اینجا فلات ایران است؛ سال ۱۴۴۰
چشمها را به زور باز نگه داشته. پلکهای خشک، سنگینی میکنند. کاش بتواند یک ساعت بیشتر بیدار بماند و کار کند. با این تنی که رمق ندارد. کسی دور و برش نمانده یا رفتهاند یا مرده. تنهای تنهاست.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، چشمها را به زور باز نگه داشته. پلکهای خشک، سنگینی میکنند. کاش بتواند یک ساعت بیشتر بیدار بماند و کار کند. با این تنی که رمق ندارد. کسی دور و برش نمانده یا رفتهاند یا مرده. تنهای تنهاست. در این زمین خشک، نه گیاهی میروید و نه انسانی تاب زندگی دارد. او ولی هنوز امیدوار است که یک روز وقتی مثل همیشه کلنگ را به خاک میزند و زمین را میکند، باریکه آبی از زمین بجوشد و زندگی را در خاک خشک برویاند. انگار نه انگار اینجا قبلاً شهری بوده آباد. اینجا تهران است. سال 1440 هجری شمسی. تعجب نکنید. سوار ماشین زمان نشدهایم. این تصویر محتمل آینده است. اگر با همین شرایط پیش برویم، شهرهایمان به بیغولههایی خشک و بیزندگی تبدیل میشوند. این تصویر را فعلاً به خاطر داشته باشید.
بحران آب را جدی نمیگیریم. عین خیالمان نیست که هشدار دادهاند اگر به همین منوال بگذرد، دیگر آبی برایمان باقی نمیماند. زمان زیادی از اجلاس پاریس نگذشته. اجلاس تغییرات اقلیمی؛ با فاصله کوتاهی از حملات تروریستی که نه تنها پاریس، که تمام دنیا را در بهت فرو برد. زندگی ادامه دارد. پاریس که رنگ خون گرفته بود، میزبان اجلاس تغییرات اقلیمی شد تا توافقی جهانی برای کاهش اثرات نامطلوب این تغییرات حاصل شود. همزمان با این نشست 12تکه از کوه یخی در گرینلند در میدان پانتئون پاریس گذاشته شد تا نمادی از تغییرات اقلیمی باشد. یخها قطره قطره ذوب شدند و زمان سپری شد. این، یعنی گذشت زمان، زمین را به خشکسالی نزدیک و نزدیکتر میکند. «زمین» و «زمان» را کنار هم بگذارید و فکر کنید. گوشه ذهنتان «آب» و «خشکسالی» را هم داشته باشید.
اینکه اجلاس پاریس، در یک قاره دیگر برپا شده، احتمالاً به ما خیلی ربطی ندارد! چند نفر را میشناسید که اطلاعات درستی از چند و چون این اجلاس مهم و علل برگزاری و دستاوردهای آن داشته باشند؟! میتوانیم به همین منوال ادامه دهیم. فعلاً که آب هست. درست است که کم است، اما هست. پس میتوانیم با شعار «چو فردا شود، فکر فردا کنیم» پیش برویم و اصلاً هم برایمان مهم نباشد سر نسل آینده چه میآید.
زمین گرم و گرمتر میشود. کودکانی به دنیا میآیند که هنوز راه درازی در پیش دارند. تصویر اول گزارش را دوباره در ذهن مجسم کنید. خیلی هم بیراه نیست؛ چنانچه عیسی کلانتری، مشاور معاون اول رئیسجمهوری در امور آب، کشاورزی و محیطزیست میگوید: «اگر به همین وضع ادامه دهیم حدود ٧ درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل ٥ میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند.» اینکه این 50میلیون نفر قرار است کجا مهاجرت کنند و رهسپار کدام قاره شوند، بماند؛ تکلیف 30 درصد باقی مانده هم که کم و بیش معلوم است. گذران زندگی در خشکسالی و دست و پنجه نرم کردن با بحران آب؛ بحرانی که ماحصل شرایط اقلیمی کشور و مدیریت نادرست منابع آبی است و صد البته ریشههای فرهنگی هم دارد. کافی است کمی در اطراف خود دقیق شویم. لازم نیست راه دور برویم. همین خانه خودمان. بله؛ خانههایی که محل امنیت و آسایش خانواده است و صد البته که باید پاکیزه و مطبوع باشد. برای یک نظافت ساده چقدر انرژی مصرف یا بهتر است بگویم اتلاف میکنیم؟!
از آنجایی که خانه باید همیشه از تمیزی برق بزند، جارو برقی حداقل یک ساعتی بیوقفه روشن میماند تا هیچ درزی خاک گرفته باقی نمانده باشد. بعدش هم نوبت تی کشیدن و تمیز کردن کف خانه میرسد که اگر دست کم 10، 12 سطل آب برای انجامش پر و خالی نشود، معلوم میشود که یک جای کار میلنگد. همین شستوشوی لباس. حسابش را بکنید، هربار که ماشین لباسشویی را روشن میکنید، چه حجم آبی مصرف میشود.
روزهای پایانی سال و نزدیک ایام نوروز هم که دیگر تکلیفش روشن است. شستوشو آب میخواهد. آب نازنین که قرار است چند صبح دیگر کیمیا شود، بیحد و مرز مصرف میشود تا خانهها برق بزنند برای تحویل سال جدید. سالهای دیگری هم قرار است از راه برسد. فردایی که امروز فکرش را نمیکنیم.
جالب است بدانید که تنها دو کشور جهان با بهرهبرداری بیرویه از منابع آبهای سطحی در معرض بحران جدی قرار گرفتهاند و آن دو کشور ایران و مصر هستند. جالب تر است که بدانید میزان بهرهبرداری از آبهای سطحی در مصر به ٤٦درصد و در ایران به ٩٧درصد رسیده است! این اندازه اختلاف فاحش، قابل تأمل و تأسف است.
کلانتری معتقد است که با این منابع آبی موجود و در صورت استفاده از مدرنترین تکنولوژیهای صنعتی و در صورت فرض محال رسیدن به بهرهوری 5/1 درصد تا سال ١٤ ٤ تنها میتوانیم برای ٣٣میلیون نفر غذا تولید کنیم. این در شرایطی است که بهرهوری ما درحال حاضر تنها 2/0 درصد است.
همه ما مسئولیم
راحتترین کار ممکن این است که اصلاً کاری به کار اخبار و آمار و اطلاعات مربوط به بحران آب نداشته باشیم و همه تقصیرات را هم به گردن دولت بیندازیم و به این ترتیب هیچ مسئولیتی را به گردن نگیریم. میتوانیم خانههایمان را چراغانی کنیم تا دلمان نگیرد و بگذاریم نیروگاهها چند برابر کار کنند. خانه را هم در زمستان آنقدر گرم کنیم که هیچ نیازی به پوشیدن یک تکه لباس اضافه نباشد. کسانی که به کشورهای اروپایی سفر کردهاند حتماً با فروشگاههایی مواجه شدهاند که شبها با حداقل روشنایی کار میکنند، طوری که گاهی به نظر میرسد، تعطیل هستند. البته اهالی هرگز چنین اشتباهی نمیکنند و شاید این اندازه رعایت در مصرف برق برای ما عجیب به نظر برسد. حتی فروشگاههای بزرگ برندهای معروف هم این اصل را رعایت میکنند. حالا مقایسه بکنید با کشور خودمان که هر مغازه کوچکی در نوع خود، درخشانترین و پرسوترین است و گاهی در یک دکه کوچک، چراغهای نئونی آنچنان نورافشانی میکنند که هنگام نزدیک شدن به آن مردمک چشم، تنگ و تنگتر میشود.
دکتر اسماعیل کهرم، مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان این مطلب در گفتوگو با «ایران» میگوید: «در خصوص محیط زیست مسائلی وجود دارد که مربوط به دولتهاست. ما نمیتوانیم دستور سدسازی و حفر چاه بدهیم. اینجاست که مسئولیت دولتها تأثیرگذار است. در دولت قبل دستور آمد که هرکس هرجایی که میخواهد میتواند سد بزند و چاه حفر کند. در سفری که رئیس دولت پیش به فیروزکوه داشت، عنوان کرد که اینکه میگویند آب نیست، دروغ است. هرجا را بکنید به آب میرسید! مسأله این است که در ریه ما هم باید یک سوم هوا باقی بماند تا زنده بمانیم. آب هم همین طور است و ممکن است به آب برسیم ولی آبی که دیگر قابل برداشت نیست. بنابراین زمانی که دولت علمی نیست و از نظر کارشناسان استفاده نمیکند، مسئولیت شهروندی افراد بیشتر میشود.»
کهرم ادامه میدهد:« اگر شما هنگام مسواک زدن، 2 دقیقه شیر آب را باز بگذارید بین 4 تا 5/6 لیتر آب مصرف میشود. حالا این عدد را تعمیم دهید تا ببینید چقدر میشود. برای شستن اتومبیل هم چیزی حدود 130 لیتر آب مصرف میشود. این در حالی است که در انگلستان قانونی به نام «شیلنگ ممنوع» وجود دارد که استفاده از شیلنگ برای شست و شو را ممنوع میکند و به عنوان مثال فرد برای شستن ماشین، از سطل و کهنه پارچهای استفاده میکند و نهایت آبی که در این حالت مصرف میشود، 30 لیتر است. این رفتار را مقایسه کنید با رفتار خودمان که گاهی از شیلنگ به عنوان جارو استفاده میکنیم. وقت دوش گرفتن هم ما دوبرابر آلمانیها آب مصرف میکنیم و این در حالی است که آلمان هیچ گاه کمبود آب ندارد.»
این فعال زیست محیطی میگوید: «فرق بین صرفهجویی مصرف آب و رعایت نکردن این مسأله، 200 لیتر آب برای هر نفر میشود که عدد کمی نیست و در صورت رعایت این نکات از سوی شهروندان، تا حدود زیادی میتوان به کنترل بحران آب کمک کرد. البته باید به یک نکته اساسی هم توجه داشت و آن این است که از 420 میلیارد متر مکعب آبی که سالانه از راه نزولات جوی دریافت میکنیم، حدود 93 درصد در بخش کشاورزی مصرف میشود، 4درصد به مصرف بخش صنعت میرسد و 3 درصد هم در بخش آشامیدنی مورد استفاده قرار میگیرد. یعنی عمده آب در کشاورزی مصرف میشود. حال با توجه به اینکه از این 420 میلیارد متر مکعب، 30میلیارد متر مکعب هم تبخیر میشود، با توجه به اینکه هنوز در بخش کشاورزی ما از روشهای سنتی استفاده میشود، نمیتوان خیلی امیدی به صرفهجویی در مصرف آب و حفظ منابع آبی داشت و در صورتی هم که به طور کامل در بخش آشامیدنی، صرفهجویی کنیم باز هم در آن 3 درصد صرفهجویی کردهایم. استفاده از روشهای جدید آبیاری، مثل آبیاری بارانی، قطرهای و مه پاش میتواند کمک بزرگی در صرفهجویی مصرف آب در بخش کشاورزی باشد.»
کهرم ادامه میدهد:« البته به هرحال مسئولیت شهروندی ما در قبال بحران آب، جدی و ضروری است و باید در تمام رفتارهایمان نمود پیدا کند و تأثیر بسزایی در حل بحران آب داشته باشیم تا کمبود آب برطرف شود.»
تصویر ابتدا را باز در ذهن تان مجسم کنید. ایران را در سال 1440 که احتمالاً خشک است و معدود جمعیت باقی مانده که با چشمهای خشکیده، زمین را به دنبال یافتن باریکهای از آب میکاوند. شاید آن تنهای بیآب، فرزندشما باشد.
منبع:ایران
انتهای پیام/