خانواده‌ای که حتی با درخواست علیخانی، پرستار خاطی بیمارستان را نبخشیدند

خانواده‌ای که حتی با درخواست علیخانی، پرستار خاطی بیمارستان را نبخشیدند

قاب بیست وسوم ماه عسل شب گذشته روایتگر قصه ای عجیب و جذاب بود که راویانش از شیراز و مرز پاکستان به ماه عسل آمده بودند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، بیست وسومین شب ماه عسل داستان دو خانواده‌ای بود که طی اتفاقی متوجه می‌شوند که بچه‌شان در بیمارستان جا به جا شده است. اولین میهمانان آقای امیدوار و همسرش بودند که سه سال است که ازدواج کرده‌اند، امیدوار پیمانکار شرکت نفت و همسرش آتلیه دار است.

امیدوار داستان زندگی خود را اینگونه تعریف کرد: یک سال بعد ازدواج صاحب یک پسر شدیم و خداروشکر بچه سالمی بود. همه چیز خوب پیش می‌رفت تا اینکه متوجه شدیم مهیار بیماری دارد. آزمایش‌های متعدد انجام دادیم و متوجه شدیم که بچه کم خونی مفرط دارد و می‌گفتند شاید یک جهش ژنیتکی دارد. اما به این تشخیص بسنده نکردیم. بازهم آزمایش دادیم و به یکی از دکترهای مجرب در شیراز رساندیم. گروه خونی مهیار را گرفتیم که دکتر وقتی نگاه کرد کمی تامل کرد و گفت لطفا چند دقیقه ما را تنها بگذارید.

خانم امیدوار پس از همسرش ادامه داد: گروه خونی پدر آ، من ب و بچه اُ بود. به دکتر گفتم هرچیزی را که می‌خواهد بگوید در حضور همسرم به من بگوید.

 اقای امیدوار گفت: اولین جمله دکتر این بود؛ می‌دانید این بچه، بچه شما نیست؟! خیلی اتفاق می‌تواند افتاده باشد، می‌تواند مشکل از خانم باشد، می‌تواند در بیمارستان جا به جا شده باشد و... بعد از آن آزمایش دی ان‌ای گرفتیم. اول من و مهیار. یک ماه بعد جواب آمد و معلوم شد هیچ سنخیتی با من ندارد!

پس از این لحظات احسان علیخانی گفت: اگر این سوْال را نپرسم خفه می‌شوم. در آن مدت به همسرتان شک نکردید؟ اقای امیدوار هم در پاسخ به این سوْال گفت: اگر بگویم شک نکردم دروغ گفتم. چون همه نگاه‌های سنگین روی زندگی ما بود.

همسر وی که مشخص است روایت این قسمت از داستان او را آزار می‌دهد گفت: من خودم مدام می‌گفتم درخواست آزمایش ژنیتک دارم. چون همه نگاه‌ها روی من بود. همه شک‌ها به من بود. وقتی به او شیر می‌دادم گریه می‌کردم و اصلا حال خوبی آن روز‌ها نداشتم. وقتی جواب آزمایش ژنیتک آمد و مشخص شد که من کاری نکردم‌‌ همان جا در راهروی بیمارستان نشستم و گریه کردم. اصلا به این فکر نمی‌کردم که بچه، بچه من نیست فقط به این فکر می‌کردم که دیگر از نگاه‌های سنگین خلاص شدم.

 امیدوار اضافه کرد: پس از آزمایش ژنتیک از بیمارستان شکایت کردیم. آخر اگر من یک لحظه جنون آنی می‌گرفتم و بلایی سر خانوادهام می‌آوردم چه کسی پاسخگو بود؟!
در ادامه برنامه خانواده دوم که از مرز پاکستان به قاب ماه عسل آمدند. حسن؛ مرد خانواده گفت: اول به همسرم زنگ زدند گفتند که باید یک آزمایش از بچه بگیریم. وقتی رفتیم بیمارستان شک و شبهه‌ای برایمان له وجود آمد که چرا باید این اتفاق بیفتد و بخواهند یک دفعه از بچه ما آزمایش بگیرند؟ من گفتم اول به من بگویید ماجرا چیست اما هیچ چیزی نگفتند.

در این لحظه احسان علیخانی با یادآوری اینکه نمی‌توان همه پزشکان و پرسنل بیمارستان‌ها را به خاطر این اتفاق زیر سوْال برد گفت: نمی‌شود این اتفاق تلخ را به همه جامعه پزشکی بسط داد. نباید یادمان برود که همین پزشکان شیرین‌ترین و بهترین خبرهای زندگی را در بد‌ترین لحظات به ما می‌دهند. نباید همه را به خاطر این اشتباه زیر سوْال برد.
اقای أمیدوار با این توضیح که خیلی به بچه وابسته شده بود گفت بعد از آنکه فرزند واقعیمان را پیدا کردیم به این فکر کردیم که کنار هم زندگی کنیم اما برایمان مقدور نشد. هنوز مهیار را بچه خودم می‌دانم، او تا آخر عمر بچه من است.

همسرش هم با تایید حرف وی گفت: تا دو ماه پیش می‌گفتم مهیار را بیشتر دوست دارم اما الان ماهان و مهیار را اندازه هم دوست دارم و برای جفتشون جان می‌دهم.
هر دو خانواده مشخص است که از رخداد این اتفاق با وجود گذشت چندین بسیار ناراضی و گلایه‌مند هستند. همین می‌شود که علیخانی از اقای امیدوار می‌پرسد: آن پرستار را می‌بخشید، نزدیک به اذان است و در ماه رمضان هستیم می‌توانید ببخشید؟ اقای امیدوار جواب می‌دهد: نه نمی‌بخشم. همسر او هم همین نظر را دارد.
همسر حسن نیز گفت آن فرد را نمی‌بخشد و توضیح داد: آن کسی که اشتباه کرده بود حتی حاضر نشد از ما عذرخواهی کند. من او را نمی‌بخشم!

به این ترتیب ماه عسل بیست و سوم هم با صداقت این دو خانواده و اقدام قلبیشان در عدم بخشش پرسنل بیمارستان خاطی به پایان رسید و احسان علیخانی در پایان گفت: من به شما حق می‌دهم که نتوانید این اشتباه را بپذیرید، شما برای این اتفاق تلخ سختی زیادی را متحمل شدید.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران