واکنش نویسنده "نامیرا" به یادداشت سید مهدی شجاعی برای شهید آوینی؛ "اگر آوینی الان بود..."

واکنش نویسنده "نامیرا" به یادداشت سید مهدی شجاعی برای شهید آوینی؛ "اگر آوینی الان بود..."

نویسنده رمان نامیرا در واکنش به یادداشت سید مهدی شجاعی خطاب به شهید آوینی نوشت: یادداشت شما را درباره شهید آوینی خواندم و بسیار تلاش کردم تا مانند بسیاری از یادداشتها بگذرم، اما نشد. بسیار کوشیدم که چیزی ننویسم، اما نشد...

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، صادق کرمیار نویسنده رمان نامیرا و دشت‌های سوزان در واکنش به یادداشت سید مهدی شجاعی خطاب به شهید آوینی نوشت:

«سلام سیدجان. یادداشت شما را درباره شهید آوینی خواندم و بسیار تلاش کردم تا مانند بسیاری از یادداشتها بگذرم، اما نشد. بسیار کوشیدم که چیزی ننویسم، اما نشد.
من سید مرتضی آوینی را نمی‌شناسم و هرگز او را ندیدم زیرا در زمانی که شما و آوینی و قیصر و حسن حسینی و دیگران در حوزه‌ی هنری شب و روز در کانکس‌هایی که هنوز تبدیل به بتون نشده بود، تلاش می‌کردید تا از مسیر هنر و ادبیات شاکله‌ی فرهنگ و سیاست و اقتصاد را پایه ریزی کنید، من و سهیل محمودی و موسی بیدج در روزنامه اطلاعات مشغول کار بودیم و گاه به این همه تلاش شما به دیده‌ی شک و آب در هاون کوبیدن می‌نگریستیم....
بگذریم که در آن دوران بیشتر وقت من در جبهه‌ها سپری می‌شد و در آنجا صدای دو نفر وقتی از بلندگوهای بوقی یگانها برمی خاست، نیروها را از خود بیخود می‌کرد؛ یکی صوت حاج صادق آهنگران و دیگری روایت فتح آوینی؛ و این تنها شناخت من از شهید آوینی بود.
اینها را گفتم تا عرض کنم که اگر مرتضی آوینی هم مثل شما بود، من دوستش می‌داشتم.
یقین دارم که اگر آوینی الان در میان ما بود همچنان مانند شما آب در هاون می‌کوبید و نه به نتیجه که فقط به تکلیف می‌اندیشید.
حتماً آوینی هم قوطی پلاستیکی قرص‌های رنگارنگ در جیب داشت و هرازگاه نگاهی به ساعت می‌انداخت و در قوطی را باز می‌کرد و قرص صورتی را می‌خورد تا ساعتی بعد که نوبت به قرص آبی و بعد قرمز و سفید می‌رسید.
حتماً آوینی هم از حضور در جمع پرهیز می‌کرد و گوشه می‌گرفت، چرا که اگر جمع آن طرفی بود، بسیار گرامی‌اش می‌داشتند و بر صدر می‌نشاندند و بعد در گوش هم می‌گفتند؛ مراقب باشید که او با ولایت است.
و اگر جمع طرف دیگر بود، سر و شانه‌اش را می‌بوسیدند و او را بالا می‌نشاندند و در گوش هم می‌گفتند؛ مراقب باشید که دل ولایت از دست او خون است.
اما یقین دارم که اگر سخن می‌گفت، بدون لکنت می‌گفت چنان که شما در یادداشت خود گفتی و بعد در قوطی پلاستیکی را باز کردی و قرص صورتی را خوردی و دوباره تکرار آب و دوباره هاون و دوباره....».

انتهای پیام/19

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon