شاعران دوستداشتنی و غذاهایخوشمزه ایرانی از نگاه خارجی
این روزها، بنیاد سعدی میزبان ۲۵۰ دانشجو از ۴۱ کشور خارجی است که برای تکمیل زبان فارسی خود، یک ماه مهمان ایرانیان هستند؛ فارسیآموزانی که شنیدن قند پارسی از زبان آنان حلاوتی دیگر دارد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، در طول سال گردشگران زیادی به ایران میآیند و بیشترشان سعی میکنند کلمههایی مانند سلام، خوبی، ممنون یا حتی نام غذاهای ایرانی را یاد بگیرند. اصولا یکی ازاتفاقاتی که در سفر افراد به دیگر کشورها میافتد، آشنایی با زبان و سبک زندگی مردم کشور مقصد است. اما ایران شرایط خاصی دارد! به قول یکی ازمدیران فرهنگی کشور، ما با دو ایران آشنا هستیم، ایرانی که رسانهها به دنیا نشان میدهند و ایرانی که واقعا میبینید. این موضوع را بیشتر افرادی که به ایران میآیند تایید میکنند. حالا در روزگاری که زبان فارسی و فرهنگ ایرانی از همه طرف مورد تهدید قرار گرفته است، مراکزی مانند بنیاد سعدی به تکاپو افتادهاند تا از طریق برگزاری دورههای فارسیآموزی برای غیرفارسیزبانان هم تهدید زبان فارسی را از سر زبان فارسی دور کنند! و هم به آنان نشان دهند که فرهنگ ایرانی آن چیزی نیست که رسانههای خارجی نشان میدهند.
این روزها بنیاد سعدی حدود 250 نفر از این فارسیآموزان را از 41 کشور به ایران دعوت کرده و در حال آموزش آنهاست؛ البته بسیاری از این فارسیآموزان در رشتههایی درس میخوانند که به نحوی با زبان فارسی ارتباط دارد و راهی که برگزیدهاند از مسیر آموختن زبان فارسی میگذرد. گفتوگو با تعدادی از این فارسیآموزان در ادامه میآید که سعی کردهایم لحن و طرز صحبت کردن آنان را به همان صورت گفتار آنان بیاوریم و ویرایش نکنیم.
250 فارسی آموز از 41 کشور
اینها تنها تعدادی از صحنههایی است که در دانشگاه علامه میتوانید با آنها روبهرو شوید. جایی که 250 فارسیآموز از 41 کشور و پنج قاره گردهم آمدهاند تا در هشتاد و سومین دوره دانشافزایی بنیاد سعدی شرکت کنند. به کتابفروشی رفتهاند و کتاب خریدهاند، کاخهای سعدآباد و گلستان را دیدهاند، پل طبیعت، موزهها پارکها، آسماننمای تهران و بسیاری از جاهای دیگر را. درباره غذاهایی که خوردهاند هم حرف میزنند، بیشترشان اسم کباب را میگویند و بعضی آبگوشت و دیزی را پسندیدهاند به طوری که رضامراد صحرایی، معاون بنیاد به شوخی درباره اضافه وزن به آنها هشدار میدهد.
افشین موسوی که از بلغارستان آمده، پدرش ایرانی است اما با او به فارسی صحبت نمیکند. او که قبلا به ایران آمده است و اصفهان را بیشتر از شهرهای دیگر ایران دوست دارد، همراه دیگر فارسیآموزان شب را در خوابگاه دانشگاه علامه طباطبایی میگذراند. او میگوید: «این سفر که برای آموزش فارسی به ایران آمده خوب بوده و بسیار به او خوش گذشته است. افشین درباره آشناییاش با شاعران و نویسندگان ایرانی هم توضیح میدهد: من بیشتر شعر میخوانم. از شاعرهای معاصر از فریدون مشیری خیلی خوشم میآید. با این حال او میگوید که نمیتواند شعری از حفظ بخواند. این فارسیآموز بلغاری به واکنش خانوادهاش هنگامی که میخواست زبان فارسی یاد بگیرد، اشاره میکند و میگوید: خانواده گفتند خوب است، بخوان، به تو میآید. او قرمهسبزی و برنج را غذای مورد علاقهاش معرفی میکند و درپاسخ آخرین سوال ما که دلیل اصلی آموزش زبان فارسی را از او میپرسیم میگوید: میخواهم بهترین ایرانشناس بلغارستان شوم.»
سفرنامه فرهنگی مینویسم
وقتی با ذوالنورین حیدر علوی برخورد میکنیم آنچنان خوب سلام و احوالپرسی میکند که لحظهای شک میکنیم ایرانی باشد. او از هندوستان آمده و به تازگی دکترای رشته ادبیات فارسی از دانشگاه دهلی گرفته است. ذوالنورین میگوید: «نامی که در خانواده به آن معروفم، سعدی مصطفی است.»
او در ادامه به دلیل فارسی خواندنش اشاره میکند و توضیح میدهد: «اولین علت برای انتخاب زبان فارسی این است که خانواده من، خانوادهای عالم و فرهیخته بوده و از این سبب من فکر کردم اگر زبان فارسی انتخاب کنم خیلی خوب است چون خیلی کارهایی است که دوست داشتم انجام دهم برای خانواده، برای شخصیتهای نابغه خانواده من که تا به حال ناشناخته مانده یعنی کسی زیاد در مورد آنها اطلاعی ندارد.»
سعدی مصطفی ادامه میدهد: «چند نفر از خانواه من هستند که فکر کنم کتابهایی در زمینه ادبیات عرفانی نوشتهاند که تا به حال چاپ نشده و شخصیتشان بوده در جامعه ما خیلی بانفوذ بوده و فکر نمیکنم که در این روزها زیاد مردم با آنها آشنایی دارند به این خاطر من متمایل به این سو شدم که این کار را لازم است که انجام بدهم.»
این فارسیآموز هندی که از سفر سومش به ایران بسیار راضی است، بیان میکند: «سفرم خیلی خوب بود. خیلی خاطراتی دارم که انشاءلله وقتی رسیدم خانه من آن را مینویسم به صورت یک سفرنامه یا سفر فرهنگی ایران. این سومین بار است که من برای آموزش زبان و ادبیات فارسی اینجا هستم و دستاوردهایی که این بار دارم فکر کنم از دورههای قبل بیشتر است.»
او شاعران معاصر ایرانی مانند عبدالجبار کاکایی را میشناسد و از ادبیات قدیم، حافظ، سعدی، عطار، سنایی و ابوالخیر را نام میبرد. سعدی مصطفی درباره ادبیات کهن ایران میگوید: «من زیاد شاعران عرفانی را دوست دارم. چون تحت تاثیر زیاد بخشیدن یعنی آدم خیلی تحت تاثیر گرفتن به این خاطر من خیلی نه صرف اینکه در ایران در کل جهان معروفند.»
این فارسیآموز در ادامه بیتی از حافظ را میخواند که: «در ازل پرتوی حسنت ز تجلی دم زد/ عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد».
اگر چه سعدی مصطفی ادبیات ایران را خوب میشناسد اما از غذاهای ایرانی هم غافل نیست و از آن میان چلوکباب و چلومرغ را نام میبرد و میافزاید: «من چلوکباب زیاد دوست دارم.»
فروغ فرخزاد و پروین اعتصامی را میشناسم
دیگر فارسیآموزی که با او صحبت میکنیم، ایزابلا است که از ارمنستان مهمان ماست. او در دانشگاه دولتی ایروان چهار سال شرقشناسی خوانده است و به گفته خودش: «امسال فارغالتحصیل شدم و باید امسال فوق لیسانس قبول بشوم و در این دوره میخواهم که شرکت کنم که ایران را به چشم خودم ببینم ولی منظورم آن بود که زبان فارسیام بهتر میشود؛ صحبت کنم با ایرانیان آشنا شدم.»
ایزابلا و دیگر زبانآموزان قرار است سه روز به اصفهان بروند و او این سفر را بسیار خوب توصیف میکند. او که نسبتا فارسی را خوب صحبت میکند، شاعران ایرانی مانند سعدی، حافظ و خیام را نام میبرد و به شاعران معاصر هم اشاره میکند: «بله، فروغ فرخزاد و پروین اعتصامی را خوب میشناسم. از فروغ فرخزاد «عروسک کوکی» را میدانم.»
ایزابلا در پایان سخنانش به درخواست ما یکی از شعرهایی را که دوست دارد انتخاب میکند و بخشی از عروسک کوکی فروغ فرخزاد را میخواند: «پیش از اینها/ آه! آری/ پیش از اینها میتوان خاموش ماند/ میتوان ساعات طولانی/ با نگاهی چون نگاه مردگان، ثابت/ خیره شد در دود یک سیگار/ خیره شد در شکل یک فنجان»
دیزی خیلی خوشمزه است
اِما دیگر فارسیآموز این دوره است که همان اول با لبخند و لهجهای خاص میگوید: «نمیتونم فارسی صحبت کنم خیلی خوب.» او که فوق لیسانس باستانشناسی خاورمیانه از دانشگاههای آکسفورد و لندن است، از انگلستان آمده و با جملاتی که فعل و فاعل در آنها پس و پیش است، درباره دلیل آموختن زبان فارسی میگوید: «چون برای فوق لیسانس من تاریخ باستانی در خاورمیانه درس خواندم و فکر کردم که تاریخ باستانی ایران خیلی علاقهمند بود و زبان فارسی دوست دارم به همین دلیل.»
او حافظ و مولوی را نام میبرد و میگوید هنوز شعری از آنها نمیداند ولی میخواهد یاد بگیرد. اِما که برای اولین بار است که به ایران آمده است، سفرش را خیلی خوب میداند و توضیح میدهد: «خیلی دوست دارم که بعد از تمام شدن دوره تحصیلیم به عنوان توریست به ایران بیایم و شاید سال آینده در زمستان این کار را انجام بدهم. این فارسیآموز دیزی را بهترین غذایی معرفی میکند که خورده است.»
هوشنگ مرادی کرمانی و صادق هدایت دوست دارم
ایلشاد یکی از افراد این جمع به شمار میآید که زبان فارسیاش در سطح خوبی است. او که از روسیه و برای اولین بار است که به ایران آمده، میگوید: «هنوز خوب حرف نمیزنم. من در رشته عربشناسی درس میخوانم ولی زبان فارسی مثل زبان دوم خارجی ماست. میخواهم با ادبیات فارسی آشنا بشم. علاقهمند هستم به ادبیات فارسی. کاملا با ادبیات شرقی، ادبیات عربی و ترکی و فارسی. در دانشگاه ما فارسی خواندم. چون که زبان خیلی قشنگ و شیرینی است و علاقهمند شدم به ادبیات فارسی.»
ایلشاد نویسندگان معاصر ایرانی را میشناسد و آثاری از آنها را هم خوانده است. او میگوید: «هوشنگ کرمانی (هوشنگ مرادی کرمانی) نویسنده مدرن ایران خیلی خوب است. کتاب «شما که غریبه نیستید» کتاب خوبی است. صادق هدایت دوست دارم و خوندم «بوف کور». این کتاب هوشنگ کرمانی به روسی خواندم الان میخواهم به فارسی بخوانم.»
این فارسیآموز یک رباعی از خیام هم برای ما میخواند: «هرگز دل من ز علم محروم نشد/ کم ماند ز اسرار که معلوم نشد/ هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز/ معلومم شد که هیچ معلوم نشد»
ایلشاد ادامه میدهد: «سفر ما خیلی خوب بود. خوش گذشت. خوبه. دفعه اول است و امیدوارم که دفعه آخری نیست. انشاءلله. بعد یک دو سال برمیگردم انشاءلله. این فارسیآموز درباره غذاهایی ایرانی هم بیان میکند: غذای ایرانی خیلی خوب است. چلوکباب، انواع بسیاری از کباب. خورشت و میخواهم برم اصفهان امتحان کنم بریان، گز. شیرینیجات ایرانی شنیدم که خیلی خوب و خوشمزه است.»
صحبت کردن با این فارسیآموزان به قدری شیرین است که جدا شدن از آنان را دشوار میکند. در میان این 250 نفر، بیشترین تقاضا از کشورهای پاکستان، آلمان، ترکیه، گرجستان، ارمنستان و روسیه بوده است که این افراد از میان تعداد بالای درخواستکنندگان انتخاب شدهاند. در طول این دوره که از 11 مرداد ماه به مدت یک ماه برگزار میشود، برنامههای تفریحی بسیاری هم برای این فارسیآموزان در نظر گرفته شده تا با دیدن و ارتباط برقرار کردن با فضایی غیرآکادمیک هم بتوانند علاوه بر شناخت بهتر از فضا و محیط ایران و به ویژه شهر تهران، به آموزش آنان هم کمک شود. آشنایی با اماکن تاریخی و دیدنی، آشنایی با هنرهای دستی چون سفالگری، خوشنویسی، نقاشی، فرشبافی، برپایی کارگاههای ایرانشناسی، کارگاه موسیقی، سازها و سبکهای موسیقی ایرانی، معرفی آیینهایی چون شب یلدا و شبنشینی تنها گوشهای از برنامههایی است که برای این فارسیآموزان در نظر گرفته شده است.
انتهای پیام/