وقتی که آوازه داغ رباب در حرم حضرت معصومه (س) تاریخی میشود
امروز حرم مطهر حضرت معصومه (س) میزبان هزاران سرباز بیسلاح لشکر حسین (ع) است، سربازانی که با مادران خود راهی شدهاند تا مرهمی باشند بر دل داغدار رباب.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، حرم مطهر حضرت معصومه (س) امروز سرشار از بانوانی است که اشک برچشم دارند و داغی بر دل، داغ ناامیدی در نگاه مادری که شیری ندارد تا جان فرزند بیجانش را نجات دهد، باز این چه شورش است که در خلق آدم است، باز این چه نوحه و چه عزا و چه مات است، عالم در غم سرور و سالار شهیدان و فرزند شیرخوارهاش میگریند و بر سر و سینه میزند، امروز هم نوبت سربازان کوچک مکتب حسینی است که با رباب و علی اصغر شش ساله اس عهد و پیمان دوباره ببندند.
لباس سبز و چفیه و سربند علی اصغر (ع) و یا حسین (ع) مشخصه بارز تمام کودکانی است که امروز آمدهاند، مادران هم آمدهاند تا فرزندان خود را در مکتب سالار شهیدان تربیت کرده و نام حسین (ع) را نه تنها بر پیشانی وسربند کودکانشان بلکه بر دل آنها تا همیشه زمان ثبت کنند.
کمتر چشمی را اینجا پیدا میکنی که از داغی که حرمله بر دل تمام عالم نهاده است اشکبار نباشد، چشمان اشکباری که یادآور مادری است به نام رباب که حتی اشک هم برای تسکین غم بزرگش یاریاش نکرد و خشکید.
مادرانی که آمدهاند تا عزادار شهادت آخرین سرباز امام حسین (ع) باشند، سرباز بی سلاحی که نه کلاه خودی بر سر داشت و نه شمشیری در دست اما لشگری آن هم باتیر سه شعبه به جنگش آمدند تا تصدیقی باشند بر قساوت قلب و جهل و نادانی انسان...
مادرانی که شیرخوارگان خود را در آغوش دارند از ساعتها قبل از آغاز مراسم آمدهاند، تا در تسکین دل رباب پیشگام باشند، صبح جمعه و خواب و زندگی هم نمیشناسند امروز همه کار و زندگی خود را فدا کردهاند، فدای شهید شش ماهه حسین (ع) و دل سوخته مادرش.
ازدحام جمعیت به حدی است که برخی پشت درها ماندهاند، این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست، این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست، حالا دلها همه به دور شمعی میگردند که سوخت تا نور این مکتب باقی بماند و تا 13 قرن بعد هم سو سو این شمع دیدهها را روشن کرده و دلها را گرم، دلهایی که هنوز بعد از قرنها نشانی از داغ حسین (ع) و عزیزانش را به دل دارند.
امروز مادران آمدهاند تا اشک در عزای حسین (ع) را با شیر خود به خورد کودکانشان بدهند تا این عشق با پوست و استخوانشان عجین شود؛ حجت الاسلام والمسلمین فاطمی نسب سخنران همایش شیرخوارگان حسینی با اشاره به اینکه تربیت را از سنین کودکی باید آغاز شود، اظهارداشت: معاویه از همان کودکی بغض علی (ع) را در دل کودکانشان میکاشت تا راه عدوات با علی (ع) و آلش را در پیش گیرند و بعدها همینها راه حسین (ع) را بستند.
وی افزود: باید محبت حسین (ع) را از همان کودکی در این مجالس عزا به کودکان مکتب تشیع چشاند تا با این محبت و در همین مکتب بزرگ شوند و قد بکشند.
حجت الاسلام فاطمی نسب با بیان اینکه حضور این مادران به همراه فرزندانشان از صبح زود خود نوعی ایثار است، خاطرنشان کرد: در کربلا مادر وهب نمونه بارز فداکاری و ایثار است که فرزند خود را در حالی که تازه داماد بود در راه حسین (ع) داد و حتی از پذیرش سر فرزند خود هم بعد از شهادت سرباز زد.
حالا امروز مادران سرزمین من هم در 3500 نقطه به سبک مادر وهب گردآمده اند، تا فرزندان خود را قربانی شیرخواره حسین(ع)کنند و اسماعیلشان را آوردهاند تا نشان دهند تمام جگرگوشههای خود را فدای جگر گوشه حسین (ع) و رباب میکنند.
مادری که اشک امانش را بریده در حالی که فرزند سه ماهه خود را در آغوش داشت میگفت: هفت سال است که هر سال هر جا که باشم خودم را به این همایش میرسانم، تا بالاخره بعد از هفت سال حاجتم را از امام حسین(ع) و حضرت علی اصغر(ع) گرفتم و امسال خدا به من فرزندی عطا کرد.
مادر دیگری که سر بند یا علی اصغر (ع) فرزندش را مرتبط میکرد گفت: اسم پسرم را علی اصغر گذاشتم تا فدایی راه علی اصغر امام حسین (ع) باشد، ده پسر هم اگر داشته باشم همه را فدای حسین (ع) و راه حسین(ع) میکنم.
حضرت علی اصغر (ع) با دستان کوچکش گرههای بزرگی را میگشاید، چه بسیار مادرانی که آمده بودند تا شیرخواره حسین (ع) گره از مشکل زندگیشان بگشاید تا آنها هم بتوانند طعم داشتن فرزند را بچشند، زنانی که با نگاههای حسرت بار به کودکان مینگریسند و اشک میریختند.
اشکهای شیرخوارگان و صدای گریهشان نشان از آن است که حالا وقت لالایی است، مادران فرزندان خود را به سبک حسین (ع) روی دست میگیرند و از قضا سفیدی گلوشان پیدا میشود، اما اینجا هیچ مادری نگران سفیدی گلوی فرزندش نیست، اینجا حرمله ندارد.....
انتهای پیام/