بنا: کی‌روش برای زمین و زمان تعیین تکلیف می‌کند اما من حق ندارم کمبودها را بگویم/می‌گویند فیلم بنا را نشان نمی‌دهیم، مگر فیلم غیراخلاقی است؟

بنا: کی‌روش برای زمین و زمان تعیین تکلیف می‌کند اما من حق ندارم کمبودها را بگویم/می‌گویند فیلم بنا را نشان نمی‌دهیم، مگر فیلم غیراخلاقی است؟

سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی در پاسخ به منتقدانش پای کی‌روش، سرمربی تیم ملی فوتبال را هم وسط کشید.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، پس از قهرمانی تیم ملی کشتی فرنگی کشورمان در جام جهانی محمد بنا ترجیح داد که پس از چند روز در خصوص اتفاقاتی که در جام جهانی رخ داد صحبت کند. وی که در این مدت با انتقادات زیادی نیز مواجه شده است، اکنون در مقام پاسخگویی بر آمده تا به بسیاری از شایعات و البته انتقادات پاسخ دهد.

آقای خاص کشتی فرنگی کشورمان که بیش از دو ماه دیگر باید تیمی در قواره المپیک لندن را راهی ریو کند در گفت‌و گو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، از هر دری سخن گفت و حتی پای «کارلوس کی‌روش» سرمربی تیم ملی فوتبال را هم وسط کشید. با ما همراه باشید:

* از جام جهانی شروع کنیم تیم ملی کشتی فرنگی کشورمان موفق شد مقتدرانه در مسابقات جام جهانی قهرمان شود. ابتدا در خصوص این رقابت‌ها صحبت کنید.

طبیعتاً از کسب عنوان قهرمانی راضی هستیم. اگر بخواهیم به طور طبیعی حساب کنیم با 4 تیم مسابقه دادیم که تنها یک شکست داشتیم. البته من باخت مهدی علیاری را باخت نمی‌دانم بلکه اشتباه خودش می‌دانم. تیم روسیه را با نتیجه 8 بر صفر شکست دادن یک موفقیت است و من هم به خاطر آن خوشحال هستم.

* بسیاری معتقد بودند سطح کیفی مسابقات بالا نبود و روسیه با تیم چندم خود به جام جهانی شیراز آمد. شما به عنوان سرمربی تیم ملی، سطح مسابقات را چطور ارزیابی کردید؟

نه این طور نیست. مثلاً بگوییم ما می‌خواهیم الان به آمریکا برویم و همین طوری یک تیم برداریم و با خود ببریم. چنین چیزی ممکن است؟ رسول خادم چنین کاری را انجام می‌دهد؟ طبیعتاً حیثیت کشتی آزاد و کشتی فرنگی ما بسیار مهم است. قطعاً مسئولان فدراسیون روسیه هم همین طور فکر می‌کنند. آیا سرمربی تیم ملی روسیه همین طوری یک تیم به ایران می‌آورد که مثلا یکی از آنها بقال و دیگری قصاب باشد؟! یا مثلاً تیم هشتم، نهم و دهم خود را به جام جهانی می‌آورد؟ نه، اینطور نیست. سرمربی روسیه در مصاحبه خود قبل از مسابقات اعلام کرد به دنبال کسب عنوان قهرمانی در جام جهانی است.

اگر نگاه کنید، متوجه می‌شوید که تمام کشتی‌گیران حاضر در این رقابت‌ها رزومه‌دار هستند. بروند دو، سه جام دیگر مثل بلاروس را نگاه کنند تا ببینند همه این کشتی‌گیران عنوان‌دار هستند. کشتی‌گیر وزن 130 کیلوگرم آنها که به شیراز آمد، بهترین کشتی‌گیر روسیه در این وزن، در چند سال اخیر است. کشتی‌گیر 80 کیلوگرم، 98 کیلوگرم و دیگر وزن‌های روسیه هم خوب بودند. چه فرقی می‌کند؟ روسیه همین نفر هفتم، هشتم انتخابی خود را به اروپا برد که در پایان مسابقات اول شد و سهمیه المپیک گرفت. روس، روس است. اینها حرف‌هایی است که زده می‌شود.

بعد از قهرمانی که به دست آوردیم که یک روحیه مثبتی به تیم ما داد، من واقعاً از میزبانی لذت بردم. سرم را بالا گرفتم و جلوی این خارجی‌ها به خودمان افتخار کردم که ما می‌توانیم در یک شهر زیبا مثل شیراز تمام استانداردهای بین‌المللی را رعایت کنیم. اصلاً تا حالا چنین میزبانی سابقه نداشته است. من تا حالا ندیده بودم که همه چیز به این زیبایی و کامل و در عین لطف و میهمان‌نوازی همه مسئولان و مردم شیراز برگزار شود. واقعاً عالی بود. دست‌شان درد نکند.

* گفته بودید اگر امکانش فراهم باشد باز هم به شیراز می‌روید. درست است؟

صد درصد. من به قدری شیراز را زیبا دیدم و به حدی مردم خوبی داشت که اگر رهایم کنند خانه کشتی را برمی‌دارم و به شیراز می‌روم!

* یک شیرازی (امید نوروزی) هم که در تیم ملی دارید.

امید نوروزی بدشان است! (خنده)

* برسیم به بررسی تک تک اوزان؛ مهرداد مردانی و سامان عبدولی کشتی‌های خوبی در وزن اول گرفتند. با توجه به عملکرد آنها، به آینده امیدوار شدید؟

عده‌ای می‌گفتند تیم ما خیلی خوب بوده است. ببینید ما 16 کشتی‌گیر داشتیم که به همه مسابقه رسید. حالا برخی می‌گویند روسیه تیم پنجم و ترکیه تیم صدم خود را به جام جهانی آورده است ولی تا حالا چه کسی اسم مهرداد مردانی را شنیده بود؟ او کشتی‌گیر ترک که قهرمان جوانان جهان بود را شکست داد. همه به دنبال این بودند که در این وزن حاجی‌پور، فقیری یا محمد نوربخش حضور باشند اما مهرداد مردانی و سامان عبدولی آمدند و بهترین کشتی‌ها را گرفتند و پشتوانه‌ای برای تیم ملی کشتی فرنگی ما شدند. چه کسی عظیم گرمسیری را می‌شناخت که در وزن 71 کیلوگرم به آن زیبایی کشتی گرفت.

* در وزن دوم هم امید نوروزی و مهدی زیدوند عملکرد خوبی داشتند. کار شما برای انتخاب سخت نشده است؟

همه عالی کار کردند. طبیعتاً هر کسی جایگاه خود را دارد. فعلاً که وقت انتخاب نیست. صحبت می‌شود که در حال حاضر سعید عبدولی انتخاب شده اما به هیچ صورتی او فعلا انتخاب نمی‌شود اما هیچ چیزی صددرصد نیست.

* افشین بیابانگرد هم در این مسابقات عملکرد خوبی داشت اما او مصاحبه‌ای انجام داده و گفته بود دوست دارم در وزن 66 کیلوگرم به من هم فرصت برسد. شما فکر می‌کنید بیابانگرد در صورت کاهش وزن، می‌تواند کارایی نوروزی یا زیدوند را در وزن 66 کیلوگرم داشته باشد؟

نه، متأسفانه آن کارایی را نخواهد داشت. من افشین را خیلی دوست دارم. او یکی از کشتی‌گیرهای بااخلاق و بااستقامت است که در این سال‌ها در اردوهای تیم ملی زحمت کشیده است ولی یکی، دو سال است که به وزن 71 کیلوگرم آمده است. اگر به المپیک 2016 ریو هم نرود، بعد در سه سال دوباره مسابقات جهانی داریم و 2 وزن 71 و 80 کیلوگرم که کشتی‌گیران می‌توانند در آن کشتی بگیرند. مدال این مسابقات هم حساب می‌شود. اگر بگویید افشین بیابانگرد؛ همه می‌گویند «قهرمان سوم جهان». وقتی بگویید در چه وزنی؟ همه می‌گویند 71 کیلوگرم. پس مدالش حساب است.

من اصلاً با حضور بیابانگرد در وزن 66 کیلوگرم موافقت نکردم چون در دو سال گذشته به غیر از مسابقات آسیایی که مجبور شدند به خاطر نداشتن امید نوروزی از افشین استفاده کنند، بیابانگرد دو سال است که در وزن 71 کیلوگرم کشتی می‌گیرد و من دوست دارم برای تقویت کلی تیمی از او در آینده که می‌خواهد در مسابقات آسیایی و جهانی استفاده کند، در وزنی که بهتر است، داشته باشم. افشین می‌تواند در وزن 71 کیلوگرم، در سال بعد از المپیک راحت مدال طلا بگیرد. چرا من اجازه ندهم در اینجا باشد؟

* پس برای سال بعد از المپیک روی بیابانگرد حساب کرده‌اید؟

در ماه آذر ما مسابقات جهانی داریم. افشین یکی از بهترین‌هاست ولی گرایی و عظیم گرمسیری هم در وزن 71 کیلوگرم حضور دارند.

* برای انتخاب میان آنها هم برنامه دارید؟

صد درصد. بین این دو مسابقه انتخابی گذاشته می‌شود. یوسف قادریان، رامین طاهری و مهدی فلاح هم در وزن 80 کیلوگرم هستند. سه کشتی‌گیر هم در وزن 71 کیلوگرم حضور دارند که به احتمال قوی برای مسابقات جهانی بعد از المپیک بین این سه نفر در هر دو وزن مسابقه گذاشته می‌شود و نفر برتر انتخاب خواهد شد.

* در وزن 75 کیلوگرم هم شرایط خوب بود. هم سعید عبدولی و هم پیام بویری که خیلی‌ها می‌گفتند انگیزه خود را از دست داده است، کشتی خوب گرفتند.

اگر سعید عبدولی بخواهد با این شرایطی که فکر می‌کند، حرکت کند و مدام دنبال بیرون و گرفتاری باشد، موفق نمی‌شود. دو شب پیش امید به من زنگ زد و گفت: «امتحان دارم.» به او گفتم: «اگر می‌خواهی انتخاب شوی، نه امتحان دانشگاه و نه دفاعیه به تو مدال المپیک نمی‌دهد. پس باید فعلا قید همه چیز را بزنی و به اردو بیایی.» که سریع هم آمد اما سعید عبدولی مدام دنبال گرفتاری است و هر اردو یک بازی درمی‌آورد. به این خاطر که فکر می‌کند انتخاب شده است. من در عرض سه روز جای بشیر باباجان‌زاده را با امیر قاسمی‌منجزی عوض کردم.

من می‌گویم سعید عبدولیِ آماده‌ای که در این 73، 74 روزی که تا شروع المپیک زمان داریم، حرف گوش کند و خوب تمرین کند، یکی از امیدهای ما برای کسب مدال است. اما اگر قرار باشد شرایط به همین منوال باشد امیدی به او نیست. به همین خاطر نمی‌خواهم مسئله لندن تکرار شود. سعی می‌کنم در آن زمان یک جوان مثل پیام بویری را به المپیک ببرم که اگر هم باخت، چیزی نگوید.

* همان طور که گفتید در وزن 80 کیلوگرم سه کشتی‌گیر حضور دارند. یوسف قادریان از وزن 85 کیلوگرم برگشته بود و رامین طاهری از وزن 71 کیلوگرم خود را به این وزن رساند و عملکرد خوبی هم در جام جهانی داشت. از عملکرد کشتی‌گیران این وزن هم راضی بودید؟

من دو سال پیش رامین را به وزن 66 کیلوگرم بردم. طاهری در جام جهانی عالی کار کرد. مسابقه او با کشتی‌گیر روس خوب بود. کشتی‌گیر وزن 80 کیلوگرم روسیه یکی از بهترین کشتی‌گیرهای دنیا در این وزن است اما هیچ کس به این موضوع دقت نکرد. طاهری فکورانه کشتی گرفت. کنار او یوسف هم حضور دارد. از آن بهتر ما سه جوان خوب داریم. مهدی فلاح هم عالی است. شاید به نوعی حق فلاح هم بود که انتخاب شود. او چند وقت پیش در اوکراین طلا گرفت و در جام تختی دوم شد. خدا را شکر پشتوانه‌های ما در حال نزدیک شدن به نفرات اصلی هستند.

* در وزن 85 کیلوگرم حبیب‌الله اخلاقی آمد و به نوعی خود را اثبات کرد اما حسین نوری ظاهراً کمی برای بهتر شدن کار دارد.

نه، این طور نیست. نوری در مسابقات انتخابی مستقیم نه تنها حبیب‌الله اخلاقی بلکه همه را شکست داد. او علاوه بر اخلاقی، مجتبی کریم‌فر، داود اخباری و یوسف قادریان را برد. هنوز نمی‌توان در مورد او قضاوت کرد. همان طور که گفتم هنوز هیچ کشتی‌گیری انتخاب نشده است. نه حبیب اخلاقی و نه حسین نوری ولی دوباره فرصت باقی است. برای من، حبیب اخلاقی امتحان خود را پس داده ولی حسین نوری در کشتی خارجی هنوز امتحان پس نداده است. من در سه میدان به نوری فرصت دادم؛ در آذربایجان فرصت دادم که مقابل همین «اسلام عباس‌اف» روس که در جام جهانی به او باخت، شکست خورد. البته در آذربایجان، نوری را بازاندند. به همین خاطر به او اجازه دادم که در ایران، عباس‌اف را ببرد اما به من گفت نمی‌دانم دل‌درد گرفتم یا هر چیز دیگری. در آذربایجان فقط حبیب اخلاقی را برد. در مسابقات جام تختی به کشتی‌گیر اوکراینی باخت که حبیب اخلاقی این کشتی‌گیر را شکست داده بود. نوری فقط در انتخابی تیم ملی همه را شکست داد. به همین خاطر کشتی خارجی نوری برایم خیلی مهم است و تنها به مسابقات جام پیت‌لاسینسکی می‌رود. حبیب اخلاقی برای خود رزومه دارد. نوری باید دنبال رزومه بگردد و خودش را ثابت کند.

* این شرایط در وزن 98 کیلوگرم هم دیده می‌شود که قاسم رضایی رزومه دارد و مهدی علیاری باید رزومه جمع کند.

قاسم رضایی 5 مدال المپیک و جهان دارد. نیازی به ثابت کردن هیچ چیزی ندارد. هر کس هر چیزی می‌خواهد بگوید، مشکلی نیست. علیاری است که باید خود را ثابت کند. در مسابقات قهرمانی آسیا که در سطح قاره است، اگر حتی کشتی‌گیران وزن 85 کیلوگرم خود را در وزن 98 کیلوگرم به میدان بفرستیم، مدال می‌گیرند. یعنی این مسابقات سطحی ندارد. به غیر از این مسابقات، به علیاری در دو میدان خارجی میدان دادم. یکی در آذربایجان بود که به کشتی‌گیر آذربایجانی باخت. یکی هم اینجا از کشتی‌گیر ترکیه‌ای شکست خورد. اگر در همین موقعیت، در المپیک، آن حرکت را انجام می‌داد اصلاً دیسکالیفه می‌شد. علیاری باید در میدان خارجی پیت‌لاسینسکی خود را ثابت کند ولی برای من که سرمربی تیم ملی هستم، قاسم رضایی ثابت شده است.

* در سنگین‌ وزن هم شرایط خیلی بهتر از سال‌های گذشته است. همان طور که در مصاحبه قبلی خود اشاره کردید، پیش از این به دلیل نبود کشتی‌گیر خوب در سنگین‌وزن، یک کشتی‌گیر از 98 کیلوگرم آورده بودیم اما حالا امیر قاسمی‌منجزی سهمیه المپیک 2016 را کسب کرده و بشیر باباجان‌زاده هم در حال بازگشت است. کنار این دو بهنام مهدی‌زاده هم تلاش می‌کند.

همچنین مهدی نوری را داریم. ما الان دو مسافرت داریم. بشیر باباجان‌زاده چون وزن کم نمی‌کند و امیر قاسمی‌منجزی به پیت‌لاسینسکی می‌روند. از طرف دیگر هم بهنام مهدی‌زاده و مهدی نوری به جام رومانی می‌روند که صبا شریعتی از آذربایجان شرکت می‌کند و این دو کشتی‌گیر ما باید حتماً او را شکست دهند. این دو را هم به این ترتیب انتخاب می‌کنیم.

* ترکیب شما برای مسابقات لهستان و رومانی تقریباً مشخص شده است؟ در مسابقات لهستان در چه وزن‌هایی شرکت خواهیم کرد؟

ما در هر دو مسابقات تقریباً تمام اوزان را داریم.

* یعنی در مسابقات لهستان، در وزن 59 کیلوگرم سامان عبدولی شرکت خواهد کرد؟

اسم کشتی‌گیران را از من نپرسید، چون هنوز معرفی نشده‌اند. مقداری از آنها را به شما گفتم ولی به طور کامل بعداً مشخص می‌شود.

* پس مسابقات انتخابی مستقیم در لهستان ندارید؟

انتخابی مستقیم فقط شاید بشیر باباجان‌زاده و امیر قاسمی‌منجزی باشند.

* وزن‌هایی که کمی در آنها شک و شبهه وجود دارد 66، 85 و 98 کیلوگرم هستند.

مهدی زیدوند در وزن خود به مسافرت می‌رود. افشین بیابانگرد در وزن 71 کیلوگرم به مسافرت می‌رود. تا زمانی که اسامی گفته نشده، نمی‌خواهم به آنها اشاره کنم.

* به مسابقات جام جهانی شیراز برگردیم. محمد بنا استرس زیادی در جریان رقابت‌ها داشت. دلیل این موضوع چه بود؟

نه، اصلاً این حرف‌ها چیست که مطرح می‌کنند. می‌گویند محمد بنا استرس داشت انگار تا حالا مسابقه نبوده است یا داد او را تا حالا نشنیده‌اند. من مسابقه جام جهانی را در خود روسیه بردم، در بلاروس با بهترین تیم‌های دنیا بردم، در ارمنستان بردم، آنجا همین طور بودم که در ایران بودم. اینجا به خاطر ازدحام، شلوغی، شرایط دور تشک که به‌هم‌ریختگی بود. همه چیز خوب بود اما یک سری چیزها باعث شد تا کمی کار سخت شود.

* یک مقدار حرف و حدیث پیش آمد. مانند اینکه شما مشت به دیوار کوبیدید.

مشتی که من زدم ... پیروزی رامین طاهری خیلی برای من ارزش داشت. برد او تقریباً پیروزی تیم ما را مسجل کرد. پشتم یکی از این بنرها بود که من فکر می‌کردم روی تخته زده شده و همین طوری یک ضربه زدم؛ نگو دیوار است. حرکت من از خوشحالی بود. من تنها چیزی که در زندگی‌ام دارم، عشق به مردم است و مردم هم عاشقانه مرا دوست دارند. حالا مثلاً می‌خواهند فضا درست کنند. من نه با کسی رفیق هستم و نه پارتی و نه مسئولی را کنار خودم دارم. من جز خدا هیچ کس را ندارم.

می‌گویید به مردم توهین کرد که مرا جلوی مردم قرار دهید؟ که چی بشود؟ وقتی تماشاگری در حال طبل زدن است، من چه کار کنم؟ از مازندران، لیدرها به تمام مسابقات می‌آیند. قرار بود و هماهنگ شده بود که موقع «کوچ» من، یکی دستش را بلند کند تا لیدرها ساکت شوند. این‌قدر جو گرفته بود که صدای زیادی ایجاد می‌کردند. کشتی اول، حساس‌ترین کشتی است. یعنی وقتی سامان عبدولی حریف خود را در فینال شکست داد، من گفتم دیگر تمام شد و ما بردیم. چون برد اول بسیار مهم است. چرا من خوشحالم که یک سردار مثل حمید سوریان را در وزن اول دارم؟ برای اینکه برد او به تیم روحیه می‌دهد. اگر صدای من به عبدولی نمی‌رسید، او می‌باخت. در حال باد زدن، صدای من به کشتی‌گیر نمی‌رسید چه برسد به وقتی که لیدرها بالای سر من بر طبل می‌کوبیدند، البته آنها هم زحمت می‌کشند ولی صدای من به عبدولی نمی‌رسید و درخواست کردم چند لحظه سکوت کنند.

* همین مسائل باعث شد انتقادات از شما شدت بگیرد.

ابتدا من بسیار تشکر می‌کنم از رسول خادم، به این خاطر که مرا شرمنده کرد و به عنوان رئیس فدراسیون کشتی از سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی دفاع جانانه‌ای انجام داد. خیلی از او ممنونم ولی حرف‌هایی که زده می‌شد و خطی که داده می‌شد همگی برای من عجیب بود. طوری می‌گویند فیلم محمد بنا را نشان نمی‌دهیم انگار فیلم غیر اخلاقی بوده است!

* جالب بود که هیچ واکنشی نشان ندادید.

من همیشه گفته‌ام که در این سال‌ها چه کسی از من جوابی شنیده است؟ من 17 ماه پیش از این، در خانه نشستم. هزار حرف زدند. من چه جوابی دادم؟

* صحبت دیگری که مطرح شد در مورد برخورد بد شما با یک خبرنگار بود. گفته شد شما ضربه‌ای به دوربین یکی از گزارشگران حاضر در سالن محل برگزاری مسابقات جام جهانی در شیراز زدید. چنین موضوعی صحت داشت؟

اصلاً اینطور نیست. فیلم این صحنه موجود است. هر عملی یک عکس‌العملی دارد. من گفتم اگر شرایط مهیا نباشد می‌روم. مسئولان فدراسیون کشتی با من صحبت کردند که شرایط درست می‌شود، من هم بلافاصله مصاحبه کردم که می‌مانم. چرا شما فقط «می‌روم» را نشان می‌دهید و به «می‌مانم» نمی‌پردازید؟ این می‌شود دروغ، افترا و حاشیه درست کردن برای جایگاه یک فرد. وقتی همه چیز علیه تو بگویند و بعد خیلی راحت دوربینش را بگیرد جلوی من که مصاحبه کند؟ من هم دوربینش را زدم آن طرف و گفتم  مصاحبه نمی‌کنم و می‌روم. من با آن خبرنگار مشکلی نداشتم و برای او احترام بسیار بالایی قائل هستم اما دوست نداشتم با آن دوربین حرف بزنم و حتی بعد از قهرمانی هم با دوربینی حرف نزدم و این اولین بار است که صحبت می‌کنم.

در کشتی یک خبرنگار و فقط و فقط یک خبرنگار بیاید و بگوید من تا به حال به او بی‌احترامی کرده‌ام. من می‌گویم این حق سرمربی است. کارلوس کی‌روش برای زمین و زمان خط تعیین (تعیین تکلیف) می‌کند. هیچ کس جرأت نمی‌کند چیزی بگوید. من سرمربی تیم ملی هستم. می‌گویم من جنبه ندارم. این حق سرمربی است. به طور مثال فردا شما تماس گرفتی و من جواب شما را ندادم. شما به عنوان خبرنگاری که به قلمت قسم خوردی، باید به این خاطر که من جوابت را ندادم، با من لج کنی و شروع کنی از من بد بنویسی؟ خیلی‌ها این کار را انجام می‌دهند.

می‌گویند من به عنوان سرمربی تیم ملی وظیفه دارم به رسانه جواب بدهم. بله، درست است. من باید رسانه جواب بدهم اما در وقت خودش. تنها به این خاطر که من جواب تماس نداده‌ام. چون من با کسی کاری ندارم. اصلاً دنبال حاشیه نیستم و حالا هم برای تیمم آرامش می‌خواهم. آقا این تیمِ من نیست. ولی والله این تیمِ محمد بنا نیست که بخواهد شلوغ کند و حاشیه درست کند. بعد هم من چه کار کنم؟ می‌خواهم حرفم را بزنم. الان اگر امکانات کم است، من نباید بگویم؟ این حق را ندارم؟ اگر کمبودی می‌بینم، بچه تیم ملی از من به عنوان سرمربی توقع دارد. الان 5 ماه است من به تیم ملی آمده‌ام، دیده‌اید امید نوروزی یا حمید سوریان چیزی بگویند؟ چون می‌دانند کسی هست که حرف آنها را می‌زند.

* در واقع کشتی‌گیران تیم ملی می‌دانند کسی وجود دارد که حق آنها را می‌گیرد و تمام تمرکز خود را روی تمرین گذاشته‌اند.

مگر بعد از صحبت‌های من راجع به کمبود امکانات، رسول خادم مصاحبه نکرد و نگفت همه این موارد چیزهای تازه‌ای نیستند؟ و اگر خودش رئیس فدراسیون نبود، به خاطر این کمبودها می‌رفت. شما برای یک فوتبالی که هیچ چیز نمی‌شود، چون آقای کی‌روش گفته 8 دفعه زمین را شخم می‌زنید و 500 نوع تخم کبوتر و تخم چمن از هلند می‌آورید و زیرساخت درست می‌کنید تا به هیچ جای این آقا برنخورد! بعد منِ بدبخت حق ندارم بگویم؟ بعد، فردا که المپیک شروع می‌شود، مردم از شما توقع ندارند چون شما در جایگاه دیگری نشسته‌اید بلکه از سرمربی تیم توقع دارند. اگر در المپیک خدای نکرده نتیجه نگیریم و من از کمبود امکانات گلایه کنم، می‌گویید چرا همان موقع نگفتی. الان دارم می‌گویم تا نوشدارو بعد از مرگ سهراب نشود.

* قبول دارید تا حدی تقصیر محمد بنا است. کسب سه طلا در المپیک 2012 لندن توقعات را از او بالا برده است. با وجود اینکه یک وزن هم کم شده اگر در ریو 2 طلا با یک نقره بگیرد، می‌گویند بنا ضعف داشته است.

نه، اشتباه نکنید. اینهایی که مغرضانه حرف می‌زنند، اشتباه می‌کنند. محمد بنا در لندن طلا نگرفته بلکه حمید سوریان، امید نوروزی و قاسم رضایی طلا گرفتند. به من چه؟ من یک تیم را جمع کردم و آن تیم در 6 وزن، 3 طلا گرفته است. الان هم به دنبال این هستم که همین کار را انجام دهم. انتخاب‌های درستی داشته باشم و شرایطی را به وجود بیاورم که دوباره موفق شویم.

* غیبت شما در جلسه شورای فنی هم یکی از دیگر مواردی بود که مورد انتقاد قرار گرفت. شما از برگزاری جلسه اطلاع داشتید؟

قرار بر این بود که جلسه‌ای تشکیل شود. جوی که از پیش تعیین شده بود همه مسائل را با یکدیگر قاطی کردند. مشت به دیوار، فحش به تماشاچی و زدن زیر دوربین خبرنگار و همه و همه برای من عجیب بود. شورای فنی هم خبر دارد یا ندارد، مرا که مستقیماً ندیده است که من چه شرایطی دارم.شورای فنی برای من محترم اما نمی‌توانستم با لباس خیس عرق و پای پرواز به جلسه شورای فنی بروم.

* در حالت طبیعی هر زمان که جلسه شورای فنی بود، شما شرکت کردید.

من مخلص همه اعضای شورای فنی هستم و قرار است همه چیز با تعامل انجام شود.

* عده‌ای از دوستداران محمد بنا اعتقاد دارند او حرص و جوش زیادی می‌خورد و تلاش می‌کند اما ناراحت هستند بنا به اندازه‌ای که به فکر کشتی است، به فکر خودش نیست. ما شنیدیم حتی محمد بنا خونریزی بینی پیدا کرد. دلیلش چه بود که این اتفاق برای «آقای خاص کشتی» رخ می‌دهد؟

اولاً که منتی بر سر کسی نیست. این عشقی است که من دارم ولی واقعاً خیلی از چیزها را شاید شورای فنی نمی‌داند. البته آقا رسول (خادم) به وسیله دکتر ملک‌محمدی متوجه شده است. فشار زیادی روی من وجود دارد. این فشارها طوری می‌شود که امروز صبح آخرین بار بود. خونریزی من همین طور ادامه داشت و کلاً دستمال خونی بود. بعضی شب‌ها که از استرس نمی‌توانم بخوابم، خون از بینی من بیرون می‌زند. قرار است خون مرا آزمایش کنند تا بعد نزد پزشک بروم.

فشارها را تحمل می‌کنم و منتی هم سر مردم ندارم چون وظیفه‌ام است. دارم کار می‌کنم و در قبالش حقوق می‌گیرم ولی سعی کردم با هر حالی که دارم، درست‌ترین و بهترین فکر را در نظر بگیرم و شرایط خوبی را به وجود بیاورم. مانند همین قهرمانی در جام جهانی که هر چند خیلی کوچک بود، قهرمانی آسیایی در تایلند، سهمیه المپیک 2016 که حمید سوریان، امیر قاسمی‌منجزی و امید نوروزی در سه وزنی که ما از دست داده بودیم، گرفتند. هیچ کس به این موضوع دقت نمی‌کند. ما امید نوروزی و حمید سوریان را از دست داده بودیم. وزن 130 کیلوگرم را از دست داده بودیم. در این سه وزن، در سخت‌ترین شرایط سهمیه المپیک گرفتیم. اینها همه فشار و استرس است.

از طرف دیگر خوشحالم که این کارها را کردیم. انشاءالله به امید خدا آرامش باشد. خدا به من و آقای خادم صبر بدهد. بیش از دو ماه تا اعزام ما مانده و کمی بیش از این دو ماه تا روز وزن‌کشی و روی تشک رفتن کشتی‌گیران ما در وزن‌های 59 و 75 کیلوگرم باقی مانده است. کار ما خیلی سخت است. الان هم داریم خیلی از سختی‌ها را تحمل می‌کنیم. فقط مقداری کمک می‌خواهیم.

* اگر بخواهید یک جمله به کسانی که مغرضانه انتقاد می‌کنند، بگویید؛ چه خواهید گفت؟

این افراد همیشه برای محمد بنا وجود داشته‌اند. از یک طرف می‌گویم خدا به من صبر بدهد و از سوی دیگر می‌گویم خدا همه را هدایت کند. باور کنید انتقاد بد نیست ولی فقط مغرضانه نباشد. محمد بنا خودش را هیچ کسی نمی‌داند و دنبال هیچ چیزی هم نیست آقایان. هیچ کسی نمی‌تواند چیزی به محمد بنا در این 12 سال بچسباند. محمد بنا اگر در کشتی بوده و این کارها را کرده، هدفی داشته و دنبال یک چیز بوده است. یکی می‌گوید من سیاسی هستم، دیگری می‌گوید مالی هستم، هیچ کدام از اینها را نمی‌توانید به من بچسبانید. بروید در ایران بگردید، یک نفر را پیدا کنید که چنین کارهای برای کرده جایزه بگیرید. من فقط کشتی فرنگی را دوست دارم.

* خیلی‌ها می‌گویند محمد بنا در تراس پنت‌هاوس خود در محله زعفرانیه تهران سکونت دارد.

انشاءالله خدا به همه پول بدهد، بروند در زعفرانیه و پنت‌هاوس بنشینند. من 57 سالم است و 6 ماه توانستم یک خانه داشته باشم. آن هم خانه‌ای که نزدیک خانه مادرم بود. بعد به خاطر عمل مادرم و گرفتاری‌هایی که داشتم، مجبور شدم آن خانه را بفروشم و حالا هم در خانه پدرم زندگی می‌کنم. پدرم هم الان 85 سال دارد و با این وجود روزی 17 ساعت کار می‌کند. من اصلاً هیچ وقت نمی‌خواهم منتی بگذارم و نمی‌خواهم کسی بداند ولی وقتی این حرف‌ها مطرح می‌شود باید گفت. فقط یک چیز می‌گویم. محمد بنا نه با کسی زد و بندی دارد و نه به کسی باج می‌دهد. من این طوری هستم. من 17 ماه رفتم در خانه‌ام نشستم، بعد گفتند دوباره بیایم، آمدم و دارم کار می‌کنم. همین الان اگر بگویند برو، می‌روم در خانه‌ام می‌نشینم و به هیچ کسی هم کار ندارم.

* این رفتارهای اخیر محمد بنا را از برگشتن پیشمان نکرد؟

نه، من زندگی می‌کنم برای بچه‌هایم، کشتی‌گیرانم، موافقان و حتی مخالفانم. چون بالاخره سی وخرده‌ای کشتی‌گیر هستند و نمی‌توان همه را راضی کرد ولی من همه آنها را عاشقانه دوست دارم. وقتی پیشرفت، بهتر شدن، نظم و آینده بهتر آنها را می‌بینم خوشحالم که هستند. این دردسرها هم وجود دارد. یا آدم نباید وارد آب شود یا اگر وارد شد، به هر حال خیس می‌شود.

گفت‌و‌گو: محسن جعفری

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار ورزشی
اخبار روز ورزشی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران