شمشیر دو لبه اصلاحات در عربستان؛ آیا پسر جای پدر را میگیرد
عربستان در حالی با تغییرات سریع و جدیدی روبه رو است که به نظر می رسد حامی دیرینه آن یعنی آمریکا دیگر مانند گذشته نبوده و ائتلاف با آن از ثبات و استحکام سابق برخوردار نیست و امضای توافق هسته ای بین ایران و غرب این تغییر را به خوبی علنی کرد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، عربستان با دنیای جدید و رو به تغییری رو به رو شده است که در آن دیگر ائتلاف بین المللی با واشنگتن مانند هفت دهه گذشته ثبات و استحکام ندارد تا جایی که این موضوع در پی امضای توافق اتمی ایران و غرب به خوبی نمایان شد.
در کنار این تغییر وضعیت، توازن منطقه به میزان زیادی زیرورو شده است تا جایی که عربستان در مناطقی که آن را دایره نفوذ دیرینه خود می دانست چه در یمن، سوریه یا عراق تحت فشار قرار گرفته است.
علاوه بر این کاهش شدید بهای نفت ریاض را از نظر اقتصادی تحت فشار قرار داده است به ویژه اینکه عربستان در اصل بودجه خود را با درآمدهای نفتی تامین میکند و از این گذشته حفظ انسجام اجتماعی را مدیون ارائه حمایت های اقتصادی به مردم در برابر اطاعت کامل آنان از نظام حاکم است که منبع مالی این حمایتها نیز درآمدهای نفتی است.
انتقال قدرت از نسلی به نسل دیگر در عربستان
فراتر از همه این موارد اینکه عربستان سعودی اکنون مرحله انتقالی را تجربه می کند که در جریان آن قدرت در حال انتقال از نسل دوم فرزندان عبدالعزیز به نسل سوم و نوادگان اوست و تفاوتی ندارد که پس از پادشاه کنونی محمد بن نایف ولیعهد کنونی بر تخت سلطنت تکیه بزند یا همان طورکه بسیاری از منابع غربی احتمال دادهاند محمد بن سلمان جانشین ولیعهد به طور مستقیم قدرت را در زمان حیات پدرش در دست بگیرد.
این احتمال با در نظر گرفتن نقش رو به گسترش این امیر جوان قوت میگیرد زیرا محمد بن سلمان از یک سال پیش که پدرش ملک سلمان بن عبدالعزیز به پادشاهی رسید، قدرت زیادی به دست آورده است.
به گزارش روزنامه لبنانی السفیر، در این میان چالش های متعددی به شکل بی سابقه ای بروز یافته است و در آن مسائل مختلفی از جمله برقراری توازن در داخل خاندان حاکم و نیز ثبات اقتصادی و موقعیت منطقه ای به یکدیگر گره خورده اند.
در این شرایط دیدگاههای محمد بن سلمان از سیاست های عربستان برای روزهای آینده حکایت دارد.
راه سخت عربستان در بخش اقتصاد
کاهش بهای نفت بودجه عربستان را به طور آشکار تحت تاثیر قرار داد آن هم در شرایطی که این کشور با کسری بی سابقه ای دست به گریبان است، این در حالی است که بنابر اعلام آمار مربوط به بودجه سال گذشته، درآمدهای حاصل از نفت حدود 73 درصد مجموع درآمدهای عربستان را تشکیل می داد.
اکنون درآمدهای سعودی حدود 137 میلیارد دلار برآورد شده است در حالی که هزینه های آن 224 میلیارد دلار بوده و با 87 دلار کسر بودجه نیز روبه رو است که معادل 15درصد کل درآمد ناخالص ملی است.
نکته قابل ملاحظه اینکه آمار موجود در بودجه سال 2016 نهایی نیست زیرا در بودجه سال 2015 درآمدهای حدود 230 میلیارد دلار و هزینه ها حدود 191 میلیارد دلار برآورد شده بود اما نتیجه نهایی در پایان سال نشان داد که درآمدها بالغ بر 162 میلیارد دلار بود اما هزینه های واقعی از مرز 260 میلیارد دلار فراتر رفت.
چه بسا دلیل تغییر آمار مزبور ناشی از بخشش غیرمنتظره دولت به شهروندان همزمان با بیعت با پادشاه جدید و ولیعهد و جانشین ولیعهد و نیز هزینه های نظامی و امنیتی یا همان جنگ در یمن بود که به تنهایی یک چهارم بودجه سال 2015 را به خود اختصاص داد.
تلاش عربستان برای کاهش هزینه های اقتصادی
تا این لحظه عربستان مجموعه اقدماتی را برای صرفه جویی در هزینههای خود اتخاذ کرده است که شامل کاهش یارانه سوخت و افزایش بهای آب و برق است و با این کار در نظر دارد کسر بودجه خود را کاهش دهد.
در این ارتباط «پل کروگمان» برنده جایزه نوبل اقتصاد معتقد است هر دلار حاصل از اقدامات صرفه جویی اقتصادی در عربستان یک دلار و نیم بر اقتصاد این کشور تاثیر منفی دارد به این معنی که حتی اگر کسر بودجه دولت سعودی به چهار درصد برسد، صرفه جویی اقتصادی تا شش درصد رکود اقتصادی در تولید ناخالص ملی را به دنبال خواهد داشت.
برداشت از ذخیره ارزی
ریاض در سال گذشته از ذخیره ارزی خود برداشت کرد و جنگ یمن نیز وخامت اوضاع را دو چندان کرد اما کارشناسان پیش بینی می کنند که در دو سال آینده مالیات انواع کالاها به میزان پنج درصد افزایش داشته باشد تا به این ترتیب دولت درآمد بیشتری به دست آورد.
در این شرایط با توجه به کاهش بهای نفت ریاض برای رویارویی با کسر بودجه فقط دو راه حل کلاسیک در پیش دارد:
اول: ادامه روند کاهش هزینهها به منظور کاهش کسر بودجه که این کار نیز از طریق کم کردن هزینه ها قابل تحقق است به این ترتیب که باید انواع مختلف حمایت های مالی که دولت به شهروندان ارائه می دهد، حذف شود.
دوم: کاهش ارزش ریال سعودی در برابر دلار زیرا درآمدهای نفتی عربستان به دلار است در حالی که هزینهها با ریال سعودی برآورد می شود از همین رو کاهش هزینهها به معنی درآمدهای بیشتری نفتی است و به این ترتیب دولت عربستان میتواند بر کسر بودجه فائق آید.
احتمال اول بازتاب های اجتماعی مستقیمی به دنبال خواهد داشت اما احتمال دوم به دولت فرصت می دهد تا نتایج حاصل از تورم را به نوعی مهار کند.
دیدگاههای اقتصادی بن سلمان و در اختیار داشتن رشته قدرت کشور
محمد بن سلمان در مصاحبه طولانی با مجله اکونومیست که تقریبا دو هفته پیش منتشر شد، دیدگاههای اقتصادی را فاش کرده و روشن شد که وی یک نولیبرالیست اقتصادی است که برای مقابله با کسر بودجه به راه حل های سنتی قانع نیست.
لحن او در جریان این مصاحبه به گونه ای بود که از اعتماد به نفس بسیار بالای او حکایت داشت و حتی یک بار از عنوان جانشین ولیعهد استفاده نکرد و تکرار واژه هایی مانند «به نظر من» نشان می داد که وی به میزان زیادی سررشته قدرت در عربستان را در اختیار دارد.
چه بسا از آنجا که 70 درصد سعودی ها زیر 30 سال هستند بن سلمان امیدوار است حمایت آنان را از برنامه ها و طرح های اصلاح طلبانه خود به دست آورد.
اما خطرناک ترین چیزی که این امیر جوان در مصاحبه اکونومیست اعلام کرد اینکه وی در صدد خصوصی سازی شرکت نفتی آرامکو است.
آرامکو بزرگترین شرکت نفتی جهان است که در شهر ظهران عربستان قرار دارد و گران ترین شرکت دنیا به شمار می آید تا جایی که روزنامه وال استریت ژورنال دارایی های آن را حدود 20میلیارد دلار اعلام کرد و جالب اینکه این شرکت با نزدیک ترین رقیب خود یعنی اکسون موبایل تفاوت های چشمگیری دارد.
به عبارت بهتر منابع نفت وگاز آرامکو به ترتیب 260 میلیارد بشکه نفت و چهار میلیارد متر مکعب گاز طبیعی است.
این شرکت اندکی پس از تکیه زدن ملک سلمان بر تخت پادشاهی از وزارت نفت عربستان جدا شده و زیر نظر محمد بن سلمان قرار گرفت.
متلاطم شدن جریان سرمایه گذاری های بین المللی در عربستان
این امیر جوان با اعلام این خبر سنگ بزرگی را در نهر سرمایه گذاری های بین المللی انداخت به گونه ای که خصوصی سازی این شرکت – در صورت تحقق- یکی از مهم ترین رخدادهای تاثیرگذار در زیرساخت های اقتصادی جهان است.
به هر حال چه بسا نولیبرالیسم اقتصادی بتواند رضایت غرب را به دست آورد اما غرب در نهایت درخواست های بزرگتری را از عربستان مطرح می کند.
در این خصوص به نظر می رسد تجربه مصر در زمان مبارک و نیز سایر کشورهای عربی که صحنه خیزش مردمی بود روشن ترین دلیل این وضعیت باشد.
بر اساس منطق خصوصی سازی، آرامکو ناچار خواهد شد پیش از اینکه در بورس مطرح شود، حساب ها و بودجه خود را به شکل شفاف اعلام کند و این اقدام می تواند سعودی ها را از میزان درآمدهایی که پیش از وزارت دارایی به جیب خاندان حاکم می رود، با خبر سازد در آن زمان بین میزان درآمدهای اختصاصی خاندان حاکم از یک سو و حذف کلی و یا جزئی یارانه دولتی از کالاهای اساسی از جمله سوخت، آب و برق از سوی دیگر تناقض بزرگی به وجود خواهد آمد در نتیجه دستیابی به تایید مردم دشوار تر خواهد بود و به عبارت بهتر دیگر در آن صورت به دست آوردن حمایت مردمی سخت خواهد شد.
در این میان باید این نکته را در نظر داشت که ثبات عربستان سعودی از زمان تاسیس، برگرفته از انسجام اجتماعی بود که بر اساس آن مردم در برابر حمایت های اقتصادی از سران کشور بی چون و چرا اطلاعت می کردند.
حتی در رقصهای سنتی شاهدیم که امیران و سران سعودی شمشیر به دست پایکوبی کرده و با این کار خاطرات پیش از تاسیس عربستان را یادآور می شوند مبنی بر اینکه قبایل مختلف را در درجه نخست باید با یادآوری قدرت و سپس با بذل و بخشش به اطاعت در آورد. در این شرایط به نظر می رسد شمشیر اصلاحات و نولیبرالیسم در عربستان عملا دو لبه است.
انتهای پیام/ر