آقای کی‌روش! آقای اسدی! بس کنید این دعوای مشمئزکننده را

آقای کی‌روش! آقای اسدی! بس کنید این دعوای مشمئزکننده را

این روزها هر طرف را که نگاه می‌کنی سرمربی تیم ملی و دبیرکل فدراسیون فوتبال را می‌بینی که تا می‌توانند علیه هم صحبت می‌‌کنند؛ صحبت‌هایی که حال همه ما را بد کرده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، هر روز باید منتظر شنیدن حاشیه‌هایی خسته کننده از این ورزش باشیم؛ حاشیه‌هایی از جنس تهدید، افشاگری، دروغگویی، تفرقه‌انگیزی و .... حالمان را بد کرده‌اند با این واژه‌ها. انگار اگر یک روز یکدیگر را تهدید نکنند، روزشان، شب نمی‌شود، وجدانشان آرام نمی‌گیرد و برایشان اُفت کلاس دارد که جواب ندهند، که اتهام نزنند، که دیگری را به ندانستن متهم نکنند.

بوی تعفن می‌آید از این ورزش، از این ورزشی که قرار بود به ما پهلوانی را یاد دهد، پهلوانی؟ تو اصلاً بگو انسانیت؛ پهلوانی پیشکش. ما را زده کرده‌اند از ورزش، از ورزشی که شاید از خیلی از محیط‌های دیگر سالم‌تر باشد. دیگر نمی‌توانی در این ورزش نفس بکشی. گل سرسبد آن هم فوتبال است، فوتبالی که باید مایه لذت و تفریح باشد و همه از بودن کنارش خوشحال، خوشحال؟ مگر «حالی» هم برایمان مانده که «خوش» باشد?

فوتبال شده محل دعوا و بیانیه نویسی. انگار اینجا 1+5 است از بس بیانیه می‌دهند، همه چیز را به آینده موکول می‌کنند و همدیگر را به میدان فرا می‌خوانند اما اینجا نه برای مذاکره که برای مناظره، مناظره؟ تو بنویس مناظره اما بخوان دعوا، درگیری، گیس‌ و گیس‌کشی.

حالمان به‌هم خورده از این‌همه بدی. همه‌اش شده دعوا و دعوا و دعوا، مصاحبه‌های پشت سر هم، بیانیه‌های گاه‌وبی‌گاه و یک فدراسیون که فقط تماشاگر است، درست مثل آنهایی که در خیابان می‌ایستند و لذت می‌برند از پرت شدن مشت و لگد دو طرف به‌سمت همدیگر. گاهی هم «لبخند» را چاشنی نگاه‌شان می‌کنند و سرشان را به‌نشانه تأسف تکان می‌دهند، کاری از دستشان برنمی‌آید جز اینکه کمی تلاش کنند برای جدا کردن؛ آن هم فقط کمی چون ممکن است اگر نزدیک‌تر شوند یک مشت هم به آنها بخورد. حالمان را بد کرده‌اند؛ هم آنهایی که دعوا می‌کنند و هم آنهایی که نظاره‌گر هستند. اجنبی و غیراجنبی ندارد، چشم‌آبی و موبور ندارد، سیاه و سفید نمی‌شناسد این دعوا؛ مهم این است که اگر یکی خوردی دو تا بزنی. این قانون دعوا است و همین قانون‌هاست که دمار از روزگار ما درآورده است. می‌کوبند و می‌زنند و می‌کُشند، فارغ از اینکه چند جوان این صحنه‌ها را می‌بینند، اسم خودشان را هم گذاشته‌اند: حرفه‌ای.

داستان مشمئز کننده فوتبال ایران کم از دعواهای خیابانی ندارد. مدت‌هاست که دبیرکل فدراسیون فوتبال و سرمربی تیم ملی به جان هم افتاده‌اند. درست از واپسین روزهای سال 93 که دعوایشان در اتاق دبیرکل اوج گرفت و درست از جایی که دبیرکل به صندلی‌اش زد و گفت نگران از دست دادن آن نیست که نخواهد با کی‌روش در بیفتد. 8 ماه از آن اتفاق می‌گذرد و هر روز بر عمق اختلافات افزوده می‌شود. کی‌روش مصاحبه می‌کند، اسدی جواب می‌دهد؛ اسدی حرف می‌‌زند، کی‌روش بیانیه صادر می‌کند. این است حال و روز فوتبال ایران آن هم در بالاترین سطح. دو نفر تا می‌توانند از خجالت هم درمی‌آیند و همه تماشاگر هستند.

سرمربی تیم ملی، دبیرکل فدراسیون را متهم می‌کند و در آخرین بیانیه‌اش با بدترین، تندترین و نامناسب‌ترین الفاظ به مقام بالادستی‌اش حمله می‌کند و باز هم همه تماشاگر هستیم. سرمربی تیم ملی به‌جای تمرکز روی کارش به این فکر می‌کند که چگونه قلمش را روی کاغذ بچرخاند تا از زشت‌ترین الفاظ برای دبیرکل فدراسیون فوتبال استفاده کند و باز هم کَک کسی نمی‌گزد. رئیس فدراسیون هم مثل همه ما تماشاگر است درست مثل 8 ماه گذشته. رئیس فدراسیون هرچند وقت یک بار به‌صورت «مِلو» حرفی می‌زند و باز هم روز از نو و روزی از نو. آیا بهتر نیست در ریاست‌مان کمی قاطع‌تر باشیم؟ آیا بهتر نیست یک بار برای همیشه به این دعواهای بی‌وسروته پایان دهیم؟

حالمان بد شده است از این‌همه سؤال‌های بی‌پاسخ، از این‌همه بیانیه‌هایی که اثری از احترام در آن دیده نمی‌شود آن هم در حالی که در متن آن بر طبل حرفه‌ای بودن کوبیده شده است. حالمان بد شده است از این‌همه بداخلاقی و بی‌اخلاقی. ایرادی ندارد؛ شما به بیانیه‌ نویسی‌هایتان و پاسخگویی‌هایتان ادامه دهید و ما را رها کنید با حالِ بدمان. شاید حالِ بد ما؛ حالِ خوش این روزهای شما را خراب کند؛ حالِ خوشی که از حمله به دیگران به شما دست می‌دهد. ادامه دهید به این دعوای مشمئز کننده و پوچ؛ ادامه دهید و ما را به حال خودمان رها کنید!

انتهای پیام/*

پربیننده‌ترین اخبار ورزشی
اخبار روز ورزشی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon