پایان ماجرا در شامگاه پنج‌شنبه ایوان شمس

پایان ماجرا در شامگاه پنج‌شنبه ایوان شمس

خبرگزاری تسنیم: این صداقت بدوی «انجمن منتقدان و نویسندگان تئاتر»، به شدت قابل ستایش است. شامگاه پنج‌شنبه در سالن ایوان شمس.ماجرا کمی تغییر کرد.

خبرگزاری تسنیم: حمیدرضا بوالی

سامرست موام نویسنده مشهور انگلیسی درباره آندره بالزاک، پیشوای مکتب رئالیسم اجتماعی در ادبیات جدید و یکی از معتبرترین نویسندگان ادبیات کلاسیک  می‌نویسد: زندگیش درست برخلاف تمام چیزهایی بود که می‌نوشت؛ بورژواها را به خاطر رذالت و حماقت و به خصوص نوکیسه‌گیشان تحقیر می‌کرد و در عین حال که مادرش از گرسنگی مزمن رنج می‌برد، دکمه سرآستین طلا به کتش نصب می‌کرد.

***

شامگاه پنج‌شنبه، در سالن ایوان شمس در جشنی تحت عنوان « سالانه انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر»؛ همه آن چیزی که سالهای سال، پیش‌بینی ناامید‌کننده‌اش، سایه به سایه فضای فرهنگی و هنری کشور پیش می‌آمد، سرانجام در عریان‌ترین شکل ممکن، از پشت همه ذهینت‌ها و حرف‌های درگوشی و مهمانی‌های غیررسانه‌ای بیرون آمد.

میهمان ویژه این مراسم دو هنرپیشه سال‌های سال پیش سینمای ایران بودند:‌ناصر ملک‌مطیعی و نصرالله وحدت، دو بازیگر که هویت‌شان حضور  مستمر و طولانی و پرسروصدا و هیاهو در مقوله‌ای به نام «فیلمفارسی» است، یکی از عوامانه‌ترین گونه‌های هنر تاریخ ایران که نمادی از چیزی به نام «ابتذال» و « نگاه عوامانه» در هنر ایرانی است.

مهمتر از اتفاقاتی که آن شب ظاهرا تاریخی برای بخشی از اهالی تئاتر ایران رخ داده است، ماجرای پنج‌شنبه شب ایوان شمس، اتفاق بزرگی در تاریخ فرهنگ و هنر ایرانی است. ظاهرا سرانجام پس از سال‌ها دوران لاپوشانی‌ها، انکارها و ادعاها سرانجام به پایان رسیده است و تلاقی دو ماجرای «روشنفکری» و «فیلمفارسی» و در تعبیر کلی‌ترش؛ چیزی به نام عوام‌زدگی و بی‌رمقی در تکنیک و محتوای هنری، واضح‌تر از همیشه به رویمان آورده شده است.

اگر تا سالهای پیش، به مراتب، بارها گفته می‌شد که آن چیزی که هنر روشنفکری در ایران به دنبال آن است نهایتا در انتهای جاده به مسیری ختم می‌شود که پنجاه سال پیش، ملک‌مطیعی‌ها و وحدت‌ها و بهروز وثوقی‌ها و ... طی کردند و البته آن قدر مرد بودند که ادعایی هم جز این نداشتند، و فرهیختگان دنیای روشنفکری به سرو سینه می‌زدند که شما را چه شده است و ما کجا و آنها کجا، امروز برگزارکنندگان جشن سالانه انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر ایران، در یک اقدام ابتکاری این هدیه بزرگ را به فرهنگ ایران اهدا کردند. از دو بازیگر مشهور فیلمفارسی، با غلظت زیادی تقدیر شد، از آنها دعوت شد که جوایز برگزیدگان سال تئاتر ایران را اهدا کنند و اهالی تئاتر سخنرانی‌های کوتاه اما پررونقی در تجلیل از مقام هنری این دوستان قدیمی بر زبان آورده‌اند و این پایان یک ماجرای قدیمی است و دوگانه جعلی هنر روشنفکری/ هنر عوامانه و فیلمفارسی‌وار، این‌چنین به چالش کشیده می‌شود، در مراسمی که ظاهرا با بودجه دولتی از طرف نهادی که ظاهرا با یک بودجه دولتی اداره می‌شود برپا می‌شود و ماجرا را طنزآمیزتر هم می‌کند.

***

جایزه ابلهانه‌ترین اشتباه سال یکی از سالهای میانی دهه 90 را یک مرد ساکن آمریکای لاتین به دست آورد. او بمبی را در یک بسته جاسازی کرد و به آدرس سفارت آمریکا در آن کشور فرستاد و همچون یک شهروند وظیفه‌شناس، آدرس خود را در قسمت فرستنده نوشت.نامه او به پست رسید و چون به میزان کافی تمبر به آن نچسبانده بود، نامه به خانه‌اش برگشت و انفجار...

این صداقت بدوی «انجمن منتقدان و نویسندگان تئاتر»، هم امروز برای ما به شدت قابل ستایش است. آدرس فرستنده را کاملا درست نوشته‌اند، آدرس گیرنده را هم ... اما  تمبرکافی روی آن نچسباندند و حالا اینگونه به خودشان برگشته است.

طبق آنچه خبرگزاری ایسنا روایت می‌کند: ملک مطیعی که در میان موسیقی فیلم «طوقی» روی صحنه رفت با ابراز خرسندی از حضور در این برنامه گفت: بعد از این همه سال که از معشوقم سینما دور بودم، امشب برایم بسیار دلنشین و افتخارآمیز است

برای ما هم شب خوبی بود آقای ملک‌مطیعی... دیگر بهانه‌ای نمانده است...

انتهای پیام/

 

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران