صدا، دوربین، حرکت و ناگهان «بکاء» + فیلم
دوربین را جلوی پیرمرد عرب گذاشت، از او خواست به دوربین نگاه کند و زیارت عاشورا را بخواند. صدا، دوربین، بخوان و ناگهان «بکاء».
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دوربین را روی دوش گذاشتند و قرار است مستندی با موضوع راهپیمایی اربعین حسینی را بسازند. از کنار موکب ها میگذرند تا خوش سیمایی را برای کارشان پیدا کنند. پیرمردی عرب را کنار موکبش مییابند از او میخواهند جلوی دوربین بایستد و جملهای را بخواند. فیلمبردار دوربین را جلوی پیرمرد گذاشت، از او خواست به دوربین نگاه کند و زیارت عاشورا را بخواند. صدا، دوربین، بخوان و ناگهان «بکاء».
«امشب
به زیارت نواحی فریاد تو آمده ام
لبانم سر بلند
اعتراف می کنند:
اگر گلوی تو نبود
عقل این حنجره
هرگز
به فریادهای بلند
قد نمی داد
اگر گلوی تو نبود...»
اشکهای پیرمرد جاری میشود. به حال کدامین روزهای تاریخ زندگیاش گریه میکند. به یاد خون شهیدی از سپاه مدافع حرم که به تازگی از دست داده است.
گروه فیلمبرداری دوربین روی دوش سراغ سوژه دیگری میروند. چه ساده انگارانه است که تصور شود میتوان تمام عظمت این روزها را به تصویر کشید. از این عظمت در شگفت هم نمیتوان بود و برای دیدن این بزرگی، چشم کوچک دوربینها بسنده نیست.
«مور، چه می داند که بر دیواره ی اهرام میگذرد یا بر خشتی خام».
مرد ترکیه ای از هیاتی به نام حضرت علی اکبر(ع)، پیاده روی سه روزه اش را شروع کرده است و تا دو روز دیگر به کربلا و اربعین حسین(ع) میرسد.
می گوید برای چهارمین سال است که برای راهپیمایی آمده است. از او در مورد داعش میپرسم، میگوید: ما سربازان زینب(س) هستیم و از داعش نمیترسیم. میگویم اردوغان و دولتش از داعش حمایت میکند. میگوید: ترکیه یک میلیون شیعه دارد که مخالف داعش هستند. بعد به من میگوید دستگاه ضبط را خاموش کن. بعد میگوید: شاه شما رفت ولی شاه ما هنوز نرفته است.
مرد ترکیه ای کشورش را دوست دارد و پرچم کشورش را با افتخار به روی سینه چسبانده است ولی اعتقاداتش را بیشتر دوست دارد.
***
پی نوشت: شعرها از مرحوم حسن حسینی و موسوی گرمارودی
انتهای پیام/