ادامه موذیگری "آل سعود"، این بار در لباس " آل خلیفه"
فاجعۀ منا در حج تمتع امسال، اعیاد قربان و غدیرِ مسلمانان جهان را به عزای بیسابقهای تبدیل کرد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،فاجعۀ منا در حج تمتع امسال، اعیاد قربان و غدیرِ مسلمانان جهان را به عزای بیسابقهای تبدیل کرد. پس از "موذیگریِ سعودیها و بیاحترامی آنان به ابدان مطهر جانباختگان حادثه"، آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب روز چهارشنبه 8 مهرماه طی بیاناتی قاطع، حکّام بیکفایت سعود را مخاطبِ یک "واکنش (احتمالی) سخت و خشن" قرار دادند.
هرچند بیانات کوبندۀ رهبری، بلافاصله مساعدت سعودیها در فاجعه منا را به همراه داشت، اما اقدامات بعدی آنان فاش کرد که حقیرشدن آل سعود بعد از سخنان رهبر انقلاب اصلاً به مذاقشان خوش نیامده و درصددند خصومت خود را غیرمستقیم و با راهبردهای نخ نماشدۀ "فرافکنی" پیگیری کنند:
همان روز چهارشنبه، عربستان سعودی مدعی شد یک لنج ماهیگیری ایرانی را در دریا توقیف کرده که حامل سلاح برای یمن بوده است!
مقامات ایرانی به شدت چنین اتهاماتی را رد کردند، آن را عملیات روانی دانسته و از مقامات سعودی خواستند تا هرچه سریعتر لنج ماهیگیری ایرانی را آزاد کنند.
دومین فرافکنیِ سعودیها بعد از رسوایی در فاجعه منا، کشیدن پای بحرین به این تنشها بود.
*** کارزار ناگهانیِ آل خلیفه
به گزارش خبرگزاری رسمی بحرین، روز پنجشنبه 9 مهرماه دولت این کشور به "محمدرضا بابائی" کاردار ایران در منامه اعلام کرد 72 ساعت فرصت دارد که خاک این کشور را ترک کند. علت این تصمیم، ادعای واهی رژیم بحرین مبنی بر اقدامات تخریبی ایران و تلاش در جهت بر هم زدن آرامش این کشور بود.
*** طائفهای سرگردان: فرزندخواندۀ "آل سعود" و "لیبرالیسم غربی"
بحرین مجمعالجزایری در خلیج فارس است، پایتخت آن منامه و 706 کیلومتر مربع مساحت دارد که حتی از کوچکترین استان ایران هم کوچکتر است. بحرین یک حکومت پادشاهی موروثی است که در آن پادشاه، نسلاندرنسل در طائفۀ آل خلیفه دست به دست میشود.
آل خلیفه از سال 1820 میلادی قدرت را در این جزیره به دست گرفت و اتحاد خود را با انگلیس علام کرد. "شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه" از سال 1999 قدرت را در این کشور در اختیار دارد.
هرچند این کشور در سال 1971 پس از کش و قوسها و درگیریهای فراوان، استقلال خود را از انگلیس اعلام، و قانون اساسی فعلیاش را در سال 2002 به تصویب رساند، اما مسئله اینجاست که باطن لیبرالمسلک انگلیسیها همچنان در ساختارهای این کشور خودنمایی میکند.
نظام حقوقی "کامن لا" (Common law) ساختۀ دست قضات انگلیسی است و اکنون در تمامی دادگاههای کشورهای آمریکا، کانادا، استرالیا، نیوزلند و انگلستان (قلمرو آنگلوساکسون) اجرا میشود؛ جالب اینکه این نظام حقوقی، عیناً بخشی از نظام حقوقی بحرین را تشکیل میدهد و چینش این نظام در کنار نظام حقوقیِ فقه اسلامی، از شکاف عمیق میان جامعۀ مدنی و حاکمان (آل خلیفه) در بحرین حکایت دارد.
از دیگر مصادیق سرسپردگی پادشاهان بحرین به غرب، استقرار مرکز ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده در این کشور است. به عقیده کارشناسان، این ناوگان دریایی آمریکایی، اوج خوشخدمتیِ ذلّتبارِ بحرین به آمریکا در صورت رویارویی احتمالی با ایران را به نمایش گذاشته است.
بحرین، یکی از اعضای اتحادیه عرب و عضو شورای همکاری خلیج فارس است.
