موافقتها و مخالفتها درباره برگزاری کنسرتها
رئیسجمهور محترم در فرصت بهدستآمده به دغدغههای اصلی مردم بپردازند و درباره وعدههای فراوانی که دادهاند و متاسفانه بسیاری از آنها بر زمین مانده است، برای ملت توضیح بدهند، مگر ماجرای کمتر از یک درصد کنسرتها، دغدغه چه تعدادی از مردم است؟
به گزارش خبرگزاری تسنیم، درباره موضوع کنسرتها و ابرازموافقتها و مخالفتهای پیرامون آن باید به چند نکته توجه کرد:
1. علیرغم آنکه ابراز نگرانیها و مخالفتها در فضایی از سر دغدغههای دینی ابراز میشود (ولو آنکه به برخی لحنها و نحوه ابراز مخالفتها انتقاداتی وارد است) اما متاسفانه عمده حمایتها از برگزاری کنسرتها در فضایی فرصتطلبانه و با هدف دو قطبیسازی جامعه صورت میپذیرد.
2. میگویند یکی از نامزدهای نمایندگی مجلس در سخنرانی انتخاباتی خود به مردم وعده میداد که اگر مرا انتخاب کنید، با امپریالیسم، سوسیالیسم، کاپیتالیسم، کمونیسم، راشیسم، فاشیسم و... بهشدت مبارزه میکنم و همه آنها را ریشهکن خواهم کرد. پیرمرد رنجوری از میان جمعیت برخاست و در حالیکه به سختی تعادل خود را حفظ میکرد گفت؛ قربان! من که از این «ایسم»ها سر در نمیآورم ولی حالا که قصد مقابله با آنها را دارید، لطفاً یک فکری هم برای «رماتیسم» بنده بکنید که مدتی است بدجوری به جانم افتاده و زمینگیرم کرده است!
چند ماهی است که ماجرای برگزاری کنسرتها و مخالفت با انجام برخی از آنها از سوی رئیسجمهور، وزیر ارشاد و روزنامهها و رسانههای حامی دولت به یکی از مسائل اصلی کشور تبدیل شده و مشکلات دیگری که مردم در زندگی روزمره خود با آن دست به گریبان هستند را تا حدودی به حاشیه رانده است!
این سروصدا و هیاهو در حالی است که به گفته آقای رحمانی فضلی، وزیر محترم کشور «کمتر از یک درصد کنسرتها لغو شده است». اگر نظر این مقام رسمی دولت را ملاک و معیار قضاوت در اینباره بدانیم که به یقین رئیس جمهور محترم نباید نظر رسمی وزیر کشور و عضو کابینه خود را نفی کند، به این نتیجه قطعی میرسیم که ماجرای کنسرتها و سروصداهای پیرامونی آن در یک کلمه «هیاهو برای هیچ» ! است. آیا غیر از این است؟! و آیا لغو - به قول وزیر کشور- کمتر از یک درصد کنسرتها میتواند دغدغهآفرین باشد؟ پاسخ این سؤال بدون کمترین تردیدی منفی است، بنابراین پرسش بعدی آن است که چه کسانی به رئیس جمهور اطلاعات غلط و مشاورههای جهتدار و مشکوک میدهند؟ و از اصلی کردن این مسأله جزئی آنهم در میان مشکلات فراوانی نظیر بیکاری، تورم، گرانی سرسامآور کالا و خدمات، تعطیلی پیدرپی شماری از کارخانههای بزرگ و مراکز تولید، قاچاق کالا، حقوقهای نجومی برخی از مدیران دولتی و... کدام هدف پنهانی را دنبال میکنند؟!
انتظار آن بود - و هست - که رئیسجمهور محترم در فرصت بهدستآمده به دغدغههای اصلی مردم بپردازند و درباره وعدههای فراوانی که دادهاند و متاسفانه بسیاری از آنها بر زمین مانده است، برای ملت توضیح بدهند، مگر ماجرای کنسرتها که فقط از برگزاری کمتر از یک درصد آنها جلوگیری شده و این یک درصد هم بهعلت مغایرت با اخلاق و یا خودداری برگزارکننده از پذیرش مسؤولیت آن بوده است، دغدغه چه تعدادی از مردم است؟
3. زمانی که رهبر انقلاب بحث از ولنگاری فرهنگی میکنند، قطعا بخشی از این ولنگاری مولود عملکرد وزارت ار شاد است. اخبار، گزارشها و تصاویری که از متن و حواشی این کنسرتها بهدست میآید نشان میدهد که گاه حداقل نظارتها هم در اجرای این کنسرتها انجام نمیپذیرد و و زارت ارشاد به وظیفه قانونی خود عمل نکرده است.
4. مسؤولان وزارت ارشاد به جای نشان دادن آمادگی خود برای رفع دغدغه علما، مراجع و متدینین، متاسفانه بر طبل جنگ و جدال میکوبند و کمترین همدلی و همگامی برای اعمال نظارت و کنترل بیشتر بر کنسرتها را از خود نشان ندادهاند.
5. حفظ حریمها و حرمتها، هم یک مسأله دینی و هم مبتنی بر عرف و سیره عقلا و متدینین است. یقینا باید حریم شهرها و اماکن مقدسه در برگزاری کنسرتها حفظ و مسؤولان اعطای مجوز هم در صورت قصور و عدم نظارت بهصورت قانونی مجازات شوند.
6. آنچه که امروز باید در اولویت سخنرانان، خطبا و رسانهها قرار بگیرد، تلاش و همت جمعی برای مقابله با فقر، فساد، تبعیض، رفع بیکاری و تحقق اقتصاد مقاومتی و برپایی نهضت خدمترسانی به مردم است. نباید اجازه داد برخی مدیران و مسؤولان برای لاپوشانی قصورها و تقصیرهایشان در عمل به مسؤولیتهای محوله، در تنور تقابلهای فرهنگی و دوقطبیسازی فضای سیاسی و تبدیل مسائل دست چندم به مسأله اول کشور دمیده و موفق به فرار از پاسخگویی شوند.
7. ورود همهجانبه رسانههای بیگانه بهویژه شبکه بی.بی.سی به موضوع کنسرتها نشان میدهد که دشمنان نظام اسلامی به هر بهانه ممکن درصدد تحمیل اولویتهای بیاساس به جامعه، برهم زدن فضای آرام کشور و تحریک به ایجاد درگیری هستند. قضیه کنسرتها که سالها است با فراز و نشیبهایی در زمینه صدور مجوز و اجرا همراه بوده است و تبدیل آن در این روزها به مسأله اصلی کشور، نشان میدهد که دشمن برای تفوق و تحمیل اولویتهای خود به مردم و مسؤولان که یکی از لایههای نفوذ است، برنامههای پیچیدهای را تدارک دیده است. باید هوشیار بود و در زمینی که دشمن طراحی کرده است، بازی نکنیم.
8. و نکته پایانی آنکه، علما و روحانیون و بزرگان دینی و انقلابی کشور از اصلیترین سرمایههای نظام اسلامی هستند. دشمن با عملیاتهای پیچیده روانی درصدد تخریب وجهه و ضربه به حیثیت و جایگاه این عزیزان است. دشمن مکار و غدار، امروز با همه توش و توان، عالمان انقلابی و غیرتمند را هدف قرار داده است. باید هوشیار بود و اجازه نداد این عزیزان در بازی پیچیده دشمن مورد هتک حرمت و بیاحترامی قرار بگیرند، عزیزانی که دهها سال است تمام سرمایه عمر و جوانی خود را در راه تبلیغ و استحکام بنیانهای نظام اسلامی مصروف داشته و توفیق خدمت بیمنت به مردم مسلمان کشورمان را یک لحظه از نظر دور نداشتهاند.
انتهای پیام/