چگونگیِ تبدیل فرصت ازدواج به تهدید
ما در زندگی مشترک چیزی به عنوان تهدید نداریم بلکه هر چه هست، فرصت است؛ اما محدودیت هایی که سبک زندگ غربی در راستای امر مقدس ازدواج تجویز می کند، ممکن است تا مدت ها این فرصت را از فرد بگیرد.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،به مناسبت فرا رسیدن روز ازدواج و سالروز پیوند آسمانی حضرت علی (ع) و بانوی دو عالم حضرت زهرا (س) در خصوص چرایی عدم ثبات ازدواج های امروزی با حجت الاسلام ابراهیم اخوی، روانشناس و مدیر مرکز مشاوره مأوا وابسته به موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) به گفتگو نشسته ایم؛ گفتگوی تفصیلی ما را با این استاد حوزه و دانشگاه و مولف کتاب «خدا در زندگی کودکان» می خوانید:
استاد! از نظر شما چرا خانه هایی که امروز با پیوند مقدس ازدواج بنا می شود اغلب سست است و با تلنگرهایی نه چندان جدی، ویرانه ای می شود و زن و شوهر تن به طلاق می دهند؛ به عبارت دیگر ازدواج های امروز آن دوام و استحکام لازم را ندارد و زوجین هنگام رو به رو شدن با مشکلات و ناسازگاری های اولیه بنای عطای ماندن همیشگی با یکدیگر را به لقای جدایی می بخشند؟
این مساله عوامل متعددی دارد و گاه غالبا به شکل گیری شخصیت دو نفر در طول زمان رشد باز می گردد. امروز به تناسب کاهش تعداد فرزندان در خانواده ها، حمایت والدین از آنها بیش از حد نیاز است و به این ترتیب فرزند شخصیت وابسته ای پیدا می کند و بنابراین همیشه جویای حمایت است نه خدمت رسانی. لذا وقتی با موضوعی نام ازدواج رو به رو می شود، تا زمانی که طرف مقابل اعم از زن یا مرد، حمایت دریافت کند، شرایط خوب پیش می رود. به طور مثال نامزدی دورانی است که افراد غالبا محبت و مهر و هدیه و ... از یکدیگر دریافت می کنند اما وقتی وارد فاز دوم و انجام وظایف و ارائه خدمت به یکدیگر می شوند، کم می آورند به دلیل آن که مهارت کافی کسب نکرده اند و تجربه موفقی نداشته اند و نتوانسته اند خودباوریِ ایفای نقش را در خود ایجاد کنند.
بخشی دیگر نیز به نگاه افراد به ازدواج باز می گردد؛ اگر نگاه زوج ها این باشد که از آن جدیت و اهتمام خود با ازدواج دور می شوند و نسبت به شناختی که در خصوص ازدواج و پس از آن باید داشته باشند و ازدواج را تنها یک اشتراک تعریف کنند که هر زمان دل را زد می توان تغییر مسیر داد، رشته ازدواج به راحتی پاره می شود و زن یا مرد به سراغ گزینه بعدی می روند. البته گزینه ای به نام «طلاق توافقی» نیز این پاره شدن رشته ازدواج را تسریع می کند اینکه زوج ها بدانند بدون هیچ خسارتی در زمانی کوتاه می توانند از همسر خود جدا شوند، این مساله نیز فضای روانی آماده می کند که زندگی ها و ازدواج ها ثبات کمتری داشته باشند.
اما به قول یک نویسنده اگر ما در کشوری باشیم که قانونی برای طلاق نباشد، زن و شوهرها برای رفع مشکلات به راستی چه می کنند؟ آیا باز هم تا این اندازه آمار طلاق بالا می رود؟ از سوی دیگر گزینه طلاق توافقی نیز خود به گسستن ازدواج ها و عدم ثبات زندگی دو نفر دامن می زند.
متاسفانه، اغلب جوان های امروز به دلایل یاد شده نسبت به حل مسائل و مشکلات ازدواج یا نمی توانند یا نمی خواهند اقدام کنند و ترجیح می دهند با نفر فعلی به مصالحه نرسند و به گزینه بعدی فکر کنند!
اما عامل سومی نیز به نام مشکلات روحی و شخصیتی وجود دارد که در عدم ثبات زندگی و ازدواج موثر است از جمله اختلال خودشیفتگی که اینگونه افراد تنها خودشان را مهم می دانند و هر کسی که تابع آنها باشد. لذا اگر فرد با این اختلال وارد زندگی شود، تمایل به حکمرانی دارد و این که همه افراد در خدمت او باشند و از سوی دیگر نیز برای اثبات خود ترجیح می دهد همه را سرکوب یا حذف کرده و از فضای زندگی خود دور کند. پرخاشگری، وابستگی بیش از حد به خانواده و بیمارهای ناشناخته نیز از دیگر اختلال های یاد شده است که چارچوب زندگی را بر هم می زند.
آیا عوامل دیگری نیز وجود دارد که صمیمت و نزدیکی زوجین را تحت تاثیر قرار داده و در این باره مانع تراشی کند؟
بله؛ عامل چهارم به موضوع فرزندخواهی باز می گردد. برای بسیاری از زوج های امروز این گونه تعریف شده است که حداقل پنج سال اول زندگی، دوران آزمون و خطاست و زن و مرد باید تنها به فکر راحتی خود بوده و مسوولیت جدیدی را نپذیرند. این در حالی است که اگر از روز اول بنا این باشد در روند زندگی و اشتراکات زوجین، انسانی دیگر قرار است متولد شود که به کمال برسد، نگاه ها عمیق تر خواهد شد و در دوره تربیت فرزند، رشد روحی و روانی والدین نیز افزایش خواهد یافت و خصایص اخلاقی نیکو افزون می یابد. به عبارت دیگر فرزندآوری در اوایل زندگی موجب برطرف شدن ضعف ها شده و زن و شوهر باور می کنند که دیگر جوان و نوجوان و نابالغ و فردی وابسته نیستند و مسوولیت فرد سومی را پذیرفته اند.
و عامل پایانی در چرایی عدم توفیق و ثبات ازدواج های امروزی به بحث تاثیرپذیری جوان ها از رسانه ها و فناوری ها باز می گردد. وقتی در برنامه های مختلف ماهواره ای به مخاطب القاء می شود لذت بردن حق شما و محدودیت ظلم است، فردِ متاهل با روبه رو شدن با این قانون فکری که نقش فرهنگی سمّی دارد، حق خود می داند ساعت هایی که کنار همسر خود است، به افراد دیگر فکر کند و ارتباطات خود را در این زمینه از طرق مختلف از جمله شبکه های اجتماعی بسط دهد. در حقیقت زوجین در چنین شرایطی به جای آن که پس انداز عاطفی خود را افزایش دهند، از اصل سرمایه عاطفی هزینه می کنند و در واقع نه تنها پس اندازی نمی کنند، بلکه اصل سرمایه را هم از دست می دهند و به این ترتیب وقتی مثلا مرد ورشکسته می شود، زن کنار او نمی ماند یا زن اگر بیمار شود، مرد او را رها می کند و در بحران های زندگی کنار یکدیگر نمی مانند. از سوی دیگر خودِ استقلال فکری و مالی زن و شوهر، گاه از آنها شخصیتی منفرد می سازد نه مستقل.
تفاوت شخصیت منفرد با مستقل در چه ابعادی است؟ یعنی تفاوت این دو آنقدر است که بتواند پایه های زندگی مشترک را بلرزاند؟
شخصیت مستقل به خودباروی و رشد رسیده و فردی توانمند است و می تواند این عناصر را به اشتراک بگذارد اما شخصیت منفرد یعنی خودم، پول خودم، آینده خودم، پیشرفت خودم و ... و این مساله تنش های روانی در زندگی را افزایش می دهد و رسیدن به سازگاری را طولانی یا دشوار می کند و این امر موجب می شود زوجین از سازگاری با یکدیگر ناامید شوند.
اما در اسلام تعریف دیگر برای ازدواج مطرح می شود که به منزله به آرامش رسیدن زوجین در کنار یکدیگر است؛ این تعریف چقدر با تعاریف مکاتبی همچون لیبرالیسم از ازدواج مغایرت دارد؟
از وقتی ما متولد می شویم، تمام نگاه دین در این است که ما همگام با نمودار رشد جسمی خود، رشد معنوی و تکاملی هم داشته باشیم. شاید هدف گذاری دین از تولد تا پایان زندگی این است که انسان هر روز پله های تعالی را طی کند که البته تعالی با پیشرفت تفاوت دارد. ازدواج نیز گامی در راستای این تکامل است و این نقطه عطف نگاه اسلام به مقوله ازدواج در مقایسه با دیگر مکاتب است.
چه تفاوتی است میان تعالی و پیشرفت؟ مگر پیشرفت زیرمجموعه تعالی نیست پس چه می شود که گاه این دو در تعارض با یکدیگر قرار می گیرند؟
در تعالی فِلِشی وجود دارد که انتهای آن پیدا است و رشد را در پی دارد هر چند فرد فرصت این دنیا را از دست دهد اما در جایگاه بعدی نیز رشد خواهد داشت. بنابراین، نتیجه تعالی از نگاه دین سعادت ماندگار است اما پیشرفت به حوزه مادیات و اعتباریات محدود شده و زندگی این دنیایی را در نظر دارد.
وقتی انسان ها به پله ازدواج می رسند قرار است از کنار هم قرار گرفتن، تعالی جدیدی رقم بخورد و انسان ها به تنهایی نمی توانند به این تعالی برسند و موانع بسیاری از جمله منحرف شدن قوای جنسی بر سر راه آن آنها وجود دارد. لذا نخستین نگاهی که دین در ازدواج حاکم می کند این است که وقتی فرد ازدواج را پذیرفت، اولا دیگر نباید تنها به خود فکر کند و تلاش او برای از بین بردن خلاء های زندگی، نزدیک شدن به خدا را تسریع می کند.
از این رو است که در آموزه های دین اسلام حتی دادن لیوان آب به همسر حسنه محسوب می شود یا زمانی که همسران با یکدیگر شوخی می کنند، نقل شده است که فرشتگانی گرداگرد آنها دست به دعا برمی دارند. در واقع دین ازدواج را وسیله ای برای رسیدن به آرامش افراد می داند و مسیری برای رسیدن به تعالی انسان ها. وقتی افراد با این نگاه وارد زندگی شدند، مسوولیت پذیر شده و از همه فرصت هایی که در زندگی پیش می آید – حتی دشواری ها – به عنوان پله ای برای ترقی و تعالی استفاده می کنند. در حقیقت در زندگی مشترک ما چیزی به عنوان تهدید نداریم بلکه هر چه هست، فرصت است که به صورت جمعی و مشترک پیش می آید. از سوی دیگر توصیه به ازدواج آسان و بستن بار سفر زندگی هر چه زودتر، در دین اسلام شده است اما محدودیت هایی که سبک زندگ غرب در راستای امر مقدس ازدواج تجویز می کند، ممکن است تا مدت ها فرصت ازدواج را از فرد بگیرد.
بر همین اساس در روانشناسی مذهبی بیان شده است وقتی فردی به خواستگاری می آید دو مساله باید بررسی شود خُلق پسندیده و دینداری. کسی که این دو خصوصیت را داشته باشد، می تواند شخصیت پایدار و ثابتی داشته باشد و از سوی دیگر تجربه ثبات فرد با بررسی زندگی پنج ساله اخیر او پیش از ازدواج قابل تبیین است. اگر فرد در طول این پنج سال گزینه هایی همچون شغل ثابت، دوستان ثابت، مسیر پیشرفت مشخص و ... داشته باشد، تا حد زیادی می توان به این فرد اعتماد کرد که در زندگی مشترک نیز دارای ثبات است و می تواند از پسِ نقش های محوله نیز برآید نه اینکه با رویت مشکلات جا خالی کند.
بنابراین، جدایی در دین منفورترین حلال ها و در واقع ایستگاه آخر است و ازدواج در دین بیشتر یک معامله معنوی است تا اقتصادی.
منبع:شبستان
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.