*** سؤال اینجاست که دلیل روابط حسنه آل سعود با آل خلیفه چیست؟
در توصیف روابط دوجانبه عربستان-بحرین، نمیتوان صرفاً از "مناسبات حسنه" سخن گفت، چون هر مناسبات حسنهای ممکن است در دورانهای مختلف به نوسانات سیاسی دچار شود، اما آل خلیفه در اصل، به مثابۀ فرزندخواندۀ آل سعود تلقّی میشود و از زمان تشکیل این کشور که زمان چندان طولانی هم از آن نمیگذرد، همواره زیر چتر حمایتی سعودیها بوده است.
این دو کشور با یک پل 25 کیلومتری که به نام "پل فهد" پنجمین پادشاه سعودی نامگذاری شده، به یکدیگر متصلند. عربستان، تأمینکنندۀ بخش عمدهای از انرژی بحرین است.
در بعد داخلی، احزاب سیاسی بحرین جزو چهار شاخۀ مذهبی، لیبرال، چپ و بعثی هستند و از همین تقسیمبندی، میتوان به خوبی به نفوذ چنبرۀ غرب لیبرال در این کشورِ عربی-اسلامی پی برد. تنها سه حزب سیاسی شیعه در بحرین وجود دارد:
"جمعیت وفاق ملی اسلامی"، "حزب عمل اسلامی"، "حزب الرساله" و این در حالی است که بیش از 75٪ جمعیت این کشور را شیعیان تشکیل میدهند.
البته خاندان سلطنتی-وهابی آل خلیفه، از قدیم سعی داشتهاند با انتقال جمعیت اهل تسنن کشورهای دیگر به بحرین و دادن تابعیت بحرینی به آنها، بافت شیعیِ جمعیت بحرین را تغییر دهند.
نزدیک به چهار سال پیش (2010-2011) و در جریان جنبشهای موسوم به بیداری اسلامی، پایههای تخت پادشاهی رژیم آل خلیفه به لرزه درآمد و نقطه عطف مهمی را در تاریخ این کشور کوچک رقم زد.
همزمان با انقلاب مردم تونس، مصر، لیبی، اردن، یمن و... بحرینیها نیز شورش کردند. اگرچه در لابلای مطالبات مردم بحرین، عدالت اجتماعی، برقراری دموکراسی، آزادی زندانیان و این قبیل مطالبات هم بود، اما در صدر خواستههای آنان شعار تاریخی "یسقط نظام" قرار داشت.
پلاکارد تظاهرکنندگان بحرینی خواهان سرنگونی رژیم پوسیدۀ آل خلیفه: "از تو بیزاریم، ای حمد!"
تفاوت بزرگی که جنبشهای مردمی بحرین (2011) با خیزش "بیداری اسلامی " در سایر کشورها داشت، اولاً مداخلۀ نظامی مستقیم نیروهای عربستانی برای قتلعام معترضان بود و ثانیاً این که خیزش و خروش و خونِ بحرینیها با حقالسکوت آل سعود به رسانهها، در خفقان عجیبی فرو رفت و نیروهای آل خلیفه و آل سعود با خیالی آسوده از فریاد افکارعمومی، به بازداشت و سرکوب مردم پرداختند.
رژیم بحرین برای مهار آتش اعتراضات، بسیاری از مخالفان (اعم از رهبران، نویسندگان، خبرنگاران، فعالان مدنی و شهروندان عادی) را بازداشت کرد. همچنین تعداد زیادی از شیعیان ایرانی مقیم بحرین از این کشور اخراج و بسیاری از مراکز دینی شیعیان تعطیل شد. عده زیادی را به بهانه بازجویی به مدت طولانی، بازداشت و سپس به خارج تبعید کردند و این سرکوبها تا آنجا ادامه یافت که حزب شیعی بحرین، رسماً از پارلمان استعفا داد.
شرح دیکتاتورمآبیِ رژیم بحرین در حوصلۀ این گزارش نیست، اما با توجه به مطالب گفته شده و حملۀ دیپلماتیک اخیر آل خلیفه به جمهوری اسلامی ایران، به نظر میرسد سعودیها از ایران انتظار داشتند در برابر موذیگریشان در حادثه منا، مانند برخی کشورهای اسلامی به ابراز تأسف و اندوه و نهایتاً محکومیت بسنده کند.
حال پس از موضعگیری صریح فرماندۀ کلّ قوا و هشدار "سخت و خشن" ایشان، درصددند با مهرههای ریز و درشت خود در همسایگی ایران، مثل آل خلیفه در بحرین، زهر کین خود را از این راه غیرمستقیم بریزند.
منبع:سایت ریشه
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.