آیا روند تغییرات منطقه به سود رژیم صهیونیستی است
بر اساس اطلاعات موجود بین ۸۰ تا ۹۰ درصد از ساکنان سرزمین های اشغالی در منطقهای به مساحت ۱۲۰ کیلومتری از سواحل حیفا و اسدود ساکن هستند و این یک تهدید امنیتی واقعی برای اسرائیل به شمار میرود.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، گرچه چالشهای فراروی رژیم صهیونیستی در عرصه سیاسی مبهم داخلی و منطقهای کم نیستند، اما تغییرات جدید کابینه و به صورت خاص استعفای موشه یعلون و روی کار آمدن آویگدور لیببرمن صهیونیست فوق افراطی در وزارت جنگ اسرائیل، عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی را با شوک مواجه کرده است.
پرداختن به موضوع افراطگرایی لیبرمن چیزی نیست که تنها منحصر به محافل متخاصم با رژیم صهیونیستی باشد، گرچه حتی راستگرایان رژیم صهیونیستی نیز نسبت به رفتارها و مواضع عجیب و افراطی وی از خود واکنش نشان میدهند. در همین راستا آوی گابای وزیر محیط زیست رژیم صهیونیستی در اعتراض به تعیین لیبرمن به وزارت جنگ اسرائیل از سمت خود استعفا کرده است.
رسانههای داخلی رژیم صهیونیستی و تحلیلگران بینالمللی در خصوص مواضع این رژیم نسبت به تحولات سالهای اخیر در منطقه، دو موضع گیری متناقض را دنبال می کنند، عدهای اعتقاد دارند که نابسامانی اوضاع عربی و از بین رفتن پتانسیل دفاعی کشورهای اسلامی در درگیریهای داخلی با استقبال رژیم صهیونیستی مواجه شده است. به اعتقاد این گروه التهاب در عرصه داخلی رقبای سنتی رژیم صهیونیستی به ویژه سوریه علاوه بر این که دستاوردی راهبردی برای تل آویو به شمار میرود، نظر محافل عمومی و بین المللی از تحولات موجود در عرصه فلسطین را منحرف کرده و دست صهیونیستها را برای جنایتها و توطئههای این رژیم جهت سرکوب انتفاضه مردمی، افزایش دامنه شهرکسازی در قدس و کرانه باختری و ادامه تصویب قوانین تبعیض آمیز بر ضد اعراب و فلسطینی های ساکن سرزمینهای اشغالی بازگذاشته است.
عدهای دیگر اعتقاد دارند که نظریههای موجود در منطقه و رویکرد امنیتی و نظامی کشورهای عربی در بلندمدت باعث افزایش مخاطرات امنیتی فراروی رژیم صهیونیستی شده و تاسیس و قدرت گرفتن گروه های بنیادگرای افراطی در منطقه ممکن است این رژیم را با مخاطرات روز افزونی مواجه کند. از سوی دیگر حضور قدرتمند محور مقاومت در عرصه تحولات نظامی منطقه و پررنگتر شدن همبستگی و انسجام میان این محور با مشارکت کشورهایی نظیر روسیه و چین دامنه فعالیت های این رژیم در منطقه را تنگ تر کرده است.
رویکرد رژیمهای عربی منطقه به ویژه کشورهایی نظیر عربستان، امارات و مصر برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی نشان دهنده بحران واقعی این رژیم ها است که از پشتوانه حقیقی مردمی در حاکمیت خود برخوردار نبوده و با کمک کشورهای خارجی در آشوب امنیتی موجود در منطقه روی پا ایستاده اند. این موضوع فرصت بازی بیشتر کابینه رژیم صهیونیستی با آبروی عرب ها را می دهد و به نتانیاهو که پیشازاین حاضر به اعطای برخی امتیازات در قبال عادی سازی روابط با اسرائیل بود، این فرصت را میدهد که در جهت پاسخ به نیازهای رژیم های عربی برای هماهنگیهای امنیتی و نظامی با اسرائیل، مطالباتی از آنها داشته باشد.
طرح جدید عبدالفتاح السیسی و دست پنهان عربستان در تعدیل ابتکار صلح عربی با شرایط و الزاماتی کمتر در قبال عادی سازی روابط با اسرائیل را میتوان نمونه آشکاری از این خفت عربی ارزیابی کرد، این در حالی است که نتانیاهو در مقابل با عملکرد خود در زمینه تعیین آویگدور لیبرمن به وزارت جنگ رژیم صهیونیستی عملاً مخالفت خود را با دادن امتیازات حداقلی در چارچوب عادی سازی روابط با کشورهای عربی اعلام کرد.
روند عادی سازی روابط میان اعراب با اسراییل با بازیگری مصر و حمایت همه جانبه آل سعود عملا وارد مراحل جدی تری شده است. واگذاری دو جزیره تیران و صنافیر به عربستان که برای رژیم صهیونیستی بسیار استراتژیک هستند، مرحله اول از آغاز دور جدید اقدامات مهم تر برای فراگیر کردن صلح با اسراییل با کشورهای عربی وابسته به غرب بوده است. به همین دلیل در آینده نزدیک، باید شاهد اجرایی شدن مراحل جدیدتری از این پروسه باشیم.
رژیم صهیونیستی همچنین منازعه عربستان بر ضد ایران را نیز به نفع خود می داند و معتقد است که این روند می تواند گامی جدی در بسیج کردن کسورهای عربی وابسته به ریاض بر ضد ایران باشد. تلاش برای مانع تراشی در روند انجام حج تمتع از سوی ایرانیان در سال جاری که با بی توجهی مشهود سعودی ها همراه بود، را می توان نمونه روشنی از این سیاست دانست.
از سوی دیگر اسرائیلیها به دولت کنونی مصر به عنوان یک شریک نگاه میکنند که در منافع با اسرائیل مشترک بوده و سعی دارد در ثبات منطقه نقش داشته باشد . آنها در حال حاضر منافع و تهدیدات مشترکی را برای هم تعریف کرده اند.
یوسی میلمان در گزارشی امنیتی تصریح کرد که هیچ گاه مناسبات امنیتی بین مصر و اسرائیل تا این اندازه خوب نبوده است. مناسباتی که بر اساس منافع مشابه از جمله در زمینه مبارزه با گروههای تروریستی در منطقه سینا است.
این تحلیلگر مسایل راهبردی رژیم صهیونیستی می افزاید: در شرق نیز در مرزهای اردن، اسرائیل بخش اول دیوار( 30 مایل) را ساخته و روابط دوجانبه خوب و بهتر از هر زمان دیگر است، اما با این حال برخی از مسئولان اسرائیلی از سرنوشت اردن نگران هستند، به ویژه اینکه ملک عبدالله شاه اردن در کنترل مرزهای این کشور ناتوان به نظر می رسد.
اردوغان در جستجوی دوستی اسرائیل
ترکیه در سالهای اخیر با یک کودتا مواجه بود، به گونهای که از سیاست صفر کردن مشکلات با دولتهای همسایه به صفر کردن دولتهای باثبات در همسایگی خود تغییر رویکرد داد. در همین راستا اردوغان اخیراً تلاشهایی را برای نزدیک شدن به عربستان و اسرائیل انجام میدهد تا بتواند متحدان قوی و جدیدی برای خود دست و پا کند.
ترکیه در راستای سیاستهای خود مبنی بر جستجوی متحدان جدید، شدت لحن گفتمان خود را کاهش داده و سعی دارد خود را بهعنوان دولتی مسالمتآمیز نسبت به اروپا و اسرائیل نشان دهد. اما صهیونیست ها همچنان موضعی بدبینانه نسبت به اردوغان داشته و معتقدند باید نسبت به این موضوع هوشیار باشند، چرا که اردوغان سیاستها و مواضع خود را تغییر، بلکه تاکتیک آن بر اساس منافع این کشور تغییر کرده است. لذا اسرائیل باید با تضمین قابل توجهی به سمت تعامل با آنکارا پیش برود.
تهدیدات فراروی رژیم صهیونیستی
گرچه اقدامات برخی رژیمها و دولتهای عربی منطقه دسته برتر تحولات کنونی را به صورت موقت به رژیم صهیونیستی داده، اما افزایش انزجار عمومی از جنایت های این رژیم در میان آحاد امت اسلامی و افق متغیرات منطقهای نشان دهنده چالشهای روزافزونی است که در برابر رژیم اسرائیل قرار دارد.
الف: نگرانی اسرائیل از پایان جنگ در منطقه
اوضاع نابسامان امنیتی در یمن، سوریه و عراق و فرسایش توان داخلی این کشورها در مقابله با گروههای غیر اسرائیلی بهترین حالت از تحولات منطقهای در دیدگاه راهبرد فراگیر رژیم صهیونیستی به شمار میرود، تل آویو معتقد است بروز پدیده داعش و سایر گروههای افراطگرای تکفیری باعث شده دستاوردهایی که رژیم صهیونیستی از سالها پیش برای تحقق آن ناکام بوده، به دست این گروه ها در راستای منافع تلآویو رقم بخورد.
با این وجود در ماههای اخیر نگرانی رژیم اسرائیل از پایان جنگ در سوریه و عراق افزایش یافته است، با انجام عملیاتهای اخیر در عراق روند عقب نشینی های داعش در بخشهای مختلف این کشور تسریع شده و سناریوهایی برای اولویت حمله به کانون های استقرار داعش در این کشور نظیر موصل و فلوجه و ... مطرح است. حامیان داعش نیز در سایه ایجاد فضای بینالمللی ضد داعش قادر به حمایت مستقیم از این گروه تروریستی نیستند.
تحولات سوریه نیز به پایان سرنوشتساز خود نزدیک میشود، گرچه عملیات حلب از سختی ها و موانع قابل توجهی برخوردار است، اما بسیاری از تحلیلگران معتقدند در صورت ادامه روند کنونی، پیروزی نهایی ارتش سوریه و محور مقاومت در این جبهه دور از ذهن نبوده و میتواند گام بلندی در روند پایان جنگ و شکست نهایی تروریست ها در سوریه به شمار میرود. در همین راستا است که الان صحبت از سازشهای احتمالی مطرح میشود که در نتیجه آن دولت سوریه بتواند به وظایف خود به عنوان یک دولت در مرحله پس از بحران عمل کند.
این فشارها بر داعش در عراق و سوریه ادامه دارد و باعث شده این گروه به حملات اخیر در اروپا دست بزند تا بتواند بخشی از قدرت دفاعی خود را حفظ کند. ارزیابی ها نشان میدهد که این تلاشها در پی کاهش قدرت عملیاتی کاهش ادامه خواهد داشت، این در حالی است که برآوردهای سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در حال حاضر نشان میدهد که هیچ تلاشی از سوی داعش بر ضد یهودیان یا اسرائیلیها در دستور کار باشد.
یک ارزیابی اطلاعاتی رژیم صهیونیستی از اوضاع منطقه که اخیرا منتشر شده، نشان می دهد: مشخص است که داعش قادر به تسلط بر سوریه و ایران نیست، از سوی دیگر آرمانهای اسرائیل مبتنی بر کنار گذاشتن حضور ایران در سوریه مطلقاً غیر واقعی به نظر میرسد. اسرائیل سعی خواهد داشت در هر نوع توافق آینده خواستار کاهش عبور تسلیحات موشکی ایران از طریق سوریه برای حزبالله لبنان شود و از بازسازی مجدد ارتش سوریه جلوگیری کند.
رژیم صهیونیستی معتقد است که عملیات امنیتی بر ضد تروریستهای مسلح حمایت شده از سوی بیشتر قدرتهای غربی و عربی باعث قدرتمندتر شدن محور مقاومت منطقه شده و به آنها انگیزه و مشروعیت لازم برای پاسخ به تجاوزات رژیم صهیونیستی را خواهد داد.
ب: حزب الله بزرگترین تهدید نظامی اسرائیل
روزنامه صهیونیستی معاریو در مطلبی به قلم یوسی میلمان تحلیلگر ارشد مسائل امنیتی رژیم صهیونیستی حزبالله را بزرگترین تهدید نظامی برای اسرائیل برشمرد و نوشت: این حزب ناوگان موشکی بالغ بر 100 هزار موشک در اختیار دارد که صدها فروند از آنها قادر به رسیدن به عمق 250 کیلومتری هستند و تعدادی از آنها قادر به حمل کلاهکهای انفجاری با وزن صدها کیلو گرم بوده و میتوانند هر نقطه از اراضی اسرائیل و تأسیسات استراتژیک آن نظیر ایستگاههای برق و تأسیسات اتمی دیمونا و فرودگاه بنگوریون و مراکز صنعتی و پایگاههای ارتش و فرودگاههای نظامی را هدف قرار دهند.
وی همچنین مدعی شد که حزبالله لبنان موشکهای زمین به دریا و هواپیماهای بدون سرنشین بعلاوه سامانههای دفاع هوایی و قدرت اطلاعاتی بالا و توان پیشرفتهای در زمینه جنگ سایبری در اختیار دارد.
میلمان پیروزی اسرائیل در جنگ آینده را بسیار مشکوک دانست و تصریح کرد که دولت نتانیاهو قدرت ایستادگی در برابر این جنگ را ندارد. وی افزود: حزب الله در واقع به یک ارتش تبدیل شده است، یعنی قدرت آن در مقایسه با سال 2006 سه برابر شده است و دارای بیش از 40 هزار نیرو است. دراین گزارش آمده که حزب الله به تجربه نظامی در درگیری ها و مانور دست یافته است.
گزارش های اطلاعاتی صهیونیستی مدعی هستند در حال حاضر حدود 7 هزار مبارز حزبالله در جنگ سوریه حضور دارند و ارزیابیهای عملیاتی از حضور آنها در حال افزایش است، چرا که آنها در تمامی جنگهایی که مشارکت کردهاند، پیروز بوده اند.
حزب الله لبنان پس از چند سال که توان اساسی خود را در تعداد موشکهای خود معطوف کرده بود، در حال حاضر بر روی کیفیت موشکها متمرکز شده است ، موشکهای با برد بلند و دقیق این حزب میتواند کلاهکهای انفجاری بزرگی را حمل کرده و خسارتهای زیادی به بار آورد. هدف از این استراتژی ایجاد قدرت برای حزبالله جهت وارد آوردن هزینههای بسیار به دشمن در جنگ آینده یا بازدارندگی در برابر اسرائیل برای ورود در چنین جنگی است، چرا که اسرائیل هزینههای ورود به این جنگ را میداند.
ج: تهدیدات ایران بر ضد صهیونیست ها
نگرانی رژیم صهیونیستی نسبت به ایران تنها به موضوع هستهای معطوف نمیشود. این رژیم از آنچه که نفوذ ایران در میان قدرت هایی نظیر حزبالله و حماس و جنبش الحوثی در یمن به علاوه افزایش روزافزون قدرت تسلیحاتی ایران نام گذاشته، وحشت دارد. از دیدگاه اسرائیل توافق هستهای و جنگ علیه داعش، ایران را در اردوگاه "خوبها " قرار داده و این کشور توانمندیهای خود را افزایش میدهد تا ولو به صورت غیرمستقیم به بزرگترین تهدید برای امنیت اسرائیل تبدیل شود.
صهیونیست ها ایران را تنها دولت منطقه خاورمیانه می دانند که می تواند تهدیدی برای اسرائیل باشد، زیرا این کشور با داشتن قدرت بالای نظامی و صنایع و سلاح های پیشرفته و موشک های دوربرد قادر است هر نقطه از اسرائیل را هدف قرار دهد.
د: چالش در مناسبات تل آویو – واشنگتن
به نظر میرسد مناسبات واشنگتن تل آویو در سایه بیتوجهی کاخ سفید به مطالبات حداکثری سران رژیم صهیونیستی در شرایط نابسامانی قرار دارد. باراک اوباما گرچه تمام تلاش خود را برای جلب رضایت راست گرایان اسرائیلی انجام داده و در این راستا بیسابقهترین کمک های نظامی و امنیتی و سیاسی را از کابینه اسرائیل به عمل آورده؛ اما از داخل محافل صهیونیستی گزارش میرسد که آنها به دنبال روی کار آمدن رئیس جمهوری از میان جمهوریخواهان هستند تا بتوانند هماهنگیهای امنیتی و نظامی و سیاسی بیشتری با وی داشته باشند.
بسیاری اعتقاد دارند روی کار آمدن لیبرمن در وزارت جنگ اسرائیل در نتیجه پیشبینی تل آویو از نتایج انتخابات آمریکا مبنی بر روی کار آمدن دونالد ترامپ جمهوری خواه افراطی سرچشمه می گیرد. با این وجود در شرایط کنونی و قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، حضور لیبرمن در عرصه قدرت اسرائیل، مناسبات این رژیم با آمریکا و به ویژه اروپاییها را با مشکل مواجه خواهد کرد.
بسیاری از کشورهای اروپایی خواستار مهار روند بی رویه شهرکسازی صهیونیستی در اراضی کرانه باختری و قدس اشغالی هستند، این در حالی است که لیبرمن بزرگترین حامی این رویکرد بوده و تمامی تلاش خود را برای افزایش دامنه شهرک سازی ها انجام می دهد. گرایشهای ایدئولوژیک لیبرمن در این زمینه تا حدی است که خود وی همچنان در یکی از این شهرکهای صهیونیستنشین زندگی میکند.
ه:توان هجومی مقاومت فلسطین در جنگ احتمالی آینده
کشف تونل های هجومی وابسته به مقاومت فلسطین تجربه نوار غزه اخیراً نگرانیهای عمدهای در میان محافل نظامی اسرائیل از قدرت هجومی نیروهای مقاومت فلسطین ایجاد کرده است. گرچه مناسبات بین تلآویو و نوار غزه در آتش بس عمیق به سر می برد و در شرایط کنونی خطری از جانب این تونلها متوجه اسرائیل نیست، اما به نظر میرسد در سایه شاخصهای بینالمللی و منطقهای رژیم صهیونیستی نیمنگاهی به حمله نظامی به غزه دارد.
با وجود شرایط ویژهای که در غزه به وجود آمده و همچنان شبیه شرایط قبل از عملیات صخرهای سخت است، حماس به دنبال افزایش بازدارندگی در برابر اسرائیل است. اگر بیشتر سلاح این جنبش در گذشته از خارج قاچاق میشد، اما امروز بر اساس دانش بومی و موادی که برخی از آنها از سالیان گذشته در نوار غزه باقی ماندهاند و موادی که درگذشت به مقدار فراوان به داخل قاچاق شده اند، سلاحهای زیادی تولید میشود.
کارشناسان صهیونیست اعتقاد دارند فرض این نکته عاقلانه است که در دورههای آینده درگیریها، حماس بخواهد روند ورود به سرزمینهای اشغالی را با وارد کردن تعداد زیادی از نظامیان خود به سمت اهداف نظامی و غیرنظامی آغاز کند. به همین علت است که جنبش حماس تعداد زیادی از تونلهای هجومی و دفاعی را طراحی و احداث کرده است. این ماهیت دیدگاههای نظامی حماس است.
کاهش سطح حملات از سوی فلسطینیها بر ضد اسرائیل در مراحل اخیر انتفاضه سوم به معنای پایان روند انتفاضه نیست، عنصر اساسی که روند سرکوب انتفاضه مردمی را با همراهی اطلاعاتی و نظامی صهیونیست ها هموار می کند، تشکیلات خودگردان فلسطین است. این در حالی است که تشکیلات خودگردان فلسطین و محمود عباس رئیس این تشکیلات که به عنوان سوپاپ اطمینان اسرائیل برای مهار انتفاضه مردمی مورد استفاده قرار میگیرد، اخیراً دچار ضعف و شکنندگی شده و برای اولین بار است که موضوع جانشینی ابو مازن در این زمینه مطرح میشود. طبعاً ابومازن یک جانشین طبیعی ندارد و احتمال بروز جنگ برای جانشینی وی بین تعداد زیادی از اطرافیانش وجود دارد.
همچنین سالهای متمادی استمرار روند سازش و ارائه امتیازات خفت بار به صهیونیست ها بدون تحقق کمترین امتیاز، اعتبار تشکیلات خودگردان و گزینه های آن ها را زیر سوال برده و روند موفقیت آمیز مقاومت مسلحانه در تحقق اهداف ضد صهیونیستی را تقویت کرده است.
ز: ضعف عمق استراتژیک
شکی نیست که جغرافیای سیاسی یکی از مهمترین عواملی است که بر امنیت اسرائیل تاثیر دارد، این عامل به یکی از چالشهای اساسی نظریه های امنیتی اسرائیل تبدیل شده و امنیت داخلی اسرائیل تاثیر زیادی از موقعیت جغرافیایی این رژیم می پذیرد. مرزهایی که اسرائیل در جنگهای خود آن را ترسیم کرده و بر اراضی آن مسلط شده، مشکلات امنیتی اساسی برای ترسیم کنندگان سیاست های امنیتی در این رژیم دارند، چرا که طول سواحل و مرزها نسبت به مساحت کلی اراضی اشغالی زیاد است. این منطقه یک مساحت صاف و تنگ است و بسیاری از بخشهای آن مسکونی یا صنعتی هستند و توانمندی های نظامی اسرائیل در دسترس دشمنان این رژیم قرار دارد.
بر اساس اطلاعات موجود بین 80 تا 90 درصد از ساکنان سرزمین های اشغالی در منطقهای به مساحت 120 کیلومتری از سواحل حیفا و اسدود ساکن هستند و این یک تهدید امنیتی واقعی برای اسرائیل به شمار میرود، چرا که باعث فقدان عمق استراتژیک این رژیم شده و میتواند در صورت هدف قرار گرفتن اسرائیل در این مناطق، خسارتهای انسانی زیادی به بار آورد. این عامل قدرت مانور و تحرک اسرائیل را به شدت کم کرده و به همین علت است که نتایج منفی جنگهای آینده بر طرف اسرائیلی بسیار بیشتر از طرفهای عربی خواهد بود.
اسرائیل عمق استراتژیک برای خود ندارد و تمرکز جمعیتی صهیونیستها در تلآویو و حیفا و قدس است و بیشتر تاسیسات حیاتی اسرائیل نیز در این مناطق قرار دارد.این اوضاع جغرافیایی باعث شده تحلیلگران و سناریو پردازان نظامی اسرائیل به این نتیجه برسند که این رژیم قدرت تحمل جنگ فراگیر در اراضی خود را ندارد.
ح: کاهش قدرت بازدارنده اسرائیل
دیدگاههای نظامی اسرائیل در جنگ با ارتشهای عربی و گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان و دیگر مناطق دنیا برای تحقق قدرت بازدارندگی است، اسرائیل در طول سالیان دراز این قدرت را با استفاده از تلاش های زیاد در تمامی سطوح امنیتی و نظامی از جمله برنامه اتمی برای خود محقق کرده است. اما در زمانی که اسرائیل موفق به تحمیل قدرت بازدارنده خود به بیشتر ارتش های عربی شده بود، شکستهای پی در پی را در تقابلهای خونین خود با گروههای مقاومت فلسطین و لبنان متحمل شد.
برخی تحلیلگران اسرائیلی اعتقاد دارند که اسرائیل در ایجاد معادله بازدارنده در زمینه جنگ های چریکی و مقابله با گروه های مسلح شکست خورده است. جنگ اخیر این رژیم با حزب الله لبنان در سال 2006 و جنگ با مقاومت فلسطین در غزه در سالهای 2008 و 2012 و 2014 دلیلی بر این مدعاست.
ارتش اسرائیل جایگاه بالایی در میان صهیونیست ها دارد، آنها این ارتش را حامی و محافظ خود در برابر خطرات امنیتی و نظامی خارجی میدانند. فرماندهان و ژنرالهای این ارتش فرماندهان سیاسی آینده هستند. در طول دهه های اخیر سران ارتش و عناصر آن وجهه خوبی در میان صهیونیستها داشتهاند، اما این چهره در طول سالهای اخیر دچار اختلال شده و تجاوزها و انحرافهای زیادی که از پایین تا بالای هرم قدرت در اسرائیل دیده شده، این دیدگاه را به چالش کشیده است.
با وجود سکوت محض تبلیغاتی اسرائیل که به بهانه منافع عالی اسرائیل بر این اتفاقات سرپوش میگذارد، افشای بسیاری از این رسواییها و جنایتها به دلیل خوبی تبدیل شده که خطرات بالای این پدیده و میزان تاثیرگذاری آن بر افکار عمومی اسرائیلیها و نحوه دید آنها به این موسسه نظامی را نشان میدهد.
در مورد فساد اخلاقی در ارتش اسرائیل روزنامه یدیعوت آحارونوت در دسامبر سال 2011 در تحقیقی تحت عنوان ارتش شیشه ای فاش کرد که پدیدهای که یک پدیده فرعی در ارتش اسرائیل بود، الان به وبایی برای ارتش تبدیل شده است، پارتیهای شبانه همراه با مشروبات الکلی در داخل پادگان های نظامی و یگان های ویژه به حدی رسیده است که حتی به سطوح فرماندهی ارتش نیز رسیده است.
این روزنامه در 12 فوریه سال 2013 اعلام کرد که بیش از 500 شکایت از تجاوزهای جنسی در داخل ارتش اسرائیل در طول سال 2012 وجود داشته که 10 درصد از آنها از سوی نظامیان مرد طرح شده است. این روزنامه به افزایش پدیده تجاوز به عنف و تجاوزهای جنسی دیگر در ارتش اسرائیل اشاره کرده و نوشت که در بسیاری از موارد، افسران مرد به زنان تجاوز میکنند که پرونده های تحقیق در مورد آنها تشکیل میشود.
جنبش بی دی اس(BDS) در سال 2005 تأسیس شد، این عبارت اختصار سه کلمه (Boycott) به معنای تحریم، (Divestment) خارج کردن سرمایه گذاری ها و (Sanctions) به معنای تحریم است. این جنبش بیشتر اهداف و استراتژی خود را از جنبش حقوق مدنی در ایالات متحده آمریکا به رهبری مارتین لوترکینگ و جنبش مبارزه بر ضد نژادپرستی در آفریقای جنوبی به رهبری نلسون ماندلا برداشت کرده است. بیش از 370 سازمان غیر دولتی فلسطینی و احزاب سیاسی و سندیکاهای حرفهای و هیئتها و اتحادیههای مختلف و جنبشهای مردمی تومار درخواست برای تحریم اسرائیل را امضا کردند.
همان طور که در پایگاه اینترنتی این جنبش آمده است، درخواست تحریم اسرائیل با هدف اذعان به حق ملت فلسطین در تعیین سرنوشت و تسلیم شدن این رژیم در برابر قوانین بینالملل از طریق اقدامات زیر است:
- اول: پایان اشغالگری و استعمار اراضی عربی و از بین بردن دیوار حائل.
- دوم: به رسمیت شناختن حق اساسی برابری کامل شهروندان عرب فلسطینی.
- سوم: اجرای حق بازگشت بر اساس مصوبه شماره 194 سازمان ملل متحد.
جنبش جهانی تحریم رژیم صهیونیستی و خارج کردن سرمایهگذاریها از فلسطین اشغالی و اعمال تحریمها بر ضد این رژیم در سطوح مختلف، به شکل سریع رو به افزایش گذاشته است.
پایین آمدن پیشبینیها در مورد مفید بودن روند سازش فلسطینی- اسرائیلی و سیاستهای نژادپرستانه و سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی بر ضد فلسطینیها، فعالان فلسطینی و متحدان بینالمللی آنها را به تلاش برای ایجاد جایگزینهای متنوع جهت انزوای اسرائیل و تحریم و مجازات آنها واداشته است تا در نهایت این رژیم را مجبور به رسمیت شناختن حق فلسطینیها در تعیین سرنوشت خود نمایند. در نتیجه تمرکز دستاوردهای این جنبش، اهداف این رویکرد با حمایت روزافزون هنرمندان و سندیکاهای دانشجویی و حرفهای و رهبران دینی در کشورهای متعدد مواجه شده و همین موضوع لحن خشونتآمیز رژیم صهیونیستی بر ضد این جنبش و فعالان آن را با هدف مهار یا محاصره آن افزایش داده است.
نتیجه گیری:
همزمان با روشنتر شدن افق تحولات منطقهای، چالشهای فراروی رژیم صهیونیستی که به برخی از آنها اشاره شد، در حال تعمیق شدن هستند، پایان جنگ یمن سوریه و عراق به نفع محور مقاومت، اعتبار این محور و وفاداری و همبستگی موجود در آنها در نزد دولت ها و ملت های منطقه بالاتر خواهد برد، این در حالی است که دولت های وابسته به غرب در منطقه به شدت نگران شانه خالی کردن آمریکا و متحدان اروپایی آنها از خود در مواقع حساس هستند و همین موضوع باعث دست و پا زدن آنها در باتلاق تحولات منطقه شده است.
نگاهی به شاخصهای فرصتها و تهدیدات اجمالی ذکر شده در برابر رژیم صهیونیستی که نمایی کلی از تحولات منطقه ارائه کرده، نشان میدهد که سیگنال های پیروزی نهایی امت بر توطئه های استعماری – غربی نزدیک است و قطعا فاصله زمانی زیادی تا پیروزی نهایی بر این توطئه ها و تزلزل مبانی موجودیتی رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت.
منبع:مشرق
انتهای پیام/