عطوان: ارتش عراق با پیروزی در الرمادی اعتماد به نفس خود را به دست آورد
یک تحلیلگر برجسته جهان عرب در مقالهای به بررسی ابعاد عملیات موفقیتآمیز الرمادی برای عراق و همچنین گروه تروریستی داعش پرداخت و نوشت با پیروزی در الرمادی شمارش معکوس برای نبرد آزادسازی موصل آغاز شده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، عبدالباری عطوان در سرمقاله روزنامه اینترنتی رأیالیوم نوشت: واضح است که دو ابرقدرت یعنی آمریکا و روسیه و نیز حدود یکصد کشور در شرق و غرب و شمال و جنوب بر سر سرکوب داعش تا آغاز سال جدید میلادی و زدن بال و پر آن در عراق و سوریه بهعنوان مقدمهای برای سرکوب نهایی این گروه تروریستی توافق کردهاند. اجرای این توافق با تقویت ارتش عراق از طریق آموزش و تسلیح آن و سپس تقویت توان نیروهای پیشمرگه کرد آغاز شد که به بازپسگیری کوهستان «سنجار»، «تکریت» و «بیجی» و نیز خشکاندن منالع مالی داعش با بمباران کامیونها و چاههای نفت تحت کنترل این گروه تروریستی انجامید.
اگر اخبار مربوط به دستگیری «ابوعمر الشیشانی» فرمانده نظامی داعش بههمراه 20 تن دیگر از مسئولان ارشد این گروه و همچنین کشته شدن بیش از یکهزار جنگجو در نبرد بازپسگیری الرمادی واقعیت داشته باشد، بنابراین به نظر میرسد این شکست بسیار بزرگ است، ولی مطمئناً، عملیات آزادسازی نیز اینگونه هزینهبردار بوده است.
ارتش عراق با ورود به این نبرد، اعتماد به نفس و توان خود را که پس از شکست در برابر صدها تندرو در «موصل» و الرمادی، فرار هزاران نیروی آن و نیز تسلیم غیرنظامیان به این تندروها بدون مقاومت واقعی از دست داده بود، احیا میکند. عقبنشینی در برابر این تروریستها، ارتش عراق را در معرض انتقادهای زیادی در داخل و خارج قرار داده بود بهگونهای که «اشتون کارتر» وزیر دفاع آمریکا با این گفته که «ارتش عراق اراده نبرد ندارد»، از این ارتش «دست شست».
میزان مشارکت نیروهای آمریکایی در آزادسازی شهر الرمادی از اشغال عناصر داعش و یا نقشی که مستشاران آمریکایی در این زمینه ایفا کردند، مشخص نیست. در حال حاضر بیش از پنجهزار نیروی آمریکایی در عراق هستند، «باراک اوباما» رئیسجمهوری آمریکا نیز یکماه پیش به اعزام نیروهای ویژه به عراق اذعان کرد. در حالی که، هواپیماهای جنگی آمریکایی از این عملیات پشتیبانی هوایی کردند، پس چه مانعی برای حضور نیروهایی آمریکایی برای جنگیدن و اداره جنگ زمینی وجود دارد؟
نوار صوتی بیسابقهای که در آن «ابوبکر البغدادی» اسرائیل را خطاب قرار داد و این رژیم را به حملات تهدید کرد، فاش میکند که رهبر داعش خطر و تنگتر شدن عرصه بر خود و نیروهایش را احساس میکند. البغدادی در این نوار صوتی گفت: «ما یک لحظه هم اسرائیل را فراموش نکردیم و بهاذن خدا، آن را هرگز فراموش نمیکنیم... و بهاذن خدا بسیار زود، میشنوید که مجاهدین شما را محاصره میکنند...».
این برای نخستین بار است که البغدادی درباره اسرائیل سخن میگوید و آن را به حملهای سخت تهدید میکند، ــ بهعقیده نویسنده ــ نادیده گرفتن مسأله فلسطین طی 3 سال اخیر و توجیه آن با مشغول بودن به «دشمن نزدیک» و تأخیر در مرحله رویارویی با «دشمن دور»، داعش را در معرض اتهام به وابستگی به اسرائیلیها و آمریکاییها توسط بسیاری از دولتها و ارتشهای الکترونیکی که به گستردگی در شبکههای اجتماعی حضور دارند، قرار داده است.
سؤالی که پس از این پیروزی بزرگ نیروهای عراقی در بازپسگیری شهر الرمادی که کلید «بغداد» پایتخت محسوب میشود، ذهن بسیاری را مشغول کرده، این است: آیا این پیروزی پایانی برای داعش و آغاز شمارش معکوس برای افول ستاره آن و شاید زوال آن است؟
هنوز زود است که در خوشبینی اغراق کنیم اگرچه این حق پیروزشدگان است که در مجتمع دولتی در الرمادی رقص و شادی کنند. چهبسا تب این پیروزی، در صورتی که صاحبان آن مغرور شوند و دلایل واقعی رشد داعش و دستیابی آن به جایگاهی یعنی سیاست به حاشیه راندن را مورد توجه قرار ندهند، فروکش کند.
عقبنشینی جنگجویان داعش و تجمع آنها در موصل بهعنوان آخرین و مهمترین سنگرشان در عراق، نبرد آزادسازی این شهر را به تمام معنی کلمه «مادر جنگها» خواهد کرد. به نظر میرسد که این رخداد طی چند روز آینده اتفاق میافتد ولی آن، جنگی آسان نخواهد بود و با همان سرعتی که جنگ الرمادی به پایان رسید، به پایان نمیرسد.
سؤال مهم دیگر درخصوص «طرح B» است که در جعبه ائتلاف روسی و آمریکایی قرار دارد و قرار است در صورت پیروزی بر داعش اجرایی شود. جایگزین این طرح و جایگزین جایگاه و قدرت داعش چیست؟ همین سؤال را نیز میتوان درخصوص داعش پرسید که طرحهای جایگزین آن، در صورت تنگتر شدن حلقه محاصرهاش و در نهایت سرکوبش، چیست؟
با توجه به پیگیری حوادث در لیبی، عراق و یمن معتقد نیستیم که ائتلاف آمریکایی طرحی جایگزین برای مرحله بعد از اشغال، نابودی، کشتار و تغییر نظامها داشته باشد و همین وضعیت بر کشورها یا دولتهایی که در مدار آن میچرخند، صدق میکند.
جایگزینهای داعش شناخته شده هستند؛ ادامه اقدامات خشونتبار، تروریسم، فعالیتهای زیرزمینی، گسترش دایره حملهها و روی آوردن به اقدامات، حملات و انفجارهای انتقامجویانه است. از سوی دیگر، شکست داعش در الرمادی، «الرقه» و موصل ــ در صورتی که اتفاق بیفتد که این امر نیز به چندین سال زمان نیاز دارد ــ بهمعنای محو شدن کامل آن نیست، اگرچه دلایل قدرتگیری این گروه تروریستی ادامه پیدا کند.
یک روزنامهنگار ژاپنی که برای مصاحبه با من درباره کتاب جدیدم با عنوان «Islamic State The Digital caliphate»، در لندن با من دیدار کرد، گفت: چرا آمریکا به دور کردن و به حاشیه راندن عربها و مسلمانان بهویژه پس از اشغال اراضیشان و تغییر نظامهایشان اقدام میکند؟ او افزود: «آمریکا پس از اشغال ژاپن در پی جنگ جهانی دوم، ژاپن را بازسازی و نیروهای ارتش منحل شده ژاپن را غرق در پاداشهای مالی و حقوق بازنشستگی کرد، پس چرا این کار را با عراقیها و سربازان ارتش عراق که آن را اشغال کرد، نکرده است؟».
من در جواب او، اینچنین گفتم: «زیرا آمریکا از عربها و مسلمانان متنفر است و آنها را خطری برای خود میداند. آیا جرج بوش پسر، رئیسجمهور اسبق آمریکا نگفت که با اعزام نیروهایش برای اشغال عراق، جنگ صلیبی علیه اعراب و مسلمانان به راه میاندازد؟».
«دونالد ترامپ» نامزد ریاستجمهوری آمریکا با صدای بلند و با صراحت این سیاست را آشکار کرد هنگامی که خواستار جلوگیری از ورود مسلمانان به آمریکا شد. پیشتازی وی در نظرسنجیها بر نزدیکترین رقبایش بهترین دلیل برای این مقوله است... و آنچه پنهان بود و خواهد بود، بزرگتر است.
انتهای پیام/*