ترکیه شریان حیاتی داعش است؛ ملت مرا نخواهد همین امروز می‌روم نه فردا

ترکیه شریان حیاتی داعش است؛ ملت مرا نخواهد همین امروز می‌روم نه فردا

رئیس‌جمهوری سوریه تأکید کرد آمریکا از همان ابتدای بحران (سوریه) پوشش سیاسی برای تروریسم در سوریه ایجاد کرد و ترکیه نیز شریان حیاتی گروه تروریستی داعش است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، بشار اسد رئیس جمهوری سوریه در گفت‌وگو با خبرگزاری رسمی اسپانیا به سؤالات مختلف خبرنگار این رسانه پاسخ داده است.

بشار اسد با انتقاد از سیاست‌های خصمانه کشورهای حامی گروه‌های تروریستی و نقش آنها در ادامه ناامنی و بی‌ثباتی و کشتار در کشورش به‌طور خاص به آمریکا اشاره کرد و گفت ایالات متحده، از همان ابتدا، پوشش سیاسی برای تروریسم در سوریه ایجاد کرد و در مبارزه با تروریسم جدیت ندارد.

وی همچنین با انتقاد مجدد از سیاست‌های ضدسوری دولت ترکیه اظهار داشت ترکیه شریان حیاتی گروه تروریستی داعش است.

بشار اسد تأکید کرد اولین گام برای نابودی گروه‌های تروریستی در سوریه در توقف سرازیر شدن تروریست‌ها به‌ویژه از ترکیه به سوریه و عراق و توقف سرازیر شدن پول‌های سعودی و جلوگیری از ورود سلاح و انواع حمایت‌های لجستیکی از این گروه‌ها نهفته است.

وی افزود ترکیه تنها شریان حیاتی موجود برای گروه تروریستی داعش است و عربستان، ترکیه و قطر طرف‌های اصلی هستند که همدست گروه‌ تروریستی داعش و جنایات وحشیانه‌اش هستند.

رئیس جمهور سوریه با تأکید بر دروغ بودن ادعای آمریکا مبنی بر مبارزه با تروریسم اظهار داشت: آمریکا از همان ابتدا، پوشش سیاسی برای تروریسم در سوریه ایجاد کرده و در مبارزه با آن جدی نیست و تا زمانی که آمریکا در این زمینه جدی نباشد، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که دیگر کشورهای غربی در این زمینه جدی باشند،‌ چرا که آنها همپیمان آمریکا هستند.

متن کامل مصاحبه خبرگزاری اسپانیا با رئیس‌جمهوری سوریه

سؤال اول: جناب آقای رئیس جمهور، ابتدا از شما به‌خاطر میزبانی‌تان و فراهم کردن فرصت دیدار برای خبرگزاری اسپانیا برای اطلاع یافتن از اوضاع کشورتان تشکر می‌کنیم... در چهاردهم نوامبر گذشته، قدرت‌های بین المللی از جمله روسیه و ایران در وین درباره یک جدول زمان بندی برای دستیابی به راه حل سیاسی بحران سوریه به توافق دست یافته بودند... و بر اساس این جدول زمان بندی، مذاکرات میان دولت متبوع شما و مخالفان میانه‌رو باید از ابتدای ژانویه آینده آغاز شود... آیا شما برای آغاز چنین مذاکراتی آمادگی دارید؟

بشار اسد: ابتدا من نیز به شما در سوریه خیرمقدم می‌گویم... از ابتدای درگیری در سوریه، ما شیوه گفت‌وگو را با تمام طرف‌هایی که در این درگیری دست داشتند، در پیش گرفتیم... و با این مسئله تعامل مثبتی داشتیم... و با هر  ابتکاری که کشورهای مختلف جهان پیشنهاد می‌کردند، بدون توجه به نیت‌های واقعی و صداقت مسئولانی که این ابتکارها را مطرح می‌کردند، واکنش مثبتی نشان دادیم... در نتیجه ما امروز هم برای آغاز مذاکرات با معارضه (مخالفان) آماده‌ایم... ولی این مسئله ابتدا به شناسایی معارضه و اینکه چه‌کسانی هستند، برمی‌گردد... معارضه از نظر هر فردی در جهان، به اقدام مسلح دست نمی‌زند... تفاوت زیادی میان افراد مسلح و تروریست‌ها از یک سو و معارضان از سوی دیگر وجود دارد... معارضه یک واژه سیاسی است نه نظامی و در نتیجه سخن گفتن از این مفهوم با آنچه در حال انجام است، تفاوت دارد،‌ زیرا ما حتی در حال حاضر می‌بینیم که برخی کشورها از جمله عربستان سعودی، آمریکا و برخی کشورهای غربی از گروه‌های تروریستی می‌خواهند که به میز گفت‌وگوها بپیوندند... این کشورها از دولت سوریه می‌خواهند که با تروریست‌ها مذاکره کند که به‌اعتقاد من هیچ کشوری در جهان نمی‌تواند چنین موضوعی (مذکره با تروریست‌ها) را بپذیرد.

سؤال دوم: آیا شما برای مذاکره و گفت‌وگو با گروه‌های مخالفی که در ریاض گرد هم آمده‌اند، آمادگی دارید؟

شرط سوریه برای گفت‌وگو با مخالفان

بشار اسد: آنچه را در پاسخ به سؤال اول گفتم، بر این مسئله هم صدق می‌کند، زیرا گروه‌هایی که از آن صحبت می‌کنید، آمیخته‌ای از معارضان سیاسی و گروه‌های مسلح است، باید واقع‌بین باشیم. در ارتباط با گروه‌های مسلح در سوریه، ما با برخی از این گروه‌ها به‌عنوان یک گروه و نه یک تشکل سازمان یافته گفت‌وگو کردیم که هدف از آن دستیابی به وضعیتی بود که این گروه‌ها، سلاح‌های خود را زمین بگذارند و یا به دولت بپیوندند و یا به زندگی عادی خود پس از عفو دولت برگردند. این تنها راه برای تعامل با گروه‌های مسلح در سوریه است.

هنگامی که این گروه‌ها برای تغییر شیوه و رویکرد خود و کنار گذاشتن سلاح آماده باشند، ما نیز آماده هستیم. اما این‌که با این گروه‌ها به‌عنوان تشکل‌ها و مجموعه‌های سیاسی تعامل کنیم، هرگز چنین مسئله‌ای را نمی‌پذیریم، این نکته اول، در ارتباط با آنچه معارضان سیاسی خوانده می‌شوند، شما به‌عنوان یک شهروند اسپانیایی، هنگامی که به مخالفان در کشورتان نگاه می‌کنید، بدیهی است که منظور شما از چنین معارضانی، معارضان اسپانیایی مرتبط با پایگاه‌های مردمی اسپانیایی، با شهروندان اسپانیایی است (معارضانی که پایگاهی میان مردم دارند) شما معارضانی را که مرتبط با یک کشور بیگانه باشند یا تسلیم سیاست‌های دیکته شده آن کشور هستند، قبول ندارید. از سوی دیگر این مسئله بر ماهیت گروه‌هایی تکیه دارد که از آنها صحبت می‌کنیم از جمله کسانی که در عربستان سعودی تشکیل جلسه دادند، صحبت می‌کنم، افرادی به‌عنوان معارضه در عربستان یا قطر، فرانسه یا انگلیس و یا آمریکا سازماندهی شدند، از نظر اصولی ما آماده گفت‌وگو هستیم،‌ اما در نهایت اگر بخواهید به نتیجه برسید و گفت‌وگوی ثمربخش و موفقیت‌آمیزی هم انجام شود، شما باید با معارضان ملی واقعی که دارای پایگاه مردمی در سوریه و مرتبط با ملت سوریه باشند، تعامل کنید نه با یک کشور یا نظام دیگر در جهان.

سؤال سوم : آیا هیئت سوری (هیئت دولت سوریه) در کنفرانسی که در نیویورک برگزار خواهد شد، در صورت قطعی بودن برگزاری این کنفرانس در هفته‌های آتی، شرکت می‌کند؟

تروریست از نگاه بشار اسد

بشار اسد: البته هنوز برگزاری چنین کنفرانسی قطعی نشده است، در بیانیه روسی که اخیراً منتشر شد، آمده است که روس‌ها ترجیح می‌دهند چنین کنفرانسی در وین برگزار شود، این نکته اول، نکته دیگر این است که روس‌ها گفتند برگزاری چنین کنفرانسی پیش از شناسایی و تعریف این‌که کدام گروه‌ها، تروریستی هستند و کدام گروه‌ها، تروریستی نیستند، مناسب نیست، این نکته (تعریف و مشخص شدن گروه‌های تروریستی و غیرتروریستی) مسئله واقعی و بسیار منطقی است. از نظر ما در سوریه هر کس سلاح به دست بگیرد، تروریست است. بنابراین بدون تعریف و شناسایی این واژه، برگزاری نشست در نیویورک یا هر مکان دیگر به‌صرف پرداختن به اوضاع منطقی نیست.

سؤال چهارم: جناب رئیس جمهور، از نظر شما چگونه می‌توان به وجود داعش پایان داد و آن را نابود کرد؟

راه‌های نابودی داعش

بشار اسد: این موضوع بسیار پیچیده‌ای است، نه به‌سبب داعش به‌عنوان یک تشکل سازمان یافته، بلکه مسئله بسیار خطرناک‌تر که باید با آن تعامل کرد، اسباب و دلایل پشت‌پرده این گروه است، اولاً طی چند دهه اخیر، یک ایدئولوژی در عقول مردم یا جامعه در جهان عرب از سوی مؤسسات وهابی و با پول‌های سعودی برای حمایت از چنین ایدئولوژی کورکورانه و التقاطی، ریشه دوانده است. بدون برخورد با چنین ایدئولوژی، حرف‌هایی همچون "ما داعش یا  النصره یا هر گروه دیگر وابسته به القاعده را نابود خواهیم کرد" وقت‌کشی خواهد بود. داعش وابسته به القاعده است، جبهه النصره هم به القاعده وابسته است، گروه‌های بسیار دیگری هم چنین ایدئولوژی را دارند.

در نتیجه، این مسئله‌ای است که باید در درازمدت با آن تعامل کرد که باید از راه جلوگیری از رسیدن این مؤسسات وهابی و پول‌های سعودی به مؤسسات اسلامی در مناطق دیگر جهان انجام داد، زیرا مؤسسات وهابی به‌دنبال این هستند تا مؤسسات اسلامی در سایر مناطق جهان را تندروتر کرده و تروریسم را در جهان گسترش دهند.

مسئله دوم، ما باید از راه‌های کوتاه‌مدت و تعامل با وضع موجود حرف بزنیم و به‌شکل اساسی باید به حضور داعش در سوریه و عراق پرداخت. مبارزه با تروریسم یک پاسخ بدیهی به این سؤال است. ولی ما از ایدئولوژی و گروهی صحبت می‌کنیم که از توانمندی‌های نامحدود در جذب تروریست‌ از سایر مناطق جهان برخوردار است. در سوریه تروریست‌هایی از یکصد ملیت خارجی کنار تروریست‌های افراطی القاعده، جبهه النصره و دیگر گروه‌ها می‌جنگند.

اولین گامی که برای حل این مشکل باید برداشت، توقف سرازیر شدن تروریست‌ها به‌ویژه از ترکیه به سوریه و عراق است. همچنین باید از سرازیر شدن پول‌های سعودی و دیگر اموال وهابی به‌عنوان مثال از قطر به تروریست‌ها از طریق ترکیه جلوگیری کرد. از ورود سلاح و انواع کمک‌های لجستیکی به تروریست‌ها هم باید ممانعت به  عمل آورد. ما می‌توانیم به این شکل آغاز کنیم و در مرحله بعدی اگر خواستیم، از ابعاد دیگری که ممکن است سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باشد، حرف بزنیم، زیرا این موضوع دارای چندین بعد است، اما در حال حاضر باید در گام نخست، جلوی سرازیر شدن تروریست‌ها و پول برای آنها را بگیریم و در عین حال مبارزه با تروریسم در داخل سوریه از سوی ارتش سوریه و تمام کسانی که از این ارتش حمایت می‌کنند.

سؤال پنجم: چه‌کسانی از داعش نفت می‌خرند، چه کشورهایی در پس داعش هستند (حامیان داعش چه‌کسانی هستند)؟

رونمایی از چهره واقعی حامیان داعش

بشار اسد: روس‌ها در هفته‌ای که گذشت، تصاویر و نوارهای ویدئویی را از کامیون‌هایی پخش کردند که نفت را از طریق مرزهای سوریه به ترکیه منتقل می‌کردند. البته ترک‌ها این مسئله را انکار کردند و انکار آن آسان‌ترین کار است (که مقامات ترکیه انجام دادند) اما اجازه بدهید از واقعیت‌ها صحبت کنیم، بخش اعظم نفت سوریه در شمال کشور قرار دارد و قاچاق آن به عراق امکان ندارد، زیرا تمام طرف‌ها در عراق با داعش می‌جنگند، این مسئله درباره سوریه هم صدق می‌کند. لبنان هم که خیلی (از نظر مسافت) دور است، اردن هم که در جنوب قرار دارد، خیلی دور است در نتیجه تنها شریان زندگی موجود برای داعش، ترکیه است. آن تانکرها، نفت را از سوریه به ترکیه منتقل می‌کردند و ترکیه هم این نفت را به‌قیمت ارزان به دیگر نقاط جهان می‌فروشد. گمان نمی‌کنم کسی درباره این واقعیت (همکاری ترکیه با داعش) که نمی‌توان انکار کرد، شک و تردید داشته باشد.

سؤال ششم: چه کشورهایی در پس داعش (حامی داعش هستند) قرار دارند؟

شباهات آل‌سعود و داعش

بشار اسد: کشورهای متعددی قرار دارند، به‌شکل اساسی، عربستان (مهمترین حامی داعش) قرار دارد، زیرا سعودی و این گروه هر دو سرها را قطع می‌کنند (در عربستان، مخالفان را گردن می‌زنند و تروریست‌های داعش هم سرهای مخالفان خود را قطع می‌کنند)، هر دو (عربستان و داعش)، ایدئولوژی وهابی را در پیش گرفته‌اند، هر دوی آنها، هر کس را که مانند آنها و شبیهشان نباشد، رد می‌کنند،‌ نه‌فقط غیرمسلمانان را، بلکه مسلمانانی را که مانند آنها نباشند، هم رد می‌کنند.

یک مسلمان می‌تواند به مذهب خود وابسته باشد، اما اگر مثل آنها (داعش و آل سعود) نباشد، از نظر آنها مردود است در نتیجه، عربستان حامی اصلی چنین گروه‌هایی است، البته علاوه بر حکومت سعودی، افراد و شخصیت‌هایی هم از داعش حمایت می‌کنند، افرادی هم که از نظر ایدئولوژی یا اعتقادات با آنها تفاوت دارند، این افراد هم برای این گروه‌ها، به‌صورت شخصی پول ارسال می‌کنند. اما مسئله فقط این نیست که چه‌کسانی پول می‌فرستند، بلکه همچنین این نکته است که چه‌کسانی انتقال پول برای این گرو‌ه‌ها را تسهیل می‌کنند. چگونه ممکن است که گروه‌هایی که در تمام جهان تروریست قلمداد می‌شوند، مانند داعش یا جبهه النصره، صدها میلیون دلار پول در اختیار داشته باشند یا این‌همه جنگجو داشته باشند یا مانند هر کشوری یک ارتش کامل و منابع مالی داشته باشند. اگر آنها به‌طور مستقیم مورد حمایت قرار نگیرند، همان‌طور که اکنون به‌طور خاص از سوی ترکیه صورت می‌گیرد، بنابراین عربستان، ترکیه و قطر طرف‌های اصلی همدست و شریک جنایات وحشیانه داعش هستند.

سؤال هفتم: ما روز گذشته شاهد اصابت گلوله‌های خمپاره به نزدیکی دمشق بودیم. به نظر می‌رسد این درگیری و جنگ هنوز تا پایان فاصله بسیار زیادی دارد. به‌اعتقاد شما، جنگ چه‌زمانی در سوریه پایان خواهد یافت؟

زمان پایان بحران و جنگ در سوریه

بشار اسد: اگر بخواهید از مناقشه و درگیری سوریه به‌عنوان یک درگیری مستقل و جدا و از وضع موجود حرف بزنید، یعنی از سربازان سوری و همپیمانان در یک طرف و  تروریست‌ها در طرف دیگر (یعنی وضع دقیقاً این‌گونه باشد و خطوط کمک‌رسانی به تروریست‌ها وجود نداشته باشد)، می‌توان این وضع را در کمتر از چند ماه پایان داد. این مسئله خیلی از نظر مفهوم نظامی یا سیاسی پیچیده نیست. اما تا زمانی که شما از شریان زندگی‌ای حرف می‌زنید که این تروریست‌ها بدون این‌که در تنگنا قرار گیرند، از آن بهره‌مند هستند و تروریست‌ها هم تقریباً هر روز، به استقبال داوطلبان (تروریست‌های جدید) می‌روند و انواع حمایت‌ها را دریافت می‌کنند از نظر مالی، تسلیحاتی، منابع انسانی و همه چیز، در این صورت جنگ خیلی طول خواهد کشید و البته بهای آن سنگین خواهد بود. ولی در نهایت، ما در حال پیشروی هستیم، در حال حاضر اوضاع در سطح نظامی بسیار خوب است. ولی باز هم باید بگویم اگر بخواهید آن را در کوتاه‌ترین زمان پایان دهید، هزینه آن سنگین است. اکثر جهانیان می‌گویند که خواهان پایان دادن به بحران (سوریه) هستند، بنابراین (اگر راست می‌گویند) بر این کشورها (حامیان تروریست‌ها) فشار وارد کنند که شما این کشورها را می‌شناسید؛ ترکیه، عربستان سعودی و قطر، در آن صورت درگیری و نزاع در کمتر از یک سال قطعاً پایان خواهد یافت.

