درگیری در پادگان با نیروهای گارد شاهنشاهی/ لذت رژه مقابل دیدگان امام(ره)
روز ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ شمار زیادی از پرسنل نیروی هوایی با لباس رسمی در مدرسه رفاه، اقامتگاه امام خمینی حضور یافته و با ایشان بیعت کردند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، در روز 19 بهمن 1357 شمار زیادی از پرسنل نیروی هوایی با لباس رسمی در مدرسه رفاه، اقامتگاه امام خمینی حضور یافتند و ضمن اعلام همراهی با انقلاب، در حمایت از دولت موقت رژه رفتند.
این اقدام که در نوع خود حرکت شگرفی از سوی بخشی تاثیرگذار از ارتش بود، خشم برخی از فرماندهان نظامی را برانگیخت و مایه مخالفتها و درگیریهای بعدی گارد شاهنشاهی با نیروی هوایی شد.
هزاران نفر از نیروهای مسلح در خیابان ایران و اقامتگاه آیتالله العظمی امام خمینی به طرفداری از مهندس بازرگان رژه رفتند.
در این مراسم از همه نیروها و همچنین همافران شرکت داشتند و مراسم ابراز وفاداری بهصورت رژه انجام گرفت و اصلاً شعاری داده نشد.
نیروهای مسلح در این رژه عکسهای امام خمینی و مهندس بازرگان را در دست داشتند و پلاکاردهایی که نشاندهنده رسته و نیروی مربوطه بود حمل میکردند.
امام خمینی پس از سان دیدن از رژه پرسنل نیروی هوایی که با نظم ویژه و در حالت احترام به صف ایستاده بودند، در جمع آنان گفت: «درود بر شما سربازان امام عصر سلامالله علیه، همانطور که فریاد زدید تاکنون در خدمت طاغوت بودید، طاغوتی که تمام هستی ما را ساقط کرد.
طاغوتی که خزائن ما را تهی کرد، طاغوتی که ما را برده خارجیها کرد و از امروز در خدمت امام عصر سلامالله علیه و در خدمت قرآن کریم هستید. قرآن کریمی که سعادت همه بشر را بیمه کرده است، قرآن کریمی که هرکس در زیر بیرق او واقع بشود در دنیا و آخرت سعید است.»
فتح الله بورسی پور یکی از همافران انقلابی و از مبارزان ارتشی است که در 19بهمن 57در محضر امام خمینی (ره) در مراسم رژه ارتش حضور پیدا کرد، وی سال 85 در حوزه مراقبت پرواز فرودگاه بازنشسته شده است خبرنگار تسنیم در مشهد مقدس از فرصت برپایی نمایشگاه فجرآفرین در مشهد استفاده کرده و گفتوگویی با وی داشته که در زیر میخوانید.
پخش اعلامیههای امام در پادگان
بورسی پور میگوید: 20 بهمن سال 55 به استخدام نیروی هوایی درآمدم و بعداز اتمام دوره آموزشی هوایی در پایگاه شــهید خضرایی برای آموزش زبان انگلیســی تخصص مراقبت پرواز در پایگاه فرماندهی تهران مشغول آموزش شدم.
سال 57 دومین سال از دوره استخدامم را میگذراندم که اعلامیههای امام توسط یکی از اساتیدم به نام همافر محسن دوم اژدی را در پادگان پخش میکردم اژدی فرد انقلابی بود و سال 61 در جنگ به شهادت رسید.
بعد از ورود امام به کشور، از پادگان فرار کردم و به مدرسه علوی رفتم تا امام را ملاقات کنم. در آنجا با چند نفر از پرسنل نیروی هوایی هم شعار شدیم و شعار" درود بر خمینی" و" مرگ بر شاه" سردادیم و به ملاقات امام رفتیم. یکی از شعارهایی که آن روز همه سردادیم این بود که ما پرسنل نیروهوایی همه هستیم فدایی/ به فرمان خمینی ز طاغوت گسستیم به الله پیوستیم.
برگزاری رژه در مقابل امام خمینی(ره)
وی میافزاید: روز 18 بهمن ماه استاد اژوی گفت که فردا قرار است تمامی پرسنل نیروی هوایی در مقابل امام با لباس فرم رژه بروند خیلی دوست داشتم در این مراسم حضور داشته باشم به یکی از همکلاسیهایم که تهرانی بود گفتم ما هم فردا برویم اما گفت ما پرسنل فرهنگی هستیم و سردوش داریم، حضورمان خطرناک است اگر ما را ببینند اعدام میکنند.
اما ساعت 2 همان روز با دوستم از پادگان فرار کردیم شب را در منزل دوستم به سر بردیم و صبح روز بعد که 19 بهمن ماه 57 بود با لباس فرم به سمت خیابان ایران رفتیم.
همه پرسنل با لباس فرم به صف ایستاده بودند و شعار خمینی ای امام خمینی ای امام را زمزمه میکردند. به یاد دارم آن روز به دستور امام خمینی(ره) مردم به خیابانها ریخته بودند ما دوست داشتیم با لباس فرم به محضر امام برویم اما احمدآقا پسر امام گفتند که امروز ملاقات مردمی ندارند اما وقتی به امام گفتند که پرسنل با لباس فرم آمده اند امام پذیرفتند و در محضر امام رژه رفتیم روز بیاد ماندنی و تاریخی بود.
این همافر انقلابی خاطرنشان میکند: وقتی شعر خمینی ای امام را میخوانیدم شادی در چهره همه نقش بسته بود و بعضی از همافران نیز اشک شوق میریختند، امام دستور دادند که با لباس فرم به صفوف تظاهرات مردم بپیوندیم و ما هم با شعار "بگو مرگ بر شاه... درود بر خمینی، رهبر آزادگان... استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" به خیابان رفتیم.
مردم ما را هیچگاه تنها نگذاشتند
در بین تظاهرات نیروهای گارد که متوجه حضور همافران شده بودند با هلیکوپتر عکس میگرفتند تا همافران را شناسایی کنند همه با خود لباس شخصی داشتند و سریع لباسهایشان را عوض کردند اما من و دوستم لباس شخصی نداشتیم.
مردم مخصوصاً زنان در آن شلوغی چون همافران شناسایی نشوند با چادرهای خود مانع از شناسایی و عکس گرفتن گارد از همافران شدند. مردم درب خانههایشان را برای همافران باز گذاشته بودند و مردم هیچوقت در تمام آن دوران ما را تنها نگذاشتند.
وی میگوید: 20بهمن ماه نزدیک غروب بود که به پادگان رفتیم هنرجویان گفتند ستوان تقی خانی شما را در میدان فردوسی در میان جمعیت دیده است و پیغام داده که به بورسی پور و توکلی بگویید فرار کنند وگرنه اعدام میشوند اما از انجا که ما خودمان را از اول به خدا سپرده بودیم دلیلی برای فرار پیدا نکردیم.
درگیری در پادگان با نیروهای گارد
ساعت تقریبا 9شب بود که اعلام کردند قرار است تلویزیون لحظه ورود امام را پخش کند. تلویزیون ابتدا تظاهرات امجدیه را نشان داد و سپس لحظه ورود امام خمینی(ره) همافرانی که طرفدار شاه بودند شعار میدادند و ما به نشانه اعتراض آنها را هو کردیم تلویزیون امام را که نشان داد ما همه صلوات فرستادیم و گاردیها که در انتهای سالن بودند از این حرکت ما ناراحت شدند و فحش و ناسزاگویی شروع شد.
با سخنان امام در بهشت زهرا که گفتند" من دولت تعیین میکنم من توی دهن این دولت میزنم" همه یک صدا تکبیر گفتیم و گاردیها حسابی عصبانی شدند و شلیک هوایی زدند، آن شب حکومت نظامی بود اما همه از درو پنجرهها بیرون زدیم و شعار دادیم " میکشم میکشم آن که برادرم کشت " گاردی برو بیرون ، " مرگ بر شاه درود بر خمینی" و...
بورسی پور عنوان میکند: مردم مطلع شدند که نیروهای همافر ارتش با گارد درگیر شده اند و به همین دلیل به خیابان ریختند و از درو دیوار پادگان بالا میامدند و شعار میدادند به یاد دارم ما از داخل پادگان میگفتیم " صل علی محمد جانم فدای ملت" و مردم در بیرون پاسخ میدادند" مسلمان، هما فرت کشته شد" پس از درگیریها و تنشها قطعنامهای 6 بندی نوشتیم که طبق آن اعلام کردیم فردا صبحگاه تعطیل است و به طرف سکونتگاه امام حرکت خواهیم کرد و دوباره با امام بیعت میکنیم.
شروع درگیری مسلحانه
21بهمن 57 بیش از دو هزار نفر از پرسنل فرهنگی و ستادی شعار سر دادیم و گاردیها به سمت ما شلیک کردند تعدادی از همافران شهید شدند، ما نیز به سمت اسلحه خانه رفتیم و با شکستن درب اسلحه خانه همه مسلح شدیم و درگیری مسلحانه بین همافران و نیروهای گادری شکل گرفت. تقریبا 12 نفر از گاردیها کشته شدند و ساعت حدود 11 ظهر بود که از پادگان بیرون آمدیم و اسلحههای اضافه را تحویل مردم دادیم.
از پیروزی 22 بهمن تا آغاز جنگ
بعد از پیوستن نیروی هوایی ارتش به مردم تمامی پادگانها و مراکز دولتی به دست انقلابیون اقفتاد و فردای ان روز یعنی 22بهمن و پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 رقم خورد.
بعد از پیروزی انقلاب در تاریخ 14شهریور 58 به پادگان بوشهر منتقل شدم واولنی جنگده ای که به خاک ایران وارد شد را به خوبی به بیاد دارم و در 8 سال دفاع مقدس در هوا نیروز فعالیت داشتم و خلبانان را هدایت میکردم.
گفتوگو از مرجان شریعت
انتهای پیام/