نکته اظهارات اوباما و کری بعد از اتمام مذاکرات وین
خبرگزاری تسنیم: نطق تلویزیونی اوباما بعد از پایان مذاکرات وین و به دنبال آن مصاحبه کری و همه مصاحبههای این دو در روزهای اخیر صرفنظر از تهدیدات و رجزخوانیها، نشان از برتری ایران در برآیند سالهای طولانی تقابل با آمریکا دارد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، عظیم امیدی در یادداشتی به موضوع "نکته اظهارات اوباما و کری بعد از اتمام مذاکرات وین" پرداخت.
جان کری که با انتقادات شدید صهیونیستها که جمع بندی هسته ای 14 جولای را اشتباه بسیار بد تاریخی خوانده بودند، مواجه شده بود گفت که این توافق بهترین «گزینه» بود و حاوی معانی درازمدتی است. او در پاسخ به منتقدان گفت که آنها «گزینه جایگزین» واقعگرایانه ای برای این توافق ارایه نمی کنند.
کری بعدا در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنای آمریکا نیز همین موضع را تکرار کرد و گفت صحبت کردن درباره تسلیم ایران خیال پردازی است.
اوباما نیز صرفه نظر از ادعاهایی که درباره ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هسته ای مطرح کرد، گفت مذاکرات دو ساله با ایران حاصلی داشت که دهه ها مخاصمه به همراه نداشت.
او برای این که مانع از مخالفت کنگره با این توافق شود ضمن هشدار به کنگره به وتوی تصمیم آنها برای مخالفت با این روند دیپلماتیک، تلاش کرد گزینههایی را مطرح کند که در صورت نبود توافق چه اتفاقی می افتاد. وی بعد در پاسخ به کسانی که معتقد به استفاده از گزینه نظامی هستند گفت در طول شش سال ریاست جمهوری خود بارها در نقاط مختلف دنیا دستور استفاده از گزینه نظامی داده و برای حفظ منافع ملی هیچگاه از صدور این دستور ابایی نداشته است. اما بدون توافق، امکان جنگ در خاورمیانه بیشتر بود. ضمن این که آمریکا با امتحان حل و فصل صلح آمیز موضوع ایران چیزی از دست نداده و در صورت تخلف احتمالی، می تواند به گزینههایی برگردد که هم اکنون در اختیار وی هستند یا در آینده در اختیار روسای جمهوری آتی خواهند بود.
اما صرفه نظر این هیاهو، نکتهای که این نطق اوباما یا اظهارات کری برای ایران دارد این است که اوباما در این جملات خود بر عجز آمریکا از یافتن گزینههای جایگزین یا بهتر برای مقابله با ایران هستهای اعتراف میکند. او به نوعی اعتراف کرد که هیچ یک از گزینههای خصمانه نظیر گزینههای نظامی، تهدید، ارعاب، تحریم نتوانست در دهه های اخیر بر ایران کارگر افتد و او چارهای جز در پیش گرفتن گزینه دیپلماسی نداشت.
در ضمن او در اظهاراتی که به نوعی تأیید سخنان رهبر انقلاب مبنی بر نیاز آمریکا به مذاکره بود، اعتراف کرد گزینه بهتری به جز دستیابی به توافق برای آمریکا وجود نداشت. او حتی اعتراف کرد که اگر توافق نبود آمریکا توانایی نظارت بر برنامه ایران را نداشت. این اعترافات علاوه بر این نشان میدهد مقاومت ملت ایران به چه نحو دست آمریکا را در حوزه های دیگر بست و او را وادار به پذیرش دیپلماسی و گزینههای غیرتقابلی کرد.
موفقیت سیاستهای تدافعی و تهاجمی ایران در دولتهای مختلف
این اظهارات مقامات آمریکا نشان داد چگونه سیاستهای ایران در حوزه هستهای از پیگیری فعالیتهای غنیسازی و هستهای در ده سال پیش توسط دولت احمدی نژاد گرفته تا تولید اورانیوم 20 درصد و صفحه سوخت و همچنین پیگری ساخت تاسیسات هستهای در فردو و آب سنگین اراک و تولید نسلهای مختلف دستگاه های سانتریفیوژ توانست در کنار سیاستهای تدافعی نظامی و افزایش قابلیتهای موشکی و نظامی دیگر در تقابل با گزینه نظامی احتمالی آمریکا و رژیم صهیونیستی در دراز مدت آمریکا را مجبور کند پای میز مذاکره بنشیند و هرطور که شده به دنبال توافق با ایران باشد.
برآیند این سیاستها به احقاق حقوق ایران و اذعان به آن حقوق از سوی آمریکا ختم شد، حال آن که در تمام این مدت رژیم اسرائیل و برخی نظامهای منطقهای بطور جدی تلاش داشتند مانع از تحقق این امر شوند کما این که اکنون نیز از حل و فصل این موضوع راضی نیستند.
ناکامی سیاست آمریکا برای «مهار ایران»
سیاست مهار ایران که با ادعای ممانعت از پیشرفت برنامه هسته ای ایران و امکان تولید سلاح هسته ای از سوی ایران پیاده شد، سیاستی بود که از دولت جورج بوش پسر تشدید و در دوره اوباما و با تصویب قوانین ضدایرانی در خود آمریکا و اتحادیه اروپا و همچنین قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل به اوج رسید. هدف این سیاست «محدود نگه داشتن یا مهار ایران» و برنامه هستهای آن از طرق سیاستهای تحریمی، محدودیتهای اقتصادی، مالی و بانکی در کنار تهدیدات نظامی بود.
شاید این سیاست ایران را وادار به اتخاذ تصمیمات هدفمند اقتصادی در حوزههای مختلف فروش نفت، حوزه بانکی و مالی و تجارت خارجی کرد اما در کل ذرهای مانع از ادامه و پیشرفت برنامه هسته ای ایران نشد چرا که ایران درست در همین مدت بود که به تواناییهایی از جمله غنیسازی 20 درصد مقدار قابل توجهی از ذخایر اورانیومی خود کرد یا سایت فردو را تکمیل کرد یا توانست صفحه سوختی برای راکتور تحقیقاتی خود تولید کند.
رفع نگرانیها درباره احتمالات آتی بعد توافق هستهای
یکی از نگرانیهای به حق کنونی درباره سند جامع هسته ای «برجام» این است که در صورت ناموفق بودن آن، سیاستهای تحریمی و تهدیدات نظامی از سوی غرب و آمریکا به صورت خطرناکتری علیه ایران پیگیری شود با این تفاوت که ممکن است آمریکا این بار با متحدان بیشتری داشته باشد. اما باید گفت که در هر صورت وضعیت برای ایران تفاوتی با قبل نخواهد کرد و به نوعی به خانه اول بازخواهد گشت.
اگر سیاستهای تحریمی در پیش گرفته شود باید گفت که هم اکنون این وضعیت موجود است و بنا بر اذعان آمریکاییها نتوانسته کاری از پیش ببرد. ضمن این که در داخل ایران نیز با روشن شدن بیش از پیش دلایل بی اعتمادی به غرب و آمریکا انسجام درونی علیه تهدیدات خارجی تقویت خواهد شد.
شرایط برای استفاده از گزینه نظامی علیه ایران نیز تفاوتی به حال تهران نخواهد داشت چرا که هم اکنون نیز همانطور که اخیرا وزیر دفاع آمریکا (اشتون کارتر) به آن اشاره کرد، تهدید نظامی و امکان استفاده از آن با وجود توافق هسته ای وجود دارد و هیچگاه از میان برداشته نشده است. باید گفت اگر اکنون برای آمریکا و متحدانش امکان استفاده از آن وجود ندارد، در آینده نیز نخواهد بود چرا که دلیل اصلی ممانعت از حمله نظامی آمریکا و اسرائیل، توانایی بالای نیروهای مسلح است. ضمن این که هر حمله نظامی علیه ایران مردم و دولت و نظام ایران را بیش از پیش به هم نزدیک خواهد کرد. دلیل آن این است که ملت ایران در تاریخ هزاران ساله خود اثبات کرده اند در برابر تهدیدات متجاوزان متحد خواهد ماند.
نکته در این است تا زمانی که ایران همین مواضع و سیاستهای ضداستکباری و مقاومت خود را حفظ کند و راهبردهایی برای اداره کشور از طریق اقتصاد مقاومتی اتخاذ کند و مردم و دولت نیز با هم همدل و متحد باشند هیچ تحریم و تهدیدی علیه ایران کارگر نخواهد افتاد و این درست همان نکتهای است که رهبری بعد از توافق وین بر آن تاکید کردند و گفتند که در هر صورت رویکرد ضداستکباری نظام ایران به قوت خود باقی خواهد ماند.
انتهای پیام/