سؤال هشتم: آیا نوعی هماهنگی نظامی میان ارتش سوریه و حملات هوایی ائتلافی که فرماندهی آن را آمریکا به‌عهده دارد، وجود دارد؟

هیچ ارتباط و هماهنگی میان سوریه و ائتلاف آمریکایی وجود ندارد

بشار اسد: هرگز، هیچ هماهنگی میان ما وجود ندارد، هیچ ارتباطی در این زمینه یعنی زمینه نظامی وجود ندارد به این دلیل؛ ائتلاف بیش از یک سال است که داعش را بمباران می‌کند، اما همزمان داعش در حال گسترش و توسعه‌طلبی است، چرا؟ چون مبارزه با تروریست‌ها از هوا امکان ندارد، باید روی زمین با آنها مقابله کرد. دستاوردهای ارتش‌های روسیه و سوریه در تنها چند هفته بسیار بیشتر از آن چیزی است که ائتلاف در طول بیش از یک سال به دست آورده است. در واقع باید گفت ائتلاف (آمریکایی) هیچ دستاوردی نداشته است، بلکه می‌توان گفت که این ائتلاف چه‌بسا به‌صورت غیرمستقیم از داعش حمایت می‌کند، زیرا داعش در حال گسترش و توسعه اقدامات خود است و تعداد بیشتری از داوطلبان را جذب می‌کند و به همین سبب نمی‌توانیم بگوییم که آنها (آمریکایی‌ها) دستاوردی کسب کرده‌اند.

سؤال نهم: به‌نظر شما، اوباما (رئیس جمهور آمریکا) چه‌نقشی در این بحران (سوریه) دارد؟

آمریکا برای تروریست‌ها پوشش سیاسی ایجاد کرد

بشار اسد: بیایید از دولت آمریکا حرف بزنیم، چرا که در نهایت و نتیجه، اوباما جزئی از دولت آمریکاست، گروه‌های فشاری (لابی) در آمریکا وجود دارند. از همان ابتدا، ایالات متحده آمریکا برای این تروریست‌ها، پوشش سیاسی فراهم کرد. از همان ابتدا این کشور اعلام کرد آنها (تروریست‌ها) در تظاهرات مسالمت آمیز شرکت می‌کنند، اما هنگامی که ماهیت واقعی آنها به‌عنوان تروریست آشکار شد، آن‌گاه گفتند که آنها تروریست‌های میانه‌رو هستند. آن‌گاه در نهایت فهمیدند که باید بگویند داعش و النصره وجود دارند. اما آنها واقع‌گرا نیستند، آنها جرئت بیان اینکه اشتباه کردند، را ندارند. این نکته اول، نکته دوم این است که تا زمانی که ایالات متحده آمریکا در مبارزه با تروریسم جدیت نداشته باشد، نمی‌توانیم انتظار جدی بودن دیگر کشورهای غربی را در این زمینه داشته باشیم، چرا که آنها همپیمان ایالات متحده هستند. به‌طور خلاصه باید بگوییم که آمریکایی‌ها تا کنون خواهان نابودی داعش یا افراط گرایی یا تروریسم نیستند، اوباما هم به این نکته اشاره کرد وقتی گفت خواهان مهار تروریسم و نه نابودی آن است، سخن اوباما چه مفهومی دارد؟ معنایش اجازه دادن به تروریسم برای ادامه تحرک در مسیر مد نظر (آمریکا) است... در نتیجه ما گمان نمی‌کنیم که آمریکایی‌ها در مبارزه با تروریسم صداقت داشته باشند.

سؤال دهم: درباره فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه چه‌نظری دارید... او از نابودی داعش سخن گفت، آیا به‌اعتقاد شما، در یک لحظه مشخصی در نهایت، فرانسوی‌ها با دولت شما همکاری خواهند کرد؟

یک دلیل بر جدی‌نبودن فرانسه در مبارزه با تروریسم

بشار اسد: به اقداماتی که او پس از حوادث تیراندازی در پاریس در ماه گذشته انجام داد، نگاه کنید، جنگنده‌های فرانسوی، حمله به داعش را با حملات سنگین آغاز کردند، آنها گفتند خواهان جنگ با آن هستند، اولاند گفت: "ما در جنگ با تروریسم خواهیم بود."، معنای این حرف چیست؟ یعنی پیش از حوادث پاریس در حال جنگ با تروریسم نبودند. چرا این کار را پیش از حوادث پاریس انجام ندادند؟ معنایش این است که عملیات بمباران شدید فقط با هدف فرونشاندن خشم افکار عمومی فرانسه بوده است نه مبارزه با تروریسم، زیرا اگر شما بخواهید با تروریسم بجنگید، شما منتظر نمی‌مانید که عملیات تیراندازی صورت گیرد تا جنگ با تروریسم را آغاز کنید. مبارزه با تروریسم یک اصل است نه یک وضع موقت که هنگامی که خشمگین شوی و تمایل داشته باشی به تروریست‌ها حمله کنی، وارد آن شوی (با تروریسم بجنگی) شما باید ارزش‌ها و اصولی به‌منظور مبارزه با تروریسم داشته باشید همچنان که این جنگ باید پایدار و مستمر باشد، بنابراین، این دلیل دیگری بر جدی نبودن فرانسوی‌ها در مبارزه با تروریسم است.

سؤال یازدهم: به‌طور کلی درباره اتحادیه اروپا چه‌نظری دارید؟ درباره موضع اتحادیه  اروپا در قبال این درگیری، آیا اروپا می‌تواند اقدامات بیشتری در داخل قاره سبز بر ضد گروههای (به‌اصطلاح) جهادی انجام دهد؟

مبارزه با تروریسم به‌نفع اروپایی‌هاست

بشار اسد: البته که می‌‌تواند، قطعاً آنها توان چنین کاری را دارند، اما مسئله فقط به قدرت و توان مربوط نمی‌شود، بلکه به اراده هم بستگی دارد، سؤالی که ما همواره آن را طرح کرده‌ایم نه فقط در خلال بحران بلکه پیش از بحران و چه‌بسا در طول بیش از 10 سال به‌ویژه پس از جنگ عراق، این سؤال بوده است: آیا اروپا همچنان در صحنه سیاسی، حضور مستقلی دارد یا این‌که تابع و دنباله‌روی سیاست‌های آمریکا شده است؟ تا کنون ما هیچ موضع سیاسی مستقلی از اروپا ندیده‌ایم. البته برخی موارد وجود دارد که ما آن را در یک سبد قرار نمی‌دهیم، دلیل آن، رابطه میان اروپا و روسیه است، هنگامی که ایالات متحده، اروپا را وادار کرد تا دست به اقداماتی که خلاف منافعش است، به‌منظور اعمال محاصره روسیه بزند، این مسئله واقعی و منطقی نیست، بنابراین قطعاً اروپا می‌تواند با تروریسم بجنگد و البته مصلحت و منافعش هم در همین نهفته است (که با تروریسم بجنگند) همچنان که منافع و مصلحت ما هم این‌گونه است. آنچه اخیراً در پاریس رخ داد و آنچه مادرید در سال 2004 شاهد بود و پیش از آن در سال 2001 در نیویورک رخ داد و حوادثی که لندن و کالیفرنیا شاهدش بودند، همه این حوادث دلیلی بر این است که مبارزه با تروریسم به‌نفع همه است، اما کسانی که اراده و دیدگاه در این زمینه دارند، این سؤالی است که فعلاً من پاسخی برای آن ندارم، ولی در عین حال درباره وجود چنین اراده‌ای (نزد اروپایی‌ها) خوش‌بین نیستم.

سؤال دوازدهم: ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در مقابل کمک نظامی، چه درخواستی از شما داشت؟

آیا پوتین در مقابل کمک نظامی درخواستی از سوریه داشت

بشار اسد: در مقابل این کمک، درخواست متقابلی نداشت، دلیلش خیلی آسان است، مسئله مسئله معامله پایاپای نیست، واقعیت این است که روابط طبیعی میان دو کشور (روسیه و سوریه) رابطه مبتنی بر منافع مشترک است، سؤال این است منافع مشترک روسیه و سوریه چیست؟ آیا افزایش تروریسم در سوریه به‌نفع روسیه است، آیا فروپاشی دولت سوریه و غرق شدن کشور سوریه در هرج و مرج به‌نفع روسیه است، خیر، به‌نفع آن نیست، در نتیجه می‌توان گفت که روسیه در مقابل این کمک‌ها، خواهان ثبات سوریه، عراق و منطقه است. همچنان که باید بگویم ما از روسیه دور نیستیم. اجازه دهید فراتر از این مسائل حرف بزنم، ما از اروپا دور نیستیم، بنابراین آنچه روسیه در حال حاضر در سوریه انجام می‌دهد، به‌طور مستقیم به‌مثابه دفاع از اروپاست. حوادث تروریستی اخیر در اروپا دلیلی بر این است که آنچه در اینجا (سوریه) رخ می‌دهد، بر آنها (اروپایی‌ها) تأثیر منفی یا مثبت خواهد گذاشت.

سؤال سیزدهم: آیا رئیس جمهور پوتین از شما خواسته‌ است از مقام خود کناره‌گیری کنید؟

ملت سوریه مرا نخواهند همین امروز کناره‌گیری می‌کنم نه فردا

بشار اسد: اولاً سؤال این است که چه رابطه‌ای میان باقی ماندن رئیس جمهور در منصب خود یا استعفا از آن هنگام درگیری و نزاع وجود دارد؟ این سؤال اول است که باید طرح کرد، چنین نوع از شخصی کردن مشکل به‌عنوان پوشش برای گفتن این حرف به کار می‌رود که مشکلی با تروریسم وجود ندارد و هیچ کشوری از خارج دخالت نمی‌کند و پول و سلاح برای افراد مسلح به‌منظور ایجاد هرج و مرج ارسال نمی‌کند.

می‌خواهند بگویند که مسئله، مسئله رئیس جمهوری است که می‌خواهد در قدرت باقی بماند و مردمی که به‌خاطر آزادی کشته می‌شوند و او سرکوب می‌کند و این ملت را می‌کشد و به همین سبب انقلاب کرده‌‌اند، این یک تصویر کاملاً رومانتیک و رؤیایی است که می‌تواند به‌عنوان یک داستان عشقی برای نوجوانان به کار رود، در حالی که واقعیت کاملاً فرق می‌کند. مسئله مربوط به این است که آیا این مسئله بخشی از حل سیاسی سوریه است، هنگامی که من از حل سیاسی حرف می‌زنم، معنایش این است که این راه حل صرفاً سوری باشد، نه غربی و خارجی. وقتی ملت سوریه مرا به‌عنوان رئیس جمهورشان نخواهند، من باید در همان روز کناره‌گیری کنم نه روز بعد، این یک مسئله اصولی برای من است. اگر اعتقاد داشته باشم که می‌توانم به کشورم به‌ویژه وقتی در بحران قرار دارد، کمک کنم و بدانم که ملت سوریه همچنان از من حمایت می‌کند یا دقیق‌تر بگویم اکثر ملت سوریه مرا تأیید و حمایت می‌کنند، من باید باقی بمانم و کناره‌گیری نکنم، این یک مسئله بدیهی و آشکار است.

سؤال چهاردهم: یک سؤال فرضی، آیا این امکان وجود دارد که در آینده به یک کشور دوست بروید و سوریه را ترک کنید، اگر چنین موضوعی شرط دستیابی به یک راه حل سیاسی نهایی باشد؟

بشار اسد: منظورتان این است که از مقام خود کناره گیری کنم؟

سؤال پانزدهم: بله، این‌که از مقام خود کناره‌گیری و سوریه را ترک کنید.

هرگز به ترک سوریه فکر نکرده‌‌ام

بشار اسد: خیر، هرگز به ترک سوریه تحت هیچ شرایطی فکر نکرده‌ام، این مسئله هرگز به ذهن من خطور نکرده است. یا همان‌طور که آمریکایی‌ها می‌گویند متوسل شدن به خط "ب" یا خط "ج"، در واقع این مسئله روی نداده است، اما بار دیگر پاسخم را تکرار می‌کنم که این مسئله به ملت سوریه بستگی دارد که آیا مرا تأیید می‌کنند یا خیر، اگر از حمایت آنها برخوردار شوم، معنایش این است که من مشکل نیستم، زیرا اگر مشکل از ناحیه شخص من بود، ملت سوریه ضد من خواهند بود، آیا اینکه ملت یا اکثریت آنها از تو حمایت کنند، تو عامل و علت درگیری هستی، آیا این منطق است؟ این یک مسئله است، مسئله دیگر این است که  اگر من مشکلی با سوری‌ها یا اکثریت آنها داشته باشم و همه کشورهای منطقه و جهان ضد من باشند و بیشتر غربی‌ها و ایالات متحده و همپیمانانش ضد من باشند، قوی‌ترین و ثروتمندترین کشورهای جهان مخالف و ضد من باشند و من هم ضد ملت سوریه باشم، چگونه ممکن است که به‌عنوان رئیس جمهور باقی بمانم، این مسئله منطقی نیست. من همچنان پس از پنج سال در سوریه هستم یا نزدیک به پنج سال از جنگ همچنان از حمایت اکثریت سوری‌ها برخوردار هستم.

سؤال شانزدهم: آیا صحت دارد که روس‌ها پایگاه نظامی دیگری در سوریه احداث خواهند کرد؟

بشار اسد: خیر، این خبر صحت ندارد، آنها (روس‌ها) دو روز پیش چنین ادعاهایی را تکذیب کردند، اگر چنین مسائلی وجود داشت، علناً اعلام می‌کردند، ولی ما آن را در عین حال اعلام کردیم (که چنین مسائلی صحت ندارد).

سؤال هفدهم: آیا ایرانی‌ها برای احداث پایگاه نظامی خود در سوریه برنامه ریزی‌ می‌کنند؟

بشار اسد: خیر، آنها هرگز به این مسئله فکر نمی‌کنند و چنین مسئله‌ای را هم مطرح نکرده‌اند.

سؤال هجدهم: آیا امکان مشارکت اردوغان رئیس جمهور ترکیه در دستیابی به راهی برای حل بحران سوریه وجود دارد، ترکیه چه‌نقشی در این بحران دارد؟

اردوغان تغییر نخواهد کرد

بشار اسد: از نظر اصولی، اگر او (اردوغان) آمادگی کنار گذاشتن موضع جنایتکارانه‌اش را که از ابتدای بحران با حمایت از تروریست‌ها با تمام وسایل و راه‌های ممکن اتخاذ کرده، داشته باشد، از نظر ما در این صورت مشکلی با او نداریم (به‌شرط پایان دادن به حمایت از تروریسم) در مجموع باید بگویم که ما از هر تلاش یا مشارکت مثبت از سوی هر طرفی استقبال می‌کنیم،‌ این مسئله از نظر اصولی است، ولی  این‌که آیا انتظار داشته باشیم که اردوغان تغییر کند، خیر (اردوغان تغییر نمی‌کند) آن هم به یک دلیل و آن این است که اردوغان از نظر ایدئولوژیکی از اخوان المسلمین تبعیت می‌کند، به همین سبب نمی‌تواند علیه ایدئولوژی خود رفتار کند. او یک فرد واقع‌گرایی که به فکر منافع کشورش باشد، نیست. او به‌خاطر ایدئولوژی خود علیه منافع کشورش اقدام می‌کند، به همین سبب ما انتظار نداریم که اردوغان تغییر کند.

سؤال نوزدهم: جناب رئیس جمهور! جان کری وزیر خارجه آمریکا اخیراً اعلام کرد که برای دیدار با رئیس جمهور پوتین و سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه به مسکو خواهد رفت، آیا از این‌که یک معامله پایاپای میان آمریکا و روسیه، یعنی معامله اوکراین در برابر سوریه شکل گیرد، نمی‌ترسید؟

روس‌ها واقع‌گرا هستند

بشار اسد: خیر، زیرا ما چنین مسائل یا ایده‌ای را از زبان مسئولان غربی از حدود پنج سال پیش می‌شنویم که هدف از آن ایجاد شکاف و جدایی میان سوریه و روسیه است، روس‌ها واقع‌گرا هستند، ولی در عین حال یک سیاست اخلاقی مبتنی بر  ارزش‌ها و  اصول را در پیش گرفته‌اند و علیه منافع عمل نمی‌کنند. مسئله قابل توجه در موضع آنها این است که هیچ نزاع و تناقضی میان ارزش‌ها و منافعشان وجود ندارد، این نکته اول، مسئله دوم این است که اگر یک معامله پایاپای به‌عنوان مثال وجود داشته باشد، روس‌ها خوب می‌دانند که هر راه حلی اگر مبتنی بر حل سوری سوری نباشد، امکان ندارد اجرا شود در نتیجه نه روسیه و نه آمریکا و نه هیچ کشور دیگری در جهان نمی‌توانند دست به چنین معامله‌ای بزنند. ما سوری‌ها می‌توانیم به توافق دست یابیم و با یکدیگر وارد گفت‌وگو شویم، این مسئله را روس‌ها به‌خوبی درک می‌کنند و می‌فهمند و به همین سبب، آنها به‌سبب ارزش‌هایی که به آن معتقدند، چنین اشتباهاتی را مرتکب نمی‌شوند.

