پیادهسازی اقتصاد نشر آمریکایی در ایران؛ کتابفروشیهای کوچکی که بلعیده میشوند
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران میگوید: در سیستم اقتصاد سرمایهداری لیبرال امریکا معمولاً کتابفروشیهای بزرگ کتابفروشیهای کوچک را حذف میکنند. ما نیز در ایران همین سبک را پیاده کردهایم و نتیجه متأسفانه همان خواهد بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «ویترین» عنوان طرحی است که خانه کتاب اخیراً با هدف رونق بخشیدن به بازار کتاب و فراهم ساختن بستر فروش ارزان و آسان کتاب آن را عرضه کرده است، در این طرح که بر محور بانک اطلاعات خانه کتاب و با مشارکت شرکت پست جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته است؛ ویترینی از کتابهای هر ناشر در مقابل دیدگان خریداران کتاب، در هر نقطه کشور، از طریق اینترنت، در سایت خانه کتاب گشوده میشود. ویترینِ هر ناشر به فروشگاهی اینترنتی متصل است که مدیریت آن از طریق پنلی اختصاصی در اختیار ناشر قرار میگیرد.
در وبسایت خانه کتاب در معرفی این طرح آمده است: ««ویترین» با در اختیار قرار دادن امکانات ویژه برای ناشران و همچنین خریداران کتاب، به آنها یاری خواهد کرد تا با صرف کمترین میزان از وقت و هزینه به هدف خود برسند. فروش مستقیم کتاب توسط ناشران به خریداران کتاب که منجر به سود مطلوب برای ناشران و خرید ارزان و راحت برای خریداران شود، اساسیترین ویژگی طرح ویترین است.همچنین بهرهوری بیشتر، هزینه کمتر و سود بیشتر برای ناشر و خرید آسان، راحت و لذتبخش کتاب از هر نقطۀ کشور دو هدف اصلی است که در این طرح دنبال میشود.
به نظر میرسد ویترین طرحی است که به کمک ناشران آمده و بخشی از نقایصی چرخه توزیع کتاب در کشور را برطرف میکند، اما این طرح با یک پرسش جدی مواجه است و آن این است که در این میان تکلیف کتابفروشان چیست؟ آیا در این طرح کتابفروشان استانی که در سالهای اخیر روز به روز از تعدادشان کاسته شده و با مشکلات متعددی مواجه هستند، حذف شده و ناشر و مخاطب بدون واسطه با یکدیگر به تعامل میپردازند؟ اقدامی که پیش از این نیز سابقه داشته و بارها موجب انتقاد کتابفروشان و حتی خود ناشران بوده است. برای بررسی این طرح با محمود آموزگار رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران به گفتوگو پرداختهایم، متن این گفتوگو به شرح ذیل است:
هر طرحی را که موجب حذف کتابفروشی شود، به صلاح اوضاع امروز نشر نیست
* تسنیم: حتماً با طرح جدید «ویترین» خانه کتاب که واسطه میان ناشران و مخاطبان برای فروش و بهرهوری بیشتر ناشر و دسترسی سهلتر مخاطب است، آشنایی دارید، با توجه به اینکه حلقه واسطه ناشر و مخاطب که همان کتابفروش است، در این طرح نادیده گرفته شده است، این طرح را چطور ارزیابی میکنید؟
بنده هر طرحی را که موجب حذف کتابفروشی شود، به صلاح اوضاع امروز نشر نمیدانم، خوب است تمهیدی اندیشیده شود که کتابفروشیها از سیستمهای تکنولوژیکی رساندن کتاب به دست مخاطب حذف نشوند.
* تسنیم: به نظر میرسد، این طرح با هدف ارزنده رفع نواقص توزیع و حمایت از ناشران برنامهریزی شده باشد.
ببینید، توزیع ما در کشور مشکل دارد، بخشی از این مشکل به دلیل عدم برقراری توازن بین فعالیتهایی که در تهران در حوزه نشر انجام میشود و سایر مناطق کشور است، دسترسی به کتاب برای مردم یک موضوع ضروری است منتهی این دسترسی از دو زاویه میتواند مطرح باشد، 1ـ توسعه و تجهیز متناسب با ذائقه مخاطبان در کتابخانههای عمومی به ویژه در مناطق محروم. 2 ـ ایجاد و تأسیس کتابفروشی در سایر مناطق به ویژه مناطق کمتر برخوردار.
البته این از نظر سخت افزاری زمانبر است، هر نوع سیاستی که اتخاذ میکنیم تا در کوتاه مدت بتوانیم این نقیصه را رفع کنیم، نباید به عنوان سیاست درازمدت جاگیر شود. بنابراین در طرح «ویترین» هم باید بگویم، زمانی میتواند نقش مفید و موثرش برجسته شود که کتابفروشها از چرخه آن حذف نشده باشند.
اندر مزیتهای کتابفروشی
اگر بپذیریم که کتابفروشی تنها وظیفه رساندن کتاب به مخاطب را ندارد، بلکه هر جایی که کتابفروشی است، آسیبهای اجتماعی کاهش مییابد، خلافها و جرایم کاهش میباید، خواهیم فهمید که مزیتهای کتاب فروشیها بیشتر از رساندن کتاب به مخاطب است، به عبارت دیگر اگر ما از کتابفروشیها حمایت کنیم، در حوزههای دیگر هم هزینهها را کاهش دادهایم.
* تسنیم: در این میان به نشر شما دولت که خود نیز بر لزوم حمایت از صنعت نشر واقف است چه سیاستی را باید اتخاد کند؟
قاعدتاً باید بکوشیم که ایجاد و تاسیس کتابفروشیها با سهولت بیشتری ممکن شود به ویژه در مناطق کمتر برخوردار کشور، همچنین از هزینههای کتابفروشیهای موجود باید کاسته شود به نحوی که بقای این حرفه تضمین شود.
* تسنیم: آمار دقیقی از کتابفروشیهای موجود در سراسر کشور در دسترس است؟ اینکه چه میزان اکنون فعالاند و چه میزان به مرز تعطیلی و ورشکستگی در سالهای اخیر رفتهاند؟
تعداد کل کتابفروشیهایی که در کشور فعالیت میکنند، طبق آمار خانه کتاب 3 هزار و 308 باب است، البته اکثریت قریب به اتفاق آنها فروش لوازمالتحریر را هم به کتابهای خود اضافه کردهاند، علاوه بر آن بسیاری از اینها کتابفروشیهایی هستند که با توجه به سیستم آموزش عالی کشور به فروش کتابهای دانشگاهی و آموزشی و ... نیز مشغول هستند، بنابراین آمار دقیقی وجود ندارد که چند کتابفروشی کتابهایی عمومی میفروشند، حوزههایی که به فرهنگ جامعه مرتبط است از دین و ادبیات گرفته تا داستان و شعر.
من فکر میکنم آن چیزی که واضع و مشخص است این است که مسلماً با همین تعداد اندک کتابفروشی فعالیت در این حرفه توجیه اقتصادی ندارد، بلکه عمدتاً علائق افراد است که آنها را به سمت این حرفه جذب میکند و این قطعاً آینده روشنی را رقم نمیزند. خوب است وضعیتی ایجاد شود که این حرفه توجیه اقتصادی داشته باشد.
* تسنیم: در یکی دو سال اخیر برخی نهادها، سازمانها و حتی موسسات انتشاراتی بزرگ دست به تأسیس کتابفروشیهای بزرگی زدهاند، این طرح سالها پیش از این در قالب شهر کتابها نیز راهاندازی شد، این اقدامات تا چه اندازه مفید بوده است؟
اگر این کتابفروشیها از بودجه عمومی استفاده میکنند، به نظر من خوب است، به هر حال آن چیزی که مهم است این است که افزایش کتابفروشیها اعم از ترنجستان ها و شهر کتابها در وضعیتی که اکنون با آن مواجه هستیم، یک نکته مثبت محسوب میشود، چرا که به هر روی امکان دسترسی به کتاب افزایش مییابد، اما اگر همه اینها در تهران رخ دهد، دیگر نمیتوان از آن به عنوان یک مزیت یاد کرد.
کتابفروشیهای بزرگی که کتابفروشیهای کوچک را میبلعند
نکته دیگر این است که در سیستم اقتصاد سرمایهداری لیبرال معمولاً کتابفروشیهای بزرگ کتابفروشیهای کوچک را حذف میکنند. به ویژه در امریکا و کشورهایی که با این سبک اقتصادی اداره میشوند، اما در اروپا به طور جدی نهضتی وجود دارد که با این ماجرا مقابله میکند، این نهضت در تلاش است تا از کتابفروشیهای کوچک و دورافتاده حمایت کند، یکی از شیوههای این حمایت قانون تخفیف قیمت کتاب است که این امکان را از صاحبان سرمایه سلب میکند که با بازی با قیمت پشت جلد کتاب رقبا را از میدان به در کنند.
متأسفانه ما در ایران همان سیستم امریکایی را پیاده میکنیم، کتاب فروشی که از ناشر 25 درصد تخفیف میگیرد، چگونه میتواند با موسسهای بزرگ که بیش از 40 درصد پشت جلد کتابها را تخفیف میدهد، رقابت کند؟ نمایشگاههای کتاب به ویژه نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران یک عادت غلطی را ایجاد کرده و آن خرید کتاب با تخفیف است، برای همین بسیاری به جای مراجعه به کتابفروشیها و خرید به قیمت پشت جلد، در ایام نمایشگاه کتاب مورد نظر خود را با تخفیفهای آنچنانی خریداری میکنند.
هیچ کدام از سیاستهای حمایتی دولت تاکنون منجر به افزایش سرانه مطالعه نشده است
28 سال است که نمایشگاه در حال برگزاری است، عمدتاً هم متکی بر یارانه است، یارانهای که زمانی در قالب کاغذ به ناشر و زمانی در قالب بن کارت به مصرفکننده پرداخت شده است، اما هیچ کدام این سیاستها منجر به افزایش سرانه مطالعه نشده است، هیچ کدام منجر به افزایش شمارگان کتابها نشده است.
افزایش شمارگان عناوین به تنهایی مزیت محسوب میشود
افزایش شمارگان عناوین هم که این روزها بحث از آن میشود، به منظر من مزیت تلقی نمیشود، وقتی در کنار افزایش سرانه مطالعه و افزایش شمارگان آن را بررسی کنیم، خواهیم دید اگر این سه در کنار هم رشد داشته باشد، میتوان به عنوان یک مورد مثبت به آن نگریست.
یارانهها باید در زیرساختها هزینه شود
یارانهها باید در زیرساختها هزینه شود، فاصله تهران و سایر مناطق کشور را باید ازطریق افزایش کتابفروشیها، توسعه و تجهیز کتابخانههای عمومی، ایجاد جاذبه در کتابخانههای عمومی برای جذب مخاطبان (همه مردم نمی توانند و نباید هم ناگزیر باشند کتاب بخرند)برطرف کرد.
انتهای پیام/