عبدی: پروژه مهم کشور بازیابی اصولگرایان است؛ اصلاحطلبان همه آرا را مصادره نکنند/ امینی: اصلاحطلبان از پراگماتیسم به اپورتونیسم در حال تنزلاند
بهباور عبدی بخش قابل توجهی از آرا در انتخابات گذشته سلبی بوده و اصلاحطلبان نباید آرای سلبی را تماماً بهنفع خودشان مصادره کنند؛ امینی نیز میگوید اصولگرایان علیرغم پیشرفتهایی که در سیاستورزی داشتهاند اما مسئلهشان همچنان همین سیاستورزی است.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ــ عبدالله عبداللهی:نتایج انتخابات 7 اسفند مجلسین شورای اسلامی و خبرگان رهبری بهویژه در تهران بسیاری از تحلیلگران را متعجب کرد. در سطح ملی پیروزیها و شکست برای دو طرف نسبی بوده، بهطوری که در منتخبان کنونی اکثریت از آن کسی نیست و اقلیتهای قوی در مجلس حضور دارند و احتمالاً تحت تأثیر لابی و ائتلافهای درون مجلس اکثریت شکنندهای شکل بگیرد؛ اما با ادبیات گزارشگران فوتبال، شاید خوشبینترین طرفداران لیست اصلاحطلبان و بدبینترین طرفداران لیست اصولگرایان هم چندان بهصورت جدی تصور نمیکردند که ممکن است لیست ائتلاف اصلاحطلبان و دولتیها تمام سهمیه 30نفری تهران در مجلس دهم را متعلق به خود کند.
همین نتیجه انتخابات در تهران موجب شد برخی نویسندگان جراید و رسانهها، تحلیلهای عجیبی از شرایط اجتماعی در تهران ارائه کنند و حتی از شکاف تمدنی در تهران سخن به میان آورند!
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم در همین راستا بر آن شد با دعوت از دو تن از جامعهشناسان سیاسی که علاوه بر درک مفهومی از مفاهیم جامعهشناسی، مسائل سیاسی در ایران را نیز سالهاست بهصورت وجودی تجربه و درک کردهاند، تفسیر واقعبینانهتری از آنچه در تهران رخ داد ارائه شود.
عباس عبدی جامعهشناس سیاسی و از فعالان سیاسی متعلق به جرگه اصلاحطلبان و پرویز امینی مدرس دانشگاه و جامعهشناس سیاسی متمایل به جناح اصولگرایان در میزگرد خبرگزاری تسنیم به ارائه تحلیل خود از انتخابات 7 اسفند پرداختهاند که مشروح آن در ذیل میآید:
عبدی: بخش قابلتوجهی از آرا در انتخاباتی که گذشت سلبی بود/ اصلاحطلبان نباید آرای سلبی را تماماً بهنفع خودشان مصادره کنند
عباس عبدی در این نشست در ارزیابی خود از نتیجه انتخابات مجلس و خبرگان اظهار کرد: بهنظر من به این دلیل که اصلاح طلبان حس میکردند تحت فشار شدید بیرونی بودهاند چندان دچار اعوجاج و مشکل نشدند و البته وقتی هر نیرویی تحت فشار قرار بگیرد از تنشهای داخلی میگذرد و گذشت میکند و نهایتاً نتیجهای که به آن میرسند بهنسبت مطلوبتر است تا وقتی که یک نیرو تحت فشار بیرونی نباشد.
وی افزود: اصلاح طلبان وقتی احساس کردند رد صلاحیتها بیشتر از اندازه است شاید برخی فکر کردند این امر برای آنان اختلافهایی را پیش آورد اما شوخی یا جدی و قبل از انتخابات از نکات مثبتی که برای خودشان لحاظ میکردند این بود که رد صلاحیتها آنقدر باشد که برای پرکردن لیستها اختلافی بینشان نباشد و همینطور هم شد و فشارهایی که شکل گرفت بهعنوان نقطه قوتشان قلمداد شد اما بههرترتیب در ادامه اگر این فشارها کمتر شود نتایج متفاوتی را بهدنبال خواهد داشت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با تأکید بر اینکه برداشت اصلاح طلبان از نتیجه به دست آمده در انتخابات باید با احتیاط همراه باشد، گفت: بخش قابل توجهی از آرا در انتخاباتی که گذشت سلبی بوده و اصلاح طلبان نباید آرای سلبی را تماماً بهنفع خودشان مصادره کنند و یا فکر کنند که اخذ این آرا، ناشی از تواناییها و کارآمدیهای خودشان بوده است.
عبدی اضافه کرد: البته میتوان گفت که جناح اصلاحطلب موقعیتی در اختیار نداشتند تا وضعیت خود را برای گرفتن یک رأی ایجابی بهبود ببخشند ولی درنهایت آنچه من فکر میکنم در آینده میتواند اثرات منفی برای اصلاح طلبان داشته باشد این است که فکر کنند همه این آرا، ایجابی و در تأیید آنها هست درحالی که اگر آرا، کاملاً ایجابی بود نیازی نبود که آنها تا لحظه آخربا این شدت تبلیغ کنند تا باعث مشارکت بیشتر افراد شوند. البته فراموش نکنیم رأی سلبی به اصولگرایان بسیار مهم است و اصلاحطلبان نیز این توانایی را داشتند که آن آرا را به خود جذب کنند و همینطوری نصیب آنان نشده است.
امینی: عملکرد جناح و جریان اصولگرا از موضع سیاستورزی قابل نقد است/ دوگانه اصولگرا و اصلاحطلب منقضی است و جامعه از این دوگانه عبور کرده است
در ادامه این میزگرد پرویز امینی، تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان "انتخابات میتواند به ما نشانههایی بدهد که یک سطح از این نشانهها تغییرات عمیق در محیط اجتماعی است و میتواند ناظر به یکسری تحولات بنیادیتر در جامعه باشد که در انتخابات بروز و ظهور میکند، افزود: یک سطح بالاترو روییتری هم وجود دارد که تحت عنوان "سیاستورزی" از آن یاد میکنیم و حال آنچه باید مورد توجه قرار بگیرد این است که در انتخابات هفت اسفند هردوی این نشانهها دیده شده است.
وی خاطرنشان کرد: همه بازیگران که در انتخابات هفت اسفند شرکت داشتند توأمان از شکست و پیروزی برخوردار بودند که البته مراتب این شکست و پیروزی متفاوت بود.
امینی گفت: یک زمان است که در موضوع فهم انتخابات نگاه شما به فیزیک نتایج است و نتایج را مرور میکنید که در این صورت بین اصلاح طلبان و اصولگراها برتری شفاف، روشن و قاطعی نیست و میانگینی بین کامیابیها و ناکامیها دارند، مثلاً اصلاح طلبان در تهران پیروزی قاطع و مطلقی داشتند و اصولگراها نیز در برخی شهرستانها و کلانشهرها مثل مشهد و کرج و قم مطلق آرا را داشتهاند.
وی در ادامه اظهار کرد: یک وقت انتخابات را از موضع ادراک ذهنی تحلیل میکنیم آن وقت اصلاح طلبان احساس پیروزی بیشتر و اصولگرایان احساس پیروزی کمتری دارند چراکه انتظار اصلاح طلبان از آنچه رخ داد کمتر بود و انتظار اصولگرایان هم از آنچه رخ داد بیشتر بود، درواقع فاصله انتظار با واقعیت در درک شکست و پیروزی مؤثر بوده است.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه سیاستورزی تأثیر مهمی در شکلگیری نتایج هفت اسفند داشت، سیاستورزی را نحوه مواجهه با «محدودیتها» از یک سو و «امتیازات» از دیگر سو بیان کرد. از این منظر عملکرد جناح و جریان اصولگرا از موضع سیاستورزی قابل نقد است.
"در این دوره البته اصولگرایان در سیاستورزی پیشرفتهایی داشتند که برخی از آنها را باید با درجه مهم ارزیابی کرد. مهمترین پیشرفت، اصلاح مبنای عمل سیاسی در این جریان بود که بهنوعی به پارادوکس و دعوای صالح و اصلح خاتمه داد و این مسئله در این انتخابات ظهور و بروز چندانی پیدا نکرد. موضع نظری آقای مصباح و نیز شکلگیری یک ائتلاف اصلی در تهران و تعهدی که در فضای اجتماعی اصول گرایان نسبت به این فهرست پیش آمد (آنالیز آرای تهران این مسئله را نشان میدهد) نشانه مهمی از این پیشرفت هستند. اما با وجود این پیشرفت، همچنان سیاستورزی مسئله این جریان است".
امینی با نقد جنبهای از آنچه بر جریان اصولگرایی میگذرد با تأکید بر اینکه این جریان در سطح سیاستورزی اولاً باید تغییرات رخداده را در سطوح اجتماعی در نظر بگیرد اظهار کرد: بهنظر من دوگانه اصولگرا و اصلاحطلب منقضی است و جامعه از این دوگانه عبور کرده است ضمن اینکه شرایط اجتماعی ما شرایط تکثر است و رقابتهای سیاسی در چنین شرایطی، گفتمانی است تا تکثر را در خود تجمیع کند.
وی افزود: باید توجه داشت در این شرایط شکلگیری گفتمانی که بهعنوان یک گفتمان غالب مورد توجه قرار بگیرد مثل آنچه در دوم خرداد و یا سوم تیر سال 84 اتفاق افتاد نیز منتفی است و شاهد بودیم که در این انتخابات نیز مانند انتخابات 92 پیروزی گفتمانی رخ نداد.
این مدرس دانشگاه در ادامه این میزگرد با برشمردن سه گفتمان جدی و فراگیر با عناوین گفتمان توسعه، آزادی و عدالت گفت: مشخص است که بیشترین ظرفیت جریان اصولگرا در گفتمان عدالت است و این جریان باید از چنین موضعی با جامعه حرف بزند و بهطور طبیعی باید با پایگاهی صحبت کند که مسئله و ترجیحش چه بهلحاظ ایدئولوژی و چه بهلحاظ اجتماعی عدالت است.
وی با تقسیمبندی شکافهای موجود در جامعه ایران از نگاه خود که شکاف نخبه ــ توده، جغرافیایی ــ اقتصادی و همچنین شکاف ایدئولوژیک است، اظهار کرد: در گفتمان عدالت، طبقات محروم پایگاه اصلی هستند و با توجه به این موضوع سؤال اینجاست که چرا جریان اصولگرا بهسمت طبقات اجتماعی که معطوف به آن میتواند گفتمان خود را پیش ببرد، نرفته است؟ نمادها و شعارهایی را که بتواند با این طبقه نسبت برقرار کند و به صحنه انتخابات آنها را فراخوان کند به کار نگرفته است؟
امینی: سیاستورزی در جریان اصولگرا عمدتاً یک روند «بالا به پایینی» و با ترجیح «حوزههای رسمی بر حوزههای غیررسمی» است
این مدرس دانشگاه در پاسخ به سؤالی که مطرح کرد با بیان اینکه سیاستورزی در جریان اصولگرا عمدتاً یک روند «بالا به پایینی» و با ترجیح «حوزههای رسمی بر حوزههای غیررسمی» است، گفت: با وجود این، تصوری که وجود دارد این است که اگر تصمیمات از سطوح بالا را بتواند تنظیم، مدیریت و اعمال کند در پایین هم نتیجه میگیرد و درواقع این خلأ سیاستورزی از پایین، اجازه پیش بردن مناسبات و ارتباط با این پایگاه اجتماعی و استفاده از مزیتهای آن را به این جریان نداد.
امینی ادامه داد: بهخلاف آنچه در جریان اصولگرا مدنظر بوده، جریان اصلاحطلب سیاستورزی از پایین را مدنظر قرار داد و استفاده از ظرفیتهای غیررسمی را لحاظ کرد، در حالی که جریان اصولگرا استفاده از ظرفیتهای رسمی را مورد توجه قرار داد چنانچه شاهد بودیم نشستهای مفصل چندهزار کلمهای در همین خبرگزاری (تسنیم) و خبرگزاری فارس برگزار شد که باید پرسید: اینها را چهکسی میخواند؟
"من میخواهم بگویم اگر نگاه پایین به بالا داشته باشیم آنوقت متوجه میشویم مزیت گفتمانیاش چیست و در این صورت است که نمادها و نشانههایی که برای گفتمانمان برای جامعه میفرستیم درست است، در این صورت که برایمان مشخص میشود آقای حداد نمیتواند یا ظرفیت کمی برای نمادسازی گفتمان عدالت دارد. میبینیم سرفهرست لیست اصولگرایان تقریباً هیچ نسبتی با محیط طبقات ضعیف اجتماعی و محروم ندارد".
وی در ادامه ضمن اینکه برخی تحلیلها درباره نتایج انتخابات تهران را گزاف دانست به شعار انتخاباتی اصولگرایان (معیشت، امنیت و پیشرفت) اشاره و اظهار کرد: شعار جهتگیری یا اولویت ما را نشان میدهد. آیا امنیت جهتگیری این جریان در مجلس آینده بود، اولویت و تمایز ما با دیگران امنیت است. این شعار، شعار افغانستان و عراق است و شعار جمهوری اسلامی نیست. انتخاب این شعار یک نشانه است برای این جریان که حداقلهای سیاستورزی را ندارد.
امینی تأکید کرد: در حالی که در بحث اولویتهای جاری و ملموس کشور مسئله «رکود اقتصادی» یک مسئله واقعی و جاافتاده اجتماعی است که معیشت، اشتغال، تولید و رشد اقتصادی کشور را دچار چالش اساسی کرده است و امروز بهعنوان «ام المسائل» جاری کشور شناخته میشود. بنابراین شعار در بخش اولویتها باید ناظر به چنین مسئلهای باشد تا پژواکش در فضای اجتماعی شنیده شود. انتخاب «رونق اقتصادی» در شعار انتخاباتی این جریان میتوانست بهخوبی اولویت این جریان را در اداره مجلس آینده نشان دهد و همچنین و بهویژه در شهر تهران و سایر شهرها که مسئله آلودگی جدی است نیز «هوای پاک» باید در شعار انتخاباتی این جریان نمود میداشت که نداشت.
عبدی: پروژه اصلی مملکت بازیابی اصولگرایان است/ اصلاحطلبان در تدوین لیست خبرگان نقش جدی نداشتند؛ فقط از لیست هاشمی حمایت کردند
در ادامه این میزگرد انتخاباتی عباس عبدی درباره سخنان مطرح شده از سوی امینی تأکید کرد: بهنظرمن پروژه اصلی که مملکت ما با آن درگیر است بازیابی اصولگرایان است و تا وقتی این موضوع حل نشود بعید میدانم اتفاق چشمگیری در ایران رخ دهد که البته در مورد جزئیات آن جای بحث وجود دارد.
وی همچنین با مورد توجه قرار دادن موضوع مربوط به گفتمان عدالت که از سوی امینی بیان شد، گفت: کسی که خودش در ساخت قدرت است تا چهزمانی میخواهد گفتمان عدالت را بهعنوان شعار طرح کند در حالی که عملاً و در زمانی که گروهش مصدر کار بوده از نظر عدالت اتفاقی نیفتاده است. بهنظرم گفتمان عدالت برای کسانی مورد توجه است که در موضع اپوزیسیون و نقد قرار دارند. برای اصولگرایان در جهت تحقق عدالت مانعی وجود نداشته است که الآن بخواهند شعارش را بدهند، آنها اگر میخواستند یا میتوانستند کاری انجام دهند در همین مجلس که مجلس اصولگرایان است آن را انجام میدادند ولی مردمی که این شعار را از آنان بشنوند خواهند پرسید که "شما برای تحقق این شعار چکار کردید که دوباره میخواهید تا کسان دیگری بیایند و کارهایی را انجام دهند که قبلیها انجام نداده بودند؟".
وی با ابراز اینکه حتی در مورد گفتمان آزادی باید گفت به این راحتی نیست که کسی در ساخت قدرت باشد و بتواند چنین گفتمانی را بهعنوان شعار انتخاباتی پیش ببرد، ادامه داد: دلیل اینکه اصولگرایان سیاستورزی نمیکنند این نیست که تجربه ندارند بلکه به این دلیل است که آنها هنوز تن به فهم اجتماع و پذیرش تغییرات اجتماعی ندادهاند در حالی که باید دانست وقتی تغییرات اجتماعی رخ میدهد بخشی از آن خارج از اراده ماست و اگر کسی میخواهد سیاستورزی کند باید با روندهای اجتنابناپذیر جامعه همسو باشد وگرنه باید کنار برود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب همچنین گفت: بهنظرم خوب است که خبرگزاری تسنیم و کسانی که به اصولگرایان نزدیک هستند پروژه ذکرشده را جدی بگیرند و ایده یک گام به جلو رفتن در این زمینه را مورد توجه قرار دهند.
وی در بخش دیگر از سخنان خود درمورد رویکرد اصلاح طلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان نیز اظهار کرد: اصولاً اصلاح طلبان یا بهتر بگویم کسانی که لیست مجلس را بستند در لیست خبرگان دخالت مؤثر و مستقیمی چه درمورد تهران و چه شهرهای دیگر نداشتند. پیشفرضی که وجود داشت این بود که هرلیستی که آقای هاشمی و مجموعه ایشان بدهد باید یا خوب است که مورد حمایت قرار بگیرد، درواقع میتوان گفت لیست خبرگان اصلاح طلبان، لیست آقای هاشمی بوده است. البته یک بار خبری را دیدم که آقای هاشمی این انتساب را تکذیب کردند ولی به هر حال موضوع همانطور که بیان شد، بوده است.
عبدی اضافه کرد: باید دانست اگر چنانچه کسان دیگری در مجموعه بودند که میتوانستند بهطور جدی مطلوب اصلاح طلبان باشند و جایگزین شوند حتماً لیست خبرگان با وجود چنین افرادی ارائه میشد. همچنین باید گفت که رأی دادن به دیگران به این معنی نبود که اصلاحطلبان میخواهند حتماً و به هر ضرب و زوری شده در انتخابات پیروز شوند، بنده از سیاستهای اصلاحطلبان هیچگاه چنین برداشتی را نداشتم، اتفاقاً اگر دقت کنید میبینید که مخالفان آنان یا اصولگرایان هم چنین برداشتی را از رویکرد اصلاح طلبان نداشتند و گمان میکردند که آنان از پیش بازنده هستند و برای دستگرمی آمدهاند.
عبدی ارائه دو لیست خبرگان و مجلس از سوی اصلاح طلبان در انتخابات 7 اسفند را مبتنی بر راهبرد مورد قبول این جناح از دو سال گذشته دانست و خاطرنشان کرد: همان منطقی را که باعث شد اصلاح طلبان به آقای روحانی رأی دهند و از آقای عارف بخواهند انصراف دهد هنوز هم قبول دارند و این یک امر تاکتیکی نبوده بلکه یک امر راهبردی بوده است و وقتی شما منطقی را قبول دارید که براساس آن به آقای عارف میگویید "تو نباش، ما میخواهیم به آقای روحانی رأی دهیم" آن هم نهفقط براساس ری بیشتر یا کمتر بلکه بر این اساس که کارآمدی و حضور آقای روحانی در این مرحله مؤثرتر است، در نتیجه تا وقتی این شرایط وجود دارد آن منطق هم تداوم خواهد داشت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در بیان قوامبخشی به این نظریهاش مبنی بر اینکه اصلاح طلبان تنها به فکر پیروزی نبودهاند اظهار کرد: ممکن است شما هماکنون از اصلاح طلبان درباره ریاست مجلس سؤال کنید و آنها جوابی خلاف پیشفرض شما که آقای عارف است بیان کنند، ممکن است شخص دیگری را برای ریاست مجلس درنظر داشته باشند که خود این رویکرد مبتنی بر یک تحلیل راهبردی است که طی آن اصلاح طلبان معتقدند الآن با توجه به شرایط و امکانات، وقت آن نیست که در عرصه وسیعتری حضور اینچنینی داشته باشند، آنها همانقدر که بتوانند ترکیب مجلس فعلی را تعدیل و بخشهایی از اصولگرایان را که از دولت هم حمایت میکنند تقویت کنند برایشان کفایت میکنند.
وی تأکید کرد: منطق اصلاح طلبان این نبوده که فقط رأی بیاورند بلکه منطقشان مبتنی بر یک تحلیل سیاسی است که طی آن معتقدند با توجه به شرایطی که دارند نه امکانش هست و نه میتوانند مثل گذشته عمل کنند بنابراین تنها راهشان این است که یک جبهه وسیعی از مجموعه نیروهایی را که میتوانند از دولت حمایت کنند شکل دهند و معتقدند که شاید در مجلسی با حضور اصلاحطلبان یک نیروی اصولگرای حامی دولت بتواند مؤثرتر از یک نیروی اصلاحطلب در مجلس عمل کند.
عبدی خطاب به حاضرین در این میزگرد گفت: آیا فکرمیکنید که اصلاح طلبان میتوانستند تصمیم بگیرند که آقای مطهری در لیستشان نباشد؟ بهنظر من نمیتوانستند چنین کنند زیرا در وضعیت فعلی حمایت از وی یک امر الزامی بود اگرچه ممکن است در شرایطی دیگر لزومی به این کار نباشد. این موضوع موضوعی بود که کل بدنه، آن را می پذیرفت، همچنین وقتی آقای جلالی را که نزدیک به آقای لاریجانی است در لیست خود میگذارند کسی مخالفت جدی با این کار نمیکند، و هیچ دلیلی نمیبینند که از او حمایت نکنند.
وی در ادامه با بیان اینکه میتوان گفت رد صلاحیتها شاید بیشترین کمک را به اصلاحطلبان برای اتخاذ مواضع عنوان شده کرد، افزود: ورای هر رد صلاحیتی فلسفهای وجود دارد که این انتخابات این فلسفه را با چالش جدی مواجه کرده است. یکی از بنیانهای رد صلاحیت نمودن این است که حتماً «شهرت» رأیآوری دارد هرچند شهرت مؤثر بود و برای مثال رأی آقای عارف از فرد دیگری متفاوت شد ولی در شهری مثل تهران ممکن است این موضوع اثر تعیین کننده نداشته باشد و این اشتباهی بود که علیه اصلاحطلبان مرتکب شدند و حتی رد صلاحیتها کمک کرد مواضع و نگرش لیستی بیشتر مطرح شود.
عبدی همچنین اضافه کرد: من با این تحلیل آقای امینی مبنی بر اینکه ترکیب اصولگرا و اصلاحطلب در شرایط کنونی نمیتواند جواب دهد مخالف نیستم و در همین راستا لیست اصلاح طلبان را میتوان همگن دانست.
امینی نیز در ادامه با ابراز "شرایط اجتماعی ما همه گفتمانهایی را که امکان بسیج اجتماعی را دارند تجربه کرده است و هم دوره توسعه هم آزادی و هم عدالت را دیده است" اظهار کرد: امکان و استعداد ایجاد یک گفتمان گرم و فراگیر وجود ندارد و اصلاً فضای متکثر اجتماعی هم امکان ایجاد چنین گفتمانی را نمیدهد اما باید دانست که بدون فضای گفتمانی نمیشود با جامعه حرف زد.
وی افزود: به هر ترتیب برای هر گفتمانی محدودیتهایی وجود دارد اما باید دید در وضع موجود، مزیتهای بیشتر در کدام گفتمان دیده میشود. در همین راستا اگر بخواهیم امروز گفتمان عدالت را نسبت به سال 84 مطرح کنیم حتماً فرق میکند ولی باید دید درمورد گفتمان آزادی چقدر موقعیت عمل سیاسی برای جریان اصولگرا وجود دارد، یا در مورد گفتمان توسعه همین موضوع مطرح است.
وی با بیان دوباره این مطلب که چارچوب سیاسی اصولگرایی و اصلاحطلبی نمیتواند با جامعه نسبتی برقرار کند ادامه داد: میتوان پرسید "اصولگرا و شعار اصولگرایی برای مردم عادی که مشغول زندگی روزمرهاند و خصوصاً طبقه محروم چه حرف و معنایی دارد و چه نشانهای برای او میفرستند؟".
وی در ادامه درباره سلبی و یا ایجابی بودن آرا نیز با تأکید بر "دراینباره قضاوت سخت است و باید دادههای بیشتری داشته باشیم تا با قاطعیت دراینباره حرف بزنیم" گفت: با وجود این، تجربه تاریخی انتخاباتهای جمهوری اسلامی نشان داده است که رأی سلبی بر رأی ایجابی غلبه داشته است و مردم میآیند تا بیشتر بگویند چهکسی را نمیخواهند، نشانههایش هم این است که تا کنون کسانی را انتخاب کردهاند که کمتر شناخته شده هستند چنانچه احمدینژاد و خاتمی و روحانی سه نامزدی هستند که شناخته شدگی و فهمیدگی عمیقی از اینها وجود نداشته ولی بههرحال این افراد نشانههای نفی سیستمهای قبلی خود بودهاند.
امینی ادامه داد: انعطاف جریان سیاسی بهاقتضای شرایطی است که در آن قرار دارد اما سطح انعطاف هم مهم است، اگر تاکتیکی باشد یعنی هویت، محفوظ مانده است به این معنی که بخشی از خواستهها تعدیل شده اما اگر مسیر بهسمتی رفت که هویت انکار شد یعنی انعطاف راهبردی شده و در این صورت عوارض این تصمیم از فوایدش بیشتر خواهد بود چرا که هویت یک جریان همه موجودیت یک جریان را میسازد و وقتی چنین میشود معلوم است آن هویت از قبل نیز موضوعیتی نداشته است.
وی گفت: تغییراتی را که در جریان اصلاح طلبی انجام شد که طی آن به راستترین گرایشها تمایل نشان دادند آسیب زننده به هویت میدانم و این در بدنه اجتماعی تحقیر شدگی را بهدنبال میآورد. اصلاح طلبان طی یک دهه گذشته از موضع مابعد خاتمی و حتی مابعد از جمهوری اسلامی به موضع ماقبل از دوم خرداد (هاشمی و روحانی) رسیدهاند و اکنون نیز به موضعی رسیدهاند که با طیف لاریجانی در یک فهرست قرار گرفتهاند و مرزهای هویتی خود را کمرنگتر کردهاند. این نوع شیفت در مناسبات بیشتر با پراگماتیسم رادیکال قابل توجیه است که رگههایی از اپورتونیسم نیز در آن دیده میشود، خصوصاً وقتی پای جریانی مثل کارگزاران که نماد این نوع مناسبات سیاسیاند نیز در کار باشد.
عبدی در ادامه این نشست در پاسخ به این سؤال که آیا واقعاً عملکرد اصلاح طلبان در انتخاباتی که گذشت نفی هویت این جناح را بهدنبال خواهد داشت یا خیر، اظهار کرد: در درجه اول این احساس خود آدمهاست که نشان میدهد چنین چیزی وجود دارد یا خیر، اگر چنین احساسی را داشته باشند روشن است که این نتیجه حاصل میشود وگرنه خیر.
وی گفت: اگر اصلاح طلبان در آینده ببینند عدم موفقیتهایی هست حتماً و هنگامی که به گذشته خود که امروز باشد برمیگردند آن را نقد خواهند کرد، اما این موضوع را باید لحاظ کرد که اصلاح طلبان در این انتخابات به مردم چیزی را تحمیل نکردند و سازوکارش را هم نداشتند، مردم خود انتخاب کردند چنانچه افرادی بودند که هیچ تعلق خاطری به اصلاحطلبی بهمعنای تشکیلاتی آن نداشتند ولی به لیست اصلاح طلبان رأی دادند، حال نمیتوان درباره این رویدادی که ناشی از محدودیت بود چنین قضاوت کرد و این روند را چرخش هویتی دانست.
عبدی همچنین درمورد چرایی ترکیب لیست مجلس با بیان اینکه این ترکیب نافی هویت اصلاح طلبان نیست، گفت: حتی جوانهای تند و رادیکال متوجه میشوند که چرا این اتفاق افتاد بنابراین معتقدم این لیست از باب پراگماتیسم بهمعنای منفی آن و فرصت طلبی بسته نشد و چنین احساسی بین نیروهای اصلاحطلب وجود ندارد.
امینی در ادامه این میزگرد با تأکید بر اینکه انتخابات مجلس و ریاست جمهوری در ایران نسبتی با هم ندارند چنانچه میشود مجلس پنجمی باشد و دوم خردادی شکل بگیرد، ادامه داد: البته ممکن است از زاویه تغییرات و نشانههای اجتماعی در روند انتخابات 96 موضوعاتی مؤثر باشد.
در همین راستا میتوانم بگویم در انتخابات آینده حمایت اصلاح طلبان از آقای روحانی تغییر نمیکند و و در واقع حمایت از وی تثبیت شده است.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا ممکن است در سال 96 فرد ناشناختهای وارد فضای رقابت شود، ابراز کرد: این موضوع به عملکرد آقای روحانی بستگی دارد. بهطور کلی از هماکنون زود است که بخواهیم در این مورد نظر قطعی بدهیم ضمن اینکه در جامعه ما تغییرات بهسرعت سپری میشود، بنابراین انتخابات مجلس از نظر اجتماعی و سیاسی نمیتواند نمایانگر آنچه در سال 96 رخ خواهد داد، باشد.
عبدی نیز در همین راستا با بیان اینکه نتایج این انتخابات نمیتواند به خودی خود تعیین کننده انتخابات 96 باشد اظهار کرد: اصلاح طلبان بهاحتمال 99 درصد هیچ شخصی را جلوی آقای روحانی با وضعیت موجود قرار نمیدهند و در این تردید ندارم ضمن اینکه گزاره عمومی که همیشه رهبری داشتند این بوده که رؤسای جمهور دو دوره این مسئولیت را داشته باشند و کلاً ساختار سیاسی نیز این موضوع را مطلوب میدانند.
وی ادامه داد: حتی اگر احمدینژاد از فیلتر شورای نگهبان رد شود شرایط برای او مطلقاً بهراحتی دفعه گذشته نیست ضمن اینکه بعید میدانم ایشان بتواند وارد رقابت شود، با این حال و بهطور کلی مهمتر از اینکه چهکسی میآید باید دید سرنوشت کشور چه میشود. من البته موافقم که آقای روحانی باید بتواند در سال 95 کاری جدی همچون بالا بردن رشد اقتصادی، تحرک در اقتصاد، کنترل تورم و مواردی از این دست را دنبال کند که اگر چنین شود در انتخابات آینده اساساً رقیب نخواهد داشت.
امینی در ادامه در پاسخ به این سؤال "میتوان گفت پایگاه اصلاح طلبان در تهران بیشتر است یا خیر؟" با بیان اینکه باید این موضوع را از زوایای مختلف بررسی کرد و دادهها را مورد توجه قرار داد، افزود: اگر تحلیلها از انتخابات در راستای زیر و رو شدن جامعه تحلیل شود قابل دفاع نیست، مثلا اگر آقای روحانی بگوید "کسانی که به من رأی دادند در واقع به تعامل با جهان رأی دادند" این معنا به ذهن متبادر میشود که آنها که قبلاً به آقای احمدینژاد رأی دادند به جنگ با دنیا رأی دادند، آیا این تحلیل درست است؟ باید گفت که بیان چنین تفسیرهای موسّعی در فهم شرایط اجتماعی سخت است چرا که نقطه عزیمتهایی که فرد بهخاطر آن رأی میدهد متنوع است.
وی ادامه داد: البته اینکه بگوییم انتخابات چیزی از مناسبات اجتماعی نشان نمیدهد هم درست نیست اما در این تفسیرهای موسع بیشتر موضوع مصادره به مطلوب کردن مورد توجه قرار میگیرد، مثلاً در همین انتخابات اگر در سطح سیاستورزی آمادگی بیشتری وجود داشت این نتایج میتوانست متفاوت باشد. نفر سی و یکم تهران با بیست نفر بالاتر خود حدود صد هزار فاصله دارد و 20 نفر یعنی دوسوم نمایندگانی که میتوانند در تهران انتخاب بشوند. این فواصل با سیاستورزی قابل پر کردن است و تحلیلهای موسع اجتماعی را نمیتوان بر اساس آن توجیه کرد.
وی با بیان اینکه مشکل اصولگرایان سیاستورزی است و با سیاستورزی بهتر نتیجه متفاوتتری برایشان پیش میآمد، گفت: من منکر تغییرات اجتماعی هم نیستم اما مسئله اصول گرایان سیاستورزی است.
امینی ادامه داد: در انتخابات قبل، اصلاح طلبان که انتخابات را تحریم کردند مشارکت 65 در صد بود اما در این دوره، مشارکت 62 درصد بوده است، یعنی تحلیل اجتماعی از انتخابات باید با احتیاط صورت گیرد و گرنه بر این اساس میتوان گفت که اصلاح طلبان تأثیری در مشارکت سیاسی نداشتهاند.
وی همچنین در ادامه با بیان اینکه آقای هاشمی در این انتخابات از تکنیکهایی استفاده کرد، گفت: آقای هاشمی از ابزار خود رقبا برای اهدافش استفاده کرد و با ایجاد یک فهرست مشترک با آنها، موجب کاهش موقعیت انتخاباتی آقایان یزدی و مصباح شد. این عملی سیاستورزانه است، همچنین طرح این مطالب که موسوی و کروبی و رهنورد هم رأی خواهند داد و استفاده درست از ظرفیت آقای خاتمی از تکنیکهای سیاستورزی بود که به فراخوان بیشتر پایگاه اجتماعی آنها کمک کرد. انتخاب حسینیه ارشاد برای تجمع نمادی بههنگام رأی دادن و بازتاب آن به فضای اجتماعی یک عمل سیاستورزانه بود.
عبدی در ادامه این میزگرد تأکید کرد: بهنظر من نمیتوان درمورد اصولگرایان گفت چون شکست خوردند سیاستورزیشان درست نبوده است. طبق سیاستورزیای که اصولگراها داشتند آنها اصلاً نمیتوانستند کار دیگری کنند و امثال بنده که در این سو نشسته بودیم میدانستیم که آنچه در پیش گرفتهاند بهنفعشان نیست.
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: سیاستورزی اصولگرایان مبتنی بر یک چارچوب فکری است که باید به آن چارچوب توجه کرد و اگر ایرادی هست در آن چارچوب فکری وجود دارد.
وی همچنین درباره سلبی و یا ایجابی بودن آرا نیز گفت: اینکه میگوییم رأی سلبی است اصلاً به این معنا نیست که معتقدیم تمامی کسانی که به این سمت رأی دادند در واقع میخواستند آن طرف رأی نیاورد، اصلاً چنین حرفی غلط است، اینکه از آرای سلبی سخن گفته میشود به این دلیل است که این تصور وجود دارد که اگر جریانی سلبی شکل بگیرد که بتواند حتی سرنوشت بیست درصد آرا را تعیین کند آن مقدار است که نتیجه نهایی را شکل میدهد.
عبدی در ادامه همچنین درمورد موضوع مشارکت مردم در انتخابات نیز اظهار کرد: اینطور نبوده که مشارکت در انتخابات قبل بیشتر بوده باشد چرا که دفعه قبل مخرج کسر جمعیت واجد حق رأی را پایین آورده بودند و بهخاطر همین درصد بالا رفت.
وی گفت: ازآنجا که انتخابات در تهران و مناطق شهری رنگ جدیدی به خود گرفت مشارکت در این مناطق بهخلاف مناطق کمتر توسعه یافته افزایش پیدا کرد. حال بگذارید آمار استانها بهدقت بیرون بیاید آن وقت متوجه میشویم که ادعای بنده تا چهحد درست یا نادرست است. بههرترتیب اگر میخواهیم درباره عدد و رقم صحبت کنیم باید مقداری صبر میکردیم که همه آمار و عددها بیرون بیاید، درواقع میخواهم بگویم نمیشود بیتوجه به مستندات صحبت کرد، مثلاً در همین تهران آرای شهر ری جهت معکوس کل تهران بود که این نشان میدهد تفاوت منطقهای وجود دارد. خیلی راحت میتوانم بگویم آرای نیروهای اصولگرا در کدام منطقه بیشتر است و از این جهت تفاوت چشمگیری با انتخاباتهای قبل وجود ندارد.
عبدی با تأکید بر اینکه مشکل اصولگرایان را فقط نمیتوان به سیاستورزی تقلیل داد اضافه کرد: سیاستورزی مشکل اصولگرایان بوده ولی محصول وضعیت و مشکلات دیگری است که درک آنان در چارچوب کلی و تحلیل از مشکلات اجتماعی شکل میدهد. اصولگرایان به جامعه خیلی صوری نگاه میکنند و نشانهاش همین لیستی بود که ارائه دادند و شاهد بودیم هیچ گونه وحدتی در مورد آن وجود نداشت، مثلاً ما میتوانیم بفهمیم چرا آقای جلالی به آقای عارف نزدیک است اما در لیست اصولگرایان درحالی یک وزیر آقای احمدینژاد کنار کسی مثل آقای آلاسحاق قرار میگیرد که اینها در رابطه با دولت و اقتصاد و برجام و اصلاح طلبان نهتنها موضع یکسانی ندارند که مغایر هم هستند.
امینی در پایان اعلام کرد: فهم من در مورد سیاستورزی یک فهم کلان است که همه مناسبات و الزامات عمل سیاسی را ولو در دوردستهای سیاست را شامل میشود و منظور از سیاستورزی تنها برخی تکنیکهای سیاسی نیست. اگر سیاستورزی وجود داشت با همین شرایط فرهنگی و اجتماعی و سیاسی تغییراتی در نتایج انتخابات تهران نیز دیده میشد.
انتهای پیام/*