«از تُشَک کشتی تا صندلی شهرداری»/ ارادت ویژه جهان پهلوان تختی به امام رضا(ع)
پیشکسوت کشتی مشهد گفت: پهلوان تختی زیاد به مشهد می آمد و بسیار اعتقاد به امام رضا(ع) داشت هروقت نزدیک حرم میرسیدیم دربند ورودی حرم، زانو میزد و دربند ورودی را میبوسید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، منوچهر نوروزی، متولد شهریور ماه 1320 در مشهد مقدس از جمله افرادی است که با تماشای رقابتهای کشتی جهان پهلوان تختی و علاقهای که نسبت به کشتی داشت در سن 16سالگی عزم خود را برای ورود به عرصه رقابت در تشک کشتی جزم کرد.
در حالی که خانوادهاش کاملا مخالف کشتی گرفتن وی بودند. اما 13 سال در کنار نام آوران کشتی سبب شد تا رابطه خوبی با جهان پهلوان تختی پیدا کند تا آنجا که هر زمان تختی به مشهد سفر میکرد همیشه جهان پهلوان تختی را همراهی میکرد.
مردی میان سال با چهرهای شاداب و خندان که تمام سهمش از کشتی تحمل درد ضرب خوردگی دوران جوانی و پارگی مینیسک پا و خاطرات دوستان و نام آوران کشتی ایران که هرکدام در درون عکسهای آلبوم خاطراتش و در قابهای عکسی که به دیوار اتاق زده است معنا پیدا میکند.
منوچهر نوروزی در گفت وگو با خبرنگار تسنیم در مشهد مقدس اظهار داشت: از کودکی علاقه زیادی به کشتی داشتم، رفتم بدنسازی از طرفی همزمان با اوایل دوره کشتی جهان پهلوان تختی بود علاقهام به کشتی به مراتب بیشتر شد. به یاد دارم که جهان پهلوان تختی در تهران از وفادار ضربه فنی شد و آن سال بازوبند پهلوانی را وفادار گرفت آن زمان محمدعلی فردین هم کشتی میگرفت.
ورود به کشتی در سال 35
وی افزود: ورود به من تشک کشتی در سال 1335 بود آن زمان 16سال بیشتر نداشتم و در وزن 47 کیلو بازی میکردم. هنوز سالن مهران ساخته نشده بود و سالنی در سطح شهر مشهد نداشتیم و تنها گود زورخانه بود.
البته جهان پهلوان تختی، مصطفی طوسی هم از گود زورخانه شروع کرده بودند. تا اینکه سالن خیام در مشهد ایجاد شد و تمام قهرمانان استان مانند خادم از این باشگاه شروع کردند، سپس باشگاه جوانان شکل گرفت که بعدها به نام تیمسار بهرامی استاندار وقت تغییر نام داد.
این قهرمان کشتی تصریح کرد: خانواده همه مخالف کشتی گرفتن من بودند مادرم بیشتر نگران بود که من ضربه بخورم و پدر نیز معتقد بود که باید به دنبال حرفه ای بروم که بتوانم برای آینده امرار معاش کنم، در صورتی که من ورزش را از روی علاقه پیگیری میکردم.
آن زمان به اردو که دعوت میشدیم روزی 20 تومان میگرفتیم هر چند در کشتی آن زمان افرادی از طبقات فقیر و متوسط جامعه حضور داشتند اما هیچوقت برای پول رقابت نمیکردند و تنها هدفشان قهرمانی کشور و جهان بود.
نوروزی عنوان کرد: خوشبختانه امروز اسپانسرهای خوبی در ورزش کشتی وجود دارند که سبب شده بسیاری از کشتی گیران امرار معاششان از طریق همین ورزش باشد. اما من سودی نبردم از ورزش، جز ضرب خوردگی اوایل کشتیام بود که با سلطان نژاد قهرمان دوم جهان کشتی گرفتم که در همان بازی مینیسک خارجی پایم قطع شد، مدال قهرمان کشوری زیاد دارم حتی با یوشیجای ژاپن که 5 سال مستمر طلا داشت بازی کردم.
علاقه خاص جهان پهلوان تختی به امام رضا(ع)
کشتی گیر پیشکسوت کشورمان اظهار کرد: پهلوان تختی زیاد به مشهد می آمد و بسیار اعتقاد به امام رضا(ع) داشت هروقت نزدیک حرم میرسیدیم دربند ورودی حرم، زانو میزد و دربند ورودی را میبوسید.
تختی قبل از هر مسابقه برون مرزی به پابوسی امام رضا(ع) میآمد، آن زمان در مشهد هتل نداشتیم و تنها یک هتل به نام سپید در فلکه آب بود و تختی میرفت آنجا و من به حسب وظیفه و علاقهای که به وی داشتم دیدنشان میرفتم و همیشه باه م به زیارت میرفتیم.
وی درباره خصوصیات اخلاقی و ویژگیهای جهان پهلوان تختی بیان کرد: تختی در دنیا بی نظیر بود و قهرمانی در تاریخ به بزرگمردی و جوانمردی تختی نداشتیم، فرد عجیبی بود بارها پیشنهاد شهرداری تهران را به وی دادند اما قبول نکرد. تختی نمیگذاشت دستش را در مقابل قهرمانان و بزرگان بالا بگیرند خودش را همیشه کمترین میگرفت.
خاطراتی از تختی
قهرمان کشتی کشور اذعان کرد: " الکساندر مدوید میگفت من در مسابقات پایم ضرب خورده بود و تختی متوجه ضرب خوردگی من شد و تا آخر بازی پای من را نگرفت در حالی که در کشتی همه وقتی روی تشک می روند به دنبال این هستند که بازی را از حریفشان ببرند."
همیشه میگفت مردی به بزرگی تختی هیچوقت ندیدم " تختی بارها در کشتی حاضر بود به خاطر حریفش بازنده شود به طوری که یکی کشتی گیر روس به وی گفته بود اگر به من ببازی من صاحب یک خانه خواهم شد و تختی گفته بود من حتما میبازم اما تیمسار جهانشاهی آن زمان گفته بود اگر بازی را ببازی محرومت میکنیم و تهدید شده بود و از بازیکن روس عذرخواهی کرده بود. تختی از این کارها میکرد که محبوبیت پیدا کرده بود و هنوز هم نسل به نسل علاقه مند جوانمردی و مردانگی وی هستند.
نوروزی در بیان خاطرهای از تختی اظهار کرد: در سالن محمدرضا شاه که امروز هفت تیر نام دارد مسابقات در حال برگزاری بود، آن روز شاپور غلامرضا برادر شاه به سالن آمده بود و در جایگاه ویژه نشسته بود، تختی هم به سالن آمد اما مثل همیشه در کنار تشک و روی زمین نشست و از نزدیک بازی را تماشا میکرد که مردم شعار دادند " تختی جای تو بالاست " منظورشان جایگاه ویژه بود و به شاپور برخورد و برای اینکه تختی را خراب کند گفته بود در وزن هفتم که صاحب مدال طلا هستیم پس تختی را یک وزن بالاتر ببرید.
وی افزود: در ان زمان 8وزن داشتیم و تختی که از 65کیلوگرم کشتی را شروع کرده بود در آن زمان 90کیلو بیشتر نداشت اما وزن هشتم مخصوص سنگین وزنها بود و تیمسار جهانبانی به دستور شاپور غلامرضا یک وزن تختی را بالاتر برد.
جهان پهلوان با بازیکن 130 کیلوی روس رقابت کرد و ضربه فنی شد و مدال کسب نکرد از آنجا افسردگی گرفت حتی دستور دادند که تختی را به سالن راه ندهند و پس از این مسائل بود که تختی فوت کرد و شایعات نحوه مرگ وی شکل گرفت اما هیچوقت به طور یقین مشخص نشد که تختی چرا و چگونه فوت کرد.
این پیشکسوت مشهدی کشتی خاطرنشان کرد: چند بار جلوی تختی کشتی گرفتم و از کشتی من تعریف میکرد و به احمد وفادار گفته بود آینده خوبی دارد اما متاسفانه به خاطر ضرب خوردگی مینیسک پایم قطع شد و گفتند اگر کشتی بگیرم قطع نخاع میشوم و بعد از 13 سال دقیقا دوسال بعد از فوت تختی با تشک کشتی خداحافظی کردم.
تشییع جنازه پرشور جهان پهلوان تختی
نوروزی با بیان اینکه تختی همواره معتقد بود " یک قهرمان دو بار میمیرد یک بار زمانی که ورزش را کنار میگذارد و یک بار هم دورهای که او را در قبر میگذارند."
بعد از شنیدن خبر مرگ تختی سریع خود را به تهران رساندم. هیچکدام از کشتی گیران با خانواده تختی رابطهای نداشتیم اما تمام وجودمان تختی بود و حتی قهرمانان کشتی جهان مانند اسمت اتلای، علی اف روس، الکساندر مدوید هم برای تشییع به ایران آمده بودند مراسم تشییع به اندازهای شلوغ بود که میتوان ان را با تشییع جنازه تختی با تشیع خمینی تفاوتی نداشت همه برای اخلاق و مردانگیش آمده بودند.با مرگ تختی همه کشتی گیران آن زمان افسردگی گرفتیم.
امروز تمام فنون کشتی اجرا نمیشود
وی بابیان این مطلب که در گذشته تشک کشتی چارگوش و تکه تکه بود و اکثر کشتی گیران دچار شکستگی پا می شدند، بعدها فیلا تشک کشتی را یک پارچه و دایرهای کرد افزود: کشتی یک طرفش شانس است باید زمینه برای فرد مساعد شود چرا که یک کشتیگیر وقتی ضربه می خورد دیگر نمیتواند ادامه دهد مانند علیرضا دبیر، البته دوره ما کشتی فرق میکرد.
الان منحصر به فن بارانداز و فیتیله پیچ شده است اما در دوره ما فنهای زیادی را کشتیگیران اجرا میکردند مانند کندر، فیتیله پیچ، سرپا، گاف، فن تندر، در حالی که امروز بازیکنان تنها برای برای امتیاز گرفتن میروند حاضر به ریسک کردن نیستند البته حمید سوریان تنها کشتیگیری است که فن تندر به خوبی اجرا میکند.
نوروزی گفت: از کشتیگیرهای زمان امروز که خوب کشتی میگیرند میتوان به بازی حمید سوریان، رضا یزدانی، عبدولی و در دوره قبل توکلیان کشتیگیر خوبی بود، مجید خدایی ،علیرضا دبیر و علیرضا حیدری اشاره کرد یک کشتی گیر هم دوره ای من بود به نام روحانی که سماور کار بود میگفت صبح تا شب چکش میزنم و شب که برای کشتی میآیم توان ندارم در حالی که بازیکن بسیار خوبی بود و از آمادگی بدنی بسیار خوبی برخوردار بود اما متاسفانه در آن زمان تا قهرمانی روی کار نمیآمد دنبالش نمیرفتند و توجهی به وی نمیکردند.
این پیشکسوت کشتی اظهار داشت: اکثر کشتیگیران هم دورهای من به خاطر ضرب خوردگی یا مسائل مالی از کشتی فاصله گرفتند و سالها است که اکثر آنها را ندیدم از هم دورهایهایی که ارتباط دارم عسگر ناجی است که مربی کشتی استان بود، بعضیها را سالها ندیدم و اما با بعضی از قدیمیها و هم دورهایها هنوز هم ارتباط دارم.
وی یادآور شد: بعد از مرگ تختی، حبیب بلور مربی تختی به خراسان آمد تا یک سنگین وزن برای جایگزین تختی پیدا کنند. تمام قهرمانان چوخه در گود زینل خان در دبستان امیر کبیر قوچان گرد هم آمده بودند و باهم رقابت میکردند.
جوانی پیدا شد که مرحوم تختی تا زیر شانه وی میآمد و تمام بازیکنان را ضربه فنی کرد اما روز بعد در مقابل یک نفر ضربه فنی شد هرچه به بلور گفتم که بخاطر یک بار ضربه فنی شدن موقعیت این جوان را نگیر اما گوش نکرد متاسفانه در آن زمان بازیکنان را تقویت نمیکردند درحالی که باید بازیکنان را تقویت می کردند متاسفانه در آن دوران خیانتهای یادی به ورزش کشتی شد.
شهردار منطقه دو مشهد
نوروزی با بیان این مطلب که سال 1348 را کنار گذاشتم و برای معالجه به آلمان سفر کردم گفت: برای 7 سال در آلمان پذیرش گرفتم و همانجا درس مهندسی ماشین آلات خواندم البته آنجا برای مربیگری پیشنهاد داشتم اما به دلیل ضرب خوردگی قبول نکردم، فارغ التحصیل که شدم به مشهد برگشتم و در شهرداری مشهد مشغول به کار شدم.
ابتدا مدتی رئیس موتوری بودم اما وضعیت خوبی نبود تا اینکه رفتم در منطقه دو و شهردار آنجا شدم. از سال 55 تا پایان 57 شهردار منطقه دو بودم که در آن زمان از چهارراه شهدا تا جاده قوچان و سنتو، راه آهن و خواجه ربیع همه جزء منطقه دو بودند.
آن زمان در مشهد چهار تا شهردار بیشتر نداشتیم و استاندار وقت آن زمان "ولیان" بود کسی که اگر زباله در شهر میماند زباله را درب منزل شهردار خالی میکرد یکی از مهمترین اعتقاداتش بود که انسان باید کار کند. خودش شب تا صبح خواب نداشت مخصوصا اوایل انقلاب، سالی که شاه میخواست به مشهد بیاید هیچکدام از شهرداران خواب نداشتند.
اولین باری که صدای مرگ برشاه شنیدم
شهردار اسبق منطقه دو مشهد اظهار کرد: با انقلاب من شهردار بودم و سعی کردم در طول خدمتم راه صداقت را پیشه کنم به یاد دارم که مردم از طرف شهدا تظاهرات کرده بودند من در گشت بودم با راننده آن زمان یک پیکان داشتیم که روی آن حک شده بود شهرداری منطقه دو مشهد پس از گشت زنی به خانه پدری ام که اول احمدآباد بود رفتم تا اینکه اطلاع دادند شهرداری منطقه را آتش زدند.
شهرداری منطقه دو در خیابان طاهری بود به محل که رسیدم دیدم مردم شهرداری منطقه را دارند آتش میزنند آن زمان رئیس آتشنشانی آقای شجاعی بود باهم رفتیم وارد اتش شدیم تا بایگانی آتش نگیرد و خوشبختانه به بایگانی صدمه ای وارد نشد، اتش را خاموش کردیم ومردم متفرقه شدند.
وی افزود: اوایل انقلاب، چوبک شهردار مشهد بود آن زمان مرگ بر شاه تازه شروع شده بود و اولین بار در طبقه بالای شهرداری بودیم با آقای چوبک که صدای جمعیت را شنیدیم برایمان واقعا تازگی داشت. چوبک شهردار بسیار پاک و بی نظیری بود و ولیان وی را اورده بود تا جلوی رشوه بگیری آن زمان شهرداری را بگیرد.
نوروزی بیان کرد: من در تمام تظاهراتها شرکت داشتم حتی با آقای چوبک و آقای شجاعی آتش نشانی و نمایندههای شورای شهر حضور پیدا میکردیم.
همان روزی که در بیمارستان امام رضا (ع) کشتار شد ما در خیابان حضور داشتیم آن زمان ساختمان شهربانی میدان امام خمینی بود از سمت میدان ضد که آمدیم به سمت عدل دیدیم همه نیروها مسلح ایستادند اما تیراندازی نمیکردند حرکت ما از دور حرم به سمت فلکه برق و اسانداری بود و مردم شعار میدادند که بیگانگان را نگذارید وارد کشور شوند.
قرار است در نمایشگاه ویژه مشهد فجرآفرین از این پیشکسوت مشهدی کشتی تقدیر شود.
گفتوگو و عکس از مرجان شریعت / امیر ارباب
انتهای پیام/