فرهنگ غربی روحیه ژاپنی‌ها را می‌کشد
اگر فروپاشی اخلاقی و اجتماعی صورت گرفته در ژاپن را در کنار شاخص های سربه فلک کشیده اقتصادی این کشور (که البته تنها تا راضی نگه داشتن صاحبان پایگاه های نظامی خارجی در ژاپن پابرجا هستند) بگذاریم آن زمان می توانیم نتیجه گیری صحیحی داشته باشیم.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم در علم پزشکی به هر چیزی که زندگی انسان را از حالت عادی خارج کند نوعی بیماری گفته می شود. این بیماری می تواند نمود بیرونی یا علائم داشته باشد و یا بدون علامت و نامعلوم باشد. بیماری های جسمی با علائم، اغلب قابل درمانند و زودتر شناخته می شوند اما در مقابل بیماری های روحی و فکری گاهی سالیان دراز زندگی انسان را مختل می کنند بدون آنکه فرد مبتلا از بیماری خود باخبر باشد. تفکر اشتباه هم می تواند نوعی بیماری پنهان باشد که بر کلیه حالات زندگی تاثیر منفی می گذارد.
تفکری که تقلید از خارج و غرب محوری تاروپود آن را تشکیل داده است، مسلما اجازه زندگی بانشاط و زیبا را از انسان دریغ می کند و چه بسا افرادی که مبتلا به این بیماری بوده اند و کل دوران زندگی خود را در حسرت سرابی که از تبلیغات دیده اند به تلخی سپری کردند و در نهایت نیز متوجه بیماری مزمن خود نشدند! البته این طور نیست که این بیماران هیچ علامت بیرونی نداشته باشند و یکی از عوارض چنین مرضی خود روشنفکر پنداری است که به راحتی قابل تشخیص است.
در این حالت کسی که خود را لزوما برتر و روشنفکرتر از سایرین می پندارد برای دیگران اقدام به نسخه نویسی می کند. تعداد این نسخه نویسی ها در عرصه سیاست به مراتب بیشتر است چرا که پول، قدرت و شهرت روشنفکران را بیشتر به خود جذب می کند.
غرب گرایان به واسطه نگاه متوهمی که از کشورهای غربی دارند دائما در تلاشند جامعه خود را نیز تبدیل به بدلی از مدینه های فاضله خود کنند تا از ثلمه ای که در آن زندگی می کنند کمی فارغ شوند. نسخه این افراد برای کشورمان به چند کشور محدود خلاصه می شود که به تحلیل شرایط آنها خواهیم پرداخت. غربگرایان در پاسخ به اینکه کدام کشور الگوی مدنظر غرب را در نقطه دیگری از جهان پیاده کرده است کشورهایی نظیر ژاپن و کره جنوبی را مثال می زنند. جالب آنجاست که در این بین از کشوری همچون مصر سخنی به میان نمی آید چرا که این کشور علی رغم حکومت طولانی غربگرایان هنوز اندر خم کوچه های قاهره چشمش به دنبال دست غربی هاست!
لذا برای تحلیل وضعیت ژاپن و کره جنوبی باید تمام جوانب این کشورها را مورد ارزیابی قرار داد سپس اقدام به نتیجه گیری کرد. یعنی نمی شود از اقتصاد قدرتمند ژاپن سخن به میان آورد اما از فروپاشی اجتماعی این کشور حرفی نزد. ژاپن به عنوان یکی از کشورهایی که از جهت بی فرهنگی از غربی ها نیز پیشی گرفته و در مناسبات اخلاقی کمتر به قید و بندی محدود می شود از لحاظ اجتماعی بسیار دچار مشکل است. اوج گیری فساد اخلاقی و پیچیده شدن روابط اخلاقی در این کشور به سمتی پیش رفته که از طرفی خشونت افزایش یافته و از طرف دیگر معضل جدیدی دامن گیر نسل جوان این کشور شده که بنا بر گزارش نهادهای اجتماعی، دیگر جوانان ژاپنی علاقه خود نسبت به اطفا غرایز انسانی از طریق مشروع و حتی غیرمشروع را از دست داده اند! و به تعبیری "گیاه خواری انسانی" بر آنان چیره شده است. این معضل در واقع به معنی کشته شدن غریزه جنسی در ژاپن است. می تواند دلیل این رفتار غیر عادی ورود زود هنگام کودکان به عرصه ابتذال و بی اخلاقی باشد که بعدها منجر به کشته شدن و بی علاقگی جنسی می شود.
چندی پیش سایت یاهو ضمن پرداختن به این معضل جدید در ژاپن احتمال داد که چنین آینده ای برای ایالات متحده رقم بخورد. اگر فروپاشی اخلاقی و اجتماعی صورت گرفته در ژاپن را در کنار شاخص های سربه فلک کشیده اقتصادی این کشور (که البته تنها تا راضی نگه داشتن صاحبان پایگاه های نظامی خارجی در ژاپن پابرجا هستند) بگذاریم آن زمان می توانیم نتیجه گیری صحیحی داشته باشیم. هیچ گاه شاخص هایی که زیر سایه وابستگی به صورت کنترل شده از خارج از ژاپن رشد می کنند نمی تواند ژاپن را در جرگه کشورهای تاثیر گذار جهانی قرار دهد چرا که در بسیاری از مواقع استقلال یک کشور پایه اصلی نقش آفرینی بین المللی است.
نگاه سطحی کسانی که غرب را قبله خود قرار داده اند به کشورهایی امثال ژاپن و کره جنوبی باعث شده در بیان صحبت هایشان از قاطعیت بالایی استفاده کنند اما این در حالی است که واقعیت درست در مقابل آن قرار دارد و هیچ جامعه ای بدون الگوی پیشرفت بومی و فرهنگ محور نمی تواند سعادت و خوشبختی را برای کشور به ارمغان آورد.
منبع:ایران اسلامی
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.
