فیصل مقداد: نمیتوان ایران را در هیچیک از پروندههای منطقه نادیده گرفت
خبرگزاری تسنیم: معاون وزیر خارجه سوریه در مقالهای به بررسی تقابل جبهههایی پرداخت که یکی پول و سلاح در اختیار دارد و بهدنبال براندازی سوریه است و ائتلاف دوم دولتهای مستقل هستند که در راستای منافع ملتها گام برمیدارند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، فیصل مقداد معاون وزیر خارجه سوریه در مقالهای در روزنامه البناء لبنان نوشت: در طول چهار و نیم سال گذشته از جنگ در سوریه دو محور با هم تقابل داشتند که دنیا بین این دو محور تقسیم شده است، محور اول ائتلافی است که پول و سلاح در اختیار دارد و بهدنبال براندازی سوریه است. این دولتها بهعلت پول و سلاح گستردهای که دارند و مقدرات دنیا و منطقه را در اختیار خود گرفتهاند و با وجود اینکه کمترین تعهد را به ارزشها و مبانی اخلاقی در سیاست دارند، به تحقق پیروزی تواناتر هستند، چرا که در برابر ائتلافی قرار دارند که سوریه در حلقه میانی آن است و از لحاظ مالی و تسلیحاتی و قدرت نمیتواند با آن رقابت نماید.
همچنین تحرکات این ائتلاف بر اساس مبانی منافع ملی دولتهای عضو و منافع ملتهای آن محدود است. طبیعی است که این دولتها برای هر تقابل و هر قطره خونی که ریخته میشود، از سوی ملتهای خود مورد محاسبه قرار میگیرند. البته اینها محاسباتی است که دولتهای استعماری در برابر فرصتهایی که برای تحقق طمعورزیهای خود در تناقض با ملتهای دنیا میبینند به آن اهمیتی نمیدهند.
دولتهای وابسته منطقهای نیز تنها بر اساس دستورات اربابان خود تحرک میکنند، آنها تصور میکنند با پولی که ملتهای خود را از آن محروم کردند، میتوانند مبانی اخلاقی را پشت سر بگذارند و مزدورانی را اجیر کنند که بهجای آنها مبارزه کنند و خون آنها پایمال شود و به این صورت آنها به منافع خود برسند.
این دو ائتلاف در تقابل با یکدیگر هستند، ائتلاف اول ثروتمند و دارای تسلیحات و طمعهای گسترده که به هیچ یک از مبانی اخلاقی اهمیتی نمیدهد و ائتلاف دوم دولتهای مستقل هستند که در راستای منافع ملتها و ارزشهای اخلاقی با پتانسیل و توانمندی محدود خود کار میکنند.
ائتلاف اول طرحهای آمادهای برای خود دارد و امکانات بیحد و مرزی برای پشتیبانی از آنها در اختیار دارد و ائتلاف دوم همچنان سرگردان است، چرا که برای ترسیم چهره واقعی پیش روی خود و شناخت طرحهای دشمن و نحوه تقابل با آنها و بررسی میزان خطراتی که ملتهای آنها در صورت کنار گذاشتن مقابله با آن مواجه میشوند، نیاز به زمان دارد.
این ائتلاف وقتی که گزینههای خود را قطعی و موقعیت و تصمیم خود را مشخص کرد، به تعیین حجم منابعی که میتواند در این درگیریها از آن استفاده کند و همچنین ترسیم خطوط دفاعی برای مقابله با پیامدهای این درگیریها و پشتیبانی از مواضع مبارزه در آنها و به دست آوردن پیروزی نیاز دارد.
با آغاز جنگ مقامات سوریه از جمله بشار اسد رئیس جمهور این کشور متوجه شدند که سوریه در تقابل با جنگ بزرگ جهانی و منطقهای قرار دارد. آنها با یقین نسبت به هوشیاری ملت خود متوجه شدند که تنها یک اصلاح طلبی جدی و صادق پروژه جنگی را از محیطهای مردمی که روی آنها حساب کرده بودند، دور خواهد کرد. به این ترتیب تنها راه متجاوزان برای ادامه جنگ، جذب گروههای افراطگرای تروریستی از گوشه و کنار دنیا برای جنگ نیابتی بهجای صاحبان پروژههای جنگی در سوریه بود.
دولت همچنین متوجه شد که این اصلاحات در تسهیل درک تحولات سوریه و تشخیص آن بین دو گزینه بحران داخلی یا جنگ خارجی مفید است. این اصلاحات میتواند نشان دهد که تحولات سوریه درگیری در مفهوم قدرت و واگذار کردن آن یا جنگی جهانی و منطقهای برای تغییر موقعیت سوریه در جغرافیای سیاسی منطقه و تسویه حساب با آن بهعنوان نماد یکی از دولتهای مستقل در خاورمیانه و جهان است.
دولت سوریه همچنین متوجه شد که زمان لازم برای ایجاد این آگاهی در مورد ماهیت جنگ و اهداف استعماری و ابزارهای تروریستی آن، همان زمانی است که سوریه باید بار جنگ را بهتنهایی بر دوش بکشد و در برابر مهاجمان مقاومت کرده و طرحهای سیاسی را نیز در اولویت قرار دهد. این در حالی بود که دشمنان از این زمان برای تنظیم برنامهها و امکانات جنگی خود بر ضد سوریه استفاده میکنند.
هنگامی که سوریه از ائتلافی در تقابل با ائتلاف جنگی بر ضد خود سخن میگوید باید بداند که چنین ائتلافی وجود ندارد و باید با صبر و پایداری و سرمایه گذاری روی پایمردی خود این ائتلاف را تشکیل دهد و چهره آن را در ابعاد دیگر مشخص کرده و از سوی دیگر خیزش آگاهی مردمی و قدرت آنها را فعال کند. در نهایت این ائتلاف قدرت خود را از همان ابتدا از موقعیت فهم ماهیت جنگ و اهداف آن و گروههای مداخلهجو و ابزارهای استفاده شده برای تحقق طمعورزیهای غیراخلاقی و خصمانه مشخص کرد.
سوریه متحدان خود را با انتخاب و ارزیابی و محاسبات خود مشخص کرده و وزنه اقدامات دیپلماتیک خود را بهسوی تمام کشورهایی که به ارزشهای استقلال ملی متعهد هستند و تصمیمات خود را از منافع ملتهای خود میگیرند تحرک بخشید، دولتهایی که با هدف قرار گرفتن حلقه مقاومت که سوریه در آن قرار دارد، میدانند بهعنوان مجموعه دولتهای مستقل که سیاستهای تسلط و هژمونی را رد میکنند، در معرض تهدید قرار دارند. این دولتها خطرات توسعه گروههای تروریستی و ارائه تسهیلات برای آنها جهت استفاده از آن برای تحقق منافع تنگ سیاسی را درک میکنند.
ما در اینجا از مجموعه گستردهای از دولت و جنبشهای سیاسی در سطح دنیا صحبت میکنیم، البته بهصورت مستقیم از مثلثی صحبت میکنیم که در رأس این جبهه جهانی قرار دارد، مثلثی که شامل روسیه بهعنوان دولت پیشتاز در مفهوم استقلال ملی و یکی از دولتهای بزرگ در دنیا و ایران بهعنوان دولتی مستقل با توسعه منطقهای و قدرت انتخابهای استقلال طلبانه و حزب الله لبنان بهعنوان قدرتی مردمی است که روحیه مقاومت عربی و اراده استقلال ملی را در اختیار دارد.
امروز نیاز به پرداختن و تشریح توسعه روزمره این ائتلافها و نحوه گسترش زمینهها و تکامل طرفهای موجود در آن نیست، چرا که حقایق برای دوست و دشمن کاملاً واضح است، اما مهم این است که سوریه متوجه شده که سرمایه گذاری روی عناصر قدرت این ائتلاف از صداقت و اعتبار و اخلاق و منافع ملتها و تصمیمات مستقل آنها است، در نتیجه این عناصر که اردوگاه دشمنان آنها را نقطه ضعف سوریه میدانند، به نقاط قوت آن تبدیل میشود.
در این زمینه تنها کافی است این نکته را یادآور شویم که رفتار سوریه با روسیه و ایران و حزب الله لبنان در زمان اعزام ناوهای جنگی آمریکا به دریای مدیترانه با انگیزه تجاوز و جنگ بر ضد سوریه که دو سال پیش اتفاق افتاد، چگونه بود، همچنین کافی است این نکته را یادآور شویم که چگونه تفاهم در مورد راه حل سیاسی سلاحهای شیمیایی در سوریه به دست آمد، یادآوری درگیریهای القصیر و قلمون و یبرود نیز در این رابطه کافی است.
همچنین میتوانیم مواضع متحدان دمشق در حمایت از اقتصاد و ارتش و مواضع سیاسی این کشور را یادآور شویم و در مقابل این نکته را مطرح کنیم که پایداری سوریه در این جنگ به صحنه منطقهای و بینالمللی جدید تبدیل شد، عرصهای که به متحدان دمشق این فرصت را داد که مناسبات بین المللی و منطقهای را بهگونهای تغییر دهند که راهکارهای حل بحران با مشارکت دولتهای مستقل در تصمیم سازیهای بین المللی و منطقهای افزایش پیدا کند.
دوستان روس ما با اطمینان اعلام میکنند که آمریکاییها پس از این نمیتوانند هیچ بحران جهانی را بهتنهایی حل کنند. برادران ایرانی ما به بزرگترین قدرت منطقهای تبدیل شدند که نمیتوان در هیچیک از پروندههای خاورمیانه آن را نادیده گرفت. حزب الله لبنان ایجاد موازنههای بازدارنده در برابر رژیم اشغالگر و متجاوز صهیونیستی را از سر گرفته تا تمامی این مسائل مترادف با جنگی باشد که ملت و ارتش و رئیس جمهور سوریه در قرن بیست و یکم در برابر آن از خود پایداری نشان دهند، جنگی که معادل جنگ جهانی سوم است.
امروز، کسانی که مداخله در جنگ سوریه را آغاز کردند، مسکو را قبلهگاه خود میدانند و آن را به رسمیت میشناسند و در برابر رهبران این کشور شهادت میدهند که نگران توسعه خطر تروریسم در کشور خود هستند. آنها احساس میکنند که سوریه وارد جنگی بهنیابت از آنها و تمام جهانیان شده، حتی اگر به این موضوع اذعان نکنند.
بیتردید مسکو در ملاقات آنها طرح ائتلافی در برابر تروریسم را مطرح میکند، این موضع اصولی ما را خوشحال میکند، چرا که میبیند پایداری و مدیریت درست امور جنگی و تقسیم نقشها در آن به جایی رسیده که کسانی که در این جنگ دست داشتند به مسکو میروند و در آنجا اعتراف کرده و گریه میکنند.
سوریه از این خوشحال است که راه حل بحران این کشور براساس پیشنهاد روسیه است و دمشق اولین کسی است که از جزییات آن مطلع شده و از آن استقبال کرده است، چرا که به انگیزهها و درست بودن روش ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه بهعنوان صاحب این ایده و دوست سوریه و رئیس جمهور و ملت آن اطمینان دارد.
سوریه با رویکردی کاملاً مثبت از این ابتکار استقبال کرده و منتظر است تا اقداماتی را که نمود عینی معنای احساس خطر از تروریسم باشد، ببیند، به این صورت که کشورهای مذکور از تفاوت قائل شدن بین تمامی تروریستها و متوقف کردن بازی با برگه آنها در برابر سوریه دست بردارند و تمامی انواع تسهیلات ارائه شده به آنها در عرصههای مالی و تسلیحاتی و تبلیغاتی و پناهگاه امن برای آنها را متوقف کنند.
بهویژه اینکه سوریه از جزئیات نحوه تجهیز گروههای تروریستی مانند جبهه النصره و داعش با پول و سلاح و عناصر تروریستی اطلاع دارد و میداند که آنها چگونه در پایگاهها و اتاقهای عملیات برای هماهنگی با سرویس جاسوسی اسرائیل جمع میشوند و چگونه دولت رجب طیب اردوغان تمامی ابزارهای قدرت را به آنها داده و نفتی را که توسط آنها غارت شده به فروش میرساند و تسلیحات پیشرفته در اختیار آنها قرار میدهد. سوریه میداند که چگونه دولتهای دیگر تریبونهای تبلیغاتی و دینی خود را در خدمت جنگ روانی و تبلیغاتی خود در سوریه به کار گرفتهاند.
سوریه با تفاهم با متحدان خود یعنی روسیه و ایران و حزب الله لبنان و سایر متحدان خود در عرصه جهانی در آن واحد جنگ فراگیر بر ضد تروریسم را تا ریشهکن کردن آن از اراضی خود و بازگرداندن حاکمیت دولت و ارتش و سرویسهای امنیتی خود در آن ادامه میدهد و در همین شرایط سیاست باز و درهای خود را برای توسعه تمامی فرصتهای مثبت جهت ائتلاف بهروی کسانی که در مبارزه با تروریسم در ابعاد جهانی و منطقهای صادق هستند و بهدنبال رسیدن به راه حل سیاسی هستند باز گذاشته است.
سوریه بهسمت پیروزی قطعی و نزدیک خود حرکت میکند، دمشق این پیروزی را بهخلاف منافع برادران خود بهویژه کسانی که آن را اذیت کردهاند، یا مردم این کشور بهویژه کسانی که به کشور آسیب رساندند و زمینه را برای انجام مداخلات باز کردند، نمیخواهد. البته سوریه نمیتواند کسانی را که اصرار بر باقی ماندن در جبهه شکست خوردهها دارند، به جبهه پیروزیها منتقل کند، همانطور که نمیتواند بر ضد استقلال و تمامیت ارضی خود سازش کند، چرا که اینها ارزشهایی است که سوریه برای حفظ آنها هزاران شهید و زخمی داده است.
سوریه بهسمت پیروزی حرکت میکند و آن را پیروزی برای متحدان خود نیز میداند، چرا که قوانین جدیدی را در معادلات بین المللی و منطقهای جدید حاکم میکند.
انتهای پیام/ر*