سؤال بیستم: بار دیگر سؤالی درباره ترکیه مطرح می‌کنم، نظر شما درباره اقدام ترکیه در سرنگون کردن جنگنده روسی چیست، آیا یک اقدام تصادفی بود یا عمدی؟

چرا ترکیه جنگنده روسی را سرنگون کرد

بشار اسد: از هنگام آغاز مشارکت نظامی روسیه در سوریه در ارتباط با جنگ علیه گروه‌های تروریستی، اوضاع میدانی به‌شکل مثبتی تغییر پیدا کرد. درباره اردوغان باید بگویم که این مسئله (مشارکت نظامی روسیه در جنگ با تروریسم)، رؤیاهای وی را بر باد خواهد داد. اگر اردوغان در سوریه شکست بخورد، از نظر وی به‌معنای پایان حیات سیاسی‌اش خواهد بود، به‌معنای میخی بر تابوت آینده سیاسی و رؤیایش در تبدیل ترکیه به‌عنوان مرکز و محور اخوان المسلمین در منطقه و روی کار آوردن دولت‌های اخوانی تابعش در سایر مناطق جهان خواهد بود. اردوغان، آخرین دژها و قلعه‌های رؤیاهایش را در سوریه می‌بیند، اگر در سوریه شکست بخورد، همان‌طور که در مصر و مناطق دیگر شکست خورد، به‌باور وی (شکست در سوریه) پایان مسیر وی را رقم خواهد زد، به همین سبب واکنش وی، خردمندانه نبود که این واکنش بیانگر طرز فکر وی و باورها و ذهنیت وی در قبال مشارکت روسیه بود. این یک روی سکه سرنگونی جنگنده روسی است، روی دیگر آن این است که اردوغان گمان می‌کرد که پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به کمک وی خواهد شتافت و وی این پیمان را به‌سمت درگیری با روسیه سوق خواهد داد. نتیجه آن، پیچیدگی بیشتر اوضاع سوریه خواهد بود و چه‌بسا گمان می‌کرد رؤیایش در ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه که بتواند تروریست‌ها را به این منطقه اعزام کند و از آنها برای مقابله با دولت سوریه استفاده کند، محقق خواهد شد، این رؤیا و طرز فکر و نقشه وی در سوریه است.

سؤال بیست و یکم: جناب رئیس جمهور، ایالات متحده آمریکا، شما را مسئول جنگ داخلی و پدیدار شدن تروریسم در سوریه می‌داند، دشمنان شما، مسئولیت کشته شدن 250هزار نفر در سوریه از ابتدای جنگ را به دوش شما می‌اندازند. آنها همچنین شما را متهم به بمباران غیرنظامیان می‌کنند، چگونه از خودتان در برابر این اتهامات دفاع می‌کنید؟

پاسخ به اتهامات و ادعاهای غرب

بشار اسد: در واقع باید گفت، هیچ فردی نمی‌تواند بر ضد منافع خود عمل کند، جنگ در سوریه از ابتدای درگیری حول این بود که چه‌کسی می‌تواند تعداد بیشتری از سوری‌ها را کنار خود جمع کند، این وضعیت جنگ از ابتدا بود، چطور ممکن است کسی مردم را به قتل برساند تا حمایت آنها را به دست آورد؟ این امکان ندارد. اما در عین حال این جنگ جدیدی نیست، هر جنگی، بد است در نتیجه وقتی جنگی وجود داشته باشد، شما باید از برخی مسائل اجتناب کنید، اما نمی‌توانید ... هر جنگی، قربانیانی از غیرنظامیان به جا می‌گذارد و انسان‌های بیگناه کشته می‌شوند که این یکی از ابعاد فاجعه‌بار و خطرناک هر جنگی است، به همین سبب ما باید به آن پایان دهیم. ولی این سخن که دولت سوریه به غیرنظامیان حمله کرده است، بی‌پایه و اساس است. ما چه‌سود و دستاوردی از حمله به غیرنظامیان کسب خواهیم کرد؟ در واقع اگر شما به مناطق مختلف سوریه سفر کنید، از این مسئله که بیشتر خانواده‌های جنگجویان معارضه با آنها زندگی نمی‌کنند، بلکه تحت چتر و سایه دولت زندگی می‌کنند و از حمایت‌های دولت برخوردارند غافلگیر خواهید شد، بنابراین چنین ادعاهایی (ادعاهای غربی‌ها) نادرست و بی‌اساس است.

سؤال بیست و دوم: جناب رئیس جمهور، آیا برای آوارگان سوری که از کشور گریخته‌اند، پیامی دارید که بسیاری از آنها به اروپا و به‌طور مشخص به اسپانیا فرار کردند، چه پیامی برای آنها دارید؟

به آوارگان نه، برای دولت‌های اروپایی پیام دارم

بشار اسد: بیشتر این آوارگان با خانواده‌هایشان در سوریه در تماس هستند، در نتیجه ما همچنان با آنها ارتباط داریم. بیشتر این آوارگان از طرفداران دولت سوریه هستند، اما آنها به‌دلیل اوضاعی که تروریست‌ها ایجاد کردند و تهدیدهای مستقیم آنها و کشتار، کشور را ترک کردند. همچنین به‌خاطر این از کشور رفتند که تروریست‌ها زیرساخت‌ها را ویران کردند. دلیل دیگرش محاصره‌ای است که غرب بر سوریه تحمیل کرده است که سبب شده است بسیاری از سوری‌ها در برطرف کردن نیازهای اساسی زندگی‌شان ناتوان باشند. در نتیجه نیازی به ارسال پیامی برای آنها وجود ندارد، من مایلم که پیامی برای دولت‌های اروپایی ارسال کنم، زیرا آنها هستند که این تروریست‌ها را به سوریه گسیل داشتند و این وضع را ایجاد و به تروریست‌ها کمک کرده‌اند. آنها (اروپایی‌ها) هستند که سوریه را تحت محاصره قرار داده‌اند که به‌طور مستقیم به‌نفع تروریست‌هاست و مردم را به ترک سوریه و آواره شدن در کشورهای دیگر وادار کرد. بنابراین، اگر آن‌طور که شما می‌گویید به‌نفع ملت سوریه کار می‌کنید، اولین کاری که باید انجام دهید، پایان دادن به این محاصره است، دومین کاری که باید انجام دهند، توقف سرازیر شدن تروریست‌ها به سوریه است، به همین سبب معتقدم که باید برای دولت‌های غربی پیام بفرستم، دولت‌هایی که سوری‌ها را وادار به ترک کشورشان برای زندگی در کشورهای خود کردند.

