مهاجران در منگنه ۲ فرهنگ/ مشکلات و گرفتاری های ایرانیان خارج از کشور
مهاجرت و جابه جایی از یک محیط فرهنگی با شرایط ویژه خود به جامعه ای متفاوت طبیعتا مشکلات و گرفتاری های متعددی را در زندگی خانوادگی ایجاد می کند و زندگی مهاجر را در مسیر طوفان های سهمگین قرار می دهد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، مهاجرت و جابه جایی از یک محیط فرهنگی با شرایط ویژه خود به جامعه ای متفاوت طبیعتا مشکلات و گرفتاری های متعددی را در زندگی خانوادگی ایجاد می کند و زندگی مهاجر را در مسیر طوفان های سهمگین قرار می دهد. برای مثال احساس شدید دلتنگی نسبت به وطن، ابهام نسبت به آینده، احساس بیگانگی و در حاشیه قرار گرفتن در جامعه میزبان در سال های اولیه مهاجرت خود می تواند آسیب جدی برای ادامه زندگی تلقی شود، هر چند این امر با گذشته زمان و تعامل رفع می شود. در بین مهاجران با بررسی وضعیت نسل دوم و سوم ایرانی های مقیم خارج باید به این امر اذعان داشت که این افراد نسبت به دیگر مهاجران از کشورهای چین، ژاپن، هند و... خیلی زودتر نسبت به پذیرش فرهنگ جدید وارد عمل شده و تاثیر فرهنگ کهن ایرانی در این افراد به ندرت مشاهده می شود.
با بررسی میزان مهاجرت ایرانی ها به خارج از کشور میتوان به این امر اذعان داشت که ایرانیان مقیم آمریکا و کانادا تقریبا بهترین و موفق ترین افراد خارج از کشور هستند، چون در این کشور ایرانیان دارای مشاغل مهم با سمتهای کلیدی همچون عضو هیات مدیره یا معاون هستند. به همین دلیل آنها قشری تاثیرگذار بر اقتصاد این کشورها محسوب میشوند. در این بین نیز فرار مغزها و افزایش مهاجرت نخبگان به کشورهای پیشرفته باعث شده ایرانیان در مشاغل حساس دیگر کشورها نیز ورود پیدا کنند.
از سوی دیگر، جمعیت فارسی زبانها در کشورهای گوناگون را تا 150 میلیون نفر برآورد کردهاند، به گونهای که فارسی زبانهای مقیم افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، کشورهای حوزه خلیج فارس، اروپا، کانادا و آمریکای شمالی به نسبت دارای فرهنگ، آداب و رسوم شبیه به هم همچون بزرگداشت عید نوروز و دیگر آداب و رسوم هستند. با بررسی میزان مهاجران ایرانی باید گفت که بسیاری از افراد نسل دوم و سوم مهاجران با زبان فارسی غریبه شده و زبان مادری را فراموش کرده اند. در برخی مواقع نیز این اتفاق والدین آنها را نگران می کند. با بررسی وضعیت فرهنگی هر یک از کشورها می توان به این امر اذعان داشت که در بین ملل مختلف فقط مهاجران از کشورهای چین، ایرلند، ویتنام و ایتالیا از دیاسپورای قوی برخوردار هستند و مساله مهاجرت تا چندین نسل نمی تواند آنها را از هویت ملی کشور خود دور کند.
ایرانیهایی که کشورشان را نمیشناسند
به طور کلی تربیت نسل دوم یا سوم ایرانی های مقیم خارج از کشور جزو موضوعات بسیار مهم محسوب میشود، چون نسل دوم ایرانیان در خارج از کشور به دو بخش تقسیم می شوند: گروهی از آنها که یکی از والدینشان غیرایرانی است؛ در این نوع خانواده ها کشمکشی بین بعضی از والدین برای انتقال فرهنگ و آیین خود به فرزند وجود دارد. دسته دوم فرزندانی با والدین ایرانی هستند که در این نوع خانواده ها والدین در تلاشند تا فرزندان خود را هر چه بیشتر با ایران آشنا کنند. حتی ممکن است در تعطیلات آنها را به ایران بیاورند و برایشان برنامه های ایرانگردی، تفریحی و... برگزار کنند.
مشکل دیگر این است که بسیاری از ایرانیان مقیم خارج در بین دو فرهنگ کشور مبدا و مقصد خود گیر کرده اند، طوری که درون زندگی خانوادگی شان حال و هوای فرهنگ ایرانی وجود دارد، اما در جامعه بیرون فرهنگ کشور مقصد حاکم است. بسیاری از این افراد از نظر فرهنگی نه همچون خارجی ها رفتار می کنند و نه همچون ایرانیها. اغلب خانواده های ایرانی در خارج از کشور با دوستان ایرانی رفت و آمد می کنند و ارتباطات خانوادگی با دوستان خارجی شان بسیار ناچیز است. در این بین فرزندان آنها با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند. در اصل خصوصیات آمد و رفتهای خانواده های ایرانی اکثر جوانان آنها را اقناع نمی کند و اکثر این گونه جوانان نه فرهنگ ایرانی دارند نه فرهنگ کشور مقصد را تمام و کمال آموخته اند.
البته این افراد با قوانین و مقررات کشور محل زندگی خود خو گرفتهاند، اما فرهنگ ایرانی هنجارها و خصوصیات خود را دارد و دارای مجموعهای از ارزشها، عادات و رسوم است. بر این اساس نسل دوم و سوم مهاجران ایرانی ممکن است درون خانه برای حفظ هویت خود تلاش کنند و در بیرون تحت تاثیر فرهنگ کشور تابعه باشند که این امر سبب شده تا این افراد بین دو فرهنگ منگنه شوند. ایرانی نسل دوم یا سوم در دیگر کشورها در فضای فرهنگی آن جامعه بزرگ شده و آن را با تمام وجود حتی در بسیاری موارد بهتر از خانواده خود لمس می کند. در حالی که شاید آنها اطلاعاتشان از فرهنگ اجدادی خود ناقص باشد و کاملا ذائقه متفاوتی با خانواده خود داشته باشند که در این شرایط کم کم زبان تفاهم این نسل با خانواده خویش کندتر و مبهم تر می شود.
این در حالی است که اختلاف بین نسلها در جوامع امری طبیعی است، اما اکثر والدین ایرانی به دلیل فاصله نسلی با فرزندان خود از یک طرف و عدم آشنایی کافی با روابط اجتماعی، هنجارها و نظام ارزشی جوامع مقصد خود از طرف دیگر قادر به درک حساسیت ها، نیازها، دردها و کشش های فرزندان خود نبوده و زبان فرهنگی آنها را به شکل مناسب درک نمی کنند. بر همین اساس کمتر زبان منطقی صحیحی بین آنها وجود دارد. در اصل تضاد این دو نسل باعث شده که بسیاری از جوانان در برزخی به نام اختلاف بین سنت و مدرنیته گرفتار شوند. در این شرایط به آنها دو شیوه متفاوت زندگی و روابط اجتماعی و اخلاقی را عرضه می کنند. در اصل همین امر زندگی خانوادگی بسیاری از ایرانیان را دچار تنش و کشمکش کرده است. با بررسی نسل دوم و سوم ایرانیان مقیم خارج از کشور باید به این امر تاکید داشت که درصد قابل توجهی از آنها ترجیحا خود را ایرانی و درصد زیادی نیز خود را دو ملیتی و درصد اندکی خود را متعلق به کشور مقصد می دانند.
دیاسپورای ملی تقویت شود
یک عضو کمیسیون آموزش مجلس درباره حفظ هویت ملی در بین نسل دوم و سوم ایرانیان مقیم خارج می گوید: با توجه به شواهد موجود باید گفت که حفظ هویت ملی نسل دوم و سوم ایرانی های مقیم خارج از کشور تا حد زیادی حفظ می شود. دولت ها برای حفظ هویت باید مصوبات گوناگون داشته باشند، در غیر این صورت این امر رو به افول خواهد بود، چون حضور افراد مقیم خارج از کشور می تواند در پیشبرد اهداف ملی ثمربخش باشد. برای مثال در زمان ریاست جمهوری بوش در آمریکا مساله جنگ از سوی دولت وقت مطرح شد و در این برهه زمانی چند میلیون نفر از ایرانیان مقیم در خارج از کشور علیه جنگ افروزی آقای بوش کمپین راه انداختند که با نتایج مطلوب همراه بود.
کارن خانلری می افزاید: توجه به هویت ملی نسل دوم و سوم ایرانیان مقیم خارج برای حفظ هویت کهن ایرانی می تواند مفید باشد. دولت ها در کشورهایی با تفکرات دیاسپورای ملی برای حفظ هویتشان اقدامات گوناگونی اتخاذ می کنند و در کشور ما نیز باید سیاست های منسجم در این زمینه وجود داشته باشد. برای مثال هم اکنون در کشور ما نهاد نیمه دولتی و نیمه خصوصی به این مسائل رسیدگی می کند که از لحاظ مالی با مشکلات عدیدهای روبهرو است. این در حالی است که توجه به موضوعات دینی، ملی و... ایرانیان مقیم خارج از کشور می تواند در پیشبرد اهداف دولت ها ثمربخش باشد.
او درباره کم و کیف اقدامات دولتی برای زبان آموزی ایرانیان خارج از کشور تاکید می کند: باید در این زمینه سیاست های مناسبی اتخاذ شود و تا وقتی در این زمینه سیاست و برنامه مدونی اتخاذ نشود به نسبت سفارتخانه ها و کنسولگری ها هم نمیتوانند اقدامات مناسبی انجام دهند. در بسیاری از کشورها همچون مالزی، ارمنستان، دوبی و... مدارس برای بچه های دیپلمات ها یا برای افرادی با اقامت محدود و کوتاه مدت برگزار می شد که این شیوه برگزاری محدود کلاسهای آموزشی نمی تواند ثمربخش باشد. به گفته این نماینده مجلس توجه به آموزش فرهنگ ایرانی برای نسل دوم و سوم ایرانیان مقیم خارج را با اتخاذ برنامه های مناسب می توان انجام داد.
خانلری در پاسخ به این سوال که چرا چینی ها، هندی ها و... بیش از ایرانی ها نسبت به حفظ اصالت خود حساسند، عنوان میکند: این امر به دلایل گوناگونی مربوط می شود. برای مثال شرایط ظاهری و فیزیولوژیکی خاص ژاپنی ها و چینی ها باعث شده تا مساله حفظ هویت در بین آنها به شکل مطلوبتری انجام شود. در بین اقلیت های دینی نیز با بررسی حفظ هویت در بین ارامنه می توان با قاطعیت گفت که حفظ هویت در بین این افراد به ویژه در کشورهای اروپایی و آمریکا به شدت مشاهده میشود. در واقع این امر جزو چالش های پیش رو در بین ملتها و دولتهاست. برای مثال هم اکنون 10میلیون نفر ارمنی در جهان زندگی می کنند و این افراد برای حفظ هویت فرهنگی خود مبارزه می کنند که با استفاده از تجربیات این اقلیت دینی می توان به حفظ هویت فرهنگی و ملی کشورها پرداخت.
منبع: آرمان
انتهای پیام/