وقتی یک شخصیت حقیقی تنها مسئول حفاظت از یوزپلنگ میشود
با نگاهی گذرا به تلفات یوز، تصادفات جادهای و کشتار توسط دامداران و سگهای گله مهمترین عوامل نابودی این گربهسان طی سالهای گذشته بوده است. دو عاملی که به جرأت میتوان گفت تا این لحظه اقدامی برای رفعشان صورت نگرفته است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، امسال، روز جهانی یوز، در دل علاقمندان محیط زیست نه تنها در ایران بلکه در اقصی نقاط جهان داغی بزرگ به جا گذاشت چرا که مصادف شد با انتشار خبر باقی ماندن تنها دو یوز ماده در ایران: تنها زیستگاه یوزپلنگ آسیایی. خبری که برای علاقمندان محیط زیست به معنای انقراض این گربه سان چابک و زیبا در سراسر جهان بود.
هر چند که ساعاتی بعد، مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست، با افزودن چاشنی همیشگی و دست به نقدی تحت عنوان "خطای رسانهای" تلخی این خبر را تا حدی گرفته و اظهار داشتند اینکه دو ماده یوز مشاهده شده به این معنی نیست که تنها دو ماده یوز باقی مانده باشد اما اعتراضات نسبت به عملکرد ضعیف سازمان حفاظت محیط زیست در حفاظت از باقی ماندههای یوزپلنگ آسیایی تا به امروز همچنان ادامه داشته است.
البته این خطای رسانهای در اخبار یوزپلنگ مسبوق به سابقه است: اعلام آماری شادی آور مبنی بر مشاهده 18 توله یوز طی یک سال، به نماینده سازمان ملل که ساعاتی بعد به لطف پیگیری رسانهها مورد تکذیب قرار گرفت از یک سو و اعلام خبر بارداری دلبر از کوشکی که چندی بعد تکذیب شد و چندی بعدتر از گوشه و کنار خبر آمد که بارداری حقیقت داشته و سقط جنین، عامل تکذیب خبر بارداری این ماده یوز اسیر بوده است، از سوی دیگر، در سلب اعتماد هر چه بیشتر از رویه حفاظت از یوزپلنگ، مؤثر واقع شده است.
با نگاهی گذرا به تلفات یوز، تصادفات جادهای و کشتار توسط دامداران و سگهای گله مهمترین عوامل نابودی این گربه سان طی سالهای گذشته بوده است. دو عاملی که به جرأت میتوان گفت تا این لحظه اقدامی برای رفعشان صورت نگرفته. مروری کوتاه بر آخرین دو مورد از مرگ یوزپلنگها در کشور، گواهی بر این مدعاست.
بهمن پارسال گذشته بود که مجید خرازیان مقدم، مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست از تأخیر اداره کل حفاظت محیط زیست استان سمنان در اعلام خبر مرگ یک یوزپلنگ ماده انتقاد کرد و با بیان اینکه، لاشه حیوان توسط اداره کل حفاظت محیط زیست استان سمنان کالبدگشایی و سپس به منظور انجام عملیات تاکسیدرمی تکهتکه شده است، تشخیص علت دقیق مرگ حیوان را با توجه به کامل نبودن لاشه، ناممکن و تنها منبع آگاهی از دلیل مرگ یوز را گزارش کالبدگشایی انجام شده در سمنان عنوان کرده بود. خبر مرگ این ماده یوز در کمال شگفتی یک هفته پس از مرگ حیوان در گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان سمنان به این شرح اعلام شد: "8 بهمن، پیکر بی جان یک قلاده یوزپلنگ ایرانی با جنسیت نر با سن بیش از 5 سال در حوالی روستایی موسوم به کلاته عبدل واقع در 15کیلومتری شمالی منطقه حفاظت شده توران توسط محیطبانان کشف و به منظور بررسیهای کالبدی به اداره کل حفاظت محیط زیست استان سمنان منتقل شد." عباسعلی دامنگیر، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان سمنان در این گزارش، علت تأخیر در اطلاعرسانی این حادثه را لزوم بررسیهای کالبدشکافی و تحقیقات محلی برای یافتن مقصر یا مقصران احتمالی با اطلاعات حاصله عنوان کرده و وعده داده بوده: "اداره کل حفاظت محیط زیست استان سمنان با جدیت هر چه تمام تر با یاری جوامع محلی و اخبار مکتسبه، عاملان این مرگ این یوز را که با ضربات مهلک وارده به ناحیه گردن و شکم تلف شده است کشف و مجازات خواهد کرد."
هرچه که بود 8 ماه از کشته شدن ماده یوز توران میگذرد و "جدیت هر چه تمامتر" مسئولان اداره حفاظت محیط زیست استان سمنان برای کشف و مجازات عاملین مرگ این یوز که به اعتقاد کارشناسان دامدرانی بودهاند که منظور حفاظت از احشام دست به کشتار یوز زدهاند بینتیجه مانده. مسئولانی که در پاسخ به پیگیریها میگویند وظیفه ندارند نتایج پیگیریهای خود را در زمینه کشف عاملان کشتار گونهای ولو نادر و در خطر انقراض در اختیار رسانهها قرار دهند. مسئولانی که همچنان میگویند در حال پیگیری هستند اما به راستی اگر این پیگیریها آن طور که باید انجام شده بود، کشتار یکی از آخرین بازماندههای یوزپلنگ آسیایی در سطح جهان تاکنون اینگونه به حال خود رها و به دست فراموشی سپرده میشد؟
مرگ یک ماده یوز دیگر بر اثر تصادف در جاده عباسآباد محور شاهرود ــ سبزه وار که به گفته مسئولان پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، تاکنون 6 یوزپلنگ را به کام مرگ کشیده است، در اردیبهشت امسال، آخرین نمونه از نابودی یوز آسیایی بر اثر تصادفات جادهای است. مرگی دلخراش که سرگردانی چند روزه توله ماده یوز را در اطراف محل تصادف به همراه داشت و البته وعدههای پیاپی مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی را به منظور ایمنسازی مسافتی 12 کیلومتری از این جاده حادثهخیز. وعده ایمنسازی مسافتی 12 کیلومتری از جاده عباسآباد اما علیرغم تأکید رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، رئیس کمیسیون اجتماعی، چند تن دیگر از نمایندگان مجلس و همینطور مسئولان وزارت راه که بارها همکاری خود را با سازمان حفاظت محیط زیست به منظور حفاظت از تنها بازماندگان یوزپلنگ آسیایی اعلام کرده بودند تا به امروز جامعه عمل نپوشیده است و فقط هر از گاهی به ماههای آینده موکول میشود.
"سازمان حفاظت محیط زیست تا به امروز، برای حفاظت از یوزپلنگ آسیایی "در عمل" چه کرده است؟"، یکی از اساسیترین پرسشهایی است که تا به امروز بدون پاسخ رها شده است و در صورت مطرح کردن آن با مسئولان این سازمان به سوی هومن جوکار، مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی حواله میشویم تا با تکرار مکرراتی چون آمار دوبینهای تلهای نصب شده، پایشهای انجام شده و تصمیمات آینده، پرسش اصلی، بسیار ماهرانه زیر کوله باری از آمار و وعدهها به فراموشی سپرده شود.
اینجاست که با خود میگوییم، اگر خرسی در تصادف کشته شده یا پلنگی به ضرب گلوله از پای در بیاید بیتردید معاونت طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست را پاسخگو خواهیم دانست اما درباره یوزپلنگ آسیایی، گونهای که بنا بر آمار موجود، تنها کمتر از 40 قلاده از آن و فقط در ایران به جا مانده است، هیچ یک از مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست به جز هومن جوکار، مدیر پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی نه پاسخگو هستند و نه حتی اطلاعاتی در اختیار دارند. گویی بقای یوزپلنگ آسیایی، که نه تنها یک سرمایه ملی بلکه یک گنجینه ارزشمند بینالمللی است به دستان یک شخصیت حقیقی سپرده شده.
ماجرا آنجا دردناکتر میشود که پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی به عنوان تنها متولی حفاظت از این گربهسان شگفتانگیز، بدون اقدام نسبت به درمانی ولو سرپایی برای دردی که از کشتار دو ماده یوز طی چند ماه گذشته به جان علاقمندان محیط زیست افتاده یا حتی تلاش مجدانه برای شناسایی عامل مرگ ماده یوز توران که با استفاده از سنگ و چوب از پای درآمده بود، این روزها به برگزاری کارناوالهایی با همراهی بازیگران و آشپزان مشغول است. کارناوالهایی که فرهنگسازی برای حمایت از یوز را بهانهای برای فروش برندهای لباس قرار دادهاند بیآنکه تأثیر فرهنگسازی را در حفاظت از یوز آشکار کرده باشند تا پرسش جدیدی در ذهن مخاطب تداعی کنند: آیا طبخ غذا و تبلیغ برندهای لباس میتواند بقای یوزپلنگهایی را که یا توسط دامداران کشته میشوند و یا در تصادفات جادهای، تضمین کرده و از بازماندگان این میراث ارزشمند حیات وحش حفاظت کنند یا این یوزپلنگها هستند که قرار است پیش از انقراضشان برای مدتی کوتاه هم که شده بازار تبلیغات مادی و معنوی را داغ نگه دارند؟
شادی مدرس
انتهای پیام/