غفلت و عدمتوجه مسئولان به غذای مردم
میزگرد "غذای سالم از منظر طب سنتی" در خبرگزاری تسنیم برگزار شد که مهمترین محور آن این بود که مسئولان دولتی خدمتگزارند, ولی توجهی به غذای مردم ندارند؛ از جمله اینکه رسانه ملی پول میگیرد تا تبلیغات مواد و مکملهای غذایی را انجام دهد که سرطانزا است.
به گزارش خبرنگار سلامت خبرگزاری تسنیم, یکی از ارکان اساسی در طب سنتی تغذیه مناسب است و آداب صحیح غذا خوردن و نوشیدن آب نیز برای پیشگیری از بیماریها بسیار اهمیت دارد.
منظور از آداب این است که چه غذایی را به چه میزان و با چه غذای دیگری مصرف کنیم. در طب سنتی قانونهایی وجود دارد که براساس آن باید ترتیب وقت غذا مشخص باشد، همچنین افراد باید مزاج خود را بشناسند تا بر اساس مزاج خود غذا مصرف کنند.
غذا مهمترین بحث در پیشگیری از بیماریها از اهمیت برخوردار است، طب سنتی عقیده دارد که غذای شما, شفای شماست؛ یعنی با اصلاح سبک زندگی میتوان از بروز بسیاری از مشکلات پیشگیری کرد.
در همین راستا میزگردی با عنوان "غذای سالم از منظر طب سنتی" با حضور محمد دریایی، علیرضا ابوالفضلی و ابراهیم ایراندوست در خبرگزاری تسنیم, برگزار شد که بهشرح ذیل است:
محمد دریایی متخصص علوم زیستی و گیاهان دارویی و مشاور طب سنتی میگوید: بهتر است طب سنتی را طب ایرانی بنامیم بهدلیل اینکه وقتی طب ایرانی مینامیم آن شبههها و هجمههایی که به طب سنتی نسبت میدهند, کمتر میشود.
طب ایرانی، طب اصیلی است که شاید سابقه آن به 2500 سال یا بیشتر برسد، حتی برخی از افراد معتقدند که قدمت طب سنتی به 3000 سال پیش یعنی از زمان هخامنشیان میرسد. یک سری از مدارک و منابع ما طی سالیان از بین رفته است، بهخصوص در زمان هجومی که از طرف اعراب به ایران شده است، حتی در دوران حکومت هخامنشیان عدهای از دانشمندان یونانی فرار کردند و به دربار هخامنشیان پناه آوردند و بعدها در دوران ساسانیان که دانشگاه جندی شاپور شکل گرفت, این افراد تدریس میکردند, این افراد زیر نظر دانشمندان بزرگ ساسانی, اشکانی و هخامنشی بودند. خود بقراط و جالینوس اعترافشان بر این بود که بهدلیل وجود طب ایرانیها بود که طب یونان شکل گرفت و رشد کرد.
در زمان اسلام و پیامبر اکرم(ص) هم وقتی که تشریف آوردند علم تمام انبیا را توسط وحی و اخبار و احادیثی که به ایشان رسیده بود در اختیار اصحاب گذاشتند, خصوصاً حضرت علی(ع) و این علوم کمکم منتشر شد و در زمان ائمه اطهار اوج گرفت, اما از جهتی میبینیم امام علی(ع) بزرگترین طب اسلامی را کلید زدند، بعد در زمان امام محمد باقر(ع) و زمان امام صادق(ع)که به اوج خود رسید و دانشمندان بزرگی شاگرد ایشان بودند مخصوصاً "جابربن حیان" که افتخارش این بود که استادش امام صادق بود.
خود "رازی" بعدها اعتراف میکند: "علومی که به دست آوردم را از جابربن حیان دارم". کتابهای جابراین حیان در اروپا قبل از اینکه رازی مطرح شود مطرح بوده است, بعد "ابنسینا" و "ابنابیصادق" میآید و بعد از آن جرجانی میآید که سید بزرگوار شیعه بوده و پیرو مکتب بوعلی سینا است و همینطور این نهضت ادامه داشته و کتابهای بوعلی سینا 500 و بهروایتی 700 سال در اروپا تدریس میشد, الآن کتابهای سیداسماعیل جرجانی بهزبان عبری ترجمه شده و در اسرائیل تدریس میشود.
موضوع اصلی طب ایرانی عبارت است از طب اسلامی و طب کهن ما که طب باستانی ما که از زمان هخامنشی و ساسانی بوده است, اینها مجموعه طب ایرانی را تشکیل میدهد که بعد بهوسیله علومی که در اسلام بوده است و علوم اهل بیت و احادیث نبوی تکمیل و غنیتر میشود.
یک عده هم اصولاً دوست ندارند اسم ائمه مطرح شود, وهابیت هم که بهشدت میکوبند و معتقدند که اینها علم نبوده و از جهت دیگر هم خود صهیونیستها و عوامل بیگانه که معتقدند این علوم نباید به نام شیعه مطرح شود.
این علوم بوده و بحث مهم و اساسی طب اسلامی و ایرانی تأکید بر تغذیه و غذای سالم است. نشانه آن هم این است که خوراکیهای خوبی که در قرآن آمده مانند انار, انجیر, انگور, ترنجبین و خرما نشان میدهد که این مجموعه میتواند در سلامت ما نقش داشته باشد.
مصرف گوشت گاو و گوساله نهی شده است
در رابطه با شیر؛ شیر گاو شفا است و درمانگر است. فقط مصرف گوشت گاو و گوساله نهی شده است، علتش هم این است که سودا را زیاد میکند، چون طبع سردی دارد و برای بدن مفید نیست.
توصیه اکید اسلام بر چند چیز است. اول نمک؛ این نمکی که ما استفاده میکنیم بهعنوان کلرید سدیم است که آن را قبول نداریم. یک نمک دیگر هم بهنام نمک دریا مطرح است که آن هم اضافاتی دارد که گاهی تصفیه نشده است و دارای عناصر سمی مثل سرب، جیوه و کادمیم است که مردم نباید مصرف کنند ولو این که بهنام یک حکیم باشد.
بنابراین ما بهترین نمک را نمک آندرانی میدانیم که نمک معدنی است که تبلورش (کریستالش) 99.93 است و اضافه آن عناصر زایدی است که باید تصفیه شود و بهترین نمک ایران اول نمک کریستال جهرم است که به آلمان و دوبی و ... صادر میشود, چون منیزیم و پتاسیم دارد, ضدسرطان است.
بستهبندی مجدد نمک جهرم و ارسال به کشورهای اروپایی
نمک جهرم در کشورهایی مانند امارات ــ دوبی بسته بندی مجدد میشود و به قیمت گزافی به کشورهای اروپایی ارسال میشود, این نمک شفا است و نمکی است که 72 بیماری را از بین میبرد چرا که پتاسیم, منیزیم, فسفر, کلسیم و وانادیوم دارد که همه جزو عناصر مفید هستند.
ولی این نمکی که پزشکان ما در طب جدید به آن نقد دارند و خود ما هم به آن نقد داریم, سم است, چون از کلر و سدیم تشکیل شده و کلر و سدیم بیش از حد در بدن سم است، فشار را بالا میبرد و به کلیه آسیب وارد میکند و این نمک میتواند موجب سرطان شود, چون منیزیم بدن را از حالت تعادل خارج میکند و وقتی منیزیم از چرخه متابولیسم بدن حذف شد, میتواند مقدمه پیدایش سرطان باشد.
نمک تصفیهشده که حاوی کلرید سدیم است, موجب سرطان میشود
بنابراین برخی از این پزشکان که میگویند, نمک تصفیه شده که حاوی کلرید سدیم است, موجب سرطان میشود ما هم قبول داریم. این نمک علاوه بر بالا بردن فشارخون باعث پوکی استخوان هم میشود. وقتی نمک وارد چرخه متابولیسم بدن میشود, سدیم و کلسیم موجود در استخوانها را خارج میکند و موجب بروز پوکی استخوان نیز خواهد شد.
نمک معدن بلوری دارای منیزیم, پتاسیم, فسفر و کلسیم است و همه هم بهطور متعادل، حتی مقدار کمی هم ید دارد. نمک ارومیه هم نمک خوبی است، البته نمک دریاچه آرال کاشان هم نمک خوبی است ولی هیچکدام به نمک جهرم نمیرسد.
مسئله بعد شکر است که به آن ماده شیمیایی میزنند و سفیدرنگ میشود و این مواد شیمیایی وارد بدن میشود و اولین جایی هم که آسیب میرساند, دندان است که کلسیم آن را از بین میبرد و دندانها را تخریب میکند سپس به استخوانها و اعصاب آسیب وارد میکند.
بدن حدوداً به 1200 میلیگرم کلسیم نیاز دارد که همان مقدار کلسیم موجود در بدن را هم توسط شکر سفید, جوش شیرین و چیزهای دیگر مثل نانهای بدون فیبر از بین میبریم که مقدمه برای پوکی استخوان است.
پوکی استخوانها و ضعف اعصاب در جامعه ناشی از کاهش کلسیم در بدن است
بنابراین پوکی استخوانها و ضعف اعصاب در جامعه ناشی از کاهش کلسیم در بدن است که عامل آن همین شکر سفید و نمک کلرید سدیم است.
مسئله بعدی هم برنج است. برنجی که ما معتقدیم باید یک لایه نازکی بعد از شلتوت (که ما آن را اصلاً قبول نداریم) سه یا چهار لایه روی آن هست که در آن هیدراتهای کربن وجود دارد, انواع و اقسام ویتامینهای B در آن وجود دارد. یبوستی که برخی افراد پیدا میکنند ناشی از همین عدم وجود ویتامین B است؛ برنج سفید یبوستزاست و موجب بروز دیابت در افراد نیز میشود که فقط بهخاطر هیدراتهای کربن موجود در آن است.
باید گفت که چه برنج را بهصورت چلو مصرف کنیم یا کته در هر دو حالت فاقد ویتامین B هستند. برنج قهوهای را باید مردم بخورند یا حداقل سبوس را بهگونهای در برنج یا خورش خود بریزند که کمبود ویتامین B جبران شود.
برنج را با پیاز بخورید که یبوست نگیرید. پیاز حاوی مادهای است که ضد ضد ویتامین B است، یعنی اگر برنج سفید دارای مادهای ضد ویتامین B است خود پیاز ضد آن است که موجب کاهش اثر بد برنج است. حتی برای افرادی که دارای دیابت هستند مصرف پیاز خوب است.
پیاز هم بهتر است بهصورت پخته و بخارپز مصرف شود. پیاز داغ هم خوب نیست, چون ویتامینهای پیاز با گرما از بین میرود. بهتر است که با هویج و سبزیجات در سوپ درست شود که مملو از املاح خوب است، مخصوصاً برای دیابتیها.
روغنهای صنعتی هم از عوامل بیماریزای جامعه ما است
روغنهای صنعتی هم از عوامل بیماریزای جامعه ما است. اکثر آنها دارای پارافین صنعتی است. برای تهیه روغن آفتابگردان از یک کیلو تخمه, 100 گرم بیشتر نمیتوان گرفت یعنی شما باید 10 کیلو تخمه آفتابگردان بگیری یعنی 120هزار تومان بدهی تا یک لیتر روغن آفتابگردان بدهد.
چطور میشود یک لیتر روغن آفتابگردان در بازار 6هزار تومان است، پس معلوم است که پارافین صنعتی است. پس این روغنهای صنعتی است که باعث انسداد عروق میشود نه روغن حیوانی و روغن زیتون که پاک کننده عروق است.
ابراهیم ایراندوست محقق و پژوهشگر طب سنتی درباره غذای سالم میگوید: انسان قسمتی از طبیعت است و در آن طبیعت به دنیا آمده است.
حکمای طب سنتی "دوای شما غذای شما و غذای شما دوای شما" را باور کردهاند و در حقیقت میتوان گفت که "بگو چه میخوری تا بگویم کیستی".
پدر وقتی غذا میخورد غذا تبدیل به نطفه و در رحم مادر به جنین تکامل پیدا میکند و جنین در حقیقت همان غذای تکامل یافته است. انسان در جغرافیایی که زندگی میکند که اثر از محیط میگیرد و به محیط برمیگرداند.
مثال؛ در جغرافیای سرد وقتی زندگی میکنید مثلاً در گیلان در آنجا باید با طبیعت همراه شوید و به این معنا است که افراد اگر برنج با طبع سرد را میخورند حتماً باید از شوید یا زیره یا شنبلیله استفاده کنند تا بتوانند سرمای محیط را در بدنشان متعادل کنند.
وقتی در بدن اخلاط چهارگانه (بلغم, صفرا, سودا و ...) به هم میخورد فرد دچار بیماری میشود. برنج با طبع سرد را اگر با ماست سرد و ماهی سرد در جغرافیای سرد و زمان فصل سرد باشد و کسی که طبیعتش سرد است, بخورد بهفرمایش امام صادق اگر صبح از خواب بیدار شد و نصف بدنش لمس و فلج بود, فقط خود را ملامت کند.
چرا که رطوبت و سردی در بدنش زیاد شد و این غلبه رطوبت و سردی باعث شد که در بدن احساس بیحالی و سستی ایجاد شود, پس با شناخت مزاج خود و جغرافیای محیط زیستی که زندگی میکنیم, در فصل و زمانی که غذا میخوریم و با شناخت طبع ژنتیکمان غذا را باید انتخاب کنیم.
در گذشته مردم ایران در فصول گرم غذاهای خنک و حاضری میخوردند. غذا را بر اساس سن و جنس خودشان میخوردند. معتقد بودند که مردان خروس بخورند که از طبیعت معتدل برخوردار باشد. بالعکس زنان مرغ مصرف کنند, متناسب با سن و طبع غذا را انتخاب میکردند.
بچهها غذاهای خیلی چرپ و پرکالری نمیخوردند چرا که نیاز نداشتند. در تابستان چون بدن 37 درجه حرارت دارد و بیرون از بدن حداقل 48 تا 50 درجه بوده اینها خودشان تطابق با محیط میدادند.
در تابستان خنکی میخوردند و در زمستان که هوا سرد بود و بدن نیاز به پذیرش کالری, چربی و گوشت داشت, قرمه و قیمه میخوردند. در حقیقت غذاها را بر اساس فصل میخوردند.
افراد معتقدند که غذا فقط باید خوشمزه باشد
متأسفانه امروزه این موضوع فراموش شده است و افراد معتقدند که غذا فقط باید خوشمزه باشد. طب سنتی مخالف خوشمزگی غذا نیست ولی الآن آمدند سم را به نام خوشمزگی به خورد ما دادند.
با الگوگیری از فرهنگ غربی بیشترین سرطان نصیب کشور ما شده است
با تغییر فرهنگ تغذیه ایرانی متأسفانه کشوری که در 50 سال گذشته سرطان بهندرت در آن بروز پیدا میکرد, با الگوگیری از فرهنگ غربی بیشترین سرطان نصیب کشور ما شده است.
در این رابطه علیرضا ابوالفضلی محقق و پژوهشگر طب اسلامی نیز میگوید: من میدانم که این جلسات خروجی ندارد، علت هم این است که چون ما متولی امر در طب سنتی و طب کلاسیک و طب اسلامی نیستیم. عملاً همه آنهایی که برای غذای سالم کار میکنند, کسانی هستند که همیشه در حاشیه هستند، یعنی نمیگذارند که اینها بخواهند تصمیمگیر باشند. فقط ما بهعنوان یک تکلیف صحبتهایی میکنیم شاید تأثیرگذار باشد.
من مطمئنم که درصدی تأثیرگذاری خواهد داشت و برای همان چند درصد صحبت میکنم. چند مورد را به شما میگویم، شما کدام را میتوانید اصلاح کنید که من بیایم یک پروپوزال به شما بدهم که هیچ کس در کشور بیمار نشود, حتی سرما هم نخورد.
رسانه ملی پول میگیرد تا تبلیغات مواد و مکملهای غذایی را انجام دهد که خودشان سرطانزا هستند؛ رسانه ملی پول میگیرد که تبلیغ نوشابه, چیپس, پفک, روغن نباتی جامد و مایع و ماکارونی, رب, سُس و ... میکند.
شما میتوانید جلوی رسانه ملی را بگیرید که اینها را تبلیغ نکند؟ قطعاً همه جلو میآیند میگویند که حق الناس است حتماً یک پشتوانهای دارد که تبلیغ میکند. افراد هم به وجد میآیند و با گارانتی که به من میدهد, خرید میکنند.
بحث بعدی این است که ما یک سری بیماریهایی را تحت عناوین مختلف پرمخاطره از سوی غرب داریم, خوراک میدهیم به مردم، مثلاً ام.اس. MS؛ هم اکنون انجمن بیماران MS بیاید بگوید که MS چه فاکتورهایی در بروز آن وجود دارد, نمیداند، یعنی شما با چه سنگ محکی میخواهید تشخیص دهید که شخص MS دارد. اصلاً MS چیست؟ این اصطلاح پزشکی از کجا آمده است؟ برای اینکه بتوانند دارویی را تولید کنند, مجبورند یک بیماری را نامگذاری کنند و یک فاکتورهایی برای آن تعریف کنند تا بتوانند دارویش را وارد کنند و بفروشند، چیزی که در کشور ما دارد اتفاق میافتد.
یکی از همرشتهایهای من پزشک عمومی است. ایشان دچار ضعف عضلانی پاهاست یعنی بهجهت این که سودای بدنش غالب شده معروف به بیماری MS است؛ چند روز پیش خود ایشان مطرح کردند که پزشک مخصوص بنده که عضو انجمن MS است به من گفته: "ما دیگر کاری از دستمان برنمیآید و دارویی نداریم که شما مصرف کنید، خودتان هم پزشک هستید." حالا ما چقدر داریم کمک میکنیم به MS.
کمک به این صندوقها و پولها کجا میرود. این همه خیّرین که کمک میکنند. بحث وارد کردن دارویی کشور که داروها را تحت عنوان بیماریهایی که وجود ندارد، مثلا بیمار هموفیلی که فاکتور 8 و 9 وارد کشور میشود یک تعریفی دارد، MS چه تعریفی دارد که من بخواهم دارویی برای آن تعیین کنم، این ضعف کار است. بیماری داشتیم که سردی در بدنش حاکم شده و رفته بعد از چند آزمایش گفتند: "ما سر در نمیآوریم ولی مشکوک به MS هستید". تا گفتند MS ایشان یک پایش ضعف داشت پای دیگرش هم ضعف پیدا کرد، این مصیبتی است که گریبانگیر جامعه بیماران ماست.
کبد مرکز تصمیمگیری عاطفه است
بروز کبد چرب باعث بیتفاوتی مرد نسبت به بچهها و همسرش و بیعاطفگی نسبت به اطرافیان میشود؛ کبد مرکز تصمیم گیری عاطفه است.
قدیمیها یک مثالی میزدند: "هرکاری میخواهی انجام دهی, نگاه به لبه یقه بابات کن" یعنی تو که بودی و که هستی و از کجا آمدی و چه میخواهی بکنی. من که فردی هستم که در ایران با یک زمینه بومی سنتی خیلی سالم دنیا آمدم در پیتزا فروشی چهکار دارم؟ یعنی چرا من باید بروم در یک رستوران و یک غذای ایتالیایی بخورم مثل لازانیا؟
شما میتوانید تحقیق کنید که چند رستوران از سال 83 تا حالا ایجاد شده است. در شهرک غرب و سعادتآباد هر 100 متر یک رستوران ایتالیایی و فرانسوی و ... وجود دارد. چه غذاهایی در آن طبخ و تحویل مردم داده میشود که هیچ الگوی بیولوژیکی از نظر مفید بودن و انتفاع برای بدن در هیچ کدام از این رستورانها وجود ندارد و اتفاقی نمیافتد.
مردم باید بدانند که مواد غذایی چه تأثیری در بدنشان میگذارد، مثلاً اگر افراد پیتزا بخورند یا آبگوشت، باید بدانند که چه اثر وضعی بر بدن دارد و باید دانست که چرا در این مناطق شیک هر 100 متر یک رستوران داریم ولی هیچ کدام غذای ایرانی نیست.
ما آشخانه و در فضای معماری خانه هم آشپزخانه را داریم، یعنی آشپزخانه جایی که آش در آن پخته میشود, فقط آش, خود آبگوشت هم نوعی از آن است, کجا این غذاها درست میشود؟
دلیلش عدمنظارت دولتی بر بهداشت تغذیه مردم است. مسئولین دولتی ما خدمتگزارند, ولی غافلاند، کاری با تغذیه مردم ندارند که مردم با همین تغذیه میتوانند به تعالی برسند و از منظر دیگر میتوانند تباه شوند.
الآن همه دارند بهسمت تباهی میروند. یک آماری را وزارت بهداشت اعلام کرده که یک میلیون سرطانی داریم. من یک آماری بدهم که 88درصد مردم ایران از 5 سال به بالا دچار کبد چرب هستند؛ این آمار سازمان ملل است، یعنی 12 درصد مردم دارای کبد سالم هستند.
به این خاطر است که من میگویم خروجی ندارد. چرا باید وزارت بهداشت ما با عملکرد سیستم طب سنتی یا اسلامی مخالفت داشته باشد؟ ما باید بگوییم که شما مناظره بگذارید که ما حرفهای شما را گوش کنیم و شما هم حرفهای ما را.
شما مسلمانید، مسلمان زادهاید، اگر پیامبر را قبول دارید بروید تفسیر سوره اسراء را و احادیث امام باقر(ع) و امام صادق(ع) را ببینید، اگر اینها دروغ بوده ما هم قبول کنیم. ما 58 آیتم از انتفاع حجامت در آوردیم همه هم علمی بوده. این عنادها وجود دارد، چرا؟ چون مردم با حجامت سرما هم نمیخورند, چون خونی که گردش دارد در بدن این شخص خون سالم و تمیز است و حجامت خون کثیف را از بدن خارج میکند.
گفتوگو: زهرا کاظمی
انتهای پیام/*