دو ملیتهایی که کیروش به تیم ملی ایران دعوت کرد
نشریه انگلیسی «گاردین» در گزارشی به تحلیلی در مورد بازیکنان دو ملیتهایی که به تیم ملی ایران دعوت شدهاند، پرداخت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم و به نقل از گاردین، استیون بینآشور یکی از دو ملیتیهایی است که کارلوس کیروش به تیم ملی ایران دعوت کرده است. آیا تیم ملی ایران میتواند آیندهای چندملیتی داشته باشد؟
اولین باری که استیون بیتآشور به اردوی تیم ملی ایران رفت، «فومی رول شکل» (وسیله تمرینی استوانهای شکل) را در کولهپشتیاش داشت. برای همتیمیهای جدید بیتآشور که بیشترشان در لیگ برتر خلیج فارس ایران بازی میکردند، فوم رول شکل نماد تغییرات مصوب شده تحتنظر کارلوس کیروش پرتغالی بود. تمامی آن جلسات طولانی روی تشک و یا اتاق آب درمانی همه کنار رفتند. این روشی است که در نقاط دیگر دنیا تمرین میکنند.
ورود بیتآشور به تیم ملی ایران نشانی از حرکت ایران به سوی حرفهایگری بود. این بازیکن که اصالتی ایرانی و آمریکایی داشت، تمام دوران حرفهای خود را در لیگ حرفهای آمریکا (MLS) گذرانده است. بیتآشور یکی از چند بازیکن دو ملیتی است که کارلوس کیروش از زمانی که در سال 2011 هدایت تیم ملی ایران را بر عهده گرفت، به اردوی تیم ملی ایران دعوت کرد.
امید نمازی، دستیار پیشین کارلوس کیروش در تیم ملی ایران و سرمربی کنونی تیم زیر 18 سال آمریکا به سایت روزنامه «گاردین» گفت: کیروش میخواست موانع را از پیشرویاش بردارد. او احساس میکرد، بازیکنانی که از کشورهای دیگر میآیند، بازیکنانی که هر روز در محیطی رقابتی تمرین میکنند و البته محیطی حرفهای، چشماندازی متفاوت را به تیم ملی ایران میدهند چون اگر صادق باشیم لیگ ایران خیلی حرفهای نبود.
به هر حال بازی کردن یک آمریکایی نظیر استیون بیتآشور برای تیم ملی ایران تغییری چشمگیر بود، ایرانیانی که به خاطر تحریمهایی سیاسی و اقتصادی که اولین آن توسط سازمان ملل در سال 2006 به این کشور تحمیل شد، مجبور به مهاجرت از این کشور شدند.
بازیکن دو ملیتی دیگری که همچون استیون بیتآشور این مسیر را طی کرد، اشگان دژاگه، بال ایرانی- آلمانی است. اشکان هم که در سال 1986 در تهران متولد شد، وقتی تنها یک ساله بود به همراه خانوادهاش به آلمان مهاجرت و در 16 سالگی تابعیت آلمانی خود را دریافت کرد. با وجود اینکه دژاگه در ردههای سنی جوانان برای آلمان بازی کرد، ولی در سال 2011 زمانی که عضو تیم ولفسبورگ آلمان بود، دعوت کارلوس کیروش برای بازی در تیم ملی ایران را دعوت کرد.
زمانی که کیروش، دژاگه را برای اولین بار به اردوی تیم ملی ایران دعوت کرد، برخی هواداران ایرانی از این اقدام سرمربی پرتغالی تیم ملی خشمگین شدند.
امید نمازی مربی پیشین تیم ملی و دستیار کیروش در این باره گفت: بین جامعه فوتبال در ایران کمی فاصله وجود داشت چون بر این باور بودند چطور بازیکنی که در این سیستم رشد و پیشرفت کرده نباید در تیم ملی باشد و به جایش بازیکنانی که پیش از این هرگز در ایران نبودهاند و حسی و عِرقی مشابه به بازیکنانی ایرانی نسبت به پرچم ایران ندارند، به تیم ملی دعوت شوند؟ وقتی دژاگه به تیم ملی ایران آمد، او درها را به روی بازیکنان دوملیتی دیگر باز کرد و فکر میکنم همین کار را برای استیون بیتآشور راحتتر کرد.
دژاکه در اولین بازی ملی که در ماه فوریه 2012 برای ایران انجام داد، در پیروزی ایران مقابل قطر در چارچوب مسابقات مرحله انتخابی جام جهانی 2014 دو گل به ثمر رساند و منتقدانش را ساکت کرد. رضا قوچاننژاد هم که متولد مشهد و در هلند بزرگ شده بود، پس از دژاگه در پاییز همان سال به تیم ملی ایران دعوت شد و هر دو هم در جام جهانی 2014 برای ایران بازی کردند.
زمانی که برای اولین بار امید نمازی، استیون بیتآشور را برای تیم ملی در نظر داشت، سال 2011 بود. این بازیکن دومین فصل حضورش در سطح حرفهای را تجربه میکرد و همچنان امید داشت که یورگن کلینزمن او را به تیم ملی آمریکا دعوت کند. در ماه آگوست 2012 استیون به اردوی تیم ملی آمریکا دعوت شد، اما پیروزی تاریخی یک بر صفر آمریکا برابر مکزیک را از روی نیمکت تماشا کرد و شانس ثبت نخستین بازی ملیاش با پیراهن آمریکا را پیدا نکرد.
یک سال پس از آن (2013) وقتی بیتآشور دید که دیگر از سوی کلینزمن به تیم ملی آمریکا دعوت نمیشود، پس از اینکه نمازی برای دومین بار از او برای حضور در تیم ملی ایران دعوت کرد، تصمیم گرفت شانس خود را با ایران امتحان کند. در حالی که اولویت استیون بازی در تیم ملی آمریکا بود، بیتآشور پس از دعوت به تیم ملی ایران گفت زمانی که دانشجوی دانشگاه سنخوزه بود، رویای بازی برای تیم ایران، زادگاه خانوادهاش را داشته است.
بیتآشور، مدافع تورنتو افسی تورنتو به «گاردین» گفت: اگر شما به رگ و ریشه خانوادهام، فرهنگ ما نگاه کنید، متوجه میشوید که ما ایرانی هستیم. نوع غذاهایی که ما میخوریم و آداب و رسومی که با آنها بزرگ شدهایم، ایرانی است، اما ما در آمریکا زندگی میکنیم که فرهنگ و طرز فکری متفاوت دارد، به همین خاطر ما بیشتر آمریکایی شدهایم. به این خاطر این افراد را ایرانی- آمریکایی مینامند چون از هر دو فرهنگ بهترین نکات را برداشت کردهاند.
بیتآشور که به خاطر رگ و ریشه ایرانیاش سرانجام در ماه اکتبر 2013 به اردوی تیم ملی ایران دعوت شد، در خصوص اولین حضورش در تیم ملی عنوان کرد: حس خوبی داشتم. همین که ایرانی باشید، احساس میکنید که با همتیمیهای خود نسبت دارید. موضوع فراتر از یک خوشامدگویی ساده بود. وقتی در چنین محیطی هستید همتیمیهای خود را همانند پسرعموی دوم و سوم خود میبینید و آنها خیلی سریع شما را به رسمیت میشناسند.
نمازی هم در بخش دیگری از صحبتهای خود در مورد اولین حضور استیون در تیم ملی ایران اظهار داشت: حضور بیتآشور در اردوی تیم ملی هم برای بازیکنان دیگر تیم سرگرم کننده بود و سعی میکردند کلماتی به فارسی به او یاد و او را در بحثها شرکت دهند. شخصیتی که استیون داشت خیلی در این زمینه به او کمک کرد. استیون خیلی فروتن بود و با تمامی اعضای دیگر تیم اخت گرفت و بازیکنان دیگر تیم هم او را در بین خود پذیرفتند.
زمانی که بیتآشور بازی برای تیم ملی ایران را پذیرفت، برخی همتیمیهایش تصمیم او را مورد سرزنش قرار دادند، خود این بازیکن اشاره کرد که از سوی خانواده و بیشتر دوستانش در مورد تصمیم برای بازی در تیم ملی ایران، مورد حمایت قرار گرفته است.
مدافع تورنتو افسی گفت: ما برای کل کشور بازی میکنیم و تنها برای هوادارانی که به ورزشگاه میآیند، بازی نمیکنیم، حالا میخواهد 10 هزار نفر، 30 هزار نفر یا 50 هزار نفر باشند. موضوع فراتر از این حرفهاست. هر یک از ایرانیها پای تلویزیون مینشینند و بازی تیم ملی ایران را تماشا میکنند و وقتی متوجه این موضوع میشوند و شما هم جزیی از تیم ملی ایران هستید، بیاندازه احساس غرور میکنید.
اشکان دژاگه هم در مصاحبهای که در سال 2014 با «گاردین» انجام داد، اظهارت مشابهی داشت. او گفته بود: من به ایران رفتم تا فوتبال بازی کنم، اقوامم را ببینم و نماینده کشورم باشم. این چیزی است که من میدانم. از اینکه برای تیم ملی ایران بازی میکنم، بسیار احساس غرور میکنم، ولی بسیاری از مردم تنها نکات منفی را میبینند، چیزهایی که در رسانهها (رسانههای غربی) بازتاب پیدا میکند. به همین خاطر آنها (غربیها) کمی از ایران میترسند. من تنها میتوانم بگویم که ایرانیها مردمانی خوب هستند و ایران کشور من است.
تحریمها روی روند آمادهسازی تیم ملی ایران در مسیر جام جهانی 2014 تأثیرگذار بود و محدویتهایی را برای تیم تحت هدایت کارلوس کیروش به وجود آورد. سال گذشته هم آندرانیک تیموریان اولین مسیحی لقب گرفت که کاپیتان تیم ملی ایران شد. ایرانیان خارج از کشور از جام جهانی 1998 گرفته تا دوره اخیر جام ملتهای آسیا پیامهای سیاسی خود را در کنار حمایت مشتاقانهشان از تیم ملی ایران در زمین نشان دادند. در جریان مسابقات جام جهانی 2014 حسن روحانی، رئیس جمهور ایران حتی با ارسال پیامی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی «توئیتر» با ارسال تصویری از خود که پیراهن تیم ملی ایران و شلوار ورزشی به تن داشت، به حمایت از تیم ایران پرداخت.
پیام هواداران، سیاستمداران و خود تیم ساده و واضح است: تیم ملی متعلق به تمامی ایرانیان در هر کجای دنیاست.
امید نمازی در بخش دیگری از این مصاحبه عنوان کرد: اگر این امکان وجود داشته باشد که ایرانیان با استعدادی که دارند بتوانند به خارج از مرزهای این کشور بروند و در محیطی حرفهای تمرین کنند، به نظرم شما میتوانید به بازیکنان صرفاً ایرانی تکیه کنید که از همین سیستم بالا آمدهاند. من واقعاً شک دارم کاری که کارلوس کیروش در تیم ملی ایران کرده، آخرین آن باشد، ولی هیچگاه نمیشود فهمید که چه اتفاقی قرار است، بیفتد.
سرمربی تیم زیر 18 سال آمریکا همچنین خوشبین است که روابط بین دو کشور آمریکا و ایران هر چه زودتر گرمتر شود. او در این مورد گفت: مردم ایران، آمریکاییها را دوست دارند و این سیاست است که بین مردم دو کشور قرار گرفته است.
انتهای پیام/