بعد از سال‌ها اگر نتوانیم در دانشگاه لندن سالگرد انقلاب بگیریم باید فاتحه خود را بخوانیم

بعد از سال‌ها اگر نتوانیم در دانشگاه لندن سالگرد انقلاب بگیریم باید فاتحه خود را بخوانیم

خبرگزاری تسنیم: رییس مرکز گفت‌وگوی ادیان و تمدن‌های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی می‌گوید: در دنیا همفکران بسیاری داریم اما قدرت دست سیاستمداران و حاکمانی است که مقابل ما قرار گرفته‌اند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بحث ورود ادیان به مسائل سیاسی و اجتماعی در سایر کشورهای دنیا مانند آنچه برای دوره‌ای بر جهان اسلام حکم‌فرما بود و هنوز هم در بعضی کشورهای مسلمان‌نشین حاکم است، ماجرایی بود که با ورود برخی از علما مانند آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری، شهید مدرس و ... در ایران به صورت جدی کلید زده شد و با حرکت‌ها و روشنگری‌های انقلابی امام خمینی(ره) به یک حرکت جدی ملی مبدل شد. این اندیشه‌ بعد از گذشت 3 دهه رنگ دیگری از جهانی شدن را به خود گرفته و در ادیان دیگر نیز حرکت‌هایی با استناد یا برگرفته از گفتمان اخلاقی و عدالت‌خواهانه حرکت امام خمینی(ره) شکل گرفته است.

جهانی بودن و جهانی شدن اندیشه امام خمینی(ره) از جمله مباحثی است که این روزها بیشتر در مورد آن شنیده می‌شود. در همین ارتباط بحثی وجود دارد که کمتر پیرامون آن صحبت شده است. اینکه عمق تاثیر‌گذاری اندیشه امام خمینی(ره) در جهان چه بوده است؟ تا به حال به این اندیشیده‌ شده است که چطور پدری در آن سوی جهان کودک خود را «روح‌الله خمینی(ره)» نام‌گذاری می‌کند.

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از سازمان های وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. این سازمان در سال 1374 ایجاد شد و مسئولیت آن در زمینه فعالیت های فرهنگی خارج از کشور است. فکر تشکیل این سازمان با طرح ادغام بخش های فرهنگی و تبلیغی نهادها و موسسات دولتی و عمومی فعال در خارج از کشور ایجاد شد و پس از تصویب اساسنامه آن فعالیت خود را آغاز کرد. این سازمان زیر نظر یک شورای عالی متشکل از شخصیت های مهم فرهنگی، چند تن از اعضای هیات وزیران مانند وزیر امور خارجه و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین رئیس سازمان صدا و سیما اداره می شود. این سازمان در عمده سفارتخانه های ایران در کشورهای مختلف نماینده دارد.

ایجاد و گسترش شناخت، علاقه و باور نسبت به اسلام ناب، انقلاب اسلامی، مزیت‌های جمهوری اسلامی ایران و فرهنگ و تمدن اسلامی - ایرانی در جوامع دیگر به منظور گسترش پرتوِ اسلام و تحکیم همگرایی و پیوندهای اسلامی، دینی و معنوی از ماموریت‌های اساسی این سازمان در سراسر جهان است.

یکی از بخش‌های اساسی این سازمان مرکز گفت‌و‌گوی ادیان است. علی‌محمد حلمی رییس کنونی مرکز گفت و گوی ادیان و تمدن‌های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است. وی پیش از این سال‌ها مسئولیت رایزنی فرهنگی در کشوری مانند انگلستان را نیز بر عهده داشته است.

پیش از این بخش اول گفت‌و‌گوی تفصیلی تسنیم با وی در این لینک منتشر شده بود. بخش دوم این گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانید.

تسنیم: آقای حلمی،‌ با توجه به جایگاه شما در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به طور کلی می‌خواهیم نظر شما را در مورد شرایط کنونی جهان در عرصه‌های مختلف بدانیم. جهانی که امروز از یک طرف توسط رسانه‌های جریان اصلی قبضه شده و تصویری نادرست از بسیاری از روایت‌های واقعی جهان ارائه می‌شود و از طرف دیگر خیزش حقیقت‌طلبانه‌ای هم در بخش دیگری از جهان در حال شکل گرفتن است. آینده این دنیا به کدام سمت است آقای حلمی؟

من تشکر می‌کنم از اینکه به امر اطلاع‌رسانی و ارتقای دانش عمومی مردم توجه دارید. خبرگزاری تسنیم اگرچه چند سالی از عمرش نمی‌گذرد؛ ولی در رابطه با مسائل سیاسی و فرهنگی داخلی و بین‌المللی حساسیت خاصی داشته است که قابل‌توجه است. اما در مورد سوالی که گفتید امروز می‌توانیم بگوییم که در برهه‌ای از تاریخ قرار داریم که هر قدرت و ملتی به اندازه توان دانشی و عقلانیتی که دارد، می‌تواند در آینده، جایگاه خود را در نظم نوین جهانی تثبیت کند. البته این تثبیت جایگاه به این برمی‌گردد که آن ملت از نخبگان و امکاناتش چگونه استفاده می‌کند و چقدر هشیارانه در عرصه بین‌المللی فعالیت کند.

هیچ‌ زمانی در دنیا نبوده است که بگوییم آن‌هایی که قدرت دارند؛ صادقانه و عادلانه تصمیم می‌گیرند. متاسفانه در هیچ زمانی نبوده است و الان هم نیست. اگرچه دولت‌ها با واژه‌های مردم‌پسند و واژه‌هایی که فطرت انسان دوست دارد، وارد عرصه جهانی و فضای گفتگو و فرهنگ و رسانه و تبلیغات می‌شوند؛ ولی پشت این واژه‌ها زیاده‌خواهی‌ها و قدرت‌طلبی‌ها بوده است. پس دولتی می‌تواند منافع ملی خود را حفظ کند که دشمن‌شناسی‌اش خوب باشد و یارگیری‌اش خوب باشد و بتواند دولت‌ها و کشورهایی که می‌توانند در چارچوب منافع ملی و منطقه ای آن کشور همراهی‌اش کند را به دوستی بگیرد. درعین‌حال ابزارهایی برای ارتقای قدرت خودش را هم ایجاد کند و از آنها هم استفاده کند.

در دنیا همفکران بسیاری داریم اما قدرت دست سیاستمداران و حاکمانی است که مقابل ما قرار گرفته‌اند

در تاریخ زمان‌هایی بوده است که بعضی از دولت‌ها، قدرت هایی داشتند؛ ولی چون به‌موقع نتوانستند از این‌ها استفاده کنند؛ ضربه‌های جبران‌ناپذیری خوردند. در کشور ما هم، در دوران قاجار و صفوی، کشور به خاطر غفلت، بی‌سیاستی و بی‌تدبیری و مقداری عدم شناخت توانایی ملی ضربه‌هایی  خورده است و در زمان پهلوی هم که یک بخشی از کشور را از دست دادیم. الآن هم واقعاً زمان بسیار حساسی است. نمی‌توانیم خوش‌بینانه همه‌چیز را تحلیل کنیم و نمی‌توانیم هم خیلی بدبین باشیم. در دنیای امروز کسانی که با ما همفکری می‌کنند؛ کم نیستند. ازجمله: نخبگان، رهبران دینی، اندیشمندان و همچنین سیاستمداران. اما قدرت دست سیاستمداران و حاکمانی است که متأسفانه نه تنها با ما همفکر نیستند؛ بلکه در خیلی موارد مقابل ما هستند.

ما چطور می‌توانیم در این فضا منافع خودمان را حفظ کنیم و کشورمان را ارتقا دهیم و قدرتمان را برای تأثیر گذاری بیشتر در دنیا افزایش دهیم؟ این نیازمند بالا بردن دانش داخلی و برخورد واقع‌بینانه با پدیده‌ها هست؛ چه منطقه ای، چه ملی و بین‌المللی و هم‌افزایی و وحدت نیروهای داخلی است. این هم‌افزایی و وحدت همراه با دلسوزی و بالا بردن ظرفیت‌های انتقادپذیری کمک می‌کند که در این مسیر عیوب خودمان را بپذیریم و نسبت به رفع آن تلاش کنیم. این حدومرزها می‌تواند کمک کند که ملت و کشور ما خسارتش کم شود و منافعش بالا رود.مثلا ما در در زیرساخت های مدیریت کشوری در زمینه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی نیازمند سیستم‌هایی اعتماد ساز و اطمینان‌بخش هستیم و اگر پایه‌ها و پی‌ریزی درست داشته باشیم؛ موفق هستیم.

نامه مقام‌معظم رهبری شروع یک راه برای باز کردن دریچه تفکر بود. هر چقدر در این دریچه نگاه کنید؛ چیزهای متفاوتی را می بینید

تسنیم: شما گفتید که اگر ما از موقعیت‌ها استفاده نکنیم؛ قطعاً در آینده یا همان لحظه متوجه می‌شویم که ضرر کردیم. در حال حاضر با اتفاقاتی مواجه هستیم که می‌توانیم به خوبی از آن‌ها استفاده کنیم. در دورانی حضرت امام به گورباچف نامه زدند؛ همان دوران بسیاری از تحلیل گران گفتند که ما نتوانستیم از فضای آن نامه استفاده کنیم و بیشتر جنبه‌های پیش‌بینی‌ و معنوی آن نامه موردتوجه قرار گرفت و به آن چیزهایی که جامعه شوروی آن زمان به آن نیاز داشت؛ اصلاً توجه نشد.درحال حاضر شاهدیم که مقام معظم رهبری نامه‌ای به جوانان اروپایی داشتند و خیلی‌ها می‌گویند که اگر زمان از این بیشتر هم بگذرد؛ دوباره آن اتفاق تکرار می‌شود و ما دیگر نمی‌توانیم از این موقعیت استفاده کنیم. به نظر شما و در فضای کاری شما، در چنین موقعیتی، خصوصاً درباره نامه رهبری چه وظیفه‌ای برای خودتان می‌بینید؟ چه‌کاری انجام‌شده است و چه اقداماتی پیش رو هست؟

قطعا مخاطب مقام معظم رهبری جوانان خارج از کشور بودند.  البته ایشان با ظرافت در این نامه اشاره فرمودند که اگر خطاب من جوانان هست؛ این به این معنا نیست که بزرگسالان توجه نکنند. منتها ایشان جوانانی که از صداقت و انرژی و عواطف فوق العاده ای برخوردار هستند را مخاطب قرار دادند و این نامه بازتاب هایی هم داشت . چند روز بعد از نامه ایشان من سفری به کره جنوبی داشتم و در آن جا نامه مقام معظم رهبری را به انگلیسی ترجمه کردیم و در بین یکی دوتا دانشگاه و همچنین دبیر خانه ادیان آن جا توزیع کردیم. من یک مصاحبه ای با بنیاد اندیشه داشتم و در آن جا راهکارهایی برای اشاعه این نامه ارائه شد.

انتشار و گسترش بیش از پیش این نامه چند راهکار دارد و این نامه در حقیقت شروع یک راه برای باز کردن دریچه تفکر بود. هر چقدر از این دریچه نگاه کنید؛ چیزهای متفاوتی را می بینید.ایشان ذهن نسل جوان غربی از جمله امریکایی ها  و اروپایی ها را متوجه این نکته کرد که خیلی به رسانه ها و خبرهای آنها اعتماد نکنید و اسلام و مسلمان را فقط  از آن چه در رسانه های شما می آید،‌ نشناسید. شما باید نگاه علمی و عقلانی داشته و به متن قرآن و اصل دین اسلام که در زندگی پیامبر و بزرگان اسلام متجلی است،‌ رجوع کنید.

این راه که باز شد و پیام داده شد؛ یک رسالتی را متوجه ما به عنوان ایرانی مسلمان و حتی همه مسلمانان غیر ایرانی‌ای کرد که با اروپاییان غیر مسلمان ارتباط داریم. این پیام به ما نشان داد که برروی معرفی اسلام و اندیشه و معارف اسلامی به زبان قابل فهم اروپایی و امریکایی ها باید کار کنیم. حال این کار چه قالب هایی  دارد؟ یکی از راهکارهایش تشکیل میزگرد هایی در دانشگاه ها و محافل علمی دنیا با همت دانشجویان مسلمان ایرانی و غیر ایرانی است. میزگرد تشکیل دهند و موضوع تشکیل دهند و نظر اسلام را درباره  آن موضوع بدانند و از عالمان دعوت کنند و پرسش و پاسخ صورت گیرد و این آشنایی ذهنی و فکری قشر جوان صورت گیرد.

تسنیم: یعنی شما معتقید این نامه تلاش دارد که جوانان دنیا را به دین اسلام دعوت کند؟

خیر؛ فضای دعوت به آشنایی با حقیقت اسلام است. چون الان رسانه‌ها اسلام را متهم کردند و ما نمی‌خواهیم دفاعی بکنیم. برای اینکه این اتهامات همیشه هست. ما باید حرکت کنیم. بخشی از گروه‌های تقلیدی هم کار می‌کنند. ولی این گروه‌های تقلیدی وهابی هستند. مثلاً شما را در خیابان صدا می‌زنند و با شیوه‌های زمخت غیرعلمی و نامناسب شما را دعوت به آشنایی با اسلام می‌کنند که من مخالفت کردم.

تقلید هم جایگاه و هم‌زمان و هم موقعیت و علاقه‌مند خودش را می‌خواهد و شما نمی‌توانید به‌زور کسی را وادار کنید. البته این مدل در مسیحیت هم هست.مسیحی‌های تبشیری به همین صورت عمل می‌کنند.مثلاً در اسپانیا یکی از این‌ها با من صحبت کرد و مسیحیت را تبلیغ کرد و من تا جایی که وقت داشتم گوش کردم و اظهارنظر کردم.این‌ها یک سری روش‌های اجتماعی است که خیلی نتیجه‌بخش نیست.

یکی دیگر از راهکارها این است که در بحث ترجمه و نشر کتاب باید نهضتی را شروع کنیم. منظور از نهضت این نیست که به هر قیمتی هر کتابی را ترجمه کنیم و به دنیا بفرستیم. بلکه باید از طریق راهکارهای خودش با ناشرین علمی و معتبر و علاقه‌‌مند روی متونی توافق کنیم. همان‌طور که آنها تمایل دارند بخشی از هزینه‌ها را هم خودشان بپذیرند.

به همین دلیل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی طرحی به نام «تاپ» (transltion of persian) ایجاد کرد که در نمایشگاه‌های بین‌المللی در کشورهای مختلف که نمایندگی داریم با ناشران هماهنگی کنند و روی معرفی کتاب‌ها و متون فارسی با آن‌ها مذاکره کنند و با حمایت ما و موافقت آن‌ها این کتاب‌ها با موضوعات مختلف ترجمه شود و منتشر شود. یعنی خودشان ترجمه کنند و نشر دهند. مثلاً اگر حقوق یک کتابی را یک ناشر ایرانی دارد؛ ما مذاکره می‌کنیم که مثلاً حقوقش را ما با فلان ناشر که در خارج از کشور هست هماهنگ کنیم و مشارکت کنیم و آن‌ها بتوانند نشر کنند و بخشی از حقوقش هم برای ایشان است. سازمان فرهنگ و ارتباطات حلقه اتصال ناشر خارجی و داخلی می‌تواند باشد.

نباید برنامه‌های بین‌المللی را منحصر به بخش دولتی کنیم و باید بگذاریم همه نهادهای مدنی و فرهنگی کشورها مشارکت کنند

کار دیگر برگزاری کنفرانس ها و نشست ها است و ما نباید این را به سازمان فرهنگ و ارتباطات و بخش های دولتی منحصر کنیم؛ بلکه این باید برای  همه NGOها و نهاد های مدنی و فرهنگی  در دنیا که همه با ذوق و سلیقه خودشان کار کنند؛باشد. منتها ما باید برای حرکت بیشتر و بهتر احساس مسئولیت کنیم و مدیریت کنیم. البته کارهایی انجام شد و کارهایی هم در حال انجام است و امسال هم تحت رایزنی‌های فرهنگی است که روی انتشار و نشر و روی نامه مقام معظم رهبری تمرکز شده است.  تبلیغ دردی را دوا نمی‌کند؛ منتها باید این فضا را ایجاد کنیم که آنها خودشان اهمیت این مسئله را متوجه شوند و خودشان به این سمت بیایند.

تسنیم: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی  به واسطه ارتباطاتی که دارد و برد بلندی که می‌تواند در دسترسی به گفتگو داشته باشد؛ وظیفه خودش را برای نامه رهبری این قرار داده است که آن گروه‌های تبلیغاتی و آن عنصرهای فعال در جامعه که شاید سازمان‌ها و نهاد هم نیست ؛ شاید NGO ها و مردم عادی هستند؛ برایشان نقش چرخ‌دنده‌ای را ایفا کند که بتواند این فرایند جابجایی اطلاعات را تسهیل کند ؛ قاعدتاً آن NGO خودش دسترسی به مرکز و انتشاراتی ندارد؛ ولی سازمان فرهنگ این دسترسی را دارد. سازمان فرهنگ حلقه اتصال این دو هست و تولیدکنندگی را به عهده خود آن‌ها قرار می‌دهد.

ما وظیفه‌ خود را انجام می‌دهیم، دولت هم باید توجه ویژه‌ای به بودجه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی داشته باشد

بله درست است در همین راستا مجلاتی مثل العالم و یا مجلات دیگری به زبان‌های عربی و انگلیسی و چینی و.. منتشر می‌شود که هم در رابطه با ایدئولوژی اسلام و هم در مورد ایران مطالبی دارد. همچنین در مورد فرمایشات مقام معظم رهبری و اندیشه‌های امام، این وظیفه ما هست که این اندیشه‌ها را اشاعه دهیم. ما این وظیفه را انجام می‌دهیم. البته در کنارش باید این واقعیت را بگوییم که دستگاه‌های بالادستی و دولت برای تأمین بودجه برای سازمان فرهنگ و ارتباطات که مسئول فرهنگی خارج از کشور هست؛ یک توجه ویژه ای باید داشته باشد.

مثلاً زمان جنگ دولت باید توجه ویژه ای به سپاه و ارتش و دستگاه‌های نظامی و دفاعی داشته باشد تا آن‌ها را تأمین کند. حال که جنگ فرهنگی و تبلیغاتی هست ؛ این توجه از طرف دولت و مقام مسئول باید بیشتر شود که نیست و این باید بازنگری شود. من به‌عنوان یک خدمتگزار گفتم که باید تلاش کنیم و تقاضا کنیم که در شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس باید بگوییم که بودجه ما بازنگری شود. البته نمی‌شود که به خاطر بودجه از تلاشمان کم کنیم ولی باید واقعیت را بپذیریم که خیلی از کارها نیازمند بودجه است.

تسنیم: اجازه دهید یک نگاه منتقدانه هم به عملکرد سازمان فرهنگ و ارتباطات داشته باشیم. شما زمانی سابقه رایزنی فرهنگی در کشور انگلیس را داشتید. بسیاری از کارشناسان معتقدند که رایزنی فرهنگی به جای این که ویژگی پویایی، پرورشی و آموزشی فعال را داشته باشد؛ بیشتر سمت روابط دیپلماتیک می رود. این ضعف را قبول دارید؟ اگر قبول دارید رفع این ضعف چقدر می تواند کمک کننده باشد؟

ما در عین اینکه خود را دیپلمات فرهنگی می‌دانیم اما امتیاز ارتباط با بدنه اجتماع را هم برای خودمان قائل بودیم

البته قبول می‌کنم که ضعف‌هایی داریم؛ ولی این را قبول نمی‌کنم. من سال 75 در سریلانکا رایزن بودم و چند دوره قبل از سال 85 تا 92 در انگلیس بودم؛ هیچ‌گاه این‌گونه نبود. ما در عین اینکه خودمان را دیپلمات فرهنگی می‌دانستیم؛ اما درعین‌حال این امتیاز را برای خودمان قائل بودیم که ما با بدنه اجتماع و مردم رابطه داریم.

مثلاً حتی بنده را در جشن‌های عروسی یا ضیافت شام که دعوت می‌کردند، شرکت می‌کردم. و تا این حد به افراد نزدیک می‌شدم. مثلاً در ارتباط با دانشگاه‌ها تنها کسی که می‌تواند با دانشگاه ارتباط داشته باشد همین رایزن فرهنگی است. وگرنه دیپلمات‌های سیاسی باید کلی مراحل را بگذرانند تا وارد دانشگاه شوند و تازه وارد هم بشنود؛ حرفی برای زدن ندارند. من سمینار قرآن و جهان معاصر را در دانشگاه آکسفورد گذاشتم و از کشورهای مختلف هم حضور داشتند. هفته فرهنگی در دانشگاه  دارام گذاشته بودم. سمینار ایران‌شناسی در دانشگاه کمبریج گذاشته بودم. تندیس فردوسی را در کتابخانه وارام پاریس دانشگاه آکسفورد گذاشتیم و خیلی هم بازتاب خوبی داشته است.

شنیده بودم که یک کتابی توسط دانشگاه آکسفورد منتشرشده بود که در این کتاب نام خلیج عربی آورده شده بود. به‌محض این‌که نامه به‌دست من رسید و من کتاب را پیدا کردم؛ نامه ای از مستندات را به آکسفورد نوشتم و بعدازآن با صداوسیما و آقای فلاح بر روی آن مانور دادیم. و بعد هم چون پاسخ عذرخواهی دادند و بعدازآن تأکید هم کردند که خلیج‌فارس است؛ این را به‌عنوان سندی به‌عنوان ایرانی بودن خلیج‌فارس به مستندات ما اضافه کردند و بازتاب جهانی هم داشت و حتی شبکه‌های ضدانقلاب هم مطرح کردند. به‌هرحال ما کارهایی انجام دادیم.

سابقا برخی از نیروهای سازمان به‌صورت سفارشی اعزام می‌شدند که نه کار بلد بودند و نه حتی زبان

البته جاهایی نیروهای سازمان را داشته‌ایم که به خارج از ایران اعزام کرده‌اند، آن‌طرف رفته و کاری را پیش نبرده است. برخی از نیروهای داخلی ما تجربه‌های خوبی دارند اما برخی از نیروهای سازمان به‌صورت سفارشی اعزام می‌شدند که نه کار بلد بودند و نه حتی زبان. در کار فرهنگی باید مرتب نوع آوری داشته باشید. باید به میان مردم بروید.

قبل از این‌که من به انگلیس بروم به من گفته شد که کار کردن در انگلیس سخت است. ولی من رفتم و ظرف 6 ماه آن قدر ارتباط برقرار کردم که اطلاعات زیادی درباره ایران دادیم. ما در تمام دانشگاه‌ها شناخته شدیم. یک سبد فرهنگی تشکیل داده بودیم که شامل 70 جلد کتاب از قرآن و نهج‌البلاغه تا کتاب‌های موسیقی و تاریخ و ایران را به‌عنوان بسته فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با نامه رسمی به 11 دانشگاه دادیم. و البته از ما تشکر هم کردند.

تمام تلاش من این است که گفتگوهای دینی را از شکل نظریه و تئوری خارج کرده و کاربردی کنیم

یعنی این تلاش انجام شد و یا در بعضی کشورها بعضی دوستان خیلی زحمت می‌کشند. در چند سال اخیر مسئولین از خود سازمان انتخاب می‌شوند و نیروهای تازه‌وارد از  خارج نمی‌آیند و کار سازمان خیلی بهتر شده است. آنها نیروهایی هستند که زبان کشور مقصد را بلدند و هم این‌که می‌دانند چه‌کاری باید بکنند چون در ستاد بودند و تجربه دارند. ولی در بخش بودجه مشکل داریم و احساس می‌کنیم که نقص داریم و این را می‌پذیریم. از زمانی که از انگلیس برگشتم مدیریت مرکز را عهده‌دار شدم و تمام تلاش من این بود که این گفتگوهای دینی را از شکل نظریه و تئوری خارج و کاربردی کنیم.

در گفت‌و‌گوهای دینی اینکه حرف بزنند و ما حرف بزنیم اما اتفاقی نیافتد خوب نیست و باید وارد عمل شد

این از سال گذشته ایجاد شده است و این خوب است که گفتگوهای دینی با رهبران دینی داشته باشیم و این که حرف بزنند و ما هم حرف بزنیم؛ اما عملا اتفاقی نیفتاد خوب نیست؛ بلکه باید وارد عمل شد. لذا اولین برنامه ای که بعد از مسئولیتم داشتم این بود؛ که نشستی با شورای جهانی کلیساها در سوییس که مقرشان آن جاست داشتیم.من دو ماه قبل پیشنهاد دادم که اگر موافق باشید ما یک موضوع را به دفتر جلسه اضافه کنیم و آن ایجاد راهکارهایی برای کاربردی کردن بحث های گفتگوهای دینی است.آن ها هم استقبال کردند و ما پیشنهاد دادیم که بانوان و خانواده و جوانان در دو محور چقدر می توانند در توسعه فرهنگ گفتگو در جامعه موثر باشند؟

ما مقالاتی را ارائه دادیم. هیئت ما 6 نفره بود و طی سه روزمقاله و گفتگو و بحث داشتیم. حتی قبل از این که به صورت رسمی سندی که رییس جمهور در سازمان ملل مطرح کردند، اعلام شود‌، قبل از آن ما در نشست های دینی  بحث مبارزه با افراط گرایی و خشونت را در دستور کار قرار داده بودیم. واتیکان یکی دیگر از حوزه‌های مهم گفتگوهای ما است؛ در جلسه دو طرفه‌ای که در واتیکان و در تهران داشتیم؛ بحث راهکارهای مقابله با افراط گرایی و مسئولیت رهبران دینی برای جلوگیری از افراط گرایی و خشونت را داشتیم و این نکته را همیشه گوشزد کردیم که این افراط گرایی و خشونت فقط به مسلمانان اختصاص ندارد‌.

بلکه نمونه اش در مسیحیت هم وجود دارد؛ بحث قرآن سوزی. و یا نمونه اش در یهودیت هم وجود دارد؛ همین صهیونیست‌های افراط گرا بر اساس تفسیرهای غلطی که از تورات دارند؛ دست به چنین جنایاتی می زنند. و یا بوداییان را در میانمار داشتیم و از دوسال گذشته به شدت کار کردیم که نشان دهیم این افراط فقط در اسلام نیست و در همه ادیان و حتی در مسلک‌ها و حتی مکتب‌های سیاسی وجود دارد.

لیبرال‌ها و لیبرال دموکرات‌ها هم به نام دموکراسی قتل عام می‌کنند؛ تجاوز می‌کنند و سرزمین‌ها را اشغال می‌کنند و مردم را دچار سختی‌های جسمی، روانی و اقتصادی می‌کنند و این تلاش ماست که در مرکز گفتگوی ادیان که این‌ها را نمایش دهیم و توجه اندیشمندان و رهبران را به این موضوع بیشتر کنیم.

سعی ما بر این است که دیدگاه‌های اسلام راستین و سیره ائمه معصومین را تبیین کنیم که این‌ها متوجه شوند؛ که اسلامی که غیرمسلمانان مغرض می‌خواهند معرفی کنند با اسلامی که ما می‌خواهیم معرفی کنیم با هم فرق  دارد. مثل گروه‌های تروریستی مثل طالبان، القاعده، داعش و ...

تمام این گروه‌ها را خود این‌ها (غرب و آمریکا و اروپا) ایجاد کردند که اسلامی که توسط ایران معرفی می‌شود را تحت شعاع قرار دهند و به جایش همان اسلامی را معرفی کنند که خودشان می‌خواهند. یعنی اسلامی که همه از آن فرار کنند و بیزار باشند که اسلام خشونت است که دولت های وابسته به این‌ها مثل عربستان، ترکیه، قطر و امارات بخش‌هایی از این پازل هستند و می‌خواهند با عملکرد خودشان ثابت کنند که اسلام و آموزه‌های قرآن این است.

درصورتی‌که این‌گونه نیست. در حالی که در سیره ائمه معصومین از امام علی (ع)، امام رضا (ع) امام صادق (ع) رفتار و سلوکشان با مردم و حتی با غیرمسلمانان چقدر با رأفت بوده است و هیچ نمونه ای در تاریخ اسلام نداریم که در زمان ائمه معصومین خشونتی اتفاق افتاده باشد.

ما معتقدیم که اسلام و قرآن می‌گوید «لا اکراه فی دین» اصلاً هیچ اجباری در دین نیست و به همین دلیل است که در قرآن آمده است که باید به دیگر پیروان ادیان و اهل کتاب  هم احترام بگذاریم. و حتی غیر اهل کتاب را هم تا زمانی که به مسلمین آزاری نرسانند کاری نداشته باشیم و احترام بگذاریم. هرکس آزاد است که همان‌گونه که می‌فهمد و معرفت پیدا می‌کند؛ خدا را بپرستد و ما هم وظیفه‌داریم اسلام و سیره ائمه را نشر بدهیم و معرفی کنیم. ولی نباید دیگران را اجبار کنیم و یا باطل بدانیم. ما معتقدیم که قضاوت از آن خداست که چه کسی به بهشت برود و یا چه کسی به جهنم برود.

رعایت حقوق اقلیت‌های دینی در دنیا به اندازه‌ای که در ایران رعایت می‌شود، نیست

و این‌ها همه در آن دنیا است و البته عملکرد دنیایی هم معتقدیم که پاداش‌هایی دارد و دیگر ادیان هم این اعتقادات را دارند. ولی در اسلام به‌عنوان یک مکتب کامل دینی که برای همه اعصار معرفی‌شده است؛ بهتر و کامل تر عرضه می‌شود اما همه ادیان دیگر را هم محترم می‌شماریم. در خیلی از کشورها مسلمانان آزادی لازم برای زندگی کردن را ندارند و حتی در خیلی از کشورها به مسلمانان به‌عنوان شهروند درجه‌دو نگاه می‌کنند. ممکن است مسجد داشته باشند، روضه بگیرند و یا به ایشان مرخصی‌های مذهبی بدهند.

اما حقوقشان در مشارکت‌های سیاسی و ملی به‌اندازه‌ای که در ایران هست؛ نیست و می‌توانیم بگوییم که آن‌ها یک درصدی از این حقوق را دارند. اقلیت های دینی بهره‌مندی‌شان از حقوق مدنی و سیاسی و مشارکتشان در ساختار سیاسی کشور به اندازه ای که در ایران هست؛ نمی‌رسد.

تسنیم: این اعتقاد وجود دارد که انقلابی که امام خمینی در سال 57 ایجاد کرد، به شکلی کاملا مردمی به تمام دنیا رسیده و طرفداران فوق‌العاده‌ای را هم در دنیا پیدا کرده است. به شکلی که شاهدیم از اروپا، آفریقا و آمریکای شمالی این فضاهای مردمی انقلاب را پیش برده است. شاهدیم که رفتارهای خودمان در دنیا درگیر رابطه با سردمداران و روسا هستیم ولی در ارتباط برقرار کردن با مردم قدری مشکل داریم. چرا در این بین ما در رساندن پیام این انقلاب و امام به کندی عمل کرده‌ایم؟

نمی‌شود گفت که ما در شناخت امام کوتاهی کردیم بلکه باید گفت که کشورها متفاوتند

البته من معتقدم که امام در دنیا به خاطر خودش شناخته شده است. یعنی رهبری بزرگ بودند و کار بزرگی کرد که دنیا خودبخود او را شناخت. البته نمی توان گفت که ما در شناساندن امام کوتاهی کردیم. باید گفت کشورها متفاوتند.در بعضی از کشورها می شود کار انجام داد و در بعضی ها خیر.

اگر بعد از سال‌ها از انقلاب نتوانیم در دانشگاه لندن سالگرد انقلاب بگیریم باید فاتحه خود را بخوانیم

من وقتی وارد انگلیس شدم؛ یکی از دانشجوهای دکترا به من گفتند که من شنیدم کار شما در دانشگاه خیلی مهمی است و شما چطور جرات این کار را می‌کنید؟ چرا که ضدانقلاب در آنجا زیاد است. و در واقع من را نصیحت کرد. من گفتم اگر ما بعد از 26 یا 27 سال بعد از پیروزی انقلاب نتوانیم در دانشگاه لندن سالگرد انقلاب را بگیریم؛ باید فاتحه خود را بخوانیم.

و گفتم که این کار را انجام می‌دهم. ما چهار روز برنامه گذاشتیم. نمایشگاه عکس و فیلم و کتاب و سخنرانی و همه دانشجوها و اساتید هم آمدند. سال بعد که خواستیم برنامه بگذاریم، لابی یهودی‌ها و صهیونیست‌ها آن‌قدر فشار آوردند که نگذاشتند.

منتها ما تعطیل نکردیم و در دانشگاه دیگر برگزار کردیم.می‌خواهم بگویم کار سخت است و می‌توان کار انجام داد. نوع مردم متفاوت است. کسی که در انگلیس در برنامه ما شرکت می‌کرد ؛ ارزشش این بود که اگر فرد می‌خواست با اتوبوس بیاید باید حداقل 6 پوند یعنی 30 هزار تومان می‌داد تا بیاید و برود و اگر ماشین شخصی  داشت باید ساعتی 2 پوند اجاره پارکینگ می‌داد. بنابراین با این هزینه‌ها هم حتی می‌آمدند.

یک جاهایی نه تنها هزینه ای ندارد؛ حتی ممکن است در مجلس شما شام هم بدهند. پس ارزش برنامه‌ها درجاهای مختلف متفاوت است.مثلاً جایی برنامه می‌گذارید و خیلی‌ها هم می‌آیند. ولی جایی هم برنامه می‌گذارید که طرف باید هزینه کند؛ نه تنها هزینه سیاسی که فرد متهم می‌شود که طرفدار ایران است، بلکه باید از جیب خودش هم هزینه کند. ولی می‌شد در آن کشورها هم کارکرد. به همین دلیل به من می‌گفتند که نمی‌شود در این کشور کار کرد. چرا؟ به این دلیل که آن‌ها این کارها را نمی‌کردند و بین مردم نمی‌رفتند. این‌ها هم چون قبلاً من ملاقاتی با ایشان داشتم؛ به مراسم آمده بودند. با ایشان ارتباط فرهنگی و دوستانه برقرار کردم.

من وقتی وارد انگلیس شدم؛ یکی از دانشجوهای دکترا به من گفتند که من شنیدم کار شما در دانشگاه خیلی مهمی است و شما چطور جرات این کار را می‌کنید؟ چرا که ضد انقلاب در آنجا زیاد است. و درواقع من را نصیحت کرد. من گفتم اگر ما بعد از 26 یا 27 سال بعد از پیروزی انقلاب نتوانیم در دانشگاه لندن سالگرد انقلاب را بگیریم؛ باید فاتحه خود را بخوانیم.

و گفتم که این کار را انجام می‌دهم. ما چهار روز برنامه گذاشتیم. نمایشگاه عکس و فیلم و کتاب و سخنرانی و همه دانشجوها و اساتید هم آمدند. سال بعد که خواستیم برنامه بگذاریم، لابی یهودی‌ها و صهیونیست‌ها آن‌قدر فشار آوردند که نگذاشتند.

منتها ما تعطیل نکردیم و در دانشگاه دیگر برگزار کردیم.می‌خواهم بگویم کار سخت است و می‌توان کار انجام داد. نوع مردم متفاوت است. کسی که در انگلیس در برنامه ما شرکت می‌کرد ؛ ارزشش این بود که اگر فرد می‌خواست با اتوبوس بیاید باید حداقل 6 پوند یعنی 30 هزار تومان می‌داد تا بیاید و برود و اگر ماشین شخصی  داشت باید ساعتی 2 پوند اجاره پارکینگ می‌داد. بنابراین با این هزینه‌ هم حتی می‌آمدند.

یک جاهایی نه تنها هزینه ای ندارد؛ حتی ممکن است در مجلس شما شام هم بدهند. پس ارزش برنامه‌ها درجاهای مختلف متفاوت است.مثلاً جایی برنامه می‌گذارید و خیلی‌ها هم می‌آیند. ولی جایی هم برنامه می‌گذارید که طرف باید هزینه کند؛ نه تنها هزینه سیاسی که فرد متهم می‌شود که طرفدار ایران است، بلکه باید از جیب خودش هم هزینه کند. ولی می‌شد در آن کشورها هم کارکرد. به همین دلیل به من می‌گفتند که نمی‌شود در این کشور کار کرد. چرا؟ به این دلیل که آن‌ها این کارها را نمی‌کردند و بین مردم نمی‌رفتند. این‌ها هم چون قبلاً من ملاقاتی با ایشان داشتم؛ به مراسم آمده بودند. با ایشان ارتباط فرهنگی و دوستانه برقرار کردم.

کار فرهنگی کاری است که شما با نبض جامعه باید تشخیص بدهید که باید چه‌کاری انجام دهید. مثلاً ممکن بود در آلمان اگر بودم؛ کارهای دیگری انجام می‌دادم. ولی کار فرهنگی کار کلیشه ای نیست؛ چون اگر کلیشه ای باشد حتماً ضربه می‌زند و حتی زمانی ضد خودش می‌شود. بارها من به دوستان گفتم معتقدم کار فرهنگی بایستی همیشه تازه و متنوع باشد؛ نه این‌که چیز کاذبی تزریق کنیم؛ بلکه باید فکر کنیم که این نوع پیام‌رسانی تکراری نباشد و درواقع جذاب باشد.

زمانی که اوباما آمده بود؛ من در انگلیس بودم. اولین شعار اوباما تغییر (change) بود. من سخنرانی کردم و گفتم که اولین مردی که تغییر ایجاد کرد؛ امام خمینی بود و امام در سال 1979 تغییر را در دنیا شروع کرد و شما هنوز شاهد این تغییرات هستید. و از روز اولی که انقلاب پیروز شد؛ این سیاست‌ها گسترده شد و هنوز هم وجود دارد.اصلاً دنیا دین‌گرایی نبود و دین افیون بود و مسخره می‌کردند ولی حال ببینید با دین دنیا هم ساخته می‌شود و حتی مسیحی‌ها هم تبلیغ می‌کنند.

تسنیم: ما از آرمان‌های امام صحبت کردیم. این آرمان‌ها چگونه به صورت مردمی پیش می رود و چه کارهایی باقی مانده که ما آنها را انجام نداده‌ایم؟

آرمان‌های امام در ایران و  صحبت‌هایشان ملموس بود و مردم هم تحت سلطه بودند و انقلاب مردمی در ایران ایجاد شد. منتها در خارج از ایران به میزانی که جمعیت آنجا ازنظر اعتقادی و فرهنگی با شخصیت امام قرابت داشته باشد؛ تأثیر گذار بوده است. مثلاً در عراق چون شیعیان جمعیت 60  یا 65 درصدی هستند یا در لبنان تأثیر داشته است اما به این معنا نیست که در جاهایی مثل واشنگتن و لندن امام را نشناختند.

یک انگلیسی غیرمسلمان انگلیسی می‌گفت شما خوش‌شانس بودید که امام خمینی رهبرتان بود. او از نگاه یک رهبر مقتدر سیاسی و مردمی امام را می‌شناخت. الان هم آقای خامنه‌ای هستند. می‌گفت که ما اگر این رهبر را داشتیم انقلاب می‌کردیم و وضعمان حتماً بهتر از این می‌شد. اما این به این معنا نیست که الان فرمایشات آقا که بخشی از فرمایشاتشان خطاب جهانی است و عمده خطابشان رهبری ایران و جهان اسلام است، تاثیر نداشته است، بلکه تاثیر هم داشته است.

مثلاً تونس و مصر و بحرین و لبنان و هند و پاکستان و هند آسیای میانه همه به دید احترام به امام نگاه می‌کنند؛ مثل ما که به گاندی به احترام نگاه می‌کنیم. به‌عنوان رهبری که توانست مردمش را از زیر سلطه انگلیس رها کند. همین احترام را جهان به امام دارد. رهبری که توانست ملت ایران را علیرغم همه سلطه ای که روی او بود، نجات دهد.
فرمایشات امام در بسیاری از مسائل، خطاب جهانی دارد و آن خطاب جهانی را هم همه می‌پذیرند. بحث ارزش‌های دینی الهی و به چالش کشیدن لیبرال دموکراسی منطقی است. این‌ها تأثیرات خود را دارد و به همین دلیل هم ایران از لحاظ سیاسی ارتقا پیداکرده است. ما در درون مشکلاتی داریم ولی از نظر جهانی ارتقا پیدا کرده‌ایم و اعتبارمان بالا رفته است و این نشانه خوبی است.

--------------------------------

گفت‌و‌گو از پیمان فراهانی و محمدحسین پرتویان

--------------------------------

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران