنیم و به همین دلیل است که کارهای ما عمدتاً ناقص و به نتیجه دلخواه و اساسی نمیرسند.
همین مسئله باعث میشود که نورونها یا سلولهای مغز زودتر خسته شوند، مغز سوخت بیشتری بسوزاند و به همان اندازه هم میزان اضطراب و تنش افراد افزایش یابد؛ در این شرایط کارآیی به شدت پایین آمده و میزان هورمونهای کورتیزوال و آدرنالین که هنگام مواجهه با تنش ترشح میشوند افزایش یابد و وقتی این هورمونها در بدن افزایش یابند عملکرد شناختی ما مختل خواهد شد.
حال شما در نظر بگیرید در کودک یا نوجوانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده یا در آستانه سن بلوغ است این میزان هورمون خارج از کنترل درونش ترشح شده باشد که در اثر همین موضوع، اختلالات جدی در عملکرد شناختی او به وجود خواهد آمد و این کودک مظلوم از نقطه آغازین زندگی اجتماعی خویش دچار مشکلات متعدد روانشناختی خواهد شد.
نکته بعدی در استفاده از اینترنت رها شده و ابزارهای هوشمند که تاثیر مخرب فراوانی بر روی افراد خواهد گذاشت، فعال شدن مسیر لذتجویی در مغز است.
در دنیای همیشه متصل به اینترنت مغز ما مدام در دام لذتجویی میافتد و ما مدام سعی میکنیم که همیشه به طریقی محرک خارجی برای فعال کردن مدارهای لذت مغز خودمان پیدا کنیم که متاسفانه این موضوع در کودکان بسیار شدیدتر است.
این محرکها که به یاری فضای مجازی بسیار راحتتر، سریعتر و آسانتر میشود به آنان رسید، شامل اخبار و محتوای هیجانآور، سرگرمیهای خاص، متون تلگرام و اینستاگرام، محتوای پورنوگرافی و تصاویر بازیگران مشهور با پوششهای نامتعارف است و همین موضوع در صورت تکرار شدن میتواند بر روی میزان تمرکز انسان در مسائل مختلف تاثیر بسیار بگذارد.
این کاربران دیگر نمیتوانند دقایق متمادی کتاب بخوانند یا روی یک کار دیگر تمرکز داشته باشند چون مغزشان برای پرش و از این سو به آن سو شدن پرورش پیدا کرده است.
نکته بسیار مهم اینجاست که مدار پاداش و لذت مغز ما تحت این شرایط که بسیار میتواند خطرناک باشد، همیشه در پی کامجویی است که متاسفانه این موضوع در کودکان به بلوغ زودرس منجر خواهد شد و آنان در این فضا به سمت بزه دیدگی یا بزهکار شدن به پیش میروند.
از نکات دیگر که باید به آن اشاره کرد «دوپامینی» شدن افراد تحت تاثیر فعالیتهای شدید در شبکههای مجازی و فضای مجازی است که این موضوع در مدار پاداش و لذت در مغزهای کاربران اینترنت آنقدر تقویت شده است که آنها ترجیح میدهند به جای صرف کردن وقت و زحمت کشیدن برای متون شخصی و یا علمی، با رونوشت برداشت و باز انتشار دهها مطلب بیارزش و دریافت متقابل آنها محرکهایی برای تقویت دائم این مدار داشته باشند که همین موضوع افراد را با بمباران اطلاعات روبهرو کرده و پس از مدتی آنان دچار توهم همه چیز دانی میشوند که نتایج آن در بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی به دلیل عمق بسیار کم معلومات کاربردی و افت شدید علمی در کشور ما بوده است.
برای مقابله با چنین فرایندی باید با وضع قوانین بروز، ارتقای سواد فضای مجازی تمام اقشار جامعه و تقویت اعتقادات دینی و رجوع به این مبانی برای فعالیت در فضای مجازی یک مدل ایرانی اسلامی مطابق با فرهنگ خودمان داشته باشیم و آن را بتوانیم بهخوبی برای این نسل از آیندهسازان انقلاب اسلامی تبیین کنیم.
در بحث پیشگیری از بزه دیدگی یا بزهکار شدن کودکان در فضای مجازی باید والدین با توجه به آموزههای تربیت دینی بتوانند درباره این فضا ابتدا سواد فضای مجازی و سواد رسانهای خود را تقویت کنند، سپس درباره این فضا با فرزندشان صحبت کنند، وقتی آنلاین هستند در کنارشان بنشینند، قوانینی برای استفاده از فضای مجازی در منزل وضع کنند و ابتدا خود به آنها پایبند بوده و سپس از فرزندشان بخواهند به این قوانین پایبند باشد و آنرا امضا کند، نیاز استفاده از فضای مجازی و ابزارهای هوشمند را به صورت دقیق برآورد کرده و بر اساس آن با محدودیت زمانی برای کودکان آنرا اجرا کنند، آنها را برای کشف فرصتها و امکانات مفید این فضا تشویق کنند و فعالیتهایی را با هم به صورت مشترک انجام دهند.
والدین استراتژی و نقش خود را به شیوه تعاملی با فرزندشان در استفاده از فضای مجازی اتخاذ کنند که از جمله این نقشها میتوان به نقش فعال هنگام حضور در فضای مجازی، نقش فعال در تامین امنیت فضای مجازی، نقش محدود کننده، نقش پایشگر و نظارت تکنیکی اشاره کرد.
از دیگر تهدیدات جدی فضای مجازی برای کودکانی که تمایل شدید برای استفاده از این فضا را دارند فردگرایی است که پس از مدتی به انزوا و اختلالات روانشناختی منجر خواهد شد.
تحقیقات روانشناختی متعدد این نکته را تایید می کنند که استفاده از اینترنت روابط برخط را جایگزین روابط رو در رو میکند؛ این رسانه ذاتاً رسانه ضعیفی برای تبادل اطلاعات احساسی و مؤثر است و بنابراین کیفیت ارتباطات میان فردی را کاهش میدهد و تاثیرات روانشناختی منفی برجا میگذارد.
تهدید دیگر خشونت مجازی است که در بسیاری از مواقع به خشونت در جهان حقیقی منجر خواهد شد؛ آزار و اذیت روانی دیگران با استفاده از عبارات و کلماتی در ارتباطات مجازی گروهی در شبکههای مجازی، بازیهای تعاملی اینترنتی خشونتآمیز مانند کلش او کلنز، پوکمونگو و فعالیتهای خرابکارانه مانند هک کردن دیگران از مصادیق جدی حضور بیضابطه کودکان در فضای مجازی است.
تهدید بسیار جدی دیگر اعتیاد به فضای مجازی و اینترنت است، جدیدترین تحقیقات نشان میدهد اعتیاد به شبکههای اجتماعی و اینترنت موجب افزایش اضطراب، افسردگی و تمایل خودکشی در افراد میشود.
بر اساس این تحقیق، مغز افراد معتاد به پایگاههای اجتماعی هر 31 ثانیه تمایل به سر زدن به پایگاههای اجتماعی پیدا میکند.
بر مبنای گزارش وزارت آموزش و پرورش در سال 93، از مجموع یک میلیون و 300 هزار دانشآموزی که در امتحان نهایی شرکت کردهاند بیش از 80 درصد دانشآموزان با میانگین نمره 12 قبول شدند که نشان میدهد که علیرغم نامناسب بودن کیفیت آموزشی (که بر کسی پوشیده نیست)، با نوعی افت شدید تحصیلی در جامعه مواجهایم که استفاده از تلفن همراه و ورود دانشآموزان به فضای مجازی و سرگرم شدن در شبکههای اجتماعی و بازیهای اینترنتی، یکی از دلایل مهم افت تحصیلی دانشآموزان است.
اعتیادبه فضای مجازی و ابزارهای آن در میان کودکان بسیار شایعتر است که باید به طور جدی برای پیشگیری یا درمان آن تدابیر جدی مانند کشورهای چین، کره جنوبی، انگلیس و آمریکا دیده شود.
آسیب بعدی که با سلامتی جسمانی کودک مرتبط است اینست که عموما کودکان معتاد به اینترنت 40 تا 50 ساعت در هفته را به اینترنت و بازی اختصاص میدهند، الگوهای خواب این کودکان برای تطبیق دادن زندگی با این استفاده مفرط، به هم میخورد و به این دلیل که اکثر شبها آنها بیدار میمانند صبح برای رفتن به مدرسه دچار کمبود خواب میشوند و این بیخوابی بر عملکردهای مغزی و جسمی یا تحصیلی آنان صدمه وارد میکند.
سیستم ایمنی بدن کودک هم آسیب دیده و وی را در برابر امراض آسیب پذیر میسازد، به علاوه نشستنهای طولانی فرد پشت کامپیوتر و یا استفاده از تلفن همراه و تبلت، منجر به کاهش حرکات ورزشی مناسب شده و خطر پذیری فرد را در برابر امراض مچی و ضرب دیدگی پشت و گردن یا خستگی چشم یا سندروم خشکی چشم را افزایش میدهد.
با این تفاسیر رجوع به تجارب دیگر کشورها این مهم را نشان داده است که مشارکت والدین در فعالیتهای مجازی فرزندانشان منجر به کاهش شدید بزه دیدگی و آسیب شده است.
در پژوهشی(*) که در سال 2014 برای مقایسه خطرات فضای مجازی در سطح اروپا با سال 2010 انجام شده است مشاهده شد که تمام این خطرات در طول این مدت رشد داشته است، به عبارت دیگر این پژوهش نشان داد که در سال 2010، 13 درصد افراد 11 تا 16 ساله در معرض پیامهای آزاردهنده ابراز دشمنی و تنفر داشتهاند در صورتیکه این رقم در سال 2014 به 20 درصد رسیده است.
هفت درصد نوجوانان در معرض فضاهای آسیب زننده در سال 2010 قرار گرفتند و این در حالیست که 11 درصد در سال 2014 در معرض این فضا قرار گرفتهاند همچنین طبق این پژوهش معمولترین خطری که کودکان عنوان کردهاند ارتباط آنلاین با کسانی بوده است که او را نمیشناختند و خطر دوم دیدن تصاویر مستهجن و یا دریافت اتفاقی این پیامها غیر اخلاقی بوده است.
خطر سوم محتوای خاص تولید شده در شبکههای اجتماعی نامناسب برای کودکان و خطر چهارم قلدری و زورگیری و خودنمایی در این فضا است؛ در موضوعات بعدی باید به نقش والدین نیز در کاهش مخاطرات فضای مجازی اشاره شود که نکات ذیل میتواند برای خانوادهها راهگشا باشد:
1.ایجاد قانون منع انتشار اطلاعات خصوصی در منزل میان والدین و فرزند در فضای مجازی
2.صحبت کردن خصوصی والدین با فرزند در خصوص فعالیت های فضای مجازی
3.حضور والدین در کنار فرزند هنگام استفاده از اینترنت
4.حضور در نزدیکی فضایی که فرزند ازاینترنت استفاده می کند
5.تشویق کردن فرزند برای کشف و یادگیری در اینترنت به وسیله خودشان
6.کمک به فرزند زمانی که به مشکل بر میخورد و یا در اینترنت چیزی جستجو م یکند
7.توضیح دادن اینکه چرا بعضی از سایت ها خوب و بعضی بد هستند
8.پیشنهاد دادن استفاده های صحیح از اینترنت و ابزارهای پاک و امن مانند شبکه های اجتماعی بومی به جای شبکه های اجتماعی غربی
9.پیشنهاد روش های صحیح برای رفتار با دیگران و رعایت حدود در فضای مجازی
10.کمک به فرزند زمانی که چیزی او را در فضای مجازی اذیت می کند که خانواده باید نقطع اعتماد و مشکل گشای فرزند باشند
11.صحبت کردن و آگاهی دادن به فرزند برای اینکه اگر به مشکلی در فضای مجازی برخورد کرد چه کاری انجام دهد
12.آموزش امر به معروف و نهی از منکر در فضای مجازی برای مقابله با منکرات و ترویج خوبی ها در این فضا
13.اجازه دادن برای استفاده از سرویس های مجاز در فضای مجازی مانند دانلود نرم افزار یا موسیقی مجاز
14.استفاده از شبکه ویدیویی بومی به جای شبکه های ویدیویی اینترنتی فاسد غربی
15.به اشتراک گذاشتن موارد مجاز میان دوستان
16.تعیین زمان مشخص برای استفاده از پیام رسان ها
17.عدم استفاده از پیام رسان های آۀوده مانند تلگرام، واتس اپ و اینستاگرام توسط والدین و فرزند
18.تعیین محدوده سنی برای پیام رسان های داخلی و خارجی حداقل تا سن 14 سالگی به بعد
19.استفاده از ابزار های نظارت نامحسوس توسط والدین و فیلترینگ خانگی
*Livingstone, S., EU Kids Online (2014) EU Kids Online: findings, methods, recommendations.
انتهای پیام/