فرصتسوزی و فرصتسازی در پسابرجام
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ آقای حسن روحانی با بهرهبرداری از شرایط بد اقتصادی و فضای ملتهب آن زمان با نشان دادن یک کلید نمادین به عنوان کلید حل مشکلات کشور، وعده داد که با مذاکره با کدخدا تمام تحریمها را لغو و همه مشکلات کشور را... .
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 آقای حسن روحانی با بهرهبرداری از شرایط بد اقتصادی و فضای ملتهب آن زمان با نشان دادن یک کلید نمادین به عنوان کلید حل مشکلات کشور، وعده داد که با مذاکره با کدخدا تمام تحریمها را لغو و همه مشکلات کشور را با سرانگشت تدبیر خود حل میکند و امید را بر سر سفرههای مردم ایران خواهد آورد و از همینرو دولت خود را دولت تدبیر و امید نامید و به این ترتیب مذاکره برای لغو تحریمها و حل مشکلات کشور را به صورت مطالبه عمومی در آورد. از آنجا که در تبلیغات انتخاباتی آقای روحانی مذاکره با غرب به مطالبه عمومی تبدیل شده بود، رهبری معظم انقلاب اسلامی با هدف تبدیل تهدید به فرصت و مدیریت افکار عمومی، با انتخاب «نرمش قهرمانانه» با خواستههای رئیسجمهور جدید مبنی بر مذاکره «با رعایت خطوط قرمز» موافقت فرموده و به این ترتیب ضمن تأکید بر بینتیجه بودن و بدبینی به مذاکره با شیطان بزرگ و پیشگیری از دوقطبیسازی، مانع از شکلگیری کانون فتنهای دیگر علیه نظام و رهبری شده و با حفظ اتحاد و انسجام اسلامی و ملی در بستر زمان با بصیرتافزایی، مطالبه عمومی شکل گرفته را به نفرت و انزجار عمومی از بدعهدی و دغلبازی شیطان اکبر و طاغوت اعظم امریکا بدل ساختند. تا جایی که هماینک اکثر مسئولان و دولتمردان امریکایی بر افزایش تنفر و انزجار مردم ایران نسبت به امریکا اذعان دارند.
و اما حاصل سه سال مذاکرات طاقتفرسای سربازان دستگاه دیپلماسی همراه با خوشبینی، سادهانگاری و سطحینگری نسبت به اهداف امریکا از مذاکرات و نگاه غیردشمنانه امریکا (بنا به اذعان وزیر امور خارجه ایران)، تدوین برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است که بهرغم انجام اقدامات اعتمادساز و راستیآزمایی ایران توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی (بر خلاف خطوط قرمز نظام) بالاخره در دیماه سال 94 زمان اجرایی شدن برجام فرا رسید، ولی از همان آغاز و متعاقب آن (همانطور که پیشبینی شده بود) حیلهگری و دغلبازی امریکاییها آغاز شد.
دو ماه پس از اجرایی شدن برجام، در آغاز سال 95، مقام معظم رهبری در سخنرانی روز اول سال در حرم رضوی، برجام را «خسارت محض» نامیدند و چیزی نگذشت که بهرغم بزرگنماییها و غلوهای صورت پذیرفته در خصوص آثار و دستاوردهای برجام (آفتاب تابان، بزرگترین سند افتخار تاریخ ایران، رونق کسب و کار و رونق اقتصادی) کمکم فضای پرالتهاب روانی فروکش و کارشکنیها و بدعهدیهای شیطان بزرگ یکی پس از دیگری خودنمایی کرد. دولتمردان و دستاندرکاران برجام نیز یکی پس از دیگری به بدعهدی، فریبکاری و کارشکنی برجام اذعان کردند و سیف (رئیس بانک مرکزی) نتایج برجام را برای ایران «تقریباً هیچ» اعلام داشت.
شیطان بزرگ با فرصتطلبی و استفاده از اعتماد و خوشبینی برخی دولتمردان ایران، با دغلبازی و فریبکاری، دومینوی مطالبات سریالی جدید را در دستور کار خود قرار داده و انجام تعهدات خود را مشروط به پذیرش تعهدات (ظاهراً قانونی) جدید نظیر FATF و کنوانسیون پالرمو و قبول «خودتحریمی» کرده و حتی جسارت و گستاخی را به جایی رسانده که تحویل تعداد محدود و معدودی هواپیما را به عدم ارائه سرویس و خدمات به افراد حقیقی و حقوقی سطوح عالی نظام ایران (وزارتخانههای اطلاعات و دفاع، سپاه و صداوسیما) نموده است.
دولت آقای روحانی که طی سه سال گذشته با خوشبینی به امریکا همواره منتقدان را مورد نکوهش قرار داده، هم اینک پس از گذشت سه سال در قالب انتقاد از بدعهدی و کارشکنی امریکا با منتقدان همنوا و همکلام شده و در برابر آزمایشی سخت قرار گرفته است.
نگاه واقعبینانه و به دور از تعصبات و بازیهای حزبی به سیر مذاکرات هستهای نشان میدهد که برجام در کنار خسارات بیشماری که برای کشور و نظام در پی داشته واجد دستاوردهایی هم بوده است، اما باید توجه داشت که:
الف) بیتردید دستاوردهای برجام نسبت به خسارات آن بسیار ناچیز بوده و در مقایسه بین دستاوردها و خسارات، در حال حاضر ناچاراً به همان گزینهای که رئیس بانک مرکزی اعلام کرد میرسیم، یعنی «تقریباً هیچ».
ب) بین نگاه دولتمردان و واقعیتها درباره دستاوردهای برجام نیز تفاوت آشکار وجود دارد. واقعیت این است که:
1 - نوع مدیریت مقام معظم رهبری حضرت امام خامنهای در انتخاب تاکتیک «نرمش قهرمانانه» سبب اتحاد ملی و انسجام اسلامی و پیشگیری از دوقطبیسازی بسیار خطرناک «مردم، نظام» شده است.
2 - انتخاب مدیریت «نرمش قهرمانانه» از سوی نظام سبب تصحیح و ارتقای بینش و باورهای مردم و افزایش بدبینی عمومی و ملی نسبت به شیطان بزرگ شده است.
3 - به گفته و اذعان بسیاری از مسئولان و دولتمردان و رجال سیاسی امریکایی، بزرگترین دستاورد برجام افزایش تنفر عمومی مردم ایران نسبت به امریکا بوده است، بهطوری که میزان تنفر مردم ایران به دولتمردان امریکایی در دولت یازدهم نسبت به دولتهای پیشین به مراتب افزایش یافته است.
4 - اگر «نرمش قهرمانانه» نظام در عصر موسوم به اصلاحات منجر به حمایت تروئیکای عدم تعهد از ایران و انزوای قدرتهای جهانی و شکلگیری 1+5 شد، «نرمش قهرمانانه» امروز نظام، سبب متلاشی شدن 1+5 شده و باید قبول کنیم که عملاً چیزی به نام 1+5 دیگر وجود خارجی ندارد.
البته در این نیز تردیدی نیست که دستاوردهای برجام که برخی از آنها به اجمال بیان شد به آسانی به دست نیامده و حاصل سه سال «فرصتسوزی دولتمردان»، «خوشبینی و اعتماد غلط به شیطان بزرگ»، «بیتوجهی به نصایح و انتقادات مشفقانه و خیرخواهانه منتقدان»، «تعطیلی صنعت هستهای »، «دلزدگی و ناامید کردن دانشمندان هستهای»، «اسطورهسازی و قهرمانسازیهای مضحک» از یک سو و راهبری بیبدیل، هوشمندانه و خردمندانه حضرت امام خامنهای و ایستادگی و صبوری ملت قهرمان ایران از سوی دیگر به دست آمده است. در کنار دستاوردهای مذکور، روی دیگر سکه برجام این است که این روزها علاوه بر صالحی، ظریف و... دبیر شورایعالی امنیت ملی از بدعهدی و کارشکنی شیطان بزرگ گفته و اعتماد به امریکا را سراب میداند.
وزیر اطلاعات نیز از جدیتر شدن مسئله نفوذ سرویسهای اطلاعاتی غرب با پوشش شرکتهای بنز و پژو میگوید.
امریکا از تشدید تحریمها علیه اشخاص حقیقی و حقوقی ایران میگوید.
وزیر اقتصاد آلمان سفر به تهران را مشروط به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی ایران میکند و...
اما در همین حال اخباری در خصوص «قبول تعهدات FATF از سوی ایران»، «تعقیب خواستههای غرب در FATF از طریق پالرمو» و «حذف برخی رشتههای هستهای از دانشگاهها» به گوش میرسد که بسیار نگرانکننده است.
نگاه واقعبینانه به برجام ما را به عبرتگیری از سه سال فرصتسوزی و برآورد دقیق و صحیح هزینه فرصتهای از دست رفته و تلاش برای جبران خسارات وارده و پیشگیری از طمعورزی دشمنان و حفظ انسجام داخلی فرا میخواند.
تنها در این حالت است که مردم قهرمان ایران ضمن قدردانی از تلاش سه ساله دولت (اگرچه به تحقق وعدهها منجر نشده است.) شکرگزار بوده و متقابلاً از دولتمردان انتظار دارند با واقعبینی فاصله خود را با دشمن بیشتر و با اصول انقلاب کمتر کرده و مانع از شکلگیری دوقطبیهای موافق و مخالف نظام اسلامی شده و با تکیه بر ظرفیتهای بالقوه و بالفعل داخلی و در راستای تقویت اقتصاد مقاومتی اقدام کنند .
انتهای پیام/