انقلاب اسلامی بهار بیخزان
بیست و سوم آبان ماه ۱۳۵۶، شاه براساس دعوتی که سایروس ونس (وزیر امور خارجه آمریکا) به او ابلاغ کرده بود، برای دیدار با کارتر (رئیسجمهور آمریکا) راهی آمریکا شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، شاه طی 27 سال پیش از آن، 39 بار بهطور رسمی و غیررسمی به آمریکا سفر کرده بود و با هفت رئیسجمهور آمریکا به دفعات ملاقات داشت.
شاه پس از ورود به کاخ سفید، قالیچه خیرهکنندهای مزین به تصویر جورج واشنگتن را به خانواده کارتر تقدیم کرد. در این سفر، شاه به گرمی مورد استقبال کارتر و مقامات کاخ سفید قرار میگیرد. قراردادهای مهم اقتصادی، نظامی و سیاسی میان دو طرف مورد مذاکره قرار میگیرد و آمریکاییها برخلاف انتقادات صوری خود علیه رژیم ایران، اعلام میکنند که شاه را در تمام زمینهها حمایت میکنند. شاه به شدت خوشحال میشود و احساس پشتگرمی و غرور میکند. حدود دو ماه بعد، جیمی کارتر به همراه سایروس ونس (وزیر خارجه) و برژینسکی (مشاور امنیت ملی) در اول ژانویه 1978 در سر راه خود به هندوستان، به تهران میآیند و مورد استقبال گرم مقامات ایران قرار میگیرند.
در ضیافت شامی که شاه به افتخار کارتر ترتیب داده بود، کارتر در حالی که جام شراب خود را به سلامتی شاه مینوشید، گفت: « این بسیار نیکوست که در شروع سال جدید، ما اوقات خود را با کسانی میگذرانیم که نسبت به آنها اطمینان عمیق داریم و مسئولیت مشترکی را نسبت به حال و آینده احساس میکنیم ... ایران به سبب رهبری داهیانه شاهنشاه، یک جزیره ثبات در یکی از آشوبزدهترین مناطق جهان است و این واقعیت مدیون شما اعلیحضرت و در نتیجه رهبری شماست و همچنین مدیون احترام و ستایش و مهری است که ملتتان نسبت به شما ابراز میدارد (!) ... ما در جهان، سرزمین دیگری را نمیشناسیم که این چنین به ما نزدیک باشد و با آن برای امنیت متقابل نظامیمان برنامهریزی کنیم و درباره مسائل منطقهای مورد علاقه دو کشور مشاوره نزدیک داشته باشیم؛ و هیچ رهبر دیگری نیست که من نسبت به او این چنین احساس عمیق سپاسگزاری و دوستی شخصی داشته باشم.»
آن روز اگر کسی میگفت حدود یک سال دیگر تاج و تخت شاه سرنگون شده و این جزیره ثبات دستخوش تغییر میشود که نه تنها ایران بلکه منطقه و حتی جهان را دچار تحول میکند، احتمالاً به توهم متهم میشد! آن روز هم آمریکاییها از لحاظ سختافزاری و نرمافزاری و تحلیل و محاسبه در رتبه نخست دنیا قرار داشتند و مدعی بودند؛ گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد/ جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست!
اما آنچه جرقه انقلاب اسلامی را دههها پیش از روز 22 بهمن سال 1357 زد، در درجه اول تکیه حضرت امام خمینی(ره) به نصرت الهی بود. آن زمان که حضرت امام(ره) طلبه سادهای بودند در سال 1323 نقشه راه مبارزه علیه استکبار و استبداد را در مانیفست «قیامالله» به رشته تحریر درآورده و مرقوم فرمودند؛ «بخوانید و به کار ببندید... خودخواهی و ترک قیام برای خدا، ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری را در ملت اسلامی خفه کرده» امام(ره) آنگاه علمای ربانی، خداخواهان حقپرست و شرافتمندان وطنخواه را مورد خطاب قرار میدهد که «موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفعهای شخصی کرده تا به همه سعادتهای دو جهان نایل شوید.» نگارش چنین دستورالعملی در چنان روزگاری خارج از قواعد ظاهری عقل زمینی است. با کدام عِده و عُده؟! آغاز، استقامت، پیروزی و استمرار این حرکت عظیم و پرمخاطره جز با تکیه بر نصرت الهی ممکن است؟ رهبر معظم انقلاب اسلامی دراینباره میفرمایند؛ «در دنیای مادّی، در دنیای تسلّط ابرقدرتها، در دنیای ستیزهگری همهجانبه با اسلام و معارف اسلامی و ارزشهای اسلامی، یک نظامی بهوجود بیاید برپایه اسلام، آن هم درست در نقطهای که بیش از همهجای دنیا تأثیر عوامل آن قدرتهای منحرفکننده نفوذ داشتند و حضور داشتند. [این] چیز عجیبی است؛ من و شما عادت کردیم. این همان «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم» است. وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم؛ دچار تزلزل هم نمیشوید، کما اینکه نشدیم.» (16/4/1393)
امروز نیز در آستانه جشن سی و هفتمین سالروز این پیروزی معجزه آسا و الهی، وقتی به پشت سر و حوادث و مخاطرات گوناگونی که طی این قریب به چهار دهه پشت سر گذاشتهایم، بنگرید، پیش و بیش از همه دست نصرت الهی را در عبور از گردنههای خطرناک و مهلکههای نفسگیر میبینید. آنچه دشمنان غدار خارجی و معاندان وطن فروش داخلی طی این دوران کردند، برای سرنگونی دهها نظام سیاسی کافی بود، از جنگ تحمیلی هشت ساله بگیرید که بیش از 40 کشور دنیا مستقیماً با جمهوری اسلامی در نبرد بودند تا فتنه پیچیده و چندلایه 88 و تحریمهای سنگینی که با بهانه و بیبهانه از ابتدای پیروزی انقلاب، بر ملت مسلمان ایران تحمیل کردند.
آنچه از شواهد و قرائن برمیآید آن است که دشمنان انقلاب اسلامی به ناکارآمدی روشهای پیشین خود پی بردهاند و عزمی دیگر کردهاند. به قول استاد سخن سعدی؛ «دشمن چون از همه حیلتی فرو ماند سلسله دوستی بجنباند. پس آنگه به دوستی کارها کند که هیچ دشمنی نتواند.»
اواخر آبان ماه بود که روزنامه آمریکایی واشنگتنپست در تحلیلی نوشت؛ «36 سال تحریم به تغییر نظام (در ایران) منجر نشد؛ آنها نه تنها در رفتار ایران در منطقه تغییر جدی ایجاد نکردند، بلکه آن را بدتر کردند»، از طرح عملیات جدید آمریکا پرده برداشت؛ تحریم مثبت! واشنگتن پست این طرح جدید را اینگونه تعریف کرد؛ «تعامل با تهران و ترغیب آن با چماقهای کمتر و هویجهای بیشتر با استفاده از «تحریمهای مثبت» که زمامداری اقتصادی و قدرت بازار نرم در شکل کمکهای خارجی، سرمایهگذاری، بازرگانی و انتقالهای فناوری را شامل میشود... عمل نمادین رفع تحریمها، صرفنظر از میزان دستاوردهای مالی به ایران این سیگنال را خواهد رساند که آمریکا، یک شریک مذاکرهای جدی، قابل اعتماد و قابل اتکا است.»!
فردا ملت بصیر ایران در شهرهای بزرگ و کوچک – از شرق تا غرب، از شمال تا جنوب - با حضور و شور و شعور خود، به دشمن خواهند گفت فریب لبخند ظاهریاش را نمیخورند. این روزها برخی کوچهها مزین به حجله جوانان رشیدی است که ردپای خون پاک آنان را باید در چنگال آمریکا دید. لبخند کاخ سفید نمیتواند چنگال خون آلودشان را بپوشاند. واشنگتن باید آرزوی دیدن خزان انقلاب اسلامی را به گور ببرد. به قول حضرت آقا؛ «خصوصیت این انقلاب عظیم اسلامی که شما ملت ایران راه انداختید، این بود که به فضل الهی آن بهار تا امروز خزان نداشته است.»
انتهای پیام/