اشرفغنی یا نبیل؛ چه کسی مقصر است؟
استعفای رئیس سابق امنیت ملی افغانستان ذهنهای بسیاری را به خود درگیر کرده است «رحمت الله نبیل» در صفحه اینترنتی خود نوشته که فشارهای اشرف غنی برای کنار فتن او وجود داشته و با برخی سیاستهای دولت نیز موافق نبوده است.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، روزنامه «ماندگار» چاپ کابل در مطلبی در مورد مشکلات بوجود آمده در روابط «محمد اشرفغنی» رئیسجمهور افغانستان و «رحمتالله نبیل» رئیس سابق اداره امنیت ملی این کشور نوشت:
استعفای «رحمتالله نبیل» رئیس سابق امنیت ملی افغانستان که در زمان حضور هیئت این کشور در کنفرانس کشورهای قلب آسیا صورت گرفت، ذهنهای بسیاری را به خود درگیر کرده است.
نبیل استعفای خود را همزمان با ارسال به دفتر ریاستجمهوری افغانستان، در صفحه فیسبوک خود نیز به اشتراک گذاشت. هرچند از این نامه نمیتوان بهصورت مستقیم اتهامهایی را علیه کسی استنباط کرد، ولی در فرازهای پایانی آن، میتوان نوعی دلسردی و ناراحتی از کار و فشارهای کاری را احساس کرد که نبیل در هفتههای اخیر با آنها روبهرو بوده است.
رئیس سابق اداره امنیت ملی افغانستان بهصورت آشکار مینویسد که فشارهای اشرفغنی برای کنار رفتن او وجود داشته و در عین حال، او با برخی سیاستهای دولت نیز موافقت چندانی نداشته است.
اما محمد اشرفغنی رئیسجمهور افغانستان به استعفای نبیل بعدی تازه بخشید و دامنه حدس و گمانها را وسیعتر و گستردهتر کرد.
شاید غنی در نشست خبری خود، پس از برگشت از کنفرانس کشورهای قلب آسیا، میخواست که فضا را به زعم خود تلطیف کند و به شایعات موجود در مورد استعفای آقای نبیل پاسخ دهد، اما از آنجایی که غنی از ادبیات خاصی در این مورد استفاده کرد، بیشتر از همه خودش زمینهساز شایعهپراکنی در مورد رئیس سابق امنیت ملی افغانستان شد.
رئیسجمهور افغانستان در نشست خبری خود، برای پایان دادن به جو شایعه پراکنیها به گونهای صحبت کرد که خود شایعهای دیگر در رابطه با استعفای آقای نبیل میتواند باشد.
وی گفت: هر کس فکر میکند که نبیل با فشارهای بیرونی از کار کنارهگیری کرده و یا چنین زمینهای برای او فراهم شده، باید آماده جنگی صد ساله باشد و این شخص خائن است.
شاید در این صحبتها، روی سخن غنی به کشورهایی باشد که بعضاً از آنها به عنوان اهرمهای فشار نام برده میشود و او به این کشورها هشدا داده است، اما از سخنان او که در هالهای از احساسات ناهمگون ابراز شدند، به سختی میتوان چنین نتیجهای گرفت.
غنی بیش از همه سیاستمداران افغانستان، با مسائل احساسی برخورد میکند و حتی برخی مسائل را عملاً از حوزه عقلانیت سیاسی به حوزه عواطف و احساسات میبرد.
سخنان او در مورد افغانستان که «از پنجهزار سال پیش در روی زمین وجود داشته و پنجهزار سال دیگر هم خواهد ماند» و یا در مورد جنگ قندوز که گفت «این ولایت تحت مدیریت قرار دارد»؛ همه حرفهای احساسی و عاطفیاند که با استدلال منطقی سر سازگاری ندارند.
در واکنش به استعفای آقای نبیل نیز اشرفغنی از همان زبان و ژست احساساتی خود بهره گرفت. حالا معلوم نیست که افغانستان با چه ابزارها و تواناییهایی قرار است که صد سال با کشوری دیگر بجنگد. همین حالا جنگ 40 ساله به اندازه کافی باعث تحلیل توان این کشور شده و به ظرفیتهای بالقوه و بالفعل آن آسیب رسانده که بهسختی میتوان در نبود کمکهای خارجی، گامی به پیش گذاشت.
آیا در چنین وضعیتی، افغانستان قادر است که صد سال با کشور دیگری وارد جنگ شود؟
شنیدن حرفهای احساسی از دهان سیاستمداران، حدیث نوی نیست. در دیگر کشورها نیز زمامداران هر از گاهی از زبان احساس برای فرو نشاندن جو ملتهب استفاده میکنند، اما فرق اساسی میان آنها و سخنان احساسی رئیسجمهور افغانستان این است که آنها دقیقاً وضعیت را بررسی میکنند و آنگاه متناسب با شرایط، سخنان احساسی خود را به دیگران منتقل میکنند. آنها میدانند که نتیجه سخنانشان چیست و چه پیامدهایی به دنبال دارد.
اما رهبران افغانستان ناگهان دچار احساسات میشوند و حرفهایی را که نباید به زبان بیاورند، میگویند و آنگاه خود و مردم را به درد سر میافکنند.
در اینکه مسایل مختلفی میتواند سبب سرخوردگی رحمتالله نبیل رئیس سابق امنیت ملی افغانستان شده باشد که او را مجبور به استعفا کرده است، نمیتوان شک ورزید؛ اما این مسائل نباید به اندازهای بزرگ جلوه داده شوند که همه را دچار تشویش کند.
محمد اشرفغنی رئیسجمهور افغانستان عملاً با سخنان خود به جای اینکه شایعات در مورد استعفای نبیل را کاهش دهد، به شایعات تازهتری دامن زد و حالا همه به دنبال این هستند که اصل ماجرا را بیابند.
«عبدالله عبدالله» رئیساجرایی حکومت وحدت ملی، هنگام معرفی سرپرست جدید ریاست امنیت ملی افغانستان، شاید متوجه این وضعیت شده بود و به همین دلیل، حرفهایی مطرح کرد که بهنوعی میتوان آنها را توجیهکننده سخنان اشرفغنی دانست.
عبدالله از کار و فعالیت نبیل در ریاست امنیت ملی افغانستان قدردانی کرد و بهصورت تلویحی گفت که «پذیرش استعفای او برای دولت کار آسانی نبوده است.
سیاستمداران افغانستان همواره با سخنان خود دردسر میآفرینند و این میتواند به وجاهت آنها را در سطح ملی و بینالمللی آسیب برساند.
اشرفغنی به سادگی و آرامش میتوانست به استعفای نبیل در چهارچوب قوانین نظام افغانستان پاسخ دهد و آن را امری کاملا عادی و منوط به مسائل اداری بداند و هیچ اعلام جنگی هم نداشته باشد.
وقتی خود ما زمینه شایعه را فراهم کنیم، نباید از دیگران توقع داشت که چیزی نگویند و همه چیز را عادی بدانند. در مورد استعفای نبیل، نخست خودش به این شایعات در نامه خود دامن زد و سپس اشرفغنی رئیسجمهور افغانستان آن را وارد فاز تازهای کرد.
حالا بگویید که در این میان گناه دیگران چیست؟
انتهای پیام/.