کسی به حراست از «تئاتر شهر» میاندیشد؟
دهه هفتاد حصارهای اطراف تئاترشهر برچیده میشود تا اهداف فرهنگی مجموعه احیا شود؛ اما امنیت مجموعه به خطر میافتد و کسی به فکر حراست از این بنای فرهنگی - تاریخی نیست.
باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا» - احسان زیورعالم
از اواخر خرداد ماه وضعیت نامناسب حریم تئاتر شهر در پروندهای با عنوان «آسیبشناسی سکوت در تئاتر شهر» در صفحه نمایش خبرگزاری تسنیم کلید خورد که هنوز این پرونده ادامه دارد. در این پرونده مسائلی چون ناامنی اطراف تئاتر شهر، تخریبها، کوچک شدن حریم و حتی فروش پایین عمده آثار این مجموعه به وضعیت نامناسب حریم این فضای فرهنگی نسبت داده شده بود. در میانه این پرونده رخداد عجیبی از طریق رسانه ملی منتشر شد که میتواند دالی بر حساسیت وضعیت تئاتر شهر باشد.
شب گذشته، شبکه دو سیما، پس از اتمام بخش خبری 20:30 مستندی با عنوان «در عمق ناکامی» منتشر کرد. مستند تصویری خطی از ورود چند عامل تروریستی به تهران و آمادگی آنان برای اقدامات تروریستی در پایتخت و چند شهر بزرگ کشور را روایت میکرد. عوامل تروریستی طبق آنچه مستند بیان میکرد، در پی ایجاد انفجاری بزرگ بودند. خانه تیمی این گروه در یکی از مناطق اقماری شهر تهران بوده است. همه چیز برای یک اتفاق هولناک آماده بوده است. وحشتی که میتوانست جامعه ایران را دستخوش تغییر و تحولات عظیمی کند و آرامش و امنیت عمومی جامعه را برهمزند.
اتفاق مبارک این مستند حضور ماموران امنیتی در همان ابتدای کار است. ماموران به شکل نامحسوس به محض ورود تروریستها آنان را زیر نظر میگیرند تا اطلاعات لازم از رفتار و واکنشهای این افراد کسب کنند. در این مسیر پر پیچ و خم که تنها بخش کوچکی از آن در مستند «در عمق ناکامی» بیان شد، تنها نام دو مکان به زبان میآید. نخست میدان آزادی به عنوان مبدأ ورودی این گروه تروریستی که بلافاصله مستندساز از آن میگذرد و دیگر نامی از آن بر زبان نمیراند.
اما دومین مکان اهمیت بیشتری دارد، مکانی که مأمن شخصیتهای خطرناک داستان «در عمق ناکامی» هستند. این شخصیتهای بد داستان، به راحتی در سایهسار مکان دوم آرام میگیرند و آن را به مثابه حیاط خلوت خود میبینند. صندلیهای سیمانی و زیبای مکان دوم جایی است که تعین میکند کجا و چگونه منفجر شود. کجا به خون هموطنان ما رنگآمیزی شود. کجا ارزش ایجاد رعب عمومی دارد و حتی شاید این مکان دوم، خود بهترین سوژه برای فاجعه انسانی میبود که این آنتیگونیستهای زمانه در مخیله خود گنجانده بودند.
مکان دوم جایی نیست جز تئاتر شهر. سازه نمادین مرکز تهران، جایی که قرار ملاقات بسیاری از ساکنان تهران است. محلی که مرکزیت معبر فرهنگی تهران را داراست. مرکزی میان چهارراه کالج، میدان انقلاب، میدان ولیعصر. تلاقی تئاتر و سینما و کتاب. جایی که مردمش برای خواندن و دیدن میآیند. تصور کنید خون و کاغذ در چهارراه ولیعصر را. تصویر این فاجعه جگرسوز است؛ اما سؤال مهم این است چرا تئاتر شهر به عنوان مکانی مناسب برای طرحریزی این فاجعه درنظر گرفته شده است.
همان طور که پیشتر در پرونده «آسیبشناسی سکوت در تئاتر شهر» بدان اشاره شده است، تئاتر شهر از زمان تأسیس در دهه پنجاه شمسی تاکنون دستخوش تغییرات بافتی چه اجتماعی و چه معماری شده است. مکانی که برای امور فرهنگی در نظر گرفته شده است و از قضا به عنوان میراث فرهنگی در سازمان میراث فرهنگی کشور ثبت شده است، حریمش را مدام از دست داده است. در پرونده مذکور یادآور شده است زمانی در دهه شصت به دور تئاتر شهر حصاری کشیده میشود که با توجه به افزایش ضریب امنیتی آن، با ارزشهای فرهنگی و مفاهیم تئاتری در تنافر بوده است. در دهه هفتاد حصارها برچیده میشود تا اهداف فرهنگی مجموعه احیا شود؛ اما امنیت مجموعه به خطر میافتد و کسی به فکر حراست از این بنای فرهنگی - تاریخی نیست.
نتیجه چنین عملکردی تغییر بافت اجتماعی است. مکانی که محل عبور و مرور و نشست و برخاست هنرمندان، نویسندگان و فرهیختگان بود، آرام آرام مأمن چهرههای نامطلوب جامعه میشود. بر کسی پوشیده نیست اطراف تئاتر شهر مکانی مناسب برای تهیه مواد مخدر یا دلالی محبت است و این آسیب اجتماعی در سایه یک بنای فرهنگی رخ میدهد. این تغییر در بافت اجتماعی همراه با تغییرات در بافت معماری بوده است. کوچک شدن حریم تئاتر شهر و ادغام تدریجی آن با فضای پارک دانشجو عواملی است که به این مهم کمک کردهاند.
در این میان به این میاندیشم که اگر «آنان» نبودند چه میشد؛ «آنان»ی که هیچگاه تصویری جز پوشش مشکی بر چهره ندارند. اگر «آنان» به شکل نامحسوس فضای اطراف تئاتر شهر را تحت کنترل نداشتند، شاید دیگر چیزی به نام تئاتر شهر در این روز و در این ساعت وجود نداشت تا درباره آن صحبت کنیم. با تشکر از «آنان» که گمنامند باید این سؤال را پرسید که «اینان» که همواره در رسانهها عکس میاندازند و ید طولایی در سخن راندن دارند، چه برنامهای برای نجات این حریم پر خطر دارند.
ادامه دارد...
انتهای پیام/