عطر شهادت در لرستان/ شهدای گمنام آرام بخش مادران شهیدان مفقود لرستانی
پیکر پاک و مطهر ۲ گلگونکفن بینشان هشت سال دفاع مقدس همزمان با شهادت امام جعفر صادق(ع) بر روی دستان مردم ولایتمدار شهر بیرانشهر تشییع و به خاک سپرده شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرانشهر، شهدا اسوههای صبر و استقامت و مظهر واقعی اخلاصاند که تا پای جان از آرمانهای امام خمینی(ره)، خاک و ناموس ایران اسلامی دفاع کردند و عاشقانه به آسمان پر کشیدند.
اینجا همهچیز بوی غربت میدهد بوی عشق، بوی ایثار، بوی فداکاری؛ امروز بوی خوش شهادت میآید شهر بیرانشهر میزبان پیکر پاک دو شهید است کسانی که به مکتب عشق رفتند و عاشقانه دل دادند و حال پس از سالها بقا جسم خاکیشان برایمان به ارمغان آمده است.
میثاقی دوباره با شهدا
از روزهای قبل که خبر آمدن پیکر دو تن از شهدای گمنام در این شهر به گوش میرسید بیصبرانه برای حضورشان انتظار کشیدیم و دلهایمان برای طواف شهدای گمنام بیقراری میکرد انتظار برای بستن میثاقی دوباره با شهدایی که یادآور شلمچه، هویزه، طلائیه، فکه، چزابه و حسین فهمیدهها، باکریها، چمرانها و آوینیهاست که سر بر سودای عشق گذاشتند و تا آنجا که آسمان آغوش آرام بلندش را گسترد در کنار یگانه معبود آرام گرفتند.
سلام بر مردان عشق، سلام بر شهیدانی که قافلهشان، قافله از جانگذشتگی بود، آنها که از تمام هستی خود گذشتند تا ما به هر چه میخواهیم برسیم، سلام بر آنها که قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، سلام بر آنها که از نفس افتادند تا ما نفس بکشیم، سلام بر گمنامانی که با تأسی از حضرت زهرا(س) خواستند که گمنام بمانند و سلام بر آنها که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند.
تشییع پیکر دو آلاله شهید
پیکر پاک و مطهر دو گلگونکفن بینشان هشت سال دفاع مقدس همزمان با شهادت امام جعفر صادق(ع) بر روی دستان مردم ولایتمدار شهر بیرانشهر تشییع و به خاک سپرده میشوند شهری که بیش از 90 شهید را تقدیم انقلاب کرده و غیرتمندی خود را در راه امام(ره) و انقلاب به اثبات رسانده است.
دلیرمردانی از این خطه عاشقانه برای دفاع از کیان انقلاب اسلامی به میدان رزم رفته و عزیزانی مانند شهید ابوالفضل شمس بیرانوند و کرمجان سگوند گمنامی را پیشه راه خود کردند و هنوز پیکر پاکشان به وطن بازنگشته است.
فرزندان روحالله امروز فضای شهر را عطرآگین کردهاند و به خود میبالیم و افتخار میکنیم که ساعاتی از عمر خود را در کنار فرشتگان الهی که در میان آتش قدم نهادند و در جویباری از خون خود غلطیدند تبرک میکنیم.
پیکر شهدا در میان حزن و اندوه
مردم شهر با صدای چمرونه دستهدسته مسیر رسیدن به میدان این شهر که محل تجمع تشییع شهدا است را میپیمایند تا خود را به تابوت شهدا برسانند و چنان غرق در ماتم و عزا شدهاند که گویی در حال وداع با عزیزان خود هستند و میخواهند جگرگوشه خود را به خاک بسپارند پیر و جوان در حوض گلی که مردم لرستان به نشانه ماتم درست میکنند خود را گل مالی میکنند و هر یک زیر لب زمزمهای عاشقانه سر میدهند.
لالههای خونین هشت سال دفاع مقدس بر روی دستان مردم این شهر تشییع میشود، همه آمدهاند تا برای شهدا پدر، مادر، خواهر و برادر باشد و بگویند اگر امروز پدر و مادرانتان در کنارتان نیستند تا پس از سالها انتظار بازگشتتان را نظارهگر باشند ما هستیم.
مردم این شهر چه خالصانه آمدهاند تا شهدا را زیارت کنند همه سعی میکنند لااقل نوک انگشتان خود را به تابوتها برسانند و با نزدیک شدن به تابوت شهدا پارچههایی را تبرک میکنند و میخواهند لحظهای هرچند کوتاه با شهدا خلوتی داشته باشند.
حس و حالی وصفنشدنی است همه میخواهند با تقدیم شاخههای گل و پاشیدن گلاب بر تابوت شهدا ارادت خود را به آنها نشان دادند؛ بوی اسپند فضای معنوی امروز را در برگرفته، فضایی مملو از عشق و دلدادگی و ثبت لحظات باشکوه و ماندگار مردم شهیدپرور از تشییع دو شهید 17 و 21 ساله که در عملیاتهای خیبر و والفجر4 به شهادت رسیدهاند و با آمدنشان بوی کربلا به مشام میرسد.
عشق و دلدادگی به شهدا
در میان سیل جمعیت خانم جوانی که قاب عکسی را به سرخود گرفته نظرم را به خود جلب میکند از همراهانش سوال میکنم که میگویند عکس برادر مفقودالاثرش است به نزدیکش رفتم تا از برادرش برایم سخن بگوید.
وی گفت برادرم در 16 سالگی به جبهه رفت و در 22 سالگی مفقودالاثر شد و تاکنون پیکرش برنگشته است مادرم تا زمانی که به رحمت خدا رفت چشمانتظار آمدن برادرم بود.
خواهر شهید کرم جان سگوند از چشم انتظاری مادرش میگوید که در هنگام مرگ با چشم باز و در انتظار فرزندش از رنیا رفت مادرم تا لحظه آخر چشم انتظار برادرم بود زمانی که دم مرگ بود سفارش کرد لباسی از برادرم با او به خاک سپرده شود برادرم مزاری ندارد که بر سر قبرش بریم فقط زمانی که بر سر خاک پدر و مادرمان میرویم برای برادرم نیز فاتحه میخوانیم.
انتظار 30 ساله برای بازگشت برادر
وی عنوان کرد: 30 سال است که انتظار آمدن برادرم را میکشم امروز خوشحالم که دو شهید گمنام به شهر ما آمده است این شهدا نیز برادران ما هستند.
خانم سگوند بیان کرد: منزلمان در روبهروی تپه شهدا است و از زمانی که کار آمادهسازی این تپه آغازشده است هر روز در مقابل تپه مینشینیم و گریه میکنیم.
کبری سگوند یکی دیگر از خواهران شهید مفقودالاثر کرمجان سگوند در گفتوگو با خبرنگار تسنیم اظهار داشت: برادرم در سال 62 به جبهه رفت و در سال 66 در عملیات میمک مفقودالاثر شد.
وی افزود: منزل من در خرمآباد است ولی به عشق شهدا امروز در اینجا حضور پیداکردهام چرا که فکر میکنم این شهدا هم برادران من هستند و با دیدن تابوت شهدا بیقراری میکنم بهطوریکه حس میکنم نه در آسمان و نه در زمین هستم.
چشم انتظاری مادر برای دیدار فرزند
خواهر مفقودالاثر سگوند عنوان کرد: پدر و مادرم سالها چشمانتظار آمدن برادرم بودند دوست داشتم حداقل امروز که پیکر پاک دو شهید گمنام به شهر ما آمده است در قید حیات بودند و در مراسم تشییع شهدا حضور داشتند.
وی بیان کرد: برادرم خیلی خوب بود و از جبهه که میآمد خیلی سریع به جبهه برمیگشت و همرزمانش از دلاوریهای برادرم در جبهه میگویند ما افتخار میکنیم که امروز میزبان شهدا هستیم و جوانان باید راه شهدا را ادامه دهند و خون شهدا را پایمال نکنند.
غربت شهدای گمنام
شهدا امروز که آمدهاید دلهایمان بیشتر تنگ شده عطر وجود شما روحها را به آسمان برده و دیگر تاب تحمل زمین سخت است، خدا میداند در حال حاضر چند مادر چشمانتظار گریه و حسرت در فراق شما کار هر روزشان شده تا شاید روزی حتی اگر شده تکهای از استخوانتان را به دامن بگیرند و آرام شوند چرا که ماندن بدون شما برایشان دردناکترین دردی است که تاب تحمل را از وجودشان زدوده است.
شهدا در میان آتش خمپارهها و میدانهای مین، سربهای داغ و سنگین را به جان خریدند تنها به عشق امام(ره) و زنده ماندن انقلاب ولی در غربت شهدای گمنام همین بس که امروز مسئولان استانی و حتی بنیاد شهید در مراسم تشییع دو آلاله شهید حضور نداشتند.
گزارش از فاطمه بیرانوند
انتهای پیام/