ائتلاف تلآویو-ریاض از پنج دهه پیش تا کنون؛ جنگ یمن اوج اتحاد
یک پژوهشگر مصری از همدستی و همکاری رژیم صهیونیستی با رژیم آل سعود در جنگ علیه یمن خبر داد و نوشت پیشینه این همکاری که بر اساس قاعده دشمنِ دشمنِ من، دوستم است، به پنج دهه قبل برمیگردد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، هنگامی که پادشاهی آل سعود، جنگ ویرانگر علیه یمن را با عنوان «توفان قاطعیت» در پایان مارس 2015 (ششم فروردین 1394) آغاز کرد، برای همه این حقیقت آشکار شد که فصل جدیدی از مصایب و رنجهای بیپایانی انتظار مردم کشور عربی فقیر یمن را میکشد. امپراتور رسانههای عربی حامی ائتلاف جنگافروزان عرب بهسرکردگی عربستان با استفاده از واژههای فریبدهندهای همچون بازگرداندن مشروعیت در رویارویی با کودتا و تقدسبخشی به جنگ با تکیه بر مفتیان و شیوخ درباری تلاش کرد با توجیه افکار عمومی، آنها را برای حمایت از کشتار و ویرانگری در یمن همراه کند.
سعودیها حتی منتظر نشست نمایشی اتحادیه عرب برای بررسی گزینه نظامی در یمن نماندند و بامداد روز پنجشنبه بهدستور سلمانبن عبدالعزیز جنگ خونین عربستان علیه مردم یمن آغاز شد، جنگی که در اولین ساعات دهها شهید به جای گذاشت.
شبکه العربیه سعودی روز پنجشنبه ششم فروردین 94 اعلام کرد عربستان با یکصد فروند جنگنده و 150هزار نظامی در عملیات نظامی علیه یمن شرکت دارد. بر اساس گزارش این رسانه، جنگندههایی از مصر، مغرب، اردن، سودان، کویت، امارات، قطر و بحرین هم عربستان را در تجاوز نظامی علیه یمن همراهی میکنند. این شبکه اعلام کرد مصر، پاکستان، اردن و سودان هم آمادگی خود را برای مشارکت در حمله زمینی به یمن اعلام کردهاند.
بهانههای آل سعود برای کشتار و ویرانگری در یک کشور فقیر عربی
البته طبیعی است که رژیم عربستان برای مشروعیت بخشی به تجاوز نظامی به خاک یمن، با دلارهای نفتی خود، چند کشور ضعیف و وابسته را با خود همراه کند تا در کشتار و ویرانی در یمن به یاری آلسعود بشتابند که بهگفته عادل الجبیر سفیر وقت آلسعود در آمریکا و وزیر خارجه فعلی رژیم، بیش از 10 کشور در جنگ علیه یمن، عربستان را همراهی کردهاند.
وی هدف از تجاوز نظامی آشکار به یمن را حمایت از عبدربه منصور هادی رئیس جمهوری مستعفی دانسته بود.
سفیر آلسعود در واشنگتن مدعی شده بود هدف از این حملات، حمایت از دولت مشروع و قانونی و جلوگیری از سیطره انصارالله بر یمن است تا با این اظهارات، مشخص شود که عربستان تا چهحد در یمن دخالت میکند و برای مردم این کشور و سرنوشت آنها تصمیمات خطرناکی میگیرد.
وی گفته بود: ما هر اقدامی را که لازم باشد در یمن انجام خواهیم داد. این اظهار نظر نشان میدهد که حاکمان عربستان، ارزشی برای استقلال و آزادی و تعیین سرنوشت ملت یمن قائل نیستند و همچنان از موضع بالا و ارباب و رعیتی به مردم یمن نگاه میکنند و به پیامدهای هولناک ماجراجویی در این کشور توجهی ندارند.
دیگر بهانههای رژیم سعودی در تجاوز نظامی به یمن، ادعاهایی همچون دستیابی حوثیها به موشکهای بالستیک و نیروی هوایی بوده که الجبیر مطرح کرده بود.
ادعای به خطر افتادن امنیت ملی اعراب به سبب آنچه دخالت ایران و تلاش برای سیطره بر تنگه باب المندب خوانده میشد، بهانه دیگر رژیم سعودی برای به راه انداختن جنگ و همراه کردن برخی کشورهای عربی با خود در این ماجراجویی است.
الجبیر مهمترین هدف این جنگ را منزوی کردن جنبش انصارالله و جلوگیری از مشارکت این گروه مردمی در تصمیمگیریهای سیاسی کشور یمن اعلام کرده بود.آمریکا نیز بر حمایت اطلاعاتی و تدارکاتی از جنگ افروزان سعودی تاکید کرده بود.
وی به کشورهای شرکت کننده در جنگ علیه یمن اشاره نکرده، اما از مشورت با همپیمانان آلسعود بهویژه آمریکا سخن گفته تا مشخص شود این جنگ بدون چراغ سبز آمریکا نبوده است. کاخ سفید اعلام کرده بود که باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا با ارائه حمایتهای لجستیکی و اطلاعاتی با تجاوز نظامی به یمن بهسرکردگی عربستان موافقت کرده است.
باید تاکید کرد تجاوز عربستان و برخی کشورهای عربی به کشور عربی یمن بر خلاف منشور اتحادیه عرب است که اجازه دخالت در امور هیچ کشور عربی را نمیدهد، بر اساس ماده هشتم منشور عربی، هر گونه دخالت در امور هر یک از کشورهای عربی ممنوع است. سعودیها به طرفداری از یک طرف یمنی همسو با خود یعنی عبدربه منصور هادی به یمن حملهور شدند که هیچ توجیه شرعی و قانونی و مردمی هم ندارد، زیرا ملت یمن هرگز خواستار حمله به کشور خود نشدهاند.
آل سعود مخالف مشارکت انصارالله در صحنه سیاسی یمن
مقدمات جنگافروزی آل سعود در حقیقت ماهها و شاید سالها پیش از مارس 2015 آماده شده بود و تاریخ روابط عربستان و یمن بر عمق خصومتورزی حاکمان حجاز نسبت به مردم سرزمین سبأ حکایت میکند، با این حال ظهور یک جنبش مردمی در صحنه سیاسی یمن، خواب و آرامش آل سعود را برهم زد و آنها را برای ماجراجویی نظامی در یمن مصممتر کرد و دریافت چراغ سبز آمریکا هم خیالشان را راحت کرد.
یکشنبه 30 شهریور 1393 برابر با 21 سپتامبر 2014 بود که جنبش انصارالله موفق شد کنترل صنعاء را به دست گیرد و دایره نفوذ خود را بر دیگر شهرهای یمن گسترش دهد، به طوری که رئیس جمهوری یمن وادار شد تغییراتی در برخی وزارتخانه ها اعمال کند.
انصارالله که قدرتمندترین جریان سیاسی یمن است، در تابستان 93 با برپایی تظاهرات گسترده و مسالمت آمیز، خواستار اجرای اصلاحات سیاسی، مدنی و اقتصادی در این کشور شد. حامیان این جنبش که بر تحقق مطالبات مردمی تاکید می کنند، موفق شدند، دولت این کشور را وادار به استعفا کنند. روند تحولات یمن باعث شد که جنبش انصارالله به یک جریان مهم و تاثیرگذار تبدیل شود که البته به کابوسی برای آل سعود تبدیل شد و همین موضوع مهم در نهایت، ماجراجویی نظامی آل سعود علیه یمن در سال 2015 را فراهم کرد.
رهبر جنبش انصارالله در راستای حمایت از مطالبات مردمی، سه خواسته مهم را هفدهم آگوست 2014 میلادی خطاب به مقامات یمنی مطرح کرده بود که شامل لغو افزایش قیمت مشتقات نفتی، برکناری دولت و اجرای نتایج و توصیه های گفت و گوهای ملی بود.
شانزدهم سپتامبر همان سال، نیروهای وابسته به سرلشگر علی محسن الاحمر و حزب الاصلاح با انصارالله درگیر شدند که این درگیری ها به مثابه گام های مقدماتی برای عملیات کنترل صنعاء از سوی این جنبش بود.
با کنترل کامل پایتخت، حوثی ها برای حفظ امنیت و همچنین بازگرداندن امنیت و ثبات به بخش های زیادی از مناطق تحت سیطره گروه های سلفی تکفیری وابسته به سعودی ها، کمیته هایی موسوم به «کمیته های انقلابی مردمی» تشکیل دادند که در بیشتر وزارتخانه ها و نهادهای دولتی حضور فعالی پیدا کردند. با این حال گروه های تکفیری با تشویق و تحریک عربستان به گزینه عملیات تروریستی و انفجار علیه مردم بیگناه و مراکز تجمع انصارالله دست زدند که جنایات آنها به کشته و زخمی شدن صدها نفر در سال گذشته منجر شد، جنایات تکفیری ها در یمن نشان دهنده نارضایتی رژیم های مرتجع عربی به ویژه عربستان از روند تحولات یمن است.
بررسی نقش عربستان در یمن در سالهای پیش از جنگ
رژیم عربستان که به جای استفاده از سلاح نفت برای فشار بر حامیان رژیم صهیونیستی به خاطر ملت فلسطین، آن را علیه مهمترین حامی ملت فلسطین یعنی جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته است، در سال 2014 نیز در یمن نقش منفی ایفا کرد و به طور مشخص با حمایت از تحرکات گروه های مسلح و هسته های تروریستی همسو با خود، مشکلات فراوانی برای مردم یمن به وجود آورد.
سعودی ها که انقلاب مردمی سال 2011 در یمن را در یک توطئه حساب شده و هدفمند مهار کردند، با خیزش مردمی در سال 2014 به رهبری حوثی ها غافلگیر شده و کنترل یمن از طریق دولت وابسته به خود از دست دادند، یمنی که آن را حیات خلوت خود می دانستند و هر طوری که دوست داشتند با آن رفتار می کردند. به همین سبب پس از موفقیت های روزافزون جنبش انصارالله در عملیات بازگرداندن امنیت و ثبات به مناطق تحت نفوذ تروریست های تکفیری همسو با سعودی، اجرای طرح خطرناکی را با آموزش گروه های تکفیری و توزیع فراوان سلاح و پول در میان آنها به سرکردگی سرلشگر محسن الاحمر آغاز کردند تا بتوانند بار دیگر زمام امور یمن را به دست گیرند.
سعودیها برای سیطره بر یمن، جنگ روانی و تبلیغاتی گسترده ای را علیه جمهوری اسلامی ایران و جنبش انصارالله از طریق نسبت دادن اتهامات بی اساس همچون تلاش ایران برای سیطره بر یمن به ویژه تنگه باب المندب از گذرگاه حوثی با هدف بدبین کردن افکارعمومی یمن به تهران و جنبش انصارالله به راه انداخته که همچنان از طریق رسانه هایی همچون الوطن، عکاظ، الحیات و الشرق الاوسط دنبال می شود.
مقامات و رسانههای سعودی، ایران را به تلاش برای سیطره بر یمن و گذرگاه های دریایی و حوزه های نفتی متهم میکردند.عربستان برای تسلیم یمنیها در مقابل خواستههای خود از حربه اقتصاد استفاده کرده و کمکهای مالی خود به صنعاء را قطع کرد.
عربستان که خود را قیم یمن می داند، در سال 2014 یک سال پیش از جنگافروزی،همانند سال های قبل به تشدید تحرکات و دخالتهای خود در امور این کشور دست زد.
حمایت سعودی از گروههای مسلح و شخصیت های جنجالی و تنش آفرین همچون علی محسن الاحمر از جمله عوامل بروز بی ثباتی و تنش در یمن طی سالهای اخیر بوده است.
سایت ویکیلیکس هم سال گذشته با انتشار هزاران سند درباره سیاستهای ویرانگر عربستان به گوشهای از توطئهچینی آل سعود علیه یمن برای جلوگیری از به ثمر نشستن انقلاب سال 2011 و جلوگیری از فروپاشی رژیم عبدالله صالح اشاره کرده بود.
بر اساس یکی از این اسناد که مربوط به مارس 2012 است، عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه وقت سعودی نامهای با مهر خود خطاب به وزارت خارجه مینویسد که طی آن بر اهمیت سیاسی، امنیتی و راهبردی یمن برای آل سعود تاکید میکند و از وزارت خارجهاش میخواهد گزارش کامل ومفصلی از افزایش حضور دیپلماتیک عربستان در یمن ارائه کرده و حتی در صورت لزوم، سفیر فعلی(یعنی سفیر وقت) به نام علی الحمدان را با فرد فعالتر جایگزین کند.
اسناد فاش شده به صراحت انقلاب مردمی یمن در سال 2011 را به زیان رژیم آل سعود دانسته و تمام نیروهای انقلابی را دشمن سیاست حاکمان حجاز قلمداد کرده بود.
یک سند دیگر از اسناد ویکیلیکس درباره عربستان سعودی به فصل دیگری از توطئهچینی آل سعود علیه یمن و تلاش برای سلطه بر این کشور از طریق مزدوران داخلیاش اشاره کرده و از نگرانی یک تشکل مذهبی سعودی به نام رابطه العالم الاسلامی از گسترش مذهب تشیع و افزایش محبان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) پرده برمیدارد.
نقش عربستان در ساماندهی و تقویت گروههای تروریستی تکفیری
تحلیلگران عرب از نقش عربستان در ساماندهی و تقویت گروههای تروریستی تکفیری همچون القاعده و داعش در راستای رسیدن آل سعود به اهداف خود در یمن و از بین بردن دستاوردهای مهمی که در نتیجه تلاشهای انصارالله برای تحقق مطالبات عموم مردم یمن به دست آمد، سخن گفته بودند که در عمل شاهد سیطره گروههای تکفیری بر استان حضرموت یمن با همدستی متجاوزان سعودی و اماراتی و حتی ارسال کمکهای نظامی برای آنها در سال گذشته بودیم.
اقبال مردم یمن به انصارالله و نقش آفرینی در صحنه سیاسی این کشور، به مذاق رژیم سعودی و مزدورانش ش در داخل یمن خوش نیامد به طوری که پیش از جنگ اخیر، جریانهای هوادار سعودی و تکفیریها بارها برای ایجاد هرج و مرج و آشوب به نام کمیته های مردمی تلاش کردند که این تلاشها با آگاهی و هوشیاری کمیته های مردمی و شهروندان یمنی با شکست روبرو شده بود.
سعودیها همزمان با تجاوزات نظامی خود به یمن، در عرصههای دیگر هم مردم یمن را آماج هجمههای فرهنگی، دینی و اعتقادی قرار دادند، آنها تلاشهای گسترده برای ترویج افکار گمراه کننده فرقه وهابیت در جامعه یمن از طریق مدیریت برخی مراکز به اصطلاح علمی و در پوشش موسسات به ظاهر خیریه انجام دادند.
به گزارش تسنیم،رواج افکار گمراه کننده مذهب جعلی و ساختگی وهابیت، درهم کوبیدن همبستگی و انسجام ملی و اجتماعی یمن، رشوه دادن، شعلهور کردن آتش درگیری و اختلافات مذهبی و قبیلهای و کاشت بذرهای کینهتوزی میان قشرهای مختلف مردم، ضربه زدن به تمام تلاشها برای رشد و شکوفایی اقتصادی یمن و مهمتر از همه جلوگیری از به بار نشستن تلاشها برای استقلال و پایان وابستگی یمن به آل سعود مهمترین ویژگیهای سیاستها و عملکرد رژیم آل سعود در یمن بوده است.
یادآوری اقدامات ویرانگر عربستان در یمن
مقابله با وحدت یمن و شعلهور کردن آتش جنگ جدایی و تمایل به تجزیه یمن،حمایت از تروریسم و تامین هزینههای مالی گروههای تروریستی که شروع به ربودن گردشگران خارجی کردند، مقابله با واحد پول یمن و جلوگیری از اکتشاف نفت و گاز در استان الجوف، استفاده ابزاری و سودجویانه از عامل کارگران مهاجر یمنی، اعمال فشار و دخالت در امور داخلی، مقابله همه جانبه با انقلاب مردمی 11 فوریه 2011 و مقابله با انقلاب 21 سپتامبر 2014 و در نهایت تجاوز نظامی تمام عیار در 26 مارس 2015 از جمله اقدامات و تحرکات ویرانگر و خونین عربستان در یمن طی پنج دهه اخیر بوده است.
تجاوز نظامی عربستان به یمن در قالب ائتلاف عربی با حمایتهای مستقیم آمریکا و رژیم صهیونیستی و مشارکت تمام کشورهایی صورت گرفت که فروش جنگافزارهای پیشرفته برای کشتار زنان و کودکان یمنی به آل سعود را بدون هر گونه بازدارندهای انجام میدادند، جنگی که در پوشش بازگرداندن مشروعیت صورت گرفت، ولی در عمل اهداف مهمتری را دنبال میکرد که متجاوزان در رسیدن به آن با وجود بیش از یک سال جنگ و کشتار ناکام ماندند و در نهایت به گزینه مذاکرات سیاسی تن دادند.
موشکباران و بمباران زیرساختهای یمن همچون کارخانهها، تاسیسات برق، نیروگاهها، پلها، مراکز درمانی و آموزشی و حتی مهدکودکها نشان داد که رژیم سعودی نابودی تمام عناصر حیات و معاش مردم کشور عربی فقیر یمن و در نهایت وابسته کردن کامل آنها به ریاض را در دستورکار قرار داده است .
استفاده عربستان از سلاحهای ممنوعه علیه مردم یمن و اظهارات برخی قربانیان
سازمانهای حقوق بشری بین المللی بارها از استفاده متجاوزان سعودی و متحدانشان از سلاحهای ممنوعه بین المللی از جمله بمب خوشهای در بمباران مناطق مسکونی و زیرساختهای یمن سخن گفتهاند که بیشتر قربانیان آن را زنان و کودکان تشکیل دادهاند.
جنگندههای سعودی بارها بمبهای خوشهای را بر سر مردم یمن بهویژه کودکان پرتاب کردهاند، بمبهایی که اهدایی کشورهای غربی بهویژه آمریکا و انگلیس است.
در این زمینه سازمان عفو بین الملل در گزارشی از به خطر افتادن زندگی غیرنظامیان یمنی به خاطر وجود بمبهای خوشهای منفجر نشده در استانهای شمالی یمن است . این گزارش از کشته شدن یا نقص عضو دهها غیرنظامی در نتیجه این بمبها خبر داده است.
این گزارش که با استناد به بازدیدهای میدانی تیم تحقیق میدانی وابسته به عفو بین الملل در استانهای صعده، حجه و صنعاء آماده شده بود، آورده بود دستکم 16 غیرنظامی طی چولای 2015 تا آوریل 2016 در نتیجه بمبهای خوشهای عربستان یا جان خود را از دست داده یا دچار نقص عضو شده اند که 9 نفر از قربانیان را کودکان تشکیل میدهند.
در این گزارش تصریح شده است نیاز مبرمی به کمکهای بین المللی برای پاکسازی مناطق آلوده شده با بمبهای خوشهای وجود دارد و کشورهای صاحب نفوذ باید سعودیها و متحدانشان را وادار کنند از بهکارگیری سلاحهای خوشهای علیه مردم یمن دست بردارند، چرا که چنین سلاحهایی در سطح جهانی ممنوع است.
محققان سازمان عفو بین الملل در بازدیدهای میدانی خود، عصر یکی از روزهای ژانویه 2016 با یک نوجوان 13 ساله یکی از قربانیان بمبهای خوشهای عربستان در یک روستای کوچک در استان صعده گفتوگو کردند. این نوجوان درباره شکل بمب خوشهای میگوید بمب خوشهای که پیدا کردیم، سبز رنگ و شبیه توپ کوچکی بود که با آن بازی میکردیم. این توصیف با ویژگی بمب خوشهای نوع (BLU-63)ساخت آمریکا شباهت دارد.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است : اول مارس 2016 میلادی، یک کودک 11 ساله یمنی به نام ولید(نام کودکان اصلی در این گزارش عفو بین الملل به خاطر حفظ سلامت و امنیت آنها تغییر یافته است) بر اثر انفجار بمبهای خوشهای منفجر نشده، سه انگشت وی قطع و فک صورتش شکسته شد و برادر هشت سالهاش هم بر اثر این انفجار جانش را از دست داد.
در 16 آوریل 2016، کودک 12 ساله یمنی در حالی که با دوستانش مشغول بازی با بقایای بمبهای خوشهای در یکی از دشتهای استان حجه بودند، بر اثر انفجار بمب جان خود را از دست داد و کودک 9 ساله دیگری مجروح شد.
یک کودک 9 ساله که از این حادثه نجات پیدا کرده بود، به گزارشگران سازمان عفو بین الملل چنین گفته بود: من این بمب را پیدا کردم، و در حالی که برادرم هم یکی از این بمبها را در اختیار داشت، مشغول بازی بودیم که ناگهان هر دو بمب منفجر شد و انفجار مرا چندین به جلو پرت کرد، برادر 12 سالهام در این انفجار جانش را از دست داد .
سازمان عفو بین الملل در گزارش خود آورده بود تعداد زیادی از بمبهای خوشهای پرتاب شده از سوی جنگندههای سعودی و افزایش میانگین انفجارها تنها به کشتار و نقص عضو غیرنظامیان منجر نشده بلکه زیانهای سنگینی به مسئله امرار معاش مردم وارد کرده به طوری که تعداد زیادی از احشام در نتیجه این بمبها تلف شده اراضی کشاورزی هم در حقیقت به میادین مین تبدیل شده و خسارت زیادی به محصولات کشاورزی وارد شده است.
در بسیاری از موارد، غیرنظامیان به محققان عفو بین الملل گفته بودند که مجبور شدهاند به تنهایی برای حفظ جان کودکان یا احشام خود به پاکسازی اراضی خود از بمبهای منفجر نشده عمل کنند.
«هندی ابراهیم» کشاورز یمنی و پدر دو کودک به عفو بین الملل گفته است در حالی که به همراه دیگر اهالی روستای دغیج در استان حجه، برای پاکسازی منطقه از صدها بمب خوشهای منفجر نشده تلاش میکرد، یکی از این بمبها منفجر و وی از ناحیه بازو مجروح شد.
به گفته ابراهیم، دو نفر دیگر از ساکنان این روستا طی ماههای اخیر بر اثر انفجار بمبهای خوشهای،جان خود را از دست دادهاند.
اذعان رسانههای غربی به کشتار کودکان یمن با بمبهای ممنوعه
به گزارش تسنیم، روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در گزارشی از استفاده متجاوزان سعودی از بمبهای ممنوعه در بمباران شهرها و مناطق مختلف یمن خبر داده بود.
این روزنامه به نقل از سازمان عفو بین الملل نوشته بود: ائتلاف عربی بهفرماندهی سعودی از بمبهای خوشهای از نوع «BL-755″» در یمن استفاده میکند. یک نمونه از این بمبها که هنوز منفجر نشده بود در جریان بازرسی بازرسان این سازمان در یک روستای یمنی در شمال یمن کشف شد که به درختی چسبیده بود. این بمب طوری طراحی شده که بعداً منفجر میشود.
ایندیپندنت افزود: جنگندههای تورنادوی انگلیسی مورد استفاده ائتلاف عربی، این بمبها را علیه یمنیها به کار گرفتهاند.
سازمان عفو بین الملل درباره خطرات بمبهای خوشهای که جنگندههای سعودی بر سر مردم یمن میریزند، هشدار داده و تأکید کرده است کودکان و دیگر غیرنظامیان در نتیجه این بمبها کشته و یا دچار نقص عضو میشوند.
بر اساس برآورد کارشناسان، انگلیس مقادیر زیادی از این نوع بمب را طی سالهای اخیر به عربستان و امارات فروخته است.
شمار زیادی از غیرنظامیان که بیشتر آنها زن و کودک بودهاند بر اثر انفجار بمبهای خوشهای در استانهای مختلف یمن بهویژه مناطق مرزی به شهادت رسیدهاند.
بمبهای خوشهای از کُشندهترین سلاحهای تاریخ جنگهاست و بیش از 100 کشور استفاده از آن را ممنوع اعلام کردهاند، ماهیت این بمبها بهگونهای است که هنگام پرتاب سبب کشتار زیاد میشود، چرا که بسیاری از بمبهای خوشهای هنگام پرتاب منفجر نمیشود، بلکه همانند مینها بهروی زمین باقی میماند و ممکن است پس از چند سال منفجر شود.
مطالعات و تحقیقات سازمان عفو بین الملل و دیدهبان حقوق بشر و سازمان ملل و گفتوگوهایی که با شاهدان و قربانیان انجام شده و تصاویر و فیلمهای متعدد، استفاده متجاوزان سعودی از بمبهای خوشهای در یمن را مورد تأکید قرار میدهد.
دیدهبان حقوق بشر تأکید کرده است ائتلاف سعودی مسئولیت تمام حملات با بمبهای خوشهای را بهعهده دارد، زیرا تنها طرفی است که جنگندهها و سکوهایی را که قادر به شلیک پنج نوع از شش نوع بمبها یا موشکهای خوشهای را در جنگ علیه یمنیها در اختیار دارد.
ابعاد فاجعهبار جنگ افروزی آل سعود در یمن
اگرچه از شدت تجاوزات عربستان و مزدورانش به یمن کاسته شده، ولی هر روز که از این جنگ میگذرد، تبعات و تأثیرات سلاحهای مورد استفاده متجاوزان بیشتر آشکار میشود بهطوری که گزارشهای پزشکی از افزایش بیماریهایی حکایت میکند که شهروندان یمنی درنتیجه سلاحهای ممنوعهای که عربستان و متحدانش علیه آنها استفاده میکنند، به آن مبتلا شدهاند، علاوه بر آن باید به افزایش تولد کودکان ناقصالخلقه بهسبب جنگ اشاره کرد.
بهطور مثال در جنایت جنگی که عربستان صبح روز 20 آوریل 2015 با بمباران منطقه مسکونی فج عطان صنعا مرتکب شد و در نتیجه آن 84 غیرنظامی شهید و حدود 800 نفر دیگر زخمی شدند، متجاوزان از سلاحهای ممنوعه استفاده کردند. پس از مدتی رسانهها تصویر نوزاد ناقصالخلقه را منتشر کردند که پدر این نوزاد بهنقل از پزشکان یمنی چنین گفته بود: مادر این نوزاد در آن حمله سعودیها، گازهای سمی را استنشاق کرده بود که سبب بروز این اختلال شده است.
در شهر باجل واقع در استان الحدیده، کودک ناقصالخلقهای در منطقهای که در معرض گلولهباران شدید کشتیهای جنگی سعودی مستقر در دریای سرخ قرار داشت، به دنیا آمد. آزمایشها و گزارشهای پزشکی نشان داد که نقص عضو ناشی از مواد شیمیایی موجود در سلاحهای ممنوعه بین المللی بوده که متجاوزان سعودی علیه یمنیها مورد استفاده قرار میدهند و به افزایش تعداد نوزادان ناقصالخلقه منجر شده است.
شهادت بیش از 1600 کودک یمنی
27 مارس 2016، وزارت بهداشت یمن آمار قربانیان جنگ در اولین سالگرد آن را اعلام کرد. بر اساس این آمار، از ابتدای جنگ در 26 مارس 2015 (6 فروردین 94) تا 26 مارس 2016، 25 هزار و 742 یمنی شهید، زخمی و یا دچار نقص عضو شدهاند.
بر اساس این گزارش، تعداد شهدا در طول اولین سال جنگ، هفت هزار و 305 شهید شامل 1601 کودک، 1176 زن و 75 شهید از کادر پزشکی بودهاند.
تعداد مجروحان در همین مدت به 16 هزار و 787 نفر رسیده که 2258 نفر کودک، 1768 نفر زن و 212 نفر کادر پزشکی و تعداد کسانی که در حملات جنگندههای سعودی و مزدورانشان دچار نقص عضو شدهاند، 1650 نفر بودهاند.
آواره شدن دو میلیون و 300 هزار یمنی در اولین سال جنگ، محروم شدن یکمیلیون و 800 هزار کودک از ادامه تحصیل بهسبب بمباران مستمر شهرها و روستاهایشان، محرومیت 14 میلیون و 400 هزار کودک از تغذیه مناسب بهسبب تجاوزات و محاصره از دیگر ارقام تکان دهنده جنگ یمن است.
میزان خسارتهای وارده به بخش بهداشت یمن، 99 میلیارد و 207 میلیون و 24 هزار ریال یمنی اعلام شده است.
به گزارش تسنیم، وزارت بهداشت یمن به کمبود شدید داروها و اتمام داروهای بیماریهای قلبی، سرطان، کلیه، دیابت و غذاهای مخصوص کودکان در اولین سالگرد جنگافروزی سعودیها و متحدانشان اشاره کرده است.
افزایش میانگین بیماریهای واگیردار از جمله تب دانگ، مالاریا، سل و سرخک از هفت هزار تا یکمیلیون و 800 هزار مورد، افزایش تعداد مبتلایان به سوءتغذیه شدید به 320 هزار نفر، سوءتغذیه وخیم به 537 هزار نفر و سوءتغذیه متوسط به یکمیلیون و 293 هزار و 500 نفر و بهجا ماندن 14 هزار و 67 مورد ابتلا به بیماریهای روانی در نتیجه تجاوزات محور سعودی آمریکایی به یمن از دیگر نتایج اولین سالگرد این جنگافروزی است.
خرید کشورها و سازمانهای بین المللی و منطقه ای با دلارهای نفتی
متجاوزان سعودی تمام ظرفیتهای مالی و اقتصادی و ذخایر پولی خود را برای خرید کشورها و سازمانهای بین المللی و وادار کردن آنها به سکوت در برابر جنایات هولناکی که علیه مردم یمن مرتکب میشوند، به کار گرفته اند. انتشار خبرها و گزارشهایی مبنی بر دادن رشوه مالی به مقامات سودانی، جیبوتی و کشورهای دیگری که در ائتلاف موسوم به ائتلاف عربی حتی به صورت ظاهری شرکت کرده اند و خروج نام ائتلاف متجاوزان سعودی از فهرست ناقضان حقوق کودکان سازمان ملل در پی تهدید ریاض به قطع کمکهای مالی، مهر تاییدی بر این مدعاست.
خرید رسانههای غربی و غیر غربی و وادار کردن آنها به تمجید از تجاوز نظامی به یمن در پوشش ادعایی جنگ با شورشیان و کودتاچیان و تلاش برای بازگشت مشروعیت از دیگر اقدامات آل سعود برای منحرف کردن افکارعمومی از واقعیتهای جنگ یمن و کشتار کودکان و زنان یمنی است.
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در یکی از سخنرانیهای اخیر خود به صراحت تاکید کرده بود سعودیها میلیاردها دلار برای خرید دیگران و حمایت از تکفیریها در یمن خرج کردهاند.
روزنامه ساندی تایمز انگلیس در گزارشی فاش کرده بود نظام سعودی برای خرید قبایل یمنی از طریق پرداخت پول برای تسهیل نیروهای متجاوز و مزدورانشان به صنعا و اشغال آن و تحویل آن به تروریستهای داعشی و القاعده همانند آنچه در جنوب یمن انجام دادند، تلاش کرده است، با این حال متجاوزان در خرید قبایل یمن و اشغال صنعا شکست خوردند،چرا که در عمل دهها هزار نفر از اعضای قبایل یمن به جبهههای جنگ برای بیرون راندن متجاوزان و اشغالگران سعودی و متحدانشان پیوستند.
محمد محمد المسوری مسئول حقوقی ائتلاف مدنی یمنی پیگیر جنایات متجاوزان از تلاشهای گسترده عربستان برای جلوگیری از انجام تحقیقات بین المللی درباره جنایات خود در یمن از طریق پرداخت رشوه به مسئولان سازمانهای بین المللی پرده برداشته بود.
هر چند برخی کشورهای ضعیف و فقیر همچون جیبوتی و سودان در ازای دریافت مشتی دلارهای نفتی سعودی، به دفاع و دنبالهروی کامل از سیاستهای و جنایات جنگ افروزان پرداختهاند، با این حال سعودیها نتوانستهاند با دلارهای بادآورده هر کشوری را که دوست داشته باشند، جذب خود کنند، الجزایر بهترین نمونه است که طی سالیان اخیر هرگز در اردوگاه عربستان حضور نداشته و به موضعگیری علیه ماجراجوییهای نظامی و ویرانگر سعودیها در منطقه به ویژه در یمن و سوریه پرداخته است.
روزنامه الشروق نزدیک به نظام الجزایر از شکست عربستان در انجام معامله و خرید الجزایریها با اهرم نفت پرده برداشته بود. بر اساس این گزارش، عادل الجبیر وزیر خارجه سعودی اخیرا در سفری به الجزایر با مقامات الجزایری از جمله نخست وزیر و وزیر خارجه دیدار میکند و خشم آل سعود را از مواضع الجزایر علیه جنگ یمن و همچنین ائتلاف ادعایی عربستان علیه تروریسم ابراز میکند. الجبیر تلاش میکند با حربه نفت، الجزایریها را به اردوگاه عربستان جذب کند که در این راه شکست میخورد، مقامات الجزایری بر تغییرناپذیربودن مواضع و سیاستهای اصولی کشورشان تاکید میکنند. مهمترین دلیل شکست سفر الجبیر،خودداری عبدالعزیز بوتفلیقه رئیس جمهور الجزایر از پذیرش وزیر خارجه سعودی بود.
شکست عربستان در همراه کردن الجزایر با ماجراجویی نظامی خود در یمن
سعودیها، دولتمردان آمریکایی را هم با اهرم نفت و پرداخت رشوه در جنگ یمن با خود همراه کردند، تاکید رئیس شورای امنیت ملی آمریکا بر حمایت آمریکا از تجاوز نظامی عربستان به یمن و مهمتر از همه اعلام آغاز جنگ علیه یمن از واشنگتن همگی بر نقش نفت ارزانقیمت عربستان برای آمریکا و پرداخت حق السکوت به مدعیان دروغین دفاع از حقوق بشر دلالت میکند.
دلارهای نفتی عربستان و متحدانش برای کشتار مردم یمن و خرید دولتها،سازمانها و مجامع بین المللی و منطقهای هزینه شده است که در مسئله سوریه هم شاهد چنین رویکردی از سوی آل سعود بودهایم.
علی مخلوف تحلیلگر عرب میگوید آل سعود برای جنگ یمن برخی کشورهای عربی را با خود همراه کردند تا در آینده سرزنشی بر نظام سعود نباشد و آن را اشغالگر خطاب نکنند، بلکه با وارونهسازی حقایق اینگونه ادعا شود که آنچه در یمن رخ داد،همبستگی عربی بود نه اشغال و تجاوز نظامی.
به گفته وی، قطر تصمیم به اعزام هزار نظامی برای مشارکت در جنگ علیه یمن گرفت که البته همه آنها را از بنگلادش، پاکستان و خارجیهای مقیم قطر جذب کرد که البته هزینههایش را بعدا عربستان میپردازد. همچنین باید به اردن،مصر، مغرب، سودان و کویت اشاره کرد.
اقدام سازمان ملل در خارج کردن نام عربستان از فهرست ناقضان حقوق کودکان در پی تهدید آل سعود به قطع کمکهای مالی خود نمونه دیگری از نقش دلارهای نفتی در خرید کشورها و سازمانهاست.
سازمان ملل پنجشنبه دوم ژوئن (13 خرداد) در گزارشی با انتقاد شدید از ائتلاف نظامی تحت رهبری سعودی علیه یمن، آن را در فهرست سیاه خود قرار داد و تصریح کرد: ائتلاف سعودی، مسئول کشتار و زخمی کردن 60 درصد از کودکان در یمن در سال گذشته است. طبق این گزارش، در سال گذشته در حملات ائتلاف سعودی 510 کودک کشته و 667 کودک زخمی شدهاند.
تنها 3 روز پس از انتشار این گزارش، دبیرکل سازمان ملل تحت فشارها و تهدیدهای سعودیها و حامیان منطقهای آنها، نام ائتلاف سعودی را از این فهرست خارج کرد. حکومت سعودی تهدید کرده بود در صورت حذف نشدن نامش از این فهرست، نهتنها کمکهای خود به برنامه موسوم به حمایت از فلسطینیها را قطع خواهد کرد که درباره کمکهای مالی به دیگر برنامههای سازمان ملل تجدیدنظر خواهد کرد. این تهدید نشان داد که سعودیها ارزشی برای فلسطینیها قائل نیستند و بهخاطر ماجراجوییهای نظامی خود حاضرند با نام فلسطینیها هم تجارت کنند و کمکهای مالی آنها هم صرفاً تلاشی برای القای ژست حمایت از ملت فلسطین است، در حالی که آل سعود گامهای بالایی برای عادیسازی روابط با اشغالگران سرزمین ملت فلسطین برداشته است.
نمونههای از خسارت های جنگ افروزی عربستان
حملات هوایی، زمینی و دریایی عربستان و متحدانش، خسارتهای هنگفتی به زیرساختهای کشور عربی فقیر یمن وارد کرده است
بر اساس گزارش رسمی منتشر شده از اولین سال جنگ، 412 مرکز بهداشتی شامل بیمارستان و مرکز بهداشت و 232 درمانگاه و 61 دستگاه آمبولانس در حملات متجاوزان سعودی آسیب دیده است.
میزان خسارتهای وارده به مراکز آموزشی استان صعده که بیشتر از استانهای دیگر در معرض تجاوزات سعودیها قرار داشته، یک میلیارد و 376 میلیون ریال یمنی بوده است.
بر اساس این گزارش، دستکم 19 مدرسه و مرکز آموزشی در شهرستان سحار و 15 مدرسه در شهرستان رازح، 20 مدرسه در شهرستان صعده، 11 مدرسه در الصفرا، 15 مدرسه در ساقین، 14 مدرسه در حیدان و 11 مدرسه در کتاف در حملات عربستان سعودی تخریب شده است.
حملات متجاوزان سعودی همچنین به ویران شدن 8 مدرسه در مجز، 11 مدرسه در منبهه، 11 مدرسه در باقم، 6 مدرسه در غمر، 3 مدرسه در الحشوره، 18 مدرسه در الظاهر، 10 مدرسه در شدا، 7 مرکز آموزشی در مناطق دیگر استان صعده منجر شده است.
میزان خسارتهای وارده به مراکز فنی و صنعتی استان صنعاء، سه میلیارد و 247 میلیون ریال یمنی برآورد شده است.
منابع یمنی میزان خسارتهای اولیه به بخش حمل و نقل یمن در بخش دریایی، هوایی و زمینی در نتیجه تجاوزات عربستان و متحدانش را دستکم 294 میلیون دلار اعلام کرده بودند.
جنگندههای سعودی، بارها فرودگاههای مختلف یمن از جمله صنعاء، صعده، الحدیده، تعز، عتق و شرکتهای هواپیمایی را بمباران کردهاند.فرودگاه عدن هم تا پیش از اشغال آن توسط متجاوزان و مزدورانشان بارها هدف حملات جنگندههای آنها قرار گرفته بود.
خسارتهای وارده به بخش نفت یمن هم به طور مستقیم یا غیر مستقیم، هفت میلیارد دلار برآورد شده است.
منابع یمنی از تخریب تعداد قابل توجهی از تاسیسات ورزشی یمن در حملات متجاوزان سعودی خبر دادهاند که میزان خسارتها، 81 میلیارد و 814 میلیون ریال یمنی برآورد شده است. در این حملات،70 ساختمان ورزشی و تاسیسات جوانان آسیب دیده است.
منابع یمنی از خسارت 600 میلیون دلاری مراکز فنی و حرفهای یمن و آسیب دیدن 42 موسسه و مرکز فنی حرفهای در حملات جنگندههای سعودی خبر داده اند.
پلها و جادهها نیز در حملات متجاوزان سعودی هدف قرار گرفت به طوری که برآوردهای اولیه از زیان 88 میلیارد ریالی این تاسیسات حکایت میکند و برخی منابع از تخریب بیش از 450 پل خبر دادهاند.
منابع یمنی همچنین از تخریب بیش از 900 ساختمان دولتی، صدها فروشگاه غذایی و تجاری،بیش از 220 پمپ بنزین، بیش از 160 کارخانه و هفت سیلوی غلات و دهها مرکز دیگر در حملات متجاوزان سعودی و مزدورانشان خبر دادهاند.
حملات هدفمند به آثار باستانی و تاسیسات گردشگری یمن
شکی نیست که گردشگری یکی از مهمترین منابع درآمد کشورهایی است که از آثار باستانی و تاریخی بهرهمند هستند، متجاوزان سعودی یکی از مهمترین منابع درآمد یمن یعنی بخش گردشگری و عناصر مرتبط با آن را از ابتدای جنگ هدف حملات هوایی، دریایی و زمینی خود قرار داد که طی آن مناطق تاریخی و بغاستانی این کشور متحمل خسارتهای فراوانی شد.
همکاری و ائتلاف رژیم صهیونیستی و عربستان از پنج دهه پیش تا کنون؛ جنگ یمن اوج اتحاد
اسلام ابوالعز نویسنده و پژوهشگر مصری از همدستی و همکاری رژیم صهیونیستی با رژیم آل سعود در جنگ علیه یمن خبر داد و نوشت پیشینه این همکاری که بر اساس قاعده دشمنِ دشمنِ من، دوستم است، به پنج دهه قبل برمیگردد که طی آن، اسرائیل و سعودی درباره حمایت از نیروهای پادشاهی با هدف تضعیف و فرسوده کردن ارتش مصر که از انقلابیون جمهوری در یمن حمایت میکرد، به توافق دست یافته بودند در جریان آنچه به جنگ داخلی اول یمن در سال 1962 میلادی معروف شده بود. همکاری تل آویو و ریاض در آن زمان ممکن است اولین نوع میان دو پایتخت در مراحل عادیسازی روابط میان دو طرف و نقش اسرائیل در تضعیف ارتش مصر در یمن باشد که یکی از عوامل شکست سال 1967 قلمداد میشود.(این مسئله بر خیانت آل سعود به مسئله فلسطین به سبب توطئهچینی علیه مصر زمان عبدالناصر مهر تایید میزند)
به گفته ابوالعز، برای اولین بار یک پژوهشگر اسرائیلی از مشارکت اسرائیل در کنار عربستان،اردن و انگلیس در انتقال تجهیزات و تسلیحات و جنگجو برای حمایت از نیروهای پادشاهی در یمن سخن گفته بود، آنچه اخیرا اسناد اسرائیلی برای اولین بار به شکل رسمی فاش کرده بود،نه فقط اشتراک منافع تل آویو و ریاض را در هدف قرار دادن مصر عبدالناصر در یمن نشان میدهد، بلکه بر عمق تاریخی مراحل همکاری و همسویی ریاض و تل آویو حتی اگر بر ضد کشوری مانند مصر باشد، تاکید میکند.
به گزارش تسنیم، روزنامه صهیونیستی هاآرتص اخیرا در مقالهای به قلم یوجف آلباز پژوهشگر صهیونیست به بررسی تاریخ دخالتهای تل آویو در مناقشات و درگیریهای منطقهای از زمان تاسیس رژیم جعلی در 1948 تا سال 1975 پرداخته است که در ابتدای این مقاله به این نکته اشاره کرده است که یمن، میدان و صحنه مهمی بود که اسرائیل از آن صحنه از دهه شصت در مناقشات منطقهای استفاده کرده است، کشور یمن که یکی از فقیرترین کشورهای جهان است، صحنه رویارویی منطقهای گستردهای را نه تنها اکنون در سایه جنگ فعلی عربستان علیه آن تشکیل داده، بلکه حتی پنجاه سال قبل هم اینگونه بود به طوری که حوادث جنگ نخست یمن در سال 1962 میلادی موازنههای قوا در منطقه را تغییر داده و (به تعبیر پژوهشگر صهیونیست) به صورت غیر مستقیم به جنگ ژوئن 1967 منجر شد(جنگی که اعراب به سبب خیانت آل سعود شکست خوردند)
پژوهشگر صهیونیست بر اساس اسناد نظامی فاش میکند که تل آویو در جنگ داخلی اول یمن با این انگیزه دخالت نظامی کرد که هر گونه تضعیف قدرت مصر به نفع اسرائیل است به طوری که مصر از نیروهای جمهوری پس از پناه آوردن آنها به جمال عبدالناصر حمایت کرد، ولی اسرائیل به ائتلاف انگلیس، عربستان و اردن علیه مصر عبدالناصر پیوست تا ارتش مصر آن زمان را تضعیف کرده و دچار فرسایش کند.
وی بر ائتلاف آل سعود و رژیم صهیونیستی علیه مصر زمان عبدالناصر تاکید میکند.
محمد حسنین هیکل نویسنده مشهور مصری(که 17 فوریه 2016 در سن 92سالگی درگذشت) در کتاب موسوم به سنوات الغلیان نوشته بود اسرائیل مسئولیت بخش عملی تسلیح و انتقال تجهیزات و جنگ افزارها را به مزدوران خارجی مورد حمایت عربستان سعودی و نیروهای پادشاهی در یمن برعهده گرفته بود .
اسعدابوخلیل استاد علوم سیاسی دانشگاه کالیفرنیا هم بر موضوع همکاری مستقیم رژیم صهیونیستی و رژیم آل سعود علیه مصر زمان عبدالناصر و نقش آن در یمن و دیدارهای مستقیمی که میان مقامات صهیونیستی و سعودی انجام شد، تاکید میکند.
وی در مقالهای که در روزنامه لبنانی الاخبار منتشر شده بود، تاکید کرد نظام سعودی، رابطه مستقیم با تل آویو را به منظور حمایت از نیروهای پادشاهی یمن بر ضد نیروهای مصر و انقلابیون برقرار کرد که چنین مسئلهای مستلزم انجام دیدارهای مستقیم میان مقامات دو طرف بود که یکی از این دیدارها(میان صهیونیستها و آل سعود) در کنسولگری اسرائیل در بمبئی هند انجام شد به طوری که احمد القاضی دیپلمات سعودی بارها به این کنسولگری بنا به فرمان ملک فیصل ولیعهد وقت آل سعود رفت و آمد داشت که در این دیدارها، موضوع ارسال سلاح و مهمات از سوی هواپیماهای اسرائیلی به یمن در برابر کمکهای اطلاعاتی عربستان درباره ارتش مصر و انتقال اطلاعاتی درباره آن به تل آویو بررسی میشد.
نویسنده این مقاله به اظهارات اهارون ریمیز سفیر سابق رژیم صهیونیستی در انگلیس اشاره میکند که از دیدارهای مستمر با مقامات آل سعود و اردن پرده برمیدارد که حتی تا پس از جنگ 1967 ادامه مییابد و نیز به گسترش میز گفتوگوها ودیدارها اشاره میکند که در ادامه این دیدارها و نشستها میان نمایندگان وزارت دفاع عربستان، ساواک رژیم پهلوی و دستگاه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی برگزار شد.(مهر تاییدی بر همکاری رژیم پهلوی، آل سعود و رژیم صهیونیستی)ابوخلیل از ادامه همکاری ریاض و تل آویو پس از پایان جنگ نخست یمن سخن میگوید.
به گفته این تحلیلگر لبنانی،جنگ فعلی یمن هم سبب تسریع در آهنگ همسویی و نزدیک شدن اسرائیل و عربستان به یکدیگر و خارج شدن آن از بعد سری و پشت درهای بسته به بعد علنی و آشکار شده است که طی چهار سال گذشته میان دو طرف وجود داشته است.
وی میگوید همانطور که با گذشت سالها، نقش اصلی اسرائیل تازهتاسیس آن زمان در جنگ نخست یمن و چگونگی بهرهبرداری از آن برای مقابله با مصر دشمن اصلی آن زمانش با هدف محقق شدن شکست 1967 برملا شد، بعید نیست که در آینده نزدیک، نقش رژیم صهیونیستی در جنگ فعلی عربستان علیه یمن بر ملا شود به ویژه با توجه به پیشرفت فراوان در روابط این رژیم با عربستان سعودی که نقطه شروع آن همکاری علیه مصر در جنگ نخست یمن بود و مانعی برای تکرار این نقش و همکاری میان دو طرف وجود ندارد.
سرنوشت عبرت آمیز ماجراجویی نظامی عربستان در یمن
عبدالباری عطوان نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب تاکید میکند جنگ عربستان علیه یمن در حالی وارد دومین سال خود شد که هیچ یک از اهداف متجاوزان محقق نشده است.
وی به مجبور شدن رژیم متجاوز سعودی برای انجام مذاکرات مستقیم با انصارالله اشاره و 6 دلیل را برای این مسئله عنوان میکند: بزرگترین امتیاز را قطعا عربستان سعودی داده است که همواره با قاطعیت هرگونه مذاکره مستقیم با انصارالله را رد میکرد و بر مذاکرات مستقیم یا غیر مستقیم با عبدربه منصور هادی و نمایندگانش که توفان قاطعیت را به منظور بازگرداندن وی به تاج و تختش به راه انداختند.
عطون تصریح میکند توفان قاطعیت(عنوان جنگ آل سعود علیه یمن)، شکست خورده و حملات گسترده جنگندههایشان در طول بیش از 12 ماه برای تسلیم انصارالله بینتیجه بوده و بر عکس شاهد افزایش تلفات و خسارتها در صفوف نظامیان سعودی چه در مرزها یا میادین نبرد بودیم.
افزایش اضطراب و نگرانی در جامعه عربستان به سبب طولانی شدن جنگ و تبدیل آن به فرسایش نظامی، مالی و انسانی و افزایش احساسات نفرت و انزجار از پادشاهی سعودی در میان افکار عمومی عربی و جهانی و فروپاشی ائتلافهایی که برای ایجاد پوشش اسلامی و عربی برای این جنگ از دیگر عواملی بود که ریاض وادار شد در یک میز مستقیما با نمایندگان انصارالله مذاکره کند.
افشاگر معروف خاندان آل سعود تیز که خود را «مجتهد» نامیده است در توییتر خود نوشته بود که «محمد بن سلمان» فرزند پادشاه عربستان و وزیر دفاع و جانشین ولیعهد سعودی از حل بحران یمن ناامید شده و پس از 14 ماه هنوز نتوانسته یک پیروزی چشمگیر میدانی و یا یک موفقیت در مذاکرات اخیر دیپلماتیک به افکار عمومی منطقه ارائه کند.
این در حالیست که پیش از این نیز، ولیعهد سعودی به شکست کشورش در سوریه و یمن و لزوم "امتیازدهی دردناک" ریاض در پروندههای منطقهای اذعان کرده بود.
بر پایه گزارش روزنامه الوطن سعودی، حمد بن نایف ولیعهد سعودی با اذعان به شکست کشورش در سوریه و یمن اشاره کرد که وعدههای آمریکا و ترکیه برای سرنگون کردن نظام بشار اسد رئیس جمهوری سوریه محقق نشده است و عربستان امتیازاتی را در دو پرونده سوریه و یمن خواهد داد.با این حال روزنامه "الوطن اونلاین" عربستان بعد از گذشت سه ساعت این اظهارات بن نایف را تحت فشار شدید حذف کرد و سایت این روزنامه نیز بهطور کامل بسته شد.
عمق سرخوردگی و شکست متجاوزان سعودی
متوسل شدن جنگ افروزان به گزینه سیاسی و مذاکرات، نتیجه شکست آنها در برابر ارتش و جنبش انصارالله با وجود ارتکاب جنایات هولناک و تاکیدی بر ثمربخش بودن مقاومت و ایستادگی قشرهای مختلف مردم بود و منجر به افزایش سرخوردگی و ناامیدی در آل سعود بود.
حتی متوسل شدن به مزدوران خارجی همچون شرکت امنیتی آمریکایی بلک واتر و گسیل داشتن تروریستهای تکفیری به یمن و دخالت نظامی زمینی هم، سبب محقق شدن اهداف متجاوزان سعودی نشد و هر روز و هر ماه که از جنگ میگذشت، این حقیقت بیشتر نمایان میشد که عربستان روز به روز در باتلاق یمن غرق میشود.
خودداری مصر از اعزام نیروی زمینی برای حمایت از ارتش عربستان در جنگ شوک بزرگی به آل سعود وارد کرد. سعودیها حتی بر خلاف رویکرد همیشگیشان در قبال اخوان المسلمین، برای مقابله با ارتش و جنبش انصارالله یمن، تلاش کردند از طریق نزدیک شدن به اخوانیها، اسباب تقویت آنها در یمن در برابر ارتش و کمیتههای مردمی را فراهم کنند و در این زمینه به طور گسترده از سلفیهای یمن حمایت کردند.
اخیرا نیز خبرهایی از خروج امارات از ائتلاف جنگ علیه یمن بود که نشان میداد اماراتیها به سبب افزایش تلفات و خسارتها و بینتیجه بودن این ماجراجویی، تصمیم به پایان مشارکت خود در این تجاوزات گرفتهاند، اما فشارها و تهدیدهای عربستان و عمق وابستگی حاکمان امارات سبب منصرف شدن آنها از این تصمیم شد.خبرهایی هم از خروج نظامیان مغرب از ائتلاف جنگ اعراب علیه یمن منتشر شده بود
ادامه دارد...
انتهای پیام/