حکومت وحدت ملی افغانستان؛ رئیس جمهوران همکار یا ۲ سر در یک بدن
هافینگتون پست در مقالهای به بررسی وضعیت این روزهای افغانستان در سایه حکومت وحدت ملی این کشور پرداخته است.
به گزارش دفتر منطقه ای خبرگزاری تسنیم، هافینگتون پست در مقاله ای به بررسی وضعیت این روزهای افغانستان پرداخته است که در زیر بخشی از ان را مطالعه می کنیم:
تصویری امیدبخش؛ رهبر یک افغانستان جنگزده اما دوباره از جای برخاسته، در نشست یک روزه مقامات ارشد بیش از 60 کشور، گزارشی روشن و فراگیر از وضعیت ارائه میدهد.
رئیسجمهور اشرف غنی گفت: «حکومت وحدت ملی، به جامعه جهانی نشان خواهد داد که ما تبدیل به یک تیم، با یک چشمانداز مشترک شدهایم؛ برای ترمیم کشور آسیبدیده و ویران خود و برای ساختن جهانی بهتر برای فرزندانمان… این سرزمین وطنپرستان است. ما از این کشور برای پنج هزار سال دفاع کردهایم و بگذارید به شما اطمینان دهم که ما برای پنج هزار سال آینده نیز از استقلال خود دفاع خواهیم کرد».
اما همزمان با اینکه رئیسجمهور، با اشتیاق، از دستآوردهای خود در زمینه حقوق بشر، اقتصاد و امنیت داخلی صحبت میکرد، 13 مرد، در ولایت بلخ که ولایتی امن بهحساب میآید، از یک وسیله حمل و نقل عمومی بیرون کشیده شده و کشته شدند.
این یک یادآوری دیگر بر این مسئله بود که پس از 14 سال مداخله نظامی آمریکا، با مصرف بیش از یک تریلیون دلار، مرگ و میر هزاران نفر و ادعاهای متعددی از پیروزی، افغانستان هنوز کشوری غرق در مشکلات باقی مانده است. اما این امر، چندان جای شگفتی برای جهانی خسته از اخبار بد ندارد. آنچه بیشتر تأثیرگذار است، نشانههای ضعیف اما محسوسی از امید هستند که شاید علیرغم تمام مشکلات، بتوانند درنهایت، باعث نجات این کشور شوند.
اسامه بن لادن و ملا عمر مردهاند؛ اما فقدان آنها، تاکنون، تأثیر واقعی اندکی در وضعیت برجا گذاشته است. افغانستان، امروز از یک دولت فلج، اقتصادی در گل مانده و جنگی که گویی پایانناپذیر است، رنج میکشد.
دولت وحدت ملی، که در سپتامبر گذشته در پی یک انتخابات به شدت فاسد دیگر به کمک وزیر امور خارجه آمریکا جان کری تشکیل شد، ناکارآمد است. رئیسجمهور غنی قرار بود قدرت را با رقیب اصلی خود در انتخابات، دکتر عبدالله عبدالله، از طریق جایگاه تازه تعریفشده رئیس اجرایی تقسیم کند اما این سیستم، به جای «رئیسجمهوران همکار»، یک هیولای دوسر بهوجود آورده است که هرکدام در جهتهای مختلف حرکت میکنند. نتیجه این است: توقف.
غنی، تااینجا، هنوز نشانههایی از احترام به شرایط توافقنامه حکومت وحدت ملی که امضا کرده، نشان نداده است. این قرارداد، از یک لویهجرگه، یا گردهمآیی بزرگان سخن گفته است تا در عرض دو سال، جایگاه عبدالله عبدالله را قانونی کنند که احتمالا به سمت یک نظام پارلمانی با یک نخست وزیر پیش برود.
اما یک نمایندهی پارلمان به GroundTruth گفته است که هیچ لویهجرگه، هیچ تغییری در قانون اساسی، و هیچ تقسیم قدرت واقعی با عبدالله وجود نخواهد داشت. این مقام رسمی گفت: «رئیس جمهور، جایگاه رئیس اجرایی را ایجاد کرده است و میتواند آن را با یک حرکت قلم لغو کند».
از سوی دیگر، گروه عبدالله همهچیز را به شکلی کاملا متفاوت میبیند. یکی از مشاورین نزدیک او، اخیرا به GroundTruth گفت که عبدالله نخستین شخص در سلسله مراتب جانشینی است: یک نقض مستقیم از قانون اساسی که حکم کرده است در صورت قادر نبودن رئیسجمهور به انجام وظایفش، معاون اول ریاستجمهوری باید حکومت را به دست بگیرد.
این مقام که به شرط ناشناسماندن گفتوگو میکرد، گفت: «کل این دولت خارج از محدوده قانون اساسی قرار دارد. ما قطعا نمیخواهیم هیچ اتفاقی برای رئیسجمهور بیفتد، اما اگر چنین شد، مسلم است که عبدالله جانشین او خواهد بود».
در جبهه جنگ نیز همهچیز بهطور مشابه، تیره و تار است. طالبان، آهسته اما پیوسته و در سراسر کشور، درحال بازگشتند. در جنوب، قسمتهای مختلف هلمند یکی یکی در حال سقوط هستند. درحالی که حتی در شمالِ نسبتا امن، افزایش مشخصی در خشونت دیده میشود که قتلهایی که در بالا ذکر شد، شاهد آن هستند.
پایتخت، تاکنون پابرجا مانده، اما این تنها با کمک نیروی هوایی آمریکا ممکن بوده است. باوجود اعلام رسمی اینکه مأموریت نظامی در افغانستان پایان پذیرفته است، واشنگتن در چند ماه گذشته، حملات هوایی خود را به دو برابر افزایش داده است.
دولت افغانستان، تمام تلاش خود را برای منحرفکردن اذهان ملت از حالت وخیم امور بهکار میگیرد. معاون اول رئیسجمهور، فرمانده پیشین جهادی، عبدالرشید دوستم، بهتازگی راهی ولایت فاریاب شد و تعهد کرده بود تا پیش از پاکسازی طالبان بازنگردد. او به فاریاب رفت، اوضاع را مشاهده کرد، جنگید و به پیروزیهایی دست یافت. دوستم، در کمتر از یک ماه بازگشت؛ کنفرانسهای خبری را از بالای تانکها برگزار کرده و تحسین و تقدیر مردمی رضایتمند را دریافت کرد.
گزارشهایی مبنی بر اینکه شبهنظامیان دوستم دست به غارت و چپاول، تجاوز و خشونتهای دیگر زدهاند، نادیده گرفته شدند. اخبار مربوط به بازگشت طالبان، یک روز پس از اینکه دوستم فاریاب را ترک کرد و قتل نیروهای او برای انتقام نیز، تأثیر اندکی بر کاهش درخشش او داشت.
درعینحال، اقتصاد افغانستان نیز در حال نزدیکشدن به صفر مطلق است. به گفته یکی از مقاماتی که در ارگ یا کاخ ریاستجمهوری کار میکند، سه ماه است که حقوق کارمندان دولتی پرداخت نشده است.
غنی، بهعنوان یک تکنوکرات برجسته آیوی لیگ، تمام تلاش خود را برای عدم پذیرش شکست انجام میدهد. آخر هفته گذشته، او میزبان دو کنفرانس بینالمللی مهم بود که برای حمایت اقتصادی از افغانستان برگزار شدند. نشست ریکا، ششمین کنفرانس همکاریهای اقتصادی منطقه در افغانستان، درست پیش از نشست مقامات ارشد برگزار شد. باوجود ارزیابیهای خوشبینانه درمورد دستآورد این گردهمآییها، تعداد اندکی انتظار دارند که این تلاشهای لحظه آخر به موفقیت برسند، درحالی که بسیاری تلاشهای دیگر شکست خوردهاند.
امنیت در پایتخت، بیثبات است. حملات رو به افزایش هستند و چندین مورد تلاش برای آدمربایی در چند ماه گذشته انجام شده است.
بالگردها تقریبا دائم درحال گردش هستند. بیشتر هیئتهای دیپلماتیک، ازجمله کارمندان سفارت آمریکا، تقریبا بهطور کامل، از استفاده از جادهها منع شدهاند و مجبور هستند مسیر فرودگاه را که تنها چند مایل دورتر است، توسط بالگرد طی کنند.
افرادی از درون حکومت میگویند که باوجود اعلام اخیر «جهاد علیه فساد» توسط رئیسجمهور، این مشکل بدتر از همیشه وجود دارد. خروج جامعه بینالمللی که باعث کاهش میزان هنگفتی پول میشود، باعث شده است کسانی که دسترسی نزدیکتری دارند، تا اندازهای و بهسرعتی که در توانشان است، تلاش کنند تا از این پولها به چنگ بیاورند.
بیباوری را میتوان درمیان اکثریت مردم، بهوضوح مشاهده کرد. درخواستهای گذرنامه، افزایش تصاعدی دارند و کسانی که قادر به دریافت ویزا نیستند، مسیرهای طولانی را از طریق ایران، پیاده عبور کردن از مرز ترکیه و از آن مسیر با پرداخت پول به قاچاقچیان، سفر به سمت اروپا را در پیش میگیرند.
انتهای پیام/.