"تربیت فرهنگی" رکن مهم اقتصاد مقاومتی است که الان دچار مشکل است
مهدی طغیانی اقتصاددان و محقق در حوزه اقتصاد اسلامی معتقد است، "تربیت فرهنگی" رکن مهم اقتصاد مقاومتی است که متاسفانه الان دچار مشکل است.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم،مهدی طغیانی استاد اقتصاد و محقق در زمینه اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی است؛ او مطالعات و یافته های خود را در زمینه «نقش تربیت اسلامی جامعه در تحقق اقتصاد مقاومتی» بازگو می کند؛ نگاه ایشان به این بحث شامل دیدگاههای نوینی در زمینه الزامات فرهنگی و اجتماعی اقتصاد مقاومتی است که تاکنون کمتر شنیده و خوانده ایم. بخش اول این گفتگو به نظر خوانندگان می رسد.
تسنیم: با عرض سلام و تشکر از اینکه این گفتگو را پذیرفتید؛ لطفاً مدخل ورود به بحث را بفرمایید.
با سلام خدمت شما؛ بنده مایلم امروز یک مقدار درخصوص اینکه فعالیتهای روشنگری و تربیتی چه نقش و تأثیری در اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی خواهد داشت؛ مطالبی را به اشتراک بگذاریم. وقتی که ما بیانات مقام معظم رهبری را در حوزه اقتصاد مقاومتی رصد می کنیم، می بینیم که دو کلید واژه در بین مطالب ایشان، و مطالبی که در حوزه اقتصاد مقاومتی وجود داشته جایگاه برجسته تری دارد؛ این دو کلید واژه، یکی کلید واژه «پیشرفت» است و یکی کلید واژه «برخورد با مانع». ایشان اقتصاد مقاومتی را برای اولین بار تعریف کردند و بعد هم بارها این تعریف را توسعه دادند؛ همیشه این مطلب در بیانات ایشان بوده و هست که ما داریم حول اقتصادی صحبت می کنیم که می خواهد پیش برود؛ یا پیشرفت بکند؛ جلو برود؛ و از سوی دیگر در این مسیر با انواع و اقسام موانع رو به رو است. پس این دو کلید واژه خیلی مهم در بیانات آقا هستند. به نظر من بحث پیشرفت هم مهمتر از بحث مانع است؛ خود این پیشرفت موضوعیت دارد و مهم است.
تسنیم: چطور؟
ما قرار است که پیشرفت کنیم؛ هم از جهت فردی؛ و هم از جهت اجتماعی. اصلاً به این دلیل هم هست که بحث اقتصاد مقاومتی مطرح میشود؛ چون لازمه پیشرفت در یک مسیر سنگلاخ و پر از مانع، این است که در مقابل موانع مقاوم باشیم. لذا لازمه آن پیشرفت، این برخورد مقاوم با مانع است.
واژه "پیشرفت" تقریباً معادل واژه قرآنی "رشد" است
تسنیم: ممکن است ترمینولوژی (واژه شناسی) این لفظ «پیشرفت» را کمی بشکافید؟
لفظ پیشرفت در ادبیات دینی ما، در آیات قرآن کریم و حتی در اصول اخلاقی ما در حوزه فردی و اجتماعی، جزء مفاهیم برجسته است؛ البته نه با لفظ پیشرفت؛ بلکه معمولاً با لفظ «رشد» از آن یاد میشود. البته این فقط مختص رشد اقتصادی نیست؛ و ضمناً نه آن رشد اقتصادی با تعریف کلاسیکی که برای ما مطرح میشود؛ که می گویند عبارت است از میزان افزایش تولیدات نسبت به دوره ماقبل؛ یا درصد افزایش تولیدات نسبت به دوره ماقبل؛ نه؛ این تعریف مربوط به رشد در این زمینه نیست.
آیاتی هم در قرآن کریم با این کلیدواژه هست؛ مثلاً «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ (بقره – 186)» یا آیه شریفه «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ (بقره - 256)» یا مثلاً «وَ ابْتَلُوا الْیَتامی حَتَّی إِذا بَلَغُوا النِّکاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوالَهُمْ (نساء – 6)» یا مثلاً آمده که «یَهْدی إِلَی الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنا أَحَداً (جن - 2)» ببینید؛ کلید واژه را به ما داده است. این لفظ تا آخر قرآن بارها تکرار شده است.
یعنی قرار است ما به سمت رشد هدایت شویم. یعنی اساساً همه این تعالیم و پاسخ ما به خدا مطابق فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ برای این است که ما پاسخ بدهیم که رشد کنیم. دین آمده است که ما را به سمت این مسیر پیشرفت هدایت کند. لذا کلید واژه «پیشرفت» واژه ای نیست که حتی در انقلاب اسلامی خلق شده باشد؛ این کلید واژه دینی ماست. برای شما یک مثال بزنم؛ من جایی سخنرانی داشتم؛ آنجا گفتم که ببینید؛ این رابطه ای که در اسلام با نام «ولاء عام» مطرح میشود، مثل رابطه ای است که شما با برادر، خواهر و پدر و مادرت داری؛ چطور وقتی که برادرت بیکار می شود، با تمام وجودت برایش ناراحتی؛ نگرانی؛ دلت می خواهد برایش کاری کنی؛ خوب؛ این رابطه ولاء عام یعنی رابطه تو با همه مؤمنین؛ یعنی رابطه تو با کارگر صنعت، با معدنچی، با کشاورز. همه آنهایی که در اقتصاد کار می کنند؛ اینها برادرها و خواهرهای تو هستند. خوب؛ وقتی که تو تولید ملی کشورت را استفاده نمی کنی، در حقیقت داری آنهارا بیکار می کنی؛ آنها را نابود می کنی. پس تو که برای بیکاری برادرت، دل می سوزاندی، چرا او را برادر خودت حساب نمی کنی؟ دایره مسلمانی چرا اینقدر تنگ شده؟ در حالی که پیغمبر اسلام دایره مسلمانی را خیلی بزرگ کرد؛ و گفت رابطه ولاء بین همه مؤمنین است.
تسنیم: خوب؛ حالا این چه ارتباطی با اقتصاد مقاومتی دارد؟
در حقیقت اگر اقتصاد مقاومتی را از منظر دینی و در مسیر رشد ببینیم، اینطور میشود که ما در یک فضای اندیشه دینی چون به این نتیجه رسیده ایم که جامعه به سمت رشد و پیشرفت حرکت کند، لازمه اش این است که در حوزه های مختلف ازجمله در حوزه اقتصادی مقاوم باشد.
تربیت لازمه رشد در اقتصاد است
تسنیم: حالا ارتباط اقتصاد مقاومتی با مقوله تربیت را چگونه تبیین می کنید؟
خوب؛ شهید مطهری در ابتدای کتاب آزادی معنوی اشاره می کند که لوازم رشد سه تاست؛ تربیت؛ امنیت و آزادی. یعنی اساساً شما اگر می خواهید یک فرد یا جامعه ای را در مسیر پیشرفت و رشد حرکت بدهید باید جامعه را تربیت کنید؛ باید آنچه که لازمه این پیشرفت و لازمه حرکت او به سمت کمال است را در اختیارش قرار بدهید.
اینکه ما در حوزه اقتصادی به تربیت اقتصادی قائلیم - همانطوری که به امنیت اقتصادی و به آزادی اقتصادی قائلیم - بر مبنای همین ریشه فکری ما در حوزه پیشرفت و رشد است. یعنی ما قائلیم که اگر امنیت در اقتصاد و رشد نباشد - مانند این که امنیت در زندگی یک فرد نباشد نتیجه اش این است که لازمه آن رشد مادی و معنوی مهیا نمی شود - در حوزه اقتصاد هم همین طور است. به عنوان مثال الآن در سوریه، آیا اقتصاد در کشور سوریه رشد خواهد کرد؟ به خاطر عدم وجود امنیت قطعاً پاسخ منفی است. لازمه پیشرفت این است که قبل از همه چیز، شرایط فضای نظامی و امنیتی روشن بشود؛ تا بعد برویم سراغ حوزه اقتصاد. برای آزادی هم همینطور است؛ ما قائل به آزادی در حوزه اقتصاد هستیم بصورت مبنائی و نه عرضی. نه مثل غرب و شرق؛ نه؛ ما ارزش مبنایی قائلیم.
تسنیم: چرا می فرمایید شعارهای غرب و شرق عرضی بوده است؟ آنها که پرچمدار این قضیه بوده اند.
اینطور نیست؛ آنها بصورت مبنایی قائل به این بحث نیستند؛ حالا این بحث خیلی به موضوعمان مرتبط نیست، اما اینجا داخل پرانتز خدمت شما عرض کنم که یکی از اندیشمندان میگوید غرب و شرق همواره مباحثی مانند «عدالت» و «آزادی» را در تقابل با همدیگر شعار می داده اند؛ یعنی مثلاً اردوگاه شرق از ترس اینکه مردم شرقی به غرب نپیوندند، شعار آزادی می داد؛ غرب هم از ترس اینکه مردم غربی به شرق مایل نشوند، شعار عدالت می داد؛ حالا البته عدالت به معنای مادی. ما که اینطور نبودیم و نیستیم؛ ما در اندیشه دینی قائل به این هستیم که بصورت مبنائی، هر سه عنصر امنیت و آزادی و تربیت برای پیشرفت یک فرد یا جامعه لازم است.
جامعه بر اساس ادراکاتش - ولو اشتباه - قضاوت می کند
تسنیم: فرمودید ما برای رسیدن به رشد و پیشرفت، برای تربیت بصورت مبنائی اصالت قائلیم. ممکن است کمی این موضوع را باز کنید؟
بله؛ مثلاً یک نکته ظریف در اینجا وجود دارد؛ که اگر جامعه تربیت نشود، بر اساس ادراکاتش – ولو اشتباه - قضاوت خواهد کرد؛ نه براساس واقعیت؛ بر اساس ادراک از واقعیت. فرق است بین مثلاً «مفهوم عدالت»، و «ادراک عمومی نسبت به عدالت»؛ بین «مفهوم فقر» و «ادراک فقر». بین «مفهوم رفاه» و «ادراک رفاه».
تسنیم: ممکن است تفاوت این دو مقوله را کمی روشن بفرمایید؟
ببینید؛ مثلاً یکی از پارادوکسهایی که در دانش اقتصاد مطرح است؛ که در بسیاری از کتابهای غربیها هم می بینیم؛ این است که برای اقتصاددانان اروپایی این سؤال مطرح شده که چرا با وجود درآمد سرانه ده برابری آمریکاییها نسبت به مکزیکیها، رضایتمندی از زندگی (حالا مثلاً این شاخص را معادل شادی یا Happyness بگیریم،) در این دو ملت باهم برابر است؟ اگر واقعاً رضایتمندی از زندگی تابعی از درآمد سرانه است، پس قطعاً رضایتمندی آمریکاییها از زندگی هم باید بیشتر باشد؛ ده برابر باشد؛ اما چرا برابر است؟ اینجا همان بحث ادراک به میان می آید؛ ببینید؛ پس ادراک چیزی غیر از آن فضای اقتصادی است که ما داریم.
تسنیم: خوب این بحث «ادراکات اقتصادی» کجاها اهمیت پیدا می کند؟
این شاخص خیلی مهمی است؛ مثلاً همه شاخصها این موضوع را نشان می دهند که ما در دوران پس از انقلاب، در حل مسأله فقر پیشرفت داشته ایم؛ در عدالت پیشرفت داشته ایم؛ در رفاه نسبی اقتصادی پیشرفت داشته ایم؛ گرچه این شاخصها در دانش اقتصاد، همه مفاهیم نسبی هستند؛ و نسبت به دیگران سنجیده می شوند؛ اما در عین حال که ما در این شاخصها پیشرفت داشتیم، ولی ادراک مردم از این شاخصها کاملاً به عکس است؛ یعنی مردم احساس می کنند، نادارتر شده اند؛ وضعشان بدتر شده است؛ خوب؛ این سوء تفاهم بخاطر این است که ما در حوزه تربیت اقتصادی، عملاً کاری نمی کنیم؛ یا شبهات اقتصادی - که بسیاریشان هدفمند طراحی شده و به جامعه وارد میشود - کارگر می افتد؛ روی جامعه اثر می گذارد.
اهمیت مؤلفه های فرهنگی و اجتماعی در اقتصاد مقاومتی
تسنیم: در حقیقت میشود گفت بخشهای فرهنگی و جامعه شناختی بحث اقتصاد مقاومتی، بسیار مهم است.
بله؛ یک مثال بزنم؛ ببینید؛ در ادبیات دینی و حتی سابقه تمدنی ما، روی شبکه ارتباطی با دیگران تأکید شده است. این موضوع را عرض کردم که در قرآن کریم با لفظ «ولاء» آمده است. مثلاً میگوید: «َالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ» (توبه – 71).
خوب؛ بصورت خاص استاد مطهری این رابطه ولاء را در کتاب ولائها و ولایتها می شکافد. مثلاً ایشان می گوید یک ولاء عام داریم و یک ولاء خاص. ولاء خاص رابطه ما با امام زمان است؛ رابطه ما با امام معصوم است؛ اما یک رابطه ولاء عام بین مؤمنین وجود دارد. این رابطه ولاء عام جهت هایی دارد؛ ابعادی دارد؛ از جمله از بعد اقتصادی؛ این که می گویند «من أصبح و لم یهتم بإمور المسلمین فلیس بمسلم» یعنی چه؟ یعنی رابطه ولاء عام مسلمین با همدیگر، در بعد اقتصادی؛ می گوید اگر شما این رابطه را با امور دیگران نداشته باشی مسلمان نیستی! یعنی رابطه ولاء اقتصادی اساساً جزئی از مسلمانی است؛ این که شما نباید شب سیر بخوابی، در حالی که همسایه شما گرسنه بخوابد، لازمه مسلمانی است. حتی یکی از مصادیق صله رحم، صله رحم اقتصادی است. شما باید ببینی چه کسی در فامیل شما دچار مشکل است، و اگر واقعاً می توانی کمک کنی.
می گوید اگر کسی چیزی از شما خواست، ولی شما برآورده نکردی - یا می توانستی او را به کسی که برآورده کند معرفی کنی و نکردی - شما مسلمان نیستی! ما یک همچون تربیتی داریم؛ یک همچون اندیشه ای داریم؛ یک همچون رفتارهایی باید بر ما حاکم باشد. اینها همه اش هم جنبه اقتصادی دارد، و هم فرهنگی.
تسنیم: حالا این آموزه ها - گرچه در سابقه تمدنی ما وجود داشته - ولی در زندگی معاصرمان، حتی در بین آدمهای مذهبی هم جاری بودن این آموزه ها را احساس نمی کنیم.
بله؛ اینها لازمه ی یک اقتصاد مقاومتی است؛ آموزه های فرهنگی و تربیتی! گاهی خبرهایی که از گوشه و کنار می شنوید؛ در همین شهر تهران؛ مثلاً اینکه زنی در کنار خیابان، یا در آمبولانس زایمان می کند؛ این موضوع را از باب ضعف ولاء بین مردم ببینید؛ نه از این باب که آمبولانس دیر رسیده؛ سیستم بهداشتی درست نبوده؛ سیستم درمانی کارش را خوب انجام نداده. بلکه باید گفت کسی از باب رابطه ولائی به داد او نرسیده. یعنی نه فامیلی بوده؛ نه آشنایی بوده؛ نه کسی بوده که در آن موقع حساس او را دریابد؛ اینطوری ببینید؛ این بد است که در یک شهر بزرگ این دستورات دینی دارد به این شکل اجرا میشود؛ این موضوع را هم اقتصاد متعارف اثبات می کند؛ هم عقل؛ و هم شرع. ما این روابطمان در حال تضعیف است. خوب! حالا آیا ما برای شکل گیری روابط ما نیازمند یک تربیت نیستیم؟
همه احکام اسلامی، اقتصادی هم هست
تسنیم: به نظر شما گستره و دامنه فرهنگی و اجتماعی بحثهای اقتصادی در اسلام تا چه حد فراگیر است؟
من وقتی می خواستم در بحثهای اقتصادی وارد بشوم، یکی از دوستانم به من توصیه ای داشت؛ گفت، وقتی می خواهی در بحثهای اقتصادی وارد بشوی بدان که «دستور زیارت اهل قبور در هر هفته» هم اقتصادی است. من در زمان دوران دانشجویی می گفتم چه ربطی دارد؟ یعنی چه که این دستور اقتصادی است؟ اما بعدها نصیحت این دوستم را گرفتم؛ این دستور واقعاً از منظرهای مختلف اقتصادی است؛ مثلاً وقتی دین به شما سفارش می کند هر هفته به زیارت اهل قبور بروید، یعنی دنیا شما را با خودش نبرد؛ یعنی تزریق مکمل قناعت؛ مکمل زهد. بنابراین همه فضای آموزه های دینی می تواند برای ما آثار اقتصادی به همراه داشته باشد؛ ما را مقاوم کند؛ یعنی اصلاً لازم نیست ما دنبال چیز خاصی بگردیم به عنوان تربیت اقتصادی؛ تربیت اقتصادی ما همان چیزی است که دین به ما دستور داده است.
ما وقتی حتی توصیه رهبری را در مورد تولید ملی می شنویم، باید آن را در یک اندیشه دینی ببینیم؛ وقتی ایشان در مورد تولید ملی سفارش می کنند؛ یعنی ما به تولید کننده هم باید همینطور نگاه کنیم؛ او هم باید مصرف کننده را خواهر و برادر و مادر و پدر خودش ببیند. اگر ما اینطور به هم نگاه کنیم، خوب؛ روز به روز بهتر میشود. پس ببینید؛ تربیت فرهنگی یکی از اصول اقتصاد مقاومتی است؛ و به این ترتیب الآن یکی از ارکان مهم اقتصاد مقاومتی دچار مشکل است.
تسنیم: این موضوعات در اقتصاد متعارف مطرح نیست؟
جنبه های انسانی و فرهنگی و اجتماعی حتی در ادبیات اقتصادی امروزی هم مطرح است؛ مثلاً مفهومی تحت عنوان «شبکه های اقتصادی» مطرح است. می گویند اجتماعاتی که شبکه های اقتصادی قوی تری دارند، به نسبت قدرتمندتر هستند؛ مقاومتر هستند؛ می گویند هرچه شبکه های ما ضعیفتر باشد، قدرت مان کمتر است.
دکتر طغیانی در ادامه به بیان ابعاد دیگر و مصادیقی از نقش نهادهای تربیتی و فرهنگ سازی در تحقق اقتصاد مقاومتی و اقتصاد اسلامی می پردازد.
تنظیم: رضا احسانی
انتهای پیام/