مطهرنیا: عیوب جمعبندی مذاکرات وین از منظر واقعیتهای سیاسی "کم" است
خبرگزاری تسنیم: کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه عیوب جمع بندی مذاکرات وین از نظر واقعیتهای سیاسی بسیار کم است گفت: ایران با منطق دیپلماسی توانسته درصدهای بالایی از امتیازهای مورد درخواست خود را به دست آورد.
مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، در ارزیابی خود از کلیات مذاکرات هستهای اظهار داشت: وین جدای آنچه که در متن نوشته شده است و مزیتهای مثبت و نقصهایی که ممکن است به عنوان ضعف این متن مدنظر قرار بگیرد، یک پیروزی درخشان در جهت ایجاد فضای مثبت جهت ورود ایران به نظام بینالملل با دکترین تعامل سازنده است که در سند چشم انداز 1404 بر آن تأکید شده است.
وی ادامه داد: اگر از این دریچه به وین بنگیریم، باید وین را یک امر شایسته و مثبت در تاریخ دیپلماسی و سیاست خارجی بدانیم که تأثیرات بسزایی را در لایههای مختلف سیاسی، منطقهای و بینالمللی برجای خواهد گذاشت.
این کارشناس مسائل سیاسی در پاسخ به این پرسش که جمع بندی وین به نفع ایران بوده است، گفت: آنچه به نفع میخوانیم یک امر مطلق است و باید به صورت نسبی به موضوع نگاه کرد؛ ایران دارای تعریفی در نظم منطقهای و نظام بینالملل است که براساس این تعریف وزن میپذیرد و براساس وزن خود میتواند داشتهها و برداشتهایی از نظام بینالملل و امنیت جهانی برای خود فراهم کند.
مطهرنیا اظهار داشت: آنچه که میگوییم به نفع ایران است به این معنی است که بینیم ایران مناسب با قَدَر، منزلت و عیاری که در نظام بینالملل دارد آیا توانسته است در وین دستاوردهایی داشته باشد.
وی افزود: ایران توانسته است در چارچوب دیپلماسی به نتایج قابل قبولی برسد، همین یک نکته در برابر وزن سنگین 5 قدرت جهانی و ایالات متحده که ایران بتواند خود را از فصل 7 منشور سازمان ملل متحد خارج و به واسطه یک قطعنامهای که نمیتوان گفت برای ایران ایده آل است و قرار هم نیست همه چیز برای ایران ایده آل باشد، خارج شود، از منظر واقع گرایی سیاسی موفقیت چشم گیر و درخشانی است. اگر همین پیروزی را دولت دیگری بهدست آورده بود، آن وقت جشن پیروزی برای آن گرفته نمیشد؟
این کارشناس مسائل سیاسی یادآور شد: باید تأکید کنم که باید هر نفعی و منافعی را نسبت به نفع برنده و منافع پذیرنده سنجید؛ ایران در برابر قدرتهای جهانی و ابرقدرت جهان که 60 درصد قدرت را دارند، به تنهایی ایستاده و با منطق دیپلماسی توانسته است درصدهای بالایی از امتیازهای مورد درخواست خود بهویژه دستیابی به انرژی هستهای صلح آمیز معطوف به غنی سازی در داخل ایران را بهدست آورد؛ این هدفی بود که ایران از همان آغاز در پرونده هستهای خود مشخص کرده بود و اکنون با بیرون آمدن از بند 41 و فصل 7 منشور سازمان ملل متحد با قطعنامهای از سوی شورای امنیت نه تنها توانسته است به انرژی صلح آمیز هستهای دست یابد بلکه غنی سازی را در داخل کشور داشته باشد و در کنار آن بتواند خود را از فصل 7 منشور سازمان ملل با قطعنامهای با 15 رأی اعضای سازمان ملل متحد داد، خود را خارج کند.
مطهرنیا درباره ضعفهای جمع بندی مذاکرات وین گفت: اگر بخواهیم از منظر مطلق نگری و ایده آلیستی بنگریم، بی تردید میتوان در متن ضعفهایی پیدا کرد؛ اما از منظر واقع نگری باید بگوییم نخستین بار است که دستگاه دیپلماسی ما کاری انجام میدهد که عیبهای آن از نظر واقعیتهای سیاسی و امر واقع سیاسی بسیار کم است.
وی با بیان اینکه مذاکرات وین مهمترین بخشهای تاریخ ایران را در عرصه دیپلماسی به نمایش گذاشت، افزود: باید بپذیریم که پرونده هستهای ایران نه یک پرونده مربوط به ایران بلکه پروندهای در ارتباط با نظم و نظام بینالمللی بود و از این جهت از گستره پُر پهنا برخوردار بود و ژرفا و ارتفاع مشخصی را به خود اختصاص میداد که گستره نظم منطقهای و نظام بینالمللی را تحت تأثیر خود قرار میداد.
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: چه این مذاکرات با شکست روبهرو میشد و چه با موفقیتی که هماکنون شاهد آن هستیم، در این امر تفاوتی وجود نداشت و هم اکنون نیز این اهمیت در باب پرونده هستهای ایران به واسطه ژئوپلیتیک ایران و ایالات متحده آمریکا در نظم آینده جهانی وجود دارد و در آینده نزدیک و میان مدت وجود خواهد داشت.
مطهرنیا خاطرنشان کرد: ایران دارای کد ژئوپلیتیک مشخصی است که در قرن 21 میلادی اهمیتی وافرتر از قرن 20 میلادی پیدا خواهد کرد و آمریکا ابرقدرتی است که براساس سناریوهای موجود تنظیم شده در سال 1995 در اندیشکده رند خواهان حفظ قدرت خود در قرن بیست و یکم میلادی و افزایش سطح تأثیرگذاری خود بر امنیت جهانی در این قرن با کنترل آسیا و مرکزیت چین است؛ لذا ایران به عنوان اولویت استراتژیک آمریکا و هم پیمانان غربی و همراهان شرقیاش امروز مطرح است و نمیتوان آن را نادیده انگاشت.
وی افزود: از این منظر باید بپذیریم که آنچه تحت عنوان پرونده هستهای ایران مطرح شد، فقط پرونده هستهای ایران نبود؛ بلکه پروندهای برای نظم منطقهای و نظام آینده بینالملل بود. نوهارتلند یعنی خلیج فارس و فلات ایران اولویت استراتژیک برای ایجاد امنیت نسبی بینالمللی در تعارضهای آینده جهانی است؛ لذا ایران از یک ژنوم ژئوپلیتیک قابل توجهی برخوردار است که با وجود فاصله بسیار زیاد سخت افزاری ایران با کشورهای پیشرفته جهان، امروز میتواند در کلوپ قدرتهای جهانی قرار بگیرد.
این کارشناس مسائل سیاسی اظهار داشت: این ژنوم ژئوپلیتیک برخاسته از جغرافیای سیاسی و استراتژیک ایران است و انقلاب اسلامی توانسته به این ژنوم ژئوپلیتیک تزاید بخشد؛ مدیریت سیاسی بجا، بخردانه و آینده نگرانه میتواند آینده نگاری صحیح را در جلوی چشمان ایران ترسیم کند به گونه ای که بتواند براساس این تصویر مطلوب راه عبور خود در جهت دستیابی به اهداف و منافع بیشتر را ترسیم کند.
انتهایپیام/