«فولکسواگن»؛ تاریخی غنیتر از فولکس قورباغهای+ تصاویر
فولکسواگن نامی است که امروزه سنگینی و اعتبار بینظیری را در صنعت خودرو یدک میکشد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، حتی اگر اخبار صنعت خودرو را هم دنبال نکرده باشید، اول تصویری که با نام فولکسواگن در ذهنتان تداعی میشود، فولکس بیتل یا همان فولکس قورباغهای خودمان است؛ اما حقیقت امر این است که فولکسواگن فراتر از این خودرو است و تاریخی بسیار غنیتر ازآنچه میدانیم دارد. تاریخی پر افتوخیز و البته بسیار جالب و قابلتوجه. شرکتی که با طرحهای فردیناند پورشه و احکام سفتوسخت آدولف هیتلر شکل گرفت و اکنون زمامدار برترین کمپانیهای خودروساز جهان است. به مناسبت سالروز تأسیس کمپانی فولکسواگن در 28 می 1937 میخواهیم تاریخ پرماجرای این کمپانی بزرگ را در دو قسمت بررسی کنیم. هرچند که نمیتوان تمامی وقایع تاریخی مربوط به فولکسواگن را در دو قسمت بیان کرد؛ اما سعی ما بر این بوده است تا مهمترین برهههای زمانی را زیر ذرهبین قرار دهیم.
زمزمهها درباره شکلگیری فولکسواگن از سال 1904 شروع شد. مهندسان معتقد بودند که آینده صنعت خودرو در دستان خودروهای کوچک و ارزان خواهد بود. در همین دوران، صنعت خودرو در آمریکا جایگاه و بازار خوب و جاافتادهای پیداکرده بود و این موضوع واقعاً برای اروپاییها شگفتآور بود. بااینحال، به نظر میرسید جای خالی «خودروهایی برای مردم» در آمریکا نیز حس میشود. خودروهای تولیدشده در آمریکا هم گرانقیمت بودند و هم هزینه نگهداری بالایی داشتند.
اولین باری که مفهوم «خودرویی برای مردم» به واقعیت بدل شد، سال 1908 جایی در آنسوی اقیانوس اطلس بود. قدرت خرید بالا باعث شده بود تا مردم آمریکا با سرعت بیشتری بهسوی زندگی ماشینی حرکت کنند و در همین حین فورد با تولید مدل T توانست مشعل بزرگی را در صنعت خودرو روشن کند. خودرویی که خیلی زود توسط اروپاییها بهعنوان نمونهای از یک خودرو برای تولید انبوه در نظر گرفته شد.
تأثیری که هنری فورد با اختراعش در جهان ایجاد کرد باعث شد تا ایده شکلگیری فولکسواگن و تولید انبوه خودرو، نقل مجلس محافل صنعتگران و خودروسازان باشد و طراحان را به تکاپو وادارد. در همین دوران بود که «بلا بارنی»، دانشجوی اهل مجارستان، توانست در سال 1925 اولین شاسی را برای فولکسواگن طراحی کند و همراه با آگوست هورش، اتوره بوگاتی، فردیناند پورشه و هاینریش نوردهوف نامش در تاریخ این کمپانی جاودانه شود.
در دهه 20 قرن بیستم، موتورسیکلتها رونق بیشتری در زندگی ماشینی آلمانیها داشتند؛ اما بااینحال خودروسازان هم بهطور جستهوگریخته پیشرفتهایی از خود نشان میدادند. میزان بالای مالیات و گرانی بنزین، دلایلی بود که ایده ساخت موتورهای کوچک با مصرف کم و عملکرد اقتصادی را ایجاد کرد و صنعت خودروسازی آلمان را به پیشرفت واداشت.
در سال 1934 زمانی که نمایشگاه بینالمللی خودرو در برلین برگزار شد، فولکسواگن مرکز توجه همه بازدیدکنندگان بود. فولکسواگن در آن زمان نه بهعنوان یک برند و تولیدکننده رسمی، بلکه بهعنوان یک گروه از نوابغ خودرو در این نمایشگاه حضور یافته بود. بی ام دبلیو، مرسدس بنز، اوپل، آدلر و هانوماگ ازجمله برندهای حاضر در این نمایشگاه بودند که مدلهای ارزانقیمت خود را برای تولید انبوه در معرض نمایش قرار داده بودند. به نظر میرسید همهچیز برای پیریزی فولکسواگن آماده است و با به قدرت رسیدن حزب نازی که در رأس آنها آدولف هیتلر قرار داشت، این کار سرعت بیشتری گرفت.
در 22 ژوئن 1934 اتحادیه خودروسازی آلمان (RDA) راهاندازی شد تا فردیناند پورشه اولین فولکسواگن را طراحی کند. در آن زمان، کمپانیهای دیگری که با RDA همدوره بودند، توسط هیتلر به رعایت حداکثر قیمت 990 رایشمارک در محصولات تولیدی خود محکوم شدند و این باعث شد تا نگرانیها و تردیدها حول ادامه راه این خودروسازان با توجه به کمبود ارز و محدود بودن مواد اولیه، افزایش یابد و همراه با این موضوع به وجود آمدن کمپانیهای جدید نیز تقریباً ناممکن شود. با این کار شرایط تا حد زیادی به نفع RDA پیش رفت. اما اینهمه جریانهایی نیست که در این دوران رخداده است و میخواهیم جریانات سال 1933 و 1934 را بیشتر بررسی کنیم.
همانطور که اشاره شد، گرانی خودرو، اصلیترین علت فروش کم آن در اروپا به شمار میرفت و وجود خودروهای کوچک و ارزان بسیار بهصرفه به نظر میرسید. این موضوعی بود که فردیناند پورشه پیش از جنگ جهانی دوم در شرکتهای زونداپ و NSU روی آن کار کرده بود. خودرو تایپ 32 NSU یکی از همینها بود. یک موتور 4 سیلندر در عقب خودرو همراه با یک سیستم تعلیق میله پیچشی و البته طراحی شبیه فولکس بیتل (که در آینده ساخته شد) حاصل کار پورشه بود. این نوع طراحی بعدها توسط دیگر خودروسازان نیز تقلید شد و با نام طراحی مدرن شناخته شد.
ایده این خودرو زمانی تکمیل شد که هیتلر از طرح «خودرویی برای مردم» سخن گفت. هیتلر خودش توانایی راندن خودرو را نداشت؛ اما به سبب مطالعه زندگینامه هنری فورد در زندان، بهشدت تحت تأثیر کارهای فورد قرارگرفته و از طرفداران سفتوسخت این صنعت بود. هیتلر در نمایشگاه خودرو برلین در سال 1933 علایق خود را به پیشرفت صنعت خودروسازی آلمان نشان داد و سال بعد در همین نمایشگاه اعلام کرد که دولت او باید از صنعت خودروسازی و طرح «خودرویی برای مردم» حمایت کنند. هیتلر تحت تأثیر طراحیهای پورشه قرار گرفت و از او خواست تا خودرویی کوچک با قابلیت حمل دو بزرگسال و سه کودک، حداکثر سرعت 60 مایل (100 کیلومتر بر ساعت)، مصرف سوخت 33 متر بر گالن (7 لیتر در 100 کیلومتر) و قیمتی برابر با 1000 رایشمارک طراحی کند. قیمت مدنظر هیتلر در آن دوران فقط کمی از قیمت یک موتورسیکلت گرانتر و پورشه فکر نمیکرد که بتواند چنین خودرویی با این قیمت طراحی کند؛ اما هیتلر کسی نبود که او بتواند دست رد به سینهاش بزند. پس پورشه این چالش را پذیرفت. هیتلر حتی در مورد ظاهر خودرو نیز توصیههایی به پورشه کرد و انتظاراتش از چهره خودرو را برای فردیناند ترسیم کرد و جالب است که در پایان کار نیز برخی از توصیههای او به کار بسته شد.
اواخر سال 1935 اولین نمونهها از این خودرو در جادهها دیده شد. V1 سالون و V2 کانورتیبل اسامی هرکدام از این خودروهای تولیدی بود. این خودروهای دارای رویه آلومینیومی و چهارچوب چوبی سنتی بودند. در سال 1936 بهجای استفاده از چوب در چهارچوب خودرو از استیل استفاده شد و البته از رویه استیل نیز برای خودرو بهره بردند. علاوه بر این یک موتور 984 سی سی با خروجی 22 اسب بخار و حداکثر سرعت 65 مایل (105 کیلومتر بر ساعت) روی آن سوار شد. نسخه دیگری از خودرو W30 prototype توسط دایملر بنز تولید شد؛ اما بنز چندان تمایلی برای تولید خودروهای ارزانی همانند این خودرو نداشت زیرا حس میکرد که این باعث میشود کلاس کاری بالای بنز تنزل پیدا کند.
در سال 1937 که جای خالی یک حامی، مدیر و مسئول در شرکت حس میشد، حزب کارگر آلمان این جای خالی را پر کرد. آنها در 28 می 1937 کمپانی «شرکت آمادهسازی فولکسواگن آلمان» تأسیس شد. یک سال بعد و در 16 سپتامبر 1938 نام این شرکت به «فولکسواگن ورک» (Volkswagenwerk GmbH) تغییر یافت و در 13 اکتبر ثبت تجاری شد. آقای فرانتز خاویر رایماشپیس یکی از طراحان موتور در پورشه KG بود، نماد تجاری فولکسواگن را ابداع کرد. حروف V و W که داخل یک دایره قرارگرفتهاند. در اول اکتبر 1948 نام شرکت و در 21 نوامبر 1953 نماد شرکت ثبت اختراع شد.
آدولف هیتلر در ابتدا نام «KdF-Wagen» برای خودروهای تولیدی فردیناند پورشه انتخاب کرد (هرچند این خودرو با نام Kdf-Stadt هم شناخته شد). یک کمپین تبلیغاتی بسیار عظیم نیز برای معرفی KdF-Wagen راهاندازی شد تا شرایط فروش اقساطی خودرو توسط این شرکت را به مردم منتقل کند. بر اساس این طرح، هرکسی میتوانست با پرداخت مبلغی مشخص در هر هفته، صاحب یک فولکسواگن شود؛ اما بااینوجود قدرت خرید پایین مردم باعث شد تا اهداف بلند پروازانه فولکسواگن محقق نشود. آنها فقط 336 هزار دستگاه سفارش از سوی مشتریان دریافت کردند که برنامههای آنان فاصله زیادی داشت. از طرفی هم فولکسواگن همچنان برای اقشار متوسط و کارگر جامعه خودروی گرانقیمتی به شمار میرفت.
ساخت کارخانه فولکسواگن در سال 1938 در فالسلیبن شروع شد. وسعت، تجهیزات و ابزارآلات مورداستفاده اولیه و توانایی میزان تولید، همگی با کارخانه «ریور روگ» فورد در دیترویت مشابه بود. کارخانهای که به عنان مدرنترین محل خودروسازی در جهان از آن یاد میشد. درحالیکه کمبود ارز و محدودیت در تهیه مواد اولیه باعث تأخیر در احداث کارخانه شد؛ اما ساخت امکانات و تجهیزات موردنیاز در داخل کارخانه سریعتر از موعد به اتمام رسید. بنابر طرح و برنامهریزیهای انجامشده توسط حزب کارگر آلمان، قرار بود نیرویهای کار در همان کارخانه با ایجاد کارگاههای آموزشی، با وظایف و نحوه کار خود آشنا شوند. کارگاههای آموزشی از اکتبر 1938 شروع به کار کردند. ساخت تجهیزات موردنیاز کارخانه نیز از اواخر سال 1938 شروعشده بود.
پس از شروع جنگ جهانی دوم و طغیان نظامی در جهان، فولکسواگن به ساخت ادوات جنگی روی آورد. در اواخر سال 1939 بر طبق قراردادی که با شرکت لوفتواف امضا شد، فولکسواگن و شرکتهای تابع آن موظف به تعمیر جنگندههای Ju88 و همچنین ساخت بالهها و مخزن بنزین این هواپیماها شدند. در سال 1940 و درزمانی که جنگ بهسوی ماشینی شدن پیش رفته بود، دومین خط تولید فولکسواگن برای تولید انبوه وسایل نقلیه نظامی احداث شد. خودرو چندمنظوره کوبلواگن ازجمله معروفترین و شناختهشدهترین تولیدات فولکسواگن برای نازیها بود. علاوه بر آن خودروی اشوومواگن هم از دیگر تولیدات جنگی فولکسواگن بود که توانایی حرکت در خشکی و آب را داشت. کارخانهای که قرار بود سالانه 500 خودرو برای مردم تولید کند، پس از پایان جنگ جهانی دوم، 66,285 خودرو نظامی برای کشتار مردم تولید کرد. مابین سالهای 1940 تا 1944، گردش مالی فولکسواگن از 31 میلیون رایشمارک به 297 میلیون رایشمارک رسید.
در سال 34/1933 شرکت بخشی از نیروی کار خود را جهت احداث سایتهای زیرزمینی صنعتی در تونلها و معادن سنگآهن به فرانسه منتقل کرد. پس از بمبارانهای متعدد کارخانه در سالها 1944 و 1945، بخشی از تجهیزات کارخانه به سایتهای زیرزمینی منتقل شدند تا از تراکم کارخانه در یک نقطه و وارد شدن آسیبهای جدی بر آن خودداری شود. افزایش تولیدات فولکسواگن درزمینهٔ ادوات جنگی باعث شد تا با کمبود کارگر مواجه شده و بهسوی بردهداری صنعتی پیش برود. آنها با احداث کارخانهای جدید آنهم با نیروی کار غیربومی، برای اولین مردمان دیگر ممالک را مجبور به کار در کارخانههای خود کردند. ابتدا زنان لهستانی و سپس زندانیان و اسیران جنگی برای بهعنوان نیروی کار استفاده شدند. در سال 1944، دو سوم از کارکنان فولکسواگن غیر آلمانی بودند. چیزی در حدود 20 هزار نفر در طول جنگ جهانی دوم بهاجبار در فولکسواگن کارکردند. در طول این دوره نژادپرستی شدید که توسط حزب نازی در جامعه آلمان به وجود آمده بود، باعث شد تا این کارگران با رفتارهای تبعیضآمیز و خشونتهای فیزیکی مواجه شوند.
در آوریل 1945، نیروهای نظامی آمریکا وارد شهر شده و مهر پایانی بر نظام دیکتاتوری «پیشوا» زدند و تمامی بردگان کارخانهها را آزاد کردند. بدین ترتیب، حکومتی که تأثیر غیرقابلانکاری در به وجود آمدن فولکسواگن داشت سقوط کرد؛ اما این موضوع عصر جدیدی را برای فولکسواگن به ارمغان آورد.
منبع:پدال
انتهای پیام/