مادر شهید دارالمومنین: پدرش که از دنیا میرفت، گفت عکس مجتبی را روی سینهام بگذارید
شهربانو باقری مادر شهید مجتبی صادقی پور، شهید تازه شناسایی شده میگوید:روزی که پدر مجتبی داشت از دنیا میرفت، گفت عکس مجتبی را بیاورید و بگذارید روی سینهام و به بچهها میگفت وقتی که من مُردم، عکس مجتبی باید روی سنگ قبرم باشد.
خبرگزاری تسنیم: یکسال پیش در سالروز وفات ام المصائب حضرت زینب کبری(س) بود که جمعیت باشکوهی در منطقه 14 تهران برای تشییع پیکر دو شهید گمنام جمع شد. یکی از این دو شهید 25 ساله بود که در منطقه عملیاتی شرهانی و در تک دشمن در سال 67 به شهادت رسیده و شهید دیگر 20 ساله که در منطقه عملیاتی بستان و در عملیات فتح المبین به شهادت رسیده بود. شهدا نام و نشانی نداشتند اما منطقهای که 2500 شهید برای انقلاب و دفاع مقدس تقدیم کرده است برای این گمنامهای مطهر، سنگ تمام گذاشتند. و شهدا در بوستان نارنج تهران به خاک سپرده شدند. حالا بعد از گذشت یکسال از خاکسپاری آنها در سومین روز از ماه محرم و ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) خبر شناسایی هویت پیکر مطهر یکی از این شهدا به خانواده چشم انتظاری که در فاز یک اندیشه کرج ساکن هستند، میرسد. خانوادهای که 33 سال است انتظار شنیدن خبری از جوان رعنایشان را میکشند. بخشی از خانواده از جمله پدر شهید و دو برادر او در این سال های انتظار دار فانی را وداع گفتهاند اما مادر شهید و خواهران و دیگر برادرانش تا امروز سختی این انتظار را به دوش کشیدهاند.
شهید 20 ساله ای که در منطقه عملیاتی بستان و در عملیات فتح المبین به شهادت رسید و به عنوان شهید گمنام در بوستان نارنج دفن شده است، همان مجتبی صادقی پور، جوان دلبند شهربانو باقری است، که 33 سال پیش برای همیشه با مادر خداحافظی کرد. او توپچی تانک در گردان 261 تیپ سه لشکر 92 زرهی نیروی زمینی ارتش بود که در میانه عملیات هنگام عبور از پل کرخه به داخل آن سقوط کرد و به شهادت رسید. اما پیکرش به میان خانواده بازنگشت و 33 سال چشم انتظاری نصیب خانوادهاش شد. مارد این روزها سالمندی و کهنسالی را تجربه میکند. فراق فرزند هم او را شکسته تر کرده. کمتر میتواند از فرزند روایت کند و پاسخ تمام سوالات را در جملاتی کوتاه خلاصه میکند. جملاتی که هرچند نمیـواند گویای حالات درونی یک مادر چشم به راه باشد اما نشانی از حماسه و رشادت فرزند در آن نمایان است.
شهربانو باقری مادر شهید مجتبی صادقی پور در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پسرش را اینگونه توصیف میکند: خیلی بچه خوبی بود. همه بچه های من خوب بودند. همه اش در هیئت امام حسین(ع) بود. نمازش را سر وقت میخواند و روزهاش را میگرفت. استخدام ارتش بود. بعد از یکسال که در آنجا مشغول شد، در جبهه به شهادت رسید.
پدرش که از دنیا میرفت، گفت عکس مجتبی را روی سینهام بگذارید
مادر از دلتنگیهای پدر مجتبی برای او میگوید و از سالهایی که انتظار کشید و اما فرصت نکرد تا خبر پیدا شدنش را بشنود. او میگوید: هیچوقت به مجتبی نگفتم جبهه نرو. پدرش گاهی میگفت نرو. اما باز هم قسمتش شد و رفت و شهید شد. پدرش زمین کشاورزی داشت. وقتی شهید شد، همه مملکت را به دنبال او گشت. ولی نتوانست او را پیدا کند. الان عکس مجتبی و پدرش روی یک سنگ است. روزی که پدر مجتبی داشت از دنیا میرفت، گفت عکس مجتبی را بیاورید و بگذارید روی سینهام و به بچهها میگفت وقتی که من مُردم، عکس مجتبی باید روی سنگ قبرم باشد. الان روی سنگ قبر پدرش عکس مجتبی هم هست.
شهربانو باقری ادامه میدهد: روزی که مجتبی برای آخرین بار به جبهه میرفت سفارشاتی داشت. به من گفت: «مادر من میروم و از این به بعد خواهر کوچکم جای من است.» گفتم: «نه مادر؛ تو جای خودت باش.» گفت: «من دیگر شهید میشوم و برنمیگردم.» خداحافظی کرد و رفت.
مادر شهید صادقی پور خدا را شاکر است که پسرش در راه خدا شهید شده، او میگوید: این مدت که نبود فقط خدا را شکر میکردیم. چون در راه خدا رفته بود. من از آن مادرانی نبودم که بیتابی کنم. میگفتم به هر حال در راه خدا رفته است. جوانهای همه، میروند جبهه و شهید میشوند، جوان من هم رفت. یکی از هزاران جوانی که شهید شد. وقتی دلم تنگ میشد، سر نماز و بعد از آن برایش اشک میریختم. من جلوی بچههایم برای مجتبی گریه نمیکردم. اما همیشه میگفتیم خدا کند بیاید و چشمانمان از چشم انتظاری در بیاید.
او در پایان از خوشحالی خود با خبری که از شناسایی فرزند شهیدش شنیده، میگوید و ادامه میدهد: به مجتبی میگفتم شب به خوابم بیا. یک شب خوابش را دیدم که میگفت: «مادر تو با من عکس نگرفتی.» الان هم که پیدا شده همه خوشحالیم. چند سالی همهاش یکی میگفت پسرم پیدا شد و یکی میگفت پیدا نشده. الحمدلله که این بار واقعا پیدا شد. برای مادران شهدای گمنام دعا میکنم و به آنها میگویم انشاءالله شهید شما هم پیدا شود.
شهید مجتبی صادقیپور متولد 1339 در سال 1359 به استخدام نیروی زمینی ارتش درآمد. او به عنوان توپچی تانک به گردان 261 تیپ 3 لشگر 92 زرهی اهواز اعزام شد و با شروع عملیات فتحالمبین دراین عملیات حضور پیدا کرد و در حین مأموریت در پنجم فروردین سال 1361 به هنگام عبور از پل کرخه، تانک آنها به داخل رودخانه کرخه سقوط کرده و به درجه رفیع شهادت میرسد. پیکر او بعد از گذشت 33 سال توسط کمیته توسط مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح طی عملیات تفحص شهدا کشف شد اما از آنجا که هویت او شناسایی نشد به عنوان شهید گمنام در 25 اردیبهشت سال 93 همزمان با سالروز وفات حضرت زینب در بوستان نارنج واقع در منطقه 14 تهران به عنوان شهید گمنام به خاک سپرده شد. حالا بعد از گذشت یک سال از تدفین این شهید هویت پیکر او توسط آزمایش DNA شناسایی شد.
انتهای پیام/