سؤال بیست و سوم: آیا اگر تروریست‌ها، سلاح‌های خود را زمین بگذارند و تحویل دهند، آنها را عفو خواهید کرد؟

تروریست‌ها سلاح بر زمین بگذارند عفو می‌شوند

بشار اسد: البته چنین موضوعی در عمل در سوریه رخ می‌‌دهد، آنچه ما آن را آشتی می‌دانیم، بیانگر حل سیاسی واقعی و تنها راه حلی است که منجر به نتایج مثبت و ثمربخشی در مناطق مختلف سوریه شده است. جوهر و اساس آشتی بر این مبتنی است که تروریست‌ها سلاح‌هایشان را تحویل دهند و دولت هم در مقابل آنها را مورد عفو قرار دهد، این تنها شیوه خوبی برای حل مشکل از نگاه من است.

به گزارش تسنیم، خبرنگار اسپانیایی در ادامه گفت: آقای رئیس جمهور، دو سؤال دیگر داریم که مطرح می‌کنم.

سؤال بیست و چهارم: اگر به مارس 2011 (زمان آغاز ناآرامی‌ها و بحران) برگردید، آیا تصمیمات متفاوتی خواهید گرفت؟

کدام کار را اگر به سال 2011 برمی‌گشتم انجام نمی‌دادم

بشار اسد: شما به‌عنوان یک انسان، کارهایی را هر روز انجام می‌دهید که آرزو داشتید که ای‌کاش آنها را به‌بهترین شکل انجام می‌دادید، این یک مسئله طبیعی است، زیرا جزئیات زیادی دارد. اما اگر بخواهیم از پشتوانه‌های اساسی سیاست‌ خودمان صحبت کنم بر دو امر استوار است؛ اول اینکه از همان روز اول ما خواهان گفت‌وگو بودیم هرچند ایمان داشتیم که مسئله از همان ابتدا به مشکلات سیاسی ربطی نداشت اما با وجود این، ما گفتیم که برای گفت‌وگوی سیاسی و تغییر قانون اساسی و تغییر بسیاری از قوانین آمادگی داریم و در عمل این اقدامات را در سال 2012 انجام دادیم یعنی در اولین سال پس از شروع بحران، در عین حال و از همان ابتدا اعلام کردیم که با تروریسم و تروریست‌ها خواهیم جنگید، هرگز نمی‌توان هر یک از این دو موضوع یعنی در پیش گرفتن گفت‌وگو و مبارزه با تروریسم را تغییر داد، هر مسئله دیگری غیر از این دو، مسئله اساسی نیست. منظورم این است که وقتی از اقدامات روزانه حرف می‌زنید، اشتباهات متعددی را در خلال آن مرتکب می‌شوید، چه از سوی من یا نهادهای دیگر یا مقامات دیگر، این یک مسئله بدیهی است، ولی یک مسئله دیگر وجود دارد و آن این است که یک کار را دیگر انجام نمی‌دادم و آن اعتماد به بسیاری از مقامات عرب در منطقه یا مقامات غربی مانند مقامات ترکیه و غیره (هرگز به این افراد  اعتماد نمی‌کردم) یا این اعتقاد که آنها عملاً می‌خواهند به سوریه در یک مرحله مشخص کمک کنند، این تنها کاری است که بار دیگر انجام نخواهم داد.

سؤال بیست و پنجم: چگونه آنچه را در سوریه رخ می‌‌دهد برای فرزندانتان تشریح خواهید کرد، آیا دوست دارید آنها در مسیر شما گام بردارند؟

بشار  اسد: منظورتان این است که در سیاست در مسیر من گام بردارند.

خبرنگار اسپانیایی: بله.

مهمترین مسئله‌ای که برای فرزندانم تشریح می‌کنم

بشار اسد: گمان نمی‌کنم که سیاست شغلی باشد که فرد آن را  انجام دهد و یا کتابی باشد که آن را بخواند و یا تخصصی باشد که در دانشگاه تدریس شود، به همین سبب نمی‌توانید به کودکانتان آموزش دهید که سیاستمدار شوند، شما می‌توانید به آنها آموزش دهید که برای هر شغلی آماده باشند... بنابراین در نتیجه این مسئله بر مسیری که کودکانتان برنامه‌ریزی می‌کنند، مبتنی است اگر در این مسیر گام بردارند. درباره خودم، مسئله‌ای که خیلی مهم است، کمک کردن به فرزندانم برای کمک کردن به کشورشان است، اما چگونه این مسئله رخ می‌دهد؟ آیا در آینده سیاستمدار خواهند شد یا باید در یک شغل دیگر فعالیت کنند؟ این مسئله خیلی مهم برای من نیست،‌ ولی من تلاش نخواهم کرد بر آنها تأثیر بگذارم... آنها باید مسیر زندگی‌شان را خودشان انتخاب کنند، وظیفه من فقط این است که برای آنها به‌اندازه توانم از واقعیت‌های کشورم بگویم و برای آنها تشریح کنم به‌طوری که بتوانند به‌خوبی به آن بپردازند و بررسی کنند و تصمیم صحیح را در خصوص مسیری که می‌خواهند در پیش بگیرند، اتخاذ کنند.

خبرنگار اسپانیایی: آقای رئیس جمهور از وقتی که به ما دادید و این مصاحبه‌ای که انجام دادید، تشکر می‌کنم.

بشار اسد: من هم از شما به‌خاطر آمدنتان به سوریه تشکر می‌کنم.

انتهای پیام/*

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon