خانه موسیقی از هتاکان و تخریب گران شکایت میکند اما از منتقدان نه
خانه موسیقی هیچگاه از منتقد خود شکایت نکرده و نمیکند اما از هتاکان و تخریبگران شکایت میکند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در روزهای گذشته خبری مبنی بر شکایت خانه موسیقی از برخی منتقدان این نهاد صنفی منتشر شد که موجب خشم بسیاری از هنرمندان و حتی اعتراض علیرضا قربانی در مراسم اختتامیه سیویکمین جشنواره موسیقی فجر شد.
امروز سهشنبه چهارم اسفند 1394 سایت خانه موسیقی با انتشار مطلبی، هر گونه شکایت این نهاد از منتقدان را تکذیب کرد. در ادامه متنی که در سایت خانه موسیقی منتشر شده میآیند:
اخیرا پس از مطرح شدن شکایت خانه موسیقی از آقای دکتر ساسان فاطمی و رسانهای شدن این موضوع شایعاتی منتشر شده که متن ذیل جهت روشن شدن وقایع و حقایق ارائه میشود:
مدعی دیده است اما با غرض
پرده باشد دیدهٔ دل را غرض
حق همی خواهد که تو زاهد شوی
تا غرض بگذاری و شاهد شوی
نزدیک به یک سال است که نهاد مدنی خانه موسیقی ایران مورد هجمه مسلسل وار عدهای به ظاهر منتقد قرار گرفته و با هتک حرمتهای بیشمار، اتهامات مختلفی به آن وارد کردهاند.
رویه و طبع این نهاد در طول یک دهه گذشته بر سبیل سعه صدر، روشنگری و نرمش با منتقدان و حرکت به سمت تعامل، همدلی و حل و فصل مسائل درون خانواده بوده است و مروری کوتاه به رخدادهای یک سال گذشته موید این موضوع بوده و هست.
اخیرا و در پی اوج گرفتن انواع تهمتها و پرده دریهای بیسابقه، خانه موسیقی با هدف حفظ کیان و حیثیت وجودی و به منظورصیانت از شان و جایگاه این نهاد صنفی و تخصصی ومهمتر از همه در جهت پاسخ به مطالبات اعضا و تاکید هیات مدیره و شورای عالی ازبرخی افرادی که اتهامهایی به خانه موسیقی وارد کرده بودند شکایتهایی را طرح کرده است که یکی از افراد متشاکی آقای دکترساسان فاطمی عضو سابق هیئت مدیره خانه است.
خانه موسیقی از منتقدان شکایت نمیکند
متعاقب طرح این شکایت در قوه قضاییه، متاسفانه مجددا جوسازیهایی علیه این نهاد شروع شده و حرف و حدیثهایی در برخی محافل رسمی و غیر رسمی شنیده میشود که خانه موسیقی از منتقد خودش شکایت کرده است! در صورتی که اصلا اینگونه نبوده و هرگز خانه موسیقی از هیچ منتقدی تا کنون شکایت نکرده و نخواهد کرد و متاسفانه طبق روال یکساله اخیر این مساله نیز کاملا تحریف و با هدف ایجاد جنجال و تحریک احساسات پاک هنرمندان القا شده است!
عجب است منتقدینی که خود از ابتدا با سلاح شکایت به مراجع قانونی پیشآمده و از همهٔ ظرفیت خود برای نامهنگاری و عریضهنویسی برای وزیر و وکیل بهره بردهاند، اکنون در برابر شکایت خانه موسیقی فریاد وامصیبتا سر میدهند و شکایت قانونی را امری مذموم و غیراخلاقی میدانند!
خانه موسیقی به منظور تنویر افکار عمومی و رفع شائبهها و شایعاتی که متاسفانه فضا را غبارآلوده و تشخیص حق از باطل را دشوار نموده ناگزیر به تشریح برخی نکات و مسائل و اشاره به ریشهها و عواملی است که منجر به وضعیت اسفناک کنونی گردیده است:
آغاز ماجرا:
بعد از اجماع بیسابقه و تاثیرگذار اکثرهنرمندان برجسته و پرمخاطب در خصوص پیگیری حقوقی لغو کنسرتها از طریق واحد حقوقی خانه موسیقی که قرار بود به اخذ خسارت کنسرتهای لغو شدهای که مجوز داشتهاند منجر شود و همچنین اعتراض شدید الحن خانه موسیقی به هتک حرمت هنرمندان عضو خانه در خراسان و برخی شهرهای دیگر و نیز جمع آوری امضا برای عملیاتی کردن موضوع احقاق حقوق مولف و مصنف (کپی رایت) و مسائلی از این دست که اواخر سال گذشته (اسفند ماه) در خانه موسیقی اتفاق افتاد موضوع و پروژهای تحت عنوان جلسات «ضرب اصول» با هدف نقد خانه موسیقی مطرح و کلید زده شد.
درباره جزئیات این برنامه قبلا و درفصلنامه بهاره خانه موسیقی به تفصیل پرداخته شده است اما در اینجا مروری کوتاه داریم به آن ماجرا و جنجال بعد از آن:
بعد از اعلام عمومی برگزاری نقد پانزده ساله در بهار سال جاری (عنوان نقد پانزده ساله خود حکایت غریبی است) که قرار بود با حضور سه نفر از منتقدان خانه موسیقی در فرهنگسرای ارسباران برگزار شود مدیرعامل خانه طی تماسی با سازمان فرهنگی و هنری شهرداری از چرایی عدم دعوت از مسئولان خانه موسیقی در این جلسه نقد که قاعدتا باید از هر دو طرف حضور داشته باشند سوال کرد و با توجه به منطقی بودن این نکته معاون هنری سازمان از برگزار کنندگان آن برنامه درخواست کرد تا جلسات نقد با حضور حداقل یکی از اعضا و مسئولان خانه برگزار شود.
این خواسته منطقی و به حق خانه به شهادت مسئول برگزاری آن برنامه که بعدها رسانهای هم شد با مخالفت شخص آقای ساسان فاطمی مواجه شد و ایشان صراحتا اعلام کرد حاضر نیست با هیچیک از مسئولان خانه نشست و گفتگویی داشته باشد! حتا ایشان پا را فراتر نهاده ابراز داشت در صورتی که اعضای هیئت مدیره استعفا دهند حاضر به مذاکره و گفتگو خواهد بود. این گفتهها نه اینکه فکر کنید نقل قول و شایعه و یا شوخی است، خیر تمامی این مضامین عینا و به نقل از ایشان وجود داردو هر جویندهای میتواند دیدگاه و سخنان صریح و روشن ایشان در باب گفتگو و تعامل با خانه موسیقی را با یک جستجوی ساده بیابد.
خب اجازه بدهید اینجا یک سوال مطرح کنیم:
آیا هیچ منتقد، روزنامه نگار و یا پژوهشگری در آن مقطع یادداشت، تذکر و یا سوالی در خصوص خواسته به حق خانه در زمینه حضور یکی از نمایندگان خانه موسیقی در جلسات نقد را مطرح کرد؟
آیا هیچکدام از منتقدان، این سخن آقای فاطمی را که فقط در صورت استعفای اعضای هیئت مدیر خانه موسیقی حاضر به گفتگو با ایشان هست نقد کرد؟ آیا کسی از ایشان پرسید که شما چرا قبل از بحث و گفتگو با مسئولان خانه حکم صادر کرده و تمامی اعضای هیئت مدیره این نهاد را مجرم پنداشته و درخواست استعفای آنها را کردهاید؟ آیا هیچ طوماری علیه حکم مجرمیت بدون محاکمه هنرمندان برجسته خانه موسیقی تهیه شد؟
مخالفان گفتگو
به هرحال آن جلسات به صورت کاملا یکطرفه و با تعداد قلیلی از مخاطبان در پردیس سینما قلهک برگزار شد و مدیرعامل خانه نیز طی نشستی در محل خانه موسیقی به مسائل مطرح شده در آن جلسات پاسخهایی ارائه داد.
در پی برگزاری آن جلسات و در ایام بعد از آن جنجالها، تمامی اعضای هیئت مدیره و شورای عالی خانه با تاکید بر همدلی و همراهی همه اعضا و ضرورت حل و فصل مسائل در درون خانواده موسیقی و لزوم داشتن سعه صدر و میل به تعامل و گفتگو از همه منتقدان دعوت عام کردند تا در نشستهای ماهانه خانه موسیقی حضور به هم رسانند و مسائل را مطرح کنند تا با توضیح شفاف در مورد نقاط مبهم، گام مثبتی در جهت همسویی و همدلی تمامی اعضا برداشته شود اما متاسفانه بجز آقای شهرام صارمی که مدیر برگزاری جلسات ضرب اصول بود هیچکدام از مدعیان انتقاد گام به خانه موسیقی نگذاشته و در مقابل در رسانههای مختلف (بویژه برخی رسانههای خاص) و همچنین در شبکههای اجتماعی بر طبل اختلاف کوبیدند. (و هنرمند گرامی شهرام صارمی در همان جلسه با صداقت بسیاری از مسائل را ناشی از سوء تفاهم دانسته و در پشت تریبون نیز اعلام کرد) و هرآنچه که خواستند نوشتند و گفتند و اتهام بستند اما خانه موسیقی با توجه به تعهد اخلاقی خویش باز بر مدار مدارا سکوت کرد و با امید به رسیدن به فضایی منطقی و معتدل که مجالی برای افراطیون نباشد در انتظار عقلانیت منتقدان و حضور آنها در نشستها نشست.
در این مسیر با ابراز تمایل اعضای هیئت مدیره برای برگزاری نشست ویژه با منتقدان از یک سو و درخواست منتقدان از سوی دیگر، جلسهای با حضور چند نماینده از طرف منتقدان با آقای دکتر سریر (رئیس هیئت مدیره) تشکیل و مقرر شد در شهریور ماه چند نشست در محل خانه موسیقی برگزار شود اما در کمال تعجب به فاصله چند روز به اعلام تاریخ نشستها شکوائیه و متن بلند بالایی که پر از اتهامات جدید و هتک حرمت اعضای هیئت مدیره بود در رسانهها منتشر شد!
یعنی منتقدان محترم حتی برای درخواست و قرار خودشان نیز حرمت و احترامی قائل نبودند و گویی اساسا حیات و بقای خودشان را در استمرار توهینها و فضای جار و جنجال میدیدند!
و همین جا نیز اجازه بدهید این سوال را مطرح کنیم که آیا در آن ایام هیچ نویسنده، منتقد، خبرنگار، موسیقیدان و اهل قلمی متن و مطلبی نوشت و یا پرسید شما که قرار بر گفتگو دارید چرا فضا را مشوش کرده و باب گفتگو را میبندید! آیا نهیبی زده شد که اساسا جنگ و جدل با صلح و مذاکره قابل تجمیع نبوده و هر دو در یک زمان میسر و شدنی نیست؟ آیا برای این موضوع طوماری تهیه شد؟ آیا خود این منتقدان دلسوز کار خودشان را منطقی و درست میپندارند؟
اعلام برائت منتقدان اولیه
با گذشت زمان و سپری شدن ایام و رخدادهایی نظیر مواردی که به آنها اشاره شد و بویژه پس از عیان شدن ادبیات منتقدان که در رسانهها و شبکههای اجتماعی به طور بیسابقه به نمایش گذاشته شد، برخی از منتقدان واقعی و دلسوز پا پس کشیدند واز قضا بجز آقای فاطمی همانها که در جلسه اول ضرب اصول حضور داشتند به خانه موسیقی آمده و یا با تماسهای بعدی ضمن ابراز نگرانی از نیت برخی از به اصطلاح منتقدان از جریان افراطی و تندرویهای خطرناک عدهای اعلام برائت کردند! برخی از این منتقدان دلسوز در جلسهای که در ماه رمضان و در حضور بیش از چهل نفر از هنرمندان طراز اول در محل خانه موسیقی برگزار شد حضور داشته وسخن گقتند.
با این وصف باز هیئت مدیره خانه بنا را بر حل و فصل موضوع با دعوت از منتقدان و از طریق مسالمت آمیز دانسته و همواره سعی بر آشتی و طرد عناد و کدورت داشتند.
خواب زدگان
بر این اساس در جلسهای که موسیقیدانانی از اتریش به ایران آمده و قصد ملاقات با هنرمندان خانه موسیقی را داشتند از آقای ساسان فاطمی نیز دعوت به عمل آمد که در آن جلسه حضور داشته باشد و بعد از اتمام جلسه با حضور برخی از اعضای شورای عالی و هیئت مدیره و به پیشنهاد یکی از اعضای کانون پژوهشگران و با هدف روشن شدن اذهان بویژه ابهامات مد نظر آقای فاطمی در مورد مسائل و مشکلات بحثهایی در گرفت.
آقای فاطمی مدعی بود که برخی اقدامات خانه موسیقی غیر قانونی و خلاف است و همانجا با مشاور حقوقی خانه موسیقی تلفنی صحبت شد و ایشان دلایل قانونی را مطرح کرد اما آقای فاطمی به هیچ وجه ادله ایشان را به اتهام جانبداری آقای مشاور قبول نکرد. در آن جلسه اقای هوشنگ کامکار (عضو شورای عالی) با پیش آوردن بحث تخصصها در دنیای امروز و با بیان اینکه ماها موزیسین هستیم و تخصصی در امر حقوق نداریم خیلی محترمانه از آقای فاطمی در خواست کرد که شما یک وکیل (حقوقدان) به عنوان نماینده معرفی کنید تا با مشاور حقوقی خانه وارد بحثهای فنی و تخصصی بشوند و در صورت نیاز از وکلای دیگر هم کمک بگیرند و در نهایت نتیجه هر چه بود ما بپذیریم؛ اما آقای فاطمی با طرح برخی سخنان توهین آمیز دیگر که به هیچ وجه جای تقریر آنها در اینجا نیست! این پیشنهاد را رد کرد و...
در همان جلسه آقای گنجهای (عضو و قائم مقام خانه) با اشاره به اینکه مجمع عمومی بالاترین رکن در نهاد خانه موسیقی است گفت: تمامی تصمیمات هیئت مدیره قبلا توسط مجمع عمومی تصویب شده اما متاسفانه آقای فاطمی باز هم مدعی شد که مجمع عمومی حق چنین کارهایی را ندارد!
در نهایت و در پایان این جلسه ایشان در خواست رویت صورتجلسه مجمع عمومی را داشت و به ایشان پیشنهاد شد که اگر صورتجلسه به ایشان تسلیم شود و او از صحت محتوا دال بر موارد اختلافی مطمئن شد آیا حاضراست مسائل را مختومه اعلام کند که پاسخ ایشان منفی بود!
خب تا اینجا چه کسی مدعی است که خانه هیچ قدمی برای تعامل و گفتگو بر نداشته است؟ به قول معروف کسی را که خواب است میتوان بیدار کرد اما کسی که خودش را بخواب زده است هرگز!
به هرحال در پایان آن جلسه همگان کاملا متقاعد شدند که ایشان قصد اقناع شدن ندارد وگرنه راه بسیار هموار بود و مسئولان حاضر در آن جلسه بسیار مشتاق بودند تا مسائل و گفتگوهای خصمانه در یک تعامل سازنده حل و فصل شود.
شکایتهای اخلاقی و غیراخلاقی
از سوی دیگر منتقدان مخالف گفتگو با شتاب هرچه تمامتر از تمامی ظرفیتهای قانونی و رسانهای کمال استفاده را برده و به مراجع قضایی، حقوقی، دولتی، بازرسی کل کشور، مجلس و حتی به هنرمندان شکایت بردند و با طومارها و جمع آوری امضا (جالب آنکه بسیاری از افراد طی تماس با خانه موسیقی از اعلام اسامی خود در پای آن نامهها ابراز بیاطلاعی و نارضایتی کردهاند) قصد تخریب این نهاد صنفی را داشته و اعضای آن را به انواع جرایم متصف کردند!
و اینجا نیز این سوال مطرح است که به راستی چرا هیچ فرد دلسوز و مدافع همدلی و برادری دستی از آستین بیرون نکرد و آن افراطیون گستاخ را از طرح شکایت پرهیز نداد؟ چرا هیچکس ریش سفیدی نکرد که شکایت از عدهای ریش سفید و پیشکسوت که بدون هیچ چشمداشت مادی و معنوی از سرمایه عمر خود در راه صنف مایه میگذارند خوبیت ندارد ودر واقع به دور ازشان فرهنگ و هنر این مملکت است! چرا کسی دل به حال صنف نسوزاند؟ چرا کسی نگران سوء استفاده اغیار از این حرکات زشت نبود؟ چرا هیچ خیرخواهی در مذمت این عمل غیر اخلاقی بیانیه نداد؟
ضرورت مرزبندی بین منتقدان و هتاکان
در مطالب، نوشتهها و یادداشتهای منتشره در سایت و فصلنامه به کرات نوشته و اعلام شده است که خانه موسیقی دست تمامی منتقدان دلسوز را به گرمی میفشارد و اصلا اساس حرکت و پیشرفت خود را در وجود منتقدان دل آگاه میداند و این تاکید موکد از زبان تک تک اعضای هیئت مدیره و در نشستها و تریبونهای مختلف نیز اعلام شده است و گفتهایم که حساب معاندان و دشمنان موسیقی با منتقدان آگاه و دلسوز جداست.
حساب منتقدانی که به دور از جنجال رسانهای با هدف خیر گام بر میدارند با غرض ورزانی که با توسل به رسانههای مخالف موسیقی در جهت تضعیف صنف و تخریب چهرههای مقبول پیمان میبندند جداست. قطعا رسانهای که در طول سالها فعالیتاش مدافع لغو کنسرتها بوده و هرگز موسیقی را به عنوان یک هنر متعالی و شریف نپذیرفته نمیتواند ملجا و ماوای منتقدان باشد این امری بدیهی است و اگر چنین بود باید به یک جای کار شک کرد.
قطعا حساب منتقدی که با احترام به هنر و هنرمند و رعایت حقوق پیشکسوتی و با حفظ تمامی معیارها و ملاکهای نقد دست به قلم میبرد با دیگرانی که بیپروا موسیقیدانان را بازیگران سیرک میپندارد و از هر گونه هتاکی پرهیزی ندارد جداست و جالب آنکه هرگاه خانه موسیقی منتقدان را گرامی داشته و از هتاکان گریز داشته است همان هتاکان و متجاوزان به حریم هنری افراد، فورا برآشفته وخواستهاند با تبلیغات کذب خانه موسیقی را مقابل منتقدان نمایش دهند دقیقا مثل جو سازی فعلی که در حال انجام است. در حالی که هرگز خانه، منتقدان واقعی را دشمن خود نمیداند.
ورود شورای عالی
باز در گذر زمان و با توجه به ایجاد فضای تخریب که به هیچ وجه به نفع کلیت و موجودیت هنر موسیقی در کشور نبوده و نیست شورای عالی به مساله ورود کرد و مدیرعامل را موظف کرد تا هرچه سریعتر جلسهای آزاد با دعوت عام از همه منتقدان برگزار نماید و بلافاصله این جلسه به اطلاع عموم رسید و از همه دعوت شد تا به منظور پایان دادن به مسائل و اختلافات همه در محل خانه حضور پیدا کنند اما باز همان افرادی که حیاتشان در ادامه دعوا و تخریب و توهین به بزرگان موسیقی است دستور به تحریم این جلسه دادند و دوباره سدی شدند بر ایجاد فضای گفتگو و تعامل!
در این موقعیت هم هیچ ریش سفیدی ریش سفیدی نکرد و هیچ فعالی در صدد جمع آوری امضا نبود و هیچ طوماری با این مضمون تهیه نشد که حضرات محترم اگر شما مخالف گفتگو هستید خب پس چه راهی را بهتر از راه تعامل و گفتگو پیشنهاد میکنید؟
اما آن جلسه هم برگزار شد و باز به شبهات مختلف پاسخهای مستدل داده شد ولی طبق معمول هیچ گوش شنوایی در بین منتقدان مخالف گفتگو وجود نداشت.
سپس استاد محمدرضا شجریان به عنوان رئیس شورای عالی متعاقب مسائل پیش آمده و تشکیک در قانونی بودن یا نبودن اعمال هیئت مدیره چندین جلسه با حقوقدانان مجرب برگزار کرده و شخصا با دقت تمام در مورد نکته به نکته موارد قانونی با آنها وارد بحث و مشاوره شد و در نهایت تمام قد از مسائل قانونی حمایت کرده و ضمن انتقاد از اقداماتی که با هدف خودنمایی در رسانهها صورت میگیرد همگان را به رعایت قواعد و اصول قانونی دعوت کرد.
همچنین ایشان تاکید کردند با توجه به نزدیکی انتخابات دوره جدید که قرار است در اسفند ماه سال جاری آغاز شود اطلاع رسانی به صورت گسترده صورت پذیرد و...
اما در کمال ناباوری همه دیدیم که همان افراد حتی حرمت این آبروی فرهنگ و هنر مملکت را نگاه نداشته و با ادبیات بسیار سخیف به ایشان نیز تاختند! جل الخالق!
باز در این شرایط انتظار این بود که امضاهایی جمع آوری شده و طومارهایی در تقبیح آن اعمال تهیه شود. آیا چنین شد و هیچکسی با نیت دفاع از اخلاق و اخلاق مداری برخاست؟ آیا اهل دلی جامه درید؟
پایان مدارا
یک بار دیگر باید تاکید کنیم که خانه موسیقی هیچگاه از منتقد خود شکایت نکرده و نمیکند. بله خانه موسیقی همانطور که اشاره شد بنا به درخواست به حق اعضای خود از هتاکان، تخریب گران و اتهام زنندگان به هنرمندان شکایت میکند؛ از کسانی که قصد ترور شخصیتهای محبوب را دارند شاکی است، خانه موسیقی بیش از یک سال است که به هرطریق ممکن با منتقدان بد اخلاق مدارا داشته است ولی دیگر چارهای جز برخورد برای این نهاد نگذاشتهاند.
رسالت دفاع
خانه موسیقی وظیفه دارد به منظور احترام به بیش از پانزده هزار عضو از حیثیت حقوقی خانه دفاع کند. در واقع باید از کیان و جایگاه حقوقی اعضا و نهاد خانه موسیقی صیانت کند؛ حتی برخی از اعضای هیئت مدیره که تا کنون صراحتا و به نام به ایشان تهمت زده شده بود از شکایت خود با هدف تضعیف نشدن روابط هنری صرف نظر کردهاند اما شکایت از فرد یا افرادی که اعضای هیئت مدیره خانه را به سرقت، تقسیم بودجه دولتی بین خود، تهدید منتقدان به وسیله وزارت اطلاعات، لغو کنسرتهای منتقدان، تطمیع افراد، دست بردن در اسناد دولتی ودهها اتهام دیگری که به این نهاد وارد کردهاند نخواهد گذشت.
مساله خیلی واضح و روشن است اگر خانه موسیقی از این افراد که بیپروا هر اتهامی که خواستهاند به خانه وارد کردهاند شکایت نکند معنایش این است که آنها درست گفتهاند و حتما موضوع و مسالهای بوده که خانه سکوت میکند و اگر هم شکایت کرد باز مساله به نفع همه خواهد بود، (بویژه آنکه آقای فاطمی در مصاحبه اخیرش گفته که برای تک تک اتهاماتش سند و دلیل دارد، پس دیگر چه باک از رسیدگی؟!) بدون شک آن عضوی که به نمایندهاش در هیئت مدیره رای داده است حق دارد که بداند نمایندهاش خلافکار است یا نه و این مساله در فضای مشوش فعلی و با شانتاژها و فضا سازیهای موجود و توسل به جمع آوری امضا و بازی با احساسات هنرمندان قطعا میسر نیست و لذا فقط قانون و یک دادگاه صالحه میتواند به این مساله رسیدگی کرده و فصل الخطاب غائله باشد.
سخن پایانی
انتخابات کانونهای خانه و آغاز دور جدید فعالیت خانه موسیقی نزدیک است و به قول آقای هوشنگ کامکار و ابراز تعجب ایشان که در جایی که به زودی قرار است عمر هیئت مدیره فعلی به پایان برسد و دور جدید فعالیت با منتخبان جدید آغاز شود به راستی چرا عدهای اصرار دارند همچنان بر طبل اختلافات بکوبند و با این روش بر صفحه رسانهها حضور پررنگ خودشان را بنمایانند؟ آیا خبری خواهد بود؟
انتهای پیام/