مصائب خبرنگارِ بورسی بودن
"بررسی امکانات قانونی تشکیل سازمان بورس"؛ این موضوع بهانه ای بود تا دو کارشناس هلندی و بلژیکی در سال ۱۳۱۵ به ایران سفر کنند تا بر این اساس ...
"بررسی امکانات قانونی تشکیل سازمان بورس"؛ این موضوع بهانه ای بود تا دو کارشناس هلندی و بلژیکی در سال 1315 به ایران سفر کنند تا بر این اساس مقدمات مطالعات اتاق صنایع و معادن، بانک مرکزی و وزارت بازرگانی در این زمینه فراهم و در سال 1341 با تشکیل کمیسیونی، موضوع تاسیس بورس اوراق بهادار به صورت جدی دنبال شود.
حاصل این بررسی ها و تلاش ها هم در سال 1345 به تهیه قانون و مقررات تشکیل بورس اوراق بهادار تهران منجر شد که پس از ارائه به مجلس و تصویب آن، سرانجام در بهمن ماه سال 1346 با عرضه و معامله سهام بانک توسعه معدنی و صنعتی و شرکت نفت پارس، بورس ایران متولد شد و شروع بکار کرد.
نگاهی به روند تکامل بازار سرمایه در کشور نیز نشان می دهد در دهه اول عمر بورس و از سال 1346 تا سال 1357، در مدت 11 سال بازار سهام با 10 شرکت و سرمایه ای بالغ بر 6.2 میلیارد ریال به 142 شرکت با سرمایه ای بیش از 308 میلیارد ریال در سال 57 تبدیل شد؛ هر چند پس از انقلاب و وقفه موقت بورس بخاطر جنگ تحمیلی، دهه دوم عمر بازار سرمایه به دلیل در اولویت نبودن، کارنامه قابل ارائه ای ندارد.
با این وجود در دهه سوم و در سال 68 با تصویب اولین برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بازار سرمایه مورد توجه قرار گرفت و در دهه چهارم فعالیت خود نیز در پی تصویب قانون بازار اوراق بهادار، بورس تهران از سازمان عمومی غیرانتفاعی به شرکت سهامی عام تبدیل شد و دور جدید فعالیت و نیز رشد چشمگیر خود را آغاز کرد.
بررسی بورس در سالهای گذشته و شرایط کنونی هم نشان از رشد بازار سرمایه در کشور از نظر حجم، ارزش و دفعات معاملات، حضور شرکتها در بورس و مسایلی از این دست دارد؛ به طوری که بنابر آمارهای منتشره تعداد سهامداران کنونی بورس این روزها به بیش از 7 میلیون نفر رسیده که البته تعداد کمی از آنها در بازار سرمایه فعال هستند.
از سوی دیگر هر چند حجم و ارزش معاملات در دهه گذشته نسبت به دهههای قبل تر از آن رشد چشمگیری داشته است، اما تعداد سهامداران و فرهنگ سهامداری در کشور متناسب با این رشد نبوده و به لحاظ رفتارشناسی نیز کماکان دادوستد اوراق بهادار در بورس کشور بر بستر هیجان انجام می شود. موضوعی که با گذر حدود 50 سال از عمر بازار سرمایه در کشور به عنوان درد کهنه ای مطرح است و برای حل آن بدون شک باید به دنبال نوشداریی با نام "رسانه" بود.
بر این اساس با وجودی که همه کارشناسان این موضوع را تصدیق و تاکید می کنند که بورس و بازار سرمایه ما زمانی به تداوم رونق و رشد می رسد که همه مولفه های بنیادی اقتصاد مورد توجه قرار گرفته و به رونق برسند، اما باید بر این نکته نیز تاکید کرد که وقوع همه این رخدادها بدون حضور و تاثیرگذاری رسانه و مطبوعات امری غیرقابل تصور خواهد بود.
از سوی دیگر در خصوص تاثیرگذاری رسانه در دنیای کنونی بر همه جنبه های زندگی بشر کافی است این نکته را عنوان کنیم که پس از جنگ جهانی دوم، کشورهای دخیل در این رویداد، جملگی به نتیجه دست یافتند که دیگر زمان استفاده از تانک و ابزارهای جنگی به سر آمده و باید وسایل ارتباط جمعی و رسانه را جایگزین این تسلیحات کرد و وارد جنگ رسانه شد.
افرادی هم که به موزه جنگ پاریس سری زده باشند به طور حتم میکروفونی را دیده اند که انتصابش به هیتلر است. گردانندگان این موزه بر این باورند که این میکروفن باید به عنوان نشانه ای از ابزار ارتباط جمعی مهم، موثر و تعیین کننده در جنگ جهانی از این جهت حفظ شود که هیتلر با استفاده از آن مسیر جنگ را در دنیا رهبری می کرد.
بر این اساس و با توجه به تاثیر بدون انکار رسانه بر همه جنبه های زندگی بشر باید گفت شاید یکی از دلایل توسعه نیافتن اقتصاد و بازار سرمایه عدم شناخت از اثرات و کارکرد وسایل ارتباط جمعی و نیز بی توجهی به این مقوله طی سالیان گذشته و هم در شرایط موجود باشد.
نگاهی نیز به وضعیت خبر و خبرنگاری در بازار سهام کشور آن هم در روز 17 مرداد که "روز خبرنگار" نامیده شده است نشان می دهد دستکم در یکی دو سال گذشته متاسفانه به این مقوله و تاثیر آن در بهبود شرایط بورس کمتر توجه شده است و بر این اساس "به رئیس جدید سازمان بورس پیشنهاد می شود حتما به مقوله خبر و خبرنگاریِ بورسی توجه ویژه داشته باشد"؛ چرا که بر این باوریم که بورس ما زمانی به رشد می رسد که اقتصادمان رونق بگیرد و زمانی که اقتصاد رونق گرفت، بدن شک رونق و شکوفایی بورس بر بستر استفاده از رسانه و توجه به حوزه خبرنگاری عملی خواهد شد.
اما نکته قابل توجه در این زمینه اینست که جنس حوزه خبر و خبرنگاری در حوزه بورس با سایر حوزه ها قدری متفاوت است، به این دلیل که خبرنگار بورسی علاوه بر رصد رخدادهای حوزه خود باید توجه ویژه نیز به سایر حوزه ها داشته باشد و بتواند با آگاهی از رخدادهای پیش آمده و در حال وقوع، آینده سایر حوزه ها بویژه اقتصاد را پیش بینی کند و این موضوعات موجب می شود تا خبرنگار بورسی، علاوه بر آگاهی از فوت و فن خبرنگاری و خبرنگار بودن، کارشناس و تحلیل گر موضوعات مختلف و اثرگذار بر بورس از جمله اقتصاد، سیاست، بین الملل، فرهنگ و ... نیز باشد.
بر این اساس باید بر این نکته هم تاکید کرد که از آنجا که معاملات بازار از خبرهای منفی تاثیر بیشتری نسبت به خبرهای مثبت می پذیرد، بنابراین خبرنگاران بورسی به صورت روزانه و لحظه ای در تقابل خبرهای منفی هستند که به استناد این نظریه ارتباطی که "دنیای هر فرد را خبرهایی می سازد که در مواجه با آنهاست"، بنابراین حجم سنگینی از خبرهای منفی در سطح داخلی و بین المللی موجب رسیدن آسیب بیشتر به روان و روحیه خبرنگاران بورسی می شود که باید موضوعاتی چون تاریخ مصرف کوتاه خبرهای مرتبط با بورس و لزوم انتشار و انعکاس آنها در کوتاه ترین زمان ممکن را به عنوان یکی از استرس های حوزه خبرنگاری بورسی درنظر گرفت و مورد تاکید قرار داد.
به هر حال "خبرنگار حوزه بورس" مصائبی دارد پر از گفته ها و ناگفتنی ها؛ با این وجود به هیچ وجه نمی توان منکر تاثیر نقش رسانه بر ارتقاء اقتصاد و بازار سرمایه کشور شد و تنها آرزوی خبرنگاران بورسی با تحمل این رنج ها و مشقت ها و نیز مصائب، بهبود وضعیت اقتصادی کشور و مردم و نیز دوری هیجان از بازار سرمایه به عنوان آئینه تمای نمای اقتصاد کشور است و در آخر این که: سر خُم مِی سلامت شکند اگر سبویی ...
*مهدی حاجی وند
انتهای پیام/