بعد از فتح دژ شلمچه در کربلای۵ ابهت صدام شکست
یکی از فرماندهان گردان المهدی(عج) گفت: ورود به شلمچه واقعاً کارمشکلی بود حتی در رادیو بیگانه هم ازقدرت صدام در استحکامات این مناطق گفته میشد، به همین دلیل ما با عملیات کربلای ۵ میخواستیم به غیر اینکه به بصره نزدیک شویم ابهت صدام را هم از بین ببریم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست خبری گرامیداشت شهدای عملیات کربلای5 و عملیات بیت المقدس 2 به همت ستاد کنگره شهدای لشکر 10 سیدالشهدا(ع) صبح امروز چهارشنبه، 23 دیماه، در آستان مقدس امامزاده علی اکبر چیذر برگزار شد.
این مراسم با حضور نبی الله احمدلو، علی ساساننژاد، امیر مرادزاده، محمد هادی از فرماندهان گردان المهدی(عج) و علیرضا کوثری، عباس سلگی، سیدمحمد جزی و افشار از رزمندگان گردان المهدی(عج) و جانباز 70 درصد اسماعیل رئوفی یکی از فرماندهان گردان حضرت قاسم بن الحسن(ع) برگزار شد.
محمد هادی در این نشست با اشاره به گرامیداشت یاد شهدای عملیات کربلای 5 به نقش شهدای کم سن و سالی اشاره کرد که همچون شهید فهمیده حماسههای فراوانی خلق کردند. او گفت: در گردان المهدی(عج) شهیدی داشتیم همچون شهید فهمیده با سن کم و جثه کوچک که میگفت اگر مرا به جبهه راه ندهید شناسنامهام را دستکاری میکنم و در نهایت با تغییرات شناسنامه توسط خودش توانست به جبهه بیاید. نام این شهید بهزاد عبدالکریمی بود که اگر چه قوارهاش کوچک اما رشادت و مردانگیاش مثل یک مرد جنگی بود. لازم است گفته شود شهدای کوچک ما چقدر بزرگ بودند و توانستند یک شبه ره صدساله را طی کنند.
وی با اشاره به فتح سنگرهای نونی شکل عملیات کربلای 5 توسط گردان المهدی(عج) گفت: سنگرهایی هلالی شکل که شبیه نانهای سنتی بودند توسط دشمن در شلمچه ایجاد شده بود. این سنگرها محلی برای نیروهای احتیاط داشتند تا اگر خطهای اول شکسته شد نیروها در این قسمت مستقر حضور داشته باشند. ارتفاع آنها خیلی زیاد بود و یکی از جاهایی که ما به عنوان گردان خط شکن میبایستی آن را فتح میکردیم همین سنگرهای نونی شکل در شلمچه بود.
علیرضا کوثری با اشاره به روش طراحی سنگرهای نونی شکل گفت: زمین شلمچه به علت مسطح بودن مورد دید جبهه مقابل قرار میگرفت و این عارضه بزرگی برای این منطقه محسوب میشد. دشمن با احداث سنگرهای نونی شکل با بلندی حدود 10 متر که آنها را از قبل به وسیله بلدزر ایجاد و آماده کرده بود توانسته بود این عارضه را از بین ببرد. آنها در احداث این سنگرها از تمام تکنیکهای دنیا استفاده کرده بودند و از هر روشی که میتوانستند برعلیه رزمندگان اسلام موضع میگرفتن و آنقدر به کار خود در این تکنیکها مطمئن بودند که صدام برای چندمین بار در سخنرانی خود اعلام کرده بود هر کس بتواند از این موانع در شلمچه عبور کند من کلید طلایی بصره را به او میدهم اما سرانجام همین خط توسط رزمندگان لشگر 10 سیدالشهدا(ع) شکسته شد.
علی ساسان نژاد با اشاره به اهدافی که رزمندگان توسط آن در عملیاتهای مختلف در دوران 8 سال دفاع مقدس شرکت میکردند گفت: ما برای کسب افتخارات به جنگ نرفتیم دشمن از جهات مختلف به ما حمله کرد بعد از انقلاب اول تجزیه طلبها وبعد رژیم بعث عراق حمله کرده و میخواستند کشوررا از ما بگیرند. حضرت امام (ره) این مبارزه را با بچههای 13-14 ساله شروع کرد و آن را به خوبی پیش برد، هر صاحب چشمی با مداد رنگی خودش ما را تصویر میکند. هر کسی میتواند هر برداشتی داشته باشد. اما آنچه بهانه ما برای روایت رشادهای عملیات هایی همچون عملیات کربلای 5 است نگاه به آینده است.
وی افزود: ما امروز اینجا جمع شدهایم تا بگوییم دندانهای کثیف سعودیها نشانه خشم است و داعش خاطره رژیم بعث را برای ما تداعی کرده است ما جمع شدهایم تا پاسخگوی نسلی در 100 سال آینده باشیم ونگذاریم بچههایمان در سراسر کشور اضطراب به دل داشته باشند. و با هر کسی که به فکر آن است که دوباره اضطراب را به خانههای ایران بریزد مقابله کنیم. آماده یک دستور جهاد از جانب رهبری هستیم تا با همین بدنهای مجروحمان مقابل دشمن بایستیم. کربلای 5 یکی از عملیاتهایی بود که طی آن آتشهایی که از طرف دشمن بر سر نیروهای ما در جبهه ریخته شد در قرن بی نظیر بود. این را محاسبهگرها گفتند کربلای 5 نقطه عطفی برای ما و دنیا بود که بگوییم ایران شکست ناپذیر است. به دنبال آن هستیم که همانند عملیات کربلای 5 برای یک یا حسین یا یازینب دیگر آمادگی داشته باشیم.
ساسان نژاد گفت: در دوران دفاع مقدس دوبار عراق توان جنگیدن را از دست داد یکی در دو عملیات فتح المبین و بیت المقدس بود که در فاصله نزدیک به م انجام شد. و بالغ بر 40 هزار اسیر در این عملیاتها از دشمن گرفتیم تعداد اسرا آنقدر زیاد بود که برای هر گروه مبصری میگذاشتیم راه را نشانشان داده و میگفتیم که بروید. دیگر نمیتوانستیم که همه آنها را همراهی کنیم. با از دست دادن 40 هزار نیرو در فاصلهای کم کمر دشمن شکسته شد. مرحله بعدی تضعیف عراق در عملیات کربلای 5 بود. این عملیات هم به علت نزدیکی با عملیات کربلای4 دشمن را غافلگیر کرد. در این عملیات دشمن سعی بر مظلوم نمایی داشت چون شکست سختی خورد و میگفت جنگ میبایست باید تمام شود.
وی افزود:در مورد آتش بس تا آن زمان وضعیت خوبی نداشتیم اما عراق بعد از کربلای 5 گفت آتش بس را میپذیریم و در سازمان ملل در مورد تعیین متجاوز بحث میکنیم. ما هم در واقع همین را میخواستیم که ثابت شود که عراق متجاوز بوده است و همین مقدمه پذیرش قطعنامه 598 بود. اگر امام این قطعنامه را پذیرفت به این دلیل بود که شرایط و خواستههای ایران تقریباً در آن وجود داشت. یکی از دستاوردهای اصلی کربلای 5 این بود که دنیا بداند که ایران حق دارد و حق وحقوقش پذیرفته شود.
امیر مرادزاده با اشاره به فرمانده شهیدش در دوران 8 سال دفاع مقدس گفت: به دلیل اینکه مدتی را در خدمت شهید حسنیان بودم لازم است از او یاد کنم کسی که راه و رسم جهاد کردن را به من آموخت آن روزها فکر میکردم باید در گردان خط شکنی که لشگر آن اسم و رسم دارد حضور پیدا کنیم اما فرماندهام به من ثابت کرد انجام تکلیف در هر جایی به خوبی امکان پذیر است. بارها در دوران 8 سال دفاع مقدس شهادت و مفقودیت من اعلام شده وبد اما باز به خانه بازگشتم. دفاع از اسلام و تبعیت از رهبری برای کشور و دین و برای هرکجای دنیا که مسلمان وجود دارد برای ما افتخار است. باید امروز فهمیدههایی شویم تا الگوی جوانان نسلهای آینده شویم و خودمان را فدایی رهبر و نظام کنیم.
نبی الله احمدلو با اشاره به تقویت نیروهای رزمندگان اسلام از ابتدای جنگ گفت: از اول جنگ مناطقی همچون خرمشهر، سوسنگرد، دهلاویه و ... را از دست دادیم دشمن تا کرخه آمد. اما کم کم توانستیم با این قضیه مقابله کنیم. سپاه و ارتش خود را پیدا کردند و توانستیم در دنیا مقاومت کامل خود را ثابت کنیم. بعد از عملیات والفجر 8 که پیروزی بزرگی بود صدام برای جلوگیری از تصرف بصره آمد و همینطور پیروزیها در پی آن ادامه داشت. ما در تمام سالهای جنگ حتی یک مستشار خارجی نداشتیم. حتی هیچ کدام از ما در دانشکده جنگ آموزشی ندیده بود صرفاً یک سری نیروهای عادی بودیم که با تشکیل تیپ و گروهان جلو آمدیم و تمام اندوختههایمان تجربی بود.
وی افزود: قبل از انقلاب از نظر نیروی زمینی عراق بر ما قالب بود و ترکیب ارتش عراق یک ترکیب روسی بود اما نیروهوایی ما قویتر از آنها بود. قدرتهای بزرگی همچون آمریکا و انگلیس پشت رژیم پهلوی بودند. اما وقتی انقلاب شد همه قدرتها در مقابل ما قرار گرفتند. به طوریکه ما فقط از 46 کشور اسیر گرفتیم. در شلمچه هم عراق طراحی بسیار هوشمندانهای به وسیله اطلاعاتی دقیق و عالی انجام داد. ورود به شلمچه واقعاً کار مشکلی بود حتی در رادیوهای بیگانه هم از قدرت صدام در استحکاماتی که در این مناطق ساخته است گفته میشد. به همین دلیل ما با عملیات کربلای 5 میخواستیم به غیر اینکه به بصره نزدیک شویم ابهت عراق را هم از بین ببریم. در جنگ شلمچه بحث بر سر به هم ریختن ارتش عراق بود.
انتهای پیام/