داستانک زیبا در اینستاگرام «پرویز پرستویی»
با یکی از دوستانم سوار تاکسی شدیم.هنگام پیاده شدن دوستم به راننده تاکسی گفت:ممنون آقا،واقعاً رانندگی شما عالی است.راننده با تعجب گفت: جدی میگی یا داری منو دست میندازی؟!
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، داستانک زیبا در اینستاگرام «پرویز پرستویی» را در ادامه می خوانید:
با یکی از دوستانم سوار تاکسی شدیم.هنگام پیاده شدن دوستم به راننده تاکسی گفت:ممنون آقا،واقعاً رانندگی شما عالی است.راننده با تعجب گفت: جدی میگی یا داری منو دست میندازی؟!
دوستم گفت:نه جدی گفتم.خونسردی شما در رانندگی در چنین خیابانهای شلوغی قابل تحسین است شما بسیار خوب رانندگی و قوانین را رعایت می کنید.راننده لبخند رضایت بخشی زد و دور شد.از دوستم پرسیدم: موضوع چه بود؟
گفت سعی کردم عشق را به مردم شهر هدیه کنم! با صحبتهای من آن راننده تاکسی روز خوشی پیش رو خواهد داشت.رفتار او با مسافرانش خوبتر از قبل خواهدبود،مسافران نیز از رفتارخوب راننده انرژی می گیرند و رفتارشان با زیردستان ،فروشندگان ،همکاران و اعضای خانواده خوب خواهد بود.به همین ترتیب خوش نیتی و خوش خلقی میان حداقل هزار نفر پخش خواهد شد.من هر روز با افراد زیادی رو برو می شوم.اگر بتوانم فقط سه نفر را خوشحال کنم، بر رفتار 3هزار نفر تأثیر گذاشته ام.گفتن آن جملات به راننده تاکسی هیچ زحمتی نداشت.اگر با راننده دیگری برخورد کنم،او را نیزخوشحال خواهم کرد.
در ادامه مسیر،ازساختمان نیمه تمامی گذشتیم که در جلو ساختمان،چند کارگر مشغول خوردن صبحانه بودند.دوستم ایستاد وگفت:شما کار فوق العاده ای انجام داده اید،شغل سخت وخطرناکی دارید.این ساختمان کی تمام میشود؟
یکی از کارگران با اکراه گفت: دو ماه دیگر.دوستم گفت:واقعاً ساختمان زیبایی است.باید به کارتان افتخار کنید.وقتی از کارگران فاصله گرفتیم،دوستم گفت:وقتی کارگران حرفهای مرا هضم کنند،احساس خوبی به آنها دست خواهد داد،از خوشحالی آنها بخشی ازشهر هم به نوعی بهره میبرد.هرگز این کار را دست کم نمی گیرم ومأیوس نمی شوم.خوشحال کردن مردم یک شهر کارساده ای نیست اما اگربتوانم چند نفر راخوشحال کنم،کار بزرگی انجام داده ام
انتهای پیام/