پادشاهان بینالنهرین در ایرانشهر
علی شمس، کارگردان و نویسنده جوان تئاتر کشور، در تازهترین تجربه خود به سراغ تاریخ بینالنهرین رفت و سه پادشاه مهم این منطقه را دستمایه کمدی خود قرار داد.
خبرگزاری تسنیم - احسان زیورعالم:
آشنایی با علی شمس به زمان تمرین نمایش «قلعه انسانات» بازمیگردد. جایی که باید به زبان ایتالیایی مسلط میبودی تا بفهمی میان کارگردان و بازیگران چه میگذرد. با این حال وقتی پای صحبت با علی شمس باز شد، میشد درک کرد او به چه میاندیشد و در پی چه نوآوریهایی در جهان نمایش است. علی شمس در «قلعه انسانات» هنرمندی بود که با تکیه بر میراث ادبی - داستانی کهنی چون هزار و یکشب یا مقامات حریری و ... به دنبال امروزی کردن آنها بود و گویا هنوز هم هست. ادبیات، تاریخ و نقل حکایت دغدغههایی است که از صحبت با او استنباط میشود. نمایش «داستان میان رودان» میتواند اثباتی بر ثابت قدمی این هنرمند جوان در این عرصه باشد.
«قلعه انسانات» در یک بازه اندک و به شکل فشرده اجرا شد و شمس معتقد است «کار تا آمد جا بیافتد تمام شد... کار بینالمللی بود و در افزایش نرخ ارز ضرر مالی کردم و هنوز هشت میلیون تومان بدهکارم... چون در سالن سایه اجرا داشتم، مرکز نسبت به کارم تعهد 21میلیونی داشت که هنوز هشت میلیون آن باقی مانده است. خواستار افزایش قیمت بلیت بودم؛ ولی گفتند وحی منزل است و قیمت بلیت نمیتواند افزایش پیدا کند.»
«قلعه انسانات» که روایتی از سبعیت موجود در خاورمیانه بود، قرار بود در مرداد ماه در سالن سایه اجرا شود؛ ولی شمس اذعان میکند به سبب تاخیر در افتتاح سالن و حضور بازیگران ایتالیایی نمایش و افزایش نرخ یورو، همگی باعث ضرر کردن در بعد مالی این نمایش شده است.نمایش در ایتالیا در موزه هنرهای شرقی براساس طرحی مبنی بر اعتراض به خشونتهای داعش اجرا شده است و آنجا با موفقیت عمومی روبرو شده است؛ اما چندی پیش محوطه تالار محراب میزبان تمرین «داستان میان رودان» بود. دور تا دور حیاط مملو بود از مجسمهها و ماکتهای سربازان آشوری و بابلی. همگی نیم رخ با ریشهای فرفری. همان تصاویری که چندی پیش داعش سعی بر محوشان کرده بود و دیگر نشانی از آنها نیست.
«قلعه انسانات» با برخوردی دوگانه روبرو شده بود. برخی دوست داشتند و برخی به هیچ عنوان تابَش را نداشتند. بخش مهمی از این مساله در دیدگاه علی شمس به تکنیکهایی است که او تجربه میکند. همه تجربههای ما را دوست ندارند. او در بیان روایت داستان تجربهورزی میکند: «کاملاً در آن کار نگاه پستمدرنیستی محض داشتم و در حوزه اجرا [اثر] با شی تجلی پیدا میکرد. هم نقد خوب داشتم، هم نقد بد. هم فحش داشتم و هم تحسین. مثل همیشه.»
ساعات آخر کار در تالار محراب بود و مجبور بودیم محوطه را ترک کنیم. با یک یک بازیگران خداحافظی کردم و زیر چنارهای ولیعصر به سمت تئاترشهر گفتگویمان را ادامه دادیم. هوای زمستانی آن قدر هم سرد نبود که از این کار منصرفمان کند. «داستانهای میان رودان» اثر تازهای از شمس نیست. برخلاف اکثر نمایشنامهنویسان که متن اجرا شدهاشان به کتاب تبدیل میشود، این بار کتاب است که به اجرا تبدیل میشود. او می گوید:«آخرین کمدی من به سال 88 بازمیگردد، نمایش «اگر شبی از شبها مسافری». اصلاً ادبیات فارسی و زبان یکی از دغدغههای من در نمایشنامهنویسی بوده است. اختیاری که زبان و گرامرش به من میدهد و جولانی که من میتوانم با کلمه دهم، برای من چیز جذابی بوده است. فارسی به واسطه مصادر مرکبش و قابلیت تغییرپذیریش و حجم وسیعی از کلمات صاحب ایهام که در نثر داریم به من کمک میکند. این منبعی است تا من با آن نمایشنامه بنویسم.»
علاقه شمس به زبان فارسی و تکنیکهای زبانی آن را هم میشد در «قلعه انسانات» یافت؛ با اینکه به زبان ایتالیایی نقل میشد. «داستانهای میان رودان» داستان سه پادشاه اینرشدور آشوری، شمششدی کلدانی و حمورابی بابلی است. اینها به قول علی شمس با یک رشته نامرئی به یکدیگر متصل هستند. او میگوید: «هر کدام از این پادشاهان نقش محرز و مشخصی در تاریخ داشتند. روی مضامینی که این افراد را در تاریخ برجسته میکند در تمدنسازی بشر، من شوخی کردم. در اختراع و کشف و آغاز و سرچشمهها.»
علی شمس برای نقش پادشاهان از داریوش موفق، رامین سیاردشتی و سام کبودوند دعوت کرده است و فرزین محدث به همراه اصغر پیران نقش خوابگذار را بازی میکنند. خوابگذاران حلقه اتصال میان دوران و پادشاهان به حساب میآیند. شمس درباره نقش خوابگذار میگوید:«عنصر خوابگذار در جهان باستان عنصر اصلی است. پیشگو است. در افسانه و اسطوره سامی و حتی در افسانههای نورس، عنصر پیشگو یکی از عناصر قصهپذیری به حساب میآید. قصه کهنی نیست. حتی در شاهنامه نیز داریم. در قصه همیشه کسی هست که به تو از آینده میگوید.»
نمایش او در روز آخر در سالن سمندریان مجموعه ایرانشهر روی صحنه رفت و پس از آن برای 30 شب میزبان مخاطبان است. تجربه جدید علی شمس در فضای حرفهای که او در گروه دنکیشوت بارها تجربه کرده است. این اثر کمدی ارجاعی دارد بر 12لوح آشوربانیپال که داستان شهیر گیلگمش نیز بخشی از آنهاست. «داستانهای میان رودان» شوخی است با این خشتها و به قول شمس:«اساساً ساختار کلی تلفیقی از اساطیر باستان و مجموعه داستانهای بزمی جهان مثل دکامرون، داستانهای کانتربوری، هزار و یکشب. اینها برای من آبشخورند و به من الهام میبخشند.»
علی درباره نوع کارش میگوید که «نمایشم چیز عجیبی ندارد. من سعی میکنم با ابزارهایی که خودم را به وجد میآورد، مخاطب را به وجد آورد. این ابزار میتواند کلمه باشد، پرداخت روایی در یک بستر داستانی محکم یا آکاردئونی باشد. چون به داستان بر داستان بسیار معتقدم. و البته لذت بصری.»
در «داستانهای میان رودان» اشیا بزرگ شدهاند نسبت به «قلعه انسانات». شمس معتقد است در «قلعه انسانات» هدف کوچک کردن جهان بوده است و از همین رو به سراغ اشیا کوچک رفته است؛ ولی در «داستانهای میان رودان» هدف حیرت از جهان جادو است، همچون اهرام ثلاثه در مصر که چطور آن را ساختند، به آن فکر کردند. «این نادانی عمیق و توام با لذت نسبت به جهان باستان را سعی کردم نمایشی کنم.»
این پایانی بر گزارش تولید نمایش جدید علی شمس نیست. باید منتظر ماند.
==============
عکس از مهدی آشنا
انتهای پیام/