اعتکاف تمرین بندگی و فرصتی برای خودسازی جوانان
آئین اعتکاف تمرین بندگی و فرصتی برای خودسازی جوانان است بهطوریکه در دین مبین اسلام بر انجام این عمل ارزشمند معنوی بسیار تاکید شده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اراک٬ چند روزی مانده به آمدن سیزدهم رجب حال و هوای دلها عطر دیدار با معشوق را میطلبد و تنها نقطه ای که میتوانی در سکوتی محض به سیقل قلب و روحت بپردازی گوشه ای خانه حضرت دوست است که به گفته شاعر مقصود تویی کعبه بت خانه بهانه است..
سه روز چله نشینی به درگاه حضرت معبود پیوند عمیق میان تو و پروردگار خالق هستی برقرار میکند و آنجا است که تنها تو میمانی و موجی از انوار تلالو انگیز حضور پروردگار که رفته رفته در میان بند بند وجودت نفوذ کرده و تو را از کالبد جسم خاکی ات به سمت عرش کبریایی پرواز می دهد.
کنج این گوشه عزلتی که تو نشسته ای کمی بالاتر و درمیان آسمانها خیل عظیمی از فرشتگان با نهایت وجود بر این عشق بازی میان تو خدایت رشک میورزند و آنجایی که قطرههای اشک میان قنوتت بر دستانت میچکد حضرت دوست به یکباره خریدار تمام گناهانت میشود وگویی که از مادر دوباره متولد شده و جانی تازه گرفته ای.
تقویم امروز دوم اردیبهشت ماه و شب ولادت بزرگ مرد تاریخ اسلام حضرت امیرالمومنین است و در همه جای شهر رنگ و بوی شادی دیده میشود.
خورشید کم کم به لحظه غروب خود نزدیک میشود و موذن مشغول خواندن اذان است که دز خیابان اصلی شهر و در ورودی مسجد تعداد زیادی از دختران را میبینی که هریک با ساک و چمدانهایی به دست آماده ورود به داخل هستند.
در چشمانشان رنگ دیگری دیده میشود و به خوبی میتوانی دریابی که همگی این جمع برای خلوتی چند روزه با پرودگار کرکره بازار دنیا را چند روزی پایین کشیده ورهسپار این سفر شده اند.
اینان از دیار سفر کردگان درون هستند چرا که آمده اند با پروردگار خود معامله کنند و با گریه به دامانش سعادت آخرت و هدایت شدن به مستقیمترین
راه را از درگاهش طلب کنند.
عده ای از خانمها پشت میز مشغول تطبیق لیست ثبت نام شدگان با افراد حاضر در صف هستند و در این حال جمعیت موجود را نیز ساماندهی میکنند و به گفته خودشان خادم معتکفان هستند.
حضور در میان معتکفان نذر چند ساله ام بود
در میان جمعیت دختری که در حدود 22 سال سن دارد و خود را دانشجوی یکی از دانشگاههای اراک معرفی میکند در حالی که بغضی در گلوی احساس میشود به خبرنگار تسنیم میگوید: چند سالیست که نذری دارم و با خدای خود عهد کرده بودم که هربار که به حاجت خود رسیم در این مراسم حضور داشته و در مسیر تغییر خلق و خو وسبک زندگی ام حرکت کنم.
وی ادامه میدهد: نزدیک به دو هفته قبل از شروع ثبت نام اعتکاف در دانشگاه من به حاجت خود رسیدم و تصمیم گرفتم در این مراسم معنوی حضور پیدا کنم.
فاطمه 24ساله و دانشجو تصریح میکند: به نظرم یکی از حسنهای حضور در این گونه از مراسم ها آشنا شدن با دوستان جدیدی است که آنها نیز جویای حق و حقیقت واقعی هستند چراکه بعد از اتمام این مراسم بازهم میتوان دوستی با آنان را ادامه داده و به خداشناسی رسید.
ثواب حضورم در اعتکاف را هدیه به شهداء کردم
صف ثبت نام کنندگان به نیمههای آخر رسیده که خانم جوانی درحالی که چادرش را به بهترین شکل بر سرش آراسته است توجه ما را به خود جلب میکند به سمت او میرویم و او مشغول آماده کردن وسایل و لوازم خود است و آماده استقرار میشود.
ملیکا 25ساله دانشجوی رشته پرستاری است و ما دلیل حضورش در این مراسم را از او جویا میشویم و او درحالی که لبخندی بر گوشه لبانش نقش بسته میگوید: من امسال برای سومین سالی است که توفیق حضور در مراسم اعتکاف را دارم و از خداوند شاکرم که این لیاقت را نصیب من کرد.
وی میافزاید: سال گذشته که به اعتکاف آمدم پیش خود تصمیم گرفتم که ثواب آن را به شهداء هدیه کنم و در مدت 3روز دائم تمامی شهداء را یاد کرده و نامشان را تکرار می کردم.
ملیکاتصریح میکند: پس از پایان مراسم اعتکاف سال گذشته تا به امروز نزدیک به 1000بار آثار و برکات آن را در زندگی ام به صورت مستقیم مشاهده کردم و تمام این اتفاقات را مدیون شهداء می دانم.
این دختر دانشجو راست میگوید میزبانان اصلی این مراسم همین شهداء هستند چراکه آنان راه و رسم چله نشینی به درگاه معبود و تمسک جستن به درگاهش معشوق را به خوبی میدانند و با همین پیوندها بود که در معامله دنیا و آخرت دنیا را به راحتی کنار گذاشته و راهی بهشت برین شدند.
خادمان هم چنان مشغول نامنویسی اسامس و ساماندهی معتکفان هستند و فضای مسجد محل برگزاری اعتکاف مملوء از جوانانی است که با پوشیدن لباس احرام آمده اند که در خلوتگاه میان خود و خدا بر شیطان وجود سنگ انداخته و جسم و روح خود را با واژههای قرآنی و ندای ادعونی استجب لکم تطهیر کنند.
اینان آمده اند تا بندگی خود با ندای شهادت مولای خود امیرالمونین پیوند زده و دربا سرهای سربه سجده گذارده اطاعت و بندگی شان را به رخ شیطان کشند.
مراحل ثبت نام رو به تمام است و تقریبا تمامی معتکفان به وعده گاه خود رسیدند و کمکم به ساعتهای غروب نزدیک میشویم و با یک نگاه کلی به فضای مسجد خیل عظیمی از جوانانی را میبینی سرمست از حضور در این میهمانی خود را برای انجام اعمال ویژه این سه روز آماده میکنند.
قرآن، مفاتیح و تسبیح از جمله لوازم مهمی است که در کنار لوکه بار تمامی معتکفان دیده میشود و این سه روز یار و همراه تمامی آنان است.
عده ای دیگر از خادمان با صدای بلند در میان جمعیت برنامهها و اعمال سه روز ویژه اعتکاف و همین طور زمان بندی برنامهها برای شرکت کنندگان بازگو میکند و عده ای دیگر نیز فرصت را غنیمت شمرده و در گوشه ای خلوت و آرام مشغول راز و نیاز با خداوند هستند.
کمی آنسوتر از جمعیت عده ای دیگر از خانمهای جوان را میبینی درحالی که کتابهای دعا را در دست دارند بهیاد شهدا نجوایی عاشقانه با شهدا بوده و در خلوتشان پرده از حرفهای ناگفته خود با خدا برمیدارند.
سه روز نجوای عاشقانه و نمازهای سرشار از خضوع و خشوع در برابر قدرت لایزال هستی آن چنان ارامبخش وجودت میشوی که در هیچ شرایطی حاضر به ترک آن نمیشوی.
اینجا در میان معتکفان درگاه معبود در میان نالهها و اشکها دستانی را میبینی که با گره زدن به دخیل التماس دامان پرودگار از او میخواهند که تنشان درگیر دنیای هوس آلود و زشتیها آن نشود.
این جوانان جوانیشان را برای پروردگار گرو آورده اند و قطره قطرههای غلتان و پاشیده بر صورتشان به خوبی روایتگر داغ دلشان است و گویی شرحه شرحه از فراق را روایت میکند.
آن کس که پشت دربهای بسته و خارج از خلوت این وارستگان با پرودگار خود است نمیداند در میان لحظات خواندن نماز و دیدار آنها با پروردگار چه عشق بازیهایی که میانشان رد و بدل نمیشود چه خندهها که بر دل نمینشیند و چه رازهای مگو که گفته نمیشود٬ رهگذرانی که در پیاده روی خیابانها در این سه روز از کنار مساجد عبور میکنند نمیدانند که میهمان داخل مساجد بر سر معامله دنیا و آخرت قرار دارند و آمده اند که از زر وزیور دنیا دست بشویند...
امروز جمعه است مثل همان جمعههای دلگیر همیشه شاید هم دلگیر تر از همیشه باشد کسی چه میداند ...
عده ای با سینیهای اسپند دود آماده استقبال از حاجیانی هستند که از سفر مکه دلها باز میگردند٬ آماده استقبال از معتکافانی است که 3روز در خانه خدا و در دامان او بودند...
جمعیت درحال خروج از محل برگزاری مراسم اعتکاف هستند به خوبی در چشمهایشان نور خداوند دیده میشود و تنهایشان عطر حضرت دوست و آغوش گرم او را دارد.
اشک تنها تحفه ای است که مسافران سفر به کعبه دلها سوغات برای دوستان و یاران خود آورده اند گویی که نمیخواهند از دامان معبود خارج شوند.
گزارش از مهری کارخانه
انتهای